چکیده
قرآن کریم و اساساً هر متنی، محصول یک گفتمان است. تحلیل این گفتمان مؤید نقشآفرینی سه مؤلفه اصلی متن، مؤلف و مخاطب در خلق این گفتمان است؛ در عین اینکه تحلیل گفتمان از مؤلفه متن آغاز میشود، نیتمندی فرستنده (مؤلف) از شکلگیری این متن، اثرگذاری بر مخاطب (فهمندهمدار) در بالاترین سطح است. ازاینرو بهموازات بهرهگیری از زبان معیار در ارائه پیامهای متن، از زبان خلاقانه استفاده میکند تا پیام را در سطحی مطلوب، برجسته ساخته و آن را با هدف رهنمون ساختن مخاطب به مشارکت در فهم و درک متن ساماندهی کند. پیامهای به زبان معیار، سطح فهم تعبیریِ مخاطب را به سبب شناختدهی و تغییر نگرش در او و پیامها در قالب زبان تمثیل، سطح فهم تأویلیِ او را با هدف تغییر در رفتارش نشانه رفته است. بهرغم غالبیت نقش زیباییآفرینیِ متن قرآن (برجستهسازی) که مخاطب را به تکاپو وامیدارد تا بتواند با متن ارتباط برقرار سازد، موانع شخصیتی، معرفتی و فرهنگی- اجتماعی، مانع از آن میشوند که مخاطب، فعالانه در امر دریافت پیام شرکت کند. ازاینرو در مواجهه، درک و حفظ پیام، گزینشی عمل میکند.
کلیدواژه ها: قرآن کریم؛ تحلیل گفتمان؛ متن؛ برجستهسازی؛ مخاطب؛ موانع اثرپذیری
نویسندگان:
فتحیه فتاحی زاده: استاد دانشگاه الزهرا (س)
مرضیه ذاکری: کارشناس ارشد علوم قرآنوحدیث دانشگاه الزهرا (س)
حسین بخشعلی سلطانی: دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات جمعی
مجله کتاب قیم - دوره 6، شماره 15، پاییز و زمستان 1395.