چکیده
هر متن به شرطی در بازتولید اندیشة مدنظر خود نقش مهمی ایفا میکند که بتواند به گفتمانهایی که کارگزاران اجتماعی را در افکار عمومی هژمونی میسازد، دسترسی یابد. نظریة گفتمانمدار ون لیوون (2008م) یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان است که همراه با مقولههای جامعهشناختی-معنایی و با تأکید بر اهمیت کارگزاران اجتماعی گفتمان، لایههای پنهان زبان را در متون شفاهی و کتبی میکاود و روابط زیرین هر گفتمان را آشکار میسازد. این شاخه از تحلیل میتواند جایگاه ویژهای در مطالعات قرآنی پیدا کند؛ چراکه ساختهای گفتمانمدار قرآن کریم و میزان رازگونگی آنها به خوبی نشان میدهد که ایدئولوژی پنهان در پس همة آنها کموبیش یکسان است. پژوهش حاضر در تلاش است با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی گفتمانمدار ون لیوون، نظام گفتمانی سورة قصص را مورد تحلیل قرار دهد. علت انتخاب سورة قصص این است که این سوره به علت روایت فشردة زندگی حضرت موسی (ع)، از کارگزاران اجتماعی و کنشهای گفتاری قابلتوجهی برخوردار است؛ لذا تحلیل گفتمان آن با نظریة ون لیوون کاملا منطبق است. بررسیها نشان از آن دارد که در این سوره، مؤلفههای گفتمانی مبتنی بر اظهار (بسامد 916) در مقایسه با مؤلفههای مبتنی بر پوشیدگی (بسامد245) از بسامد بالایی برخوردار است؛ و این بدان معناست که خداوند در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گروهها، مکانها و زمانهایی که کارگزاران اجتماعی در آن نقش فعال دارند، آشنا میسازد. همچنین به ترتیب شیوة تعیین نقش (بسامد475)، تعیین نوع اشاره (بسامد353) و تعیین ماهیت (بسامد88) بیشترین بازنمایی را در انواع اظهارِ کارگزاران اجتماعی در این سوره داراست.
کلیدواژه ها: قرآن کریم؛ سورۀ قصص؛ تحلیل گفتمان؛ گفتمانمدار؛ کارگزار اجتماعی؛ ون لیوون
نویسندگان:
عبدالباسط عرب یوسف آبادی: استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل
الیاس برآبادی: استادیار زبانشناسی دانشگاه بجنورد
طاهره میرزاده: دانش آموخته زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل
فصلنامه پژوهش های ادبی – قرآنی - دوره 5، شماره 3، پاییز 1396.