تا پایان رسمی فعالیت دولت یازدهم حدود شش ماه دیگر باقی است. فارغ از نتیجهی انتخابات ریاستجمهوری سال 96، میتوان رویکرد نظری و راهبردهای عملیاتی این دولت را بررسی کرد. بررسی این کارنامه میتواند از زوایای گوناگون انجام شود. روندی که در یومالحساب دولت در آستانهی انتخابات 96 با قوت بیشتری توسط رسانههای رسمی و غیررسمی انجام خواهد شد. با نگاهی اجمالی به عملکرد دولت روحانی نسبتبه منتقدان در سه سال اخیر، شاهد گفتارها و رفتارهای بدیعی از سوی رئیسجمهور و دولتمردان هستیم که بهتدریج به یک رویهی نامطلوب تبدیل شد.
هزار وعدهی خوبان یکی وفا نکند
روحانی در شعارها و سخنرانیهای انتخاباتی خود در بهار 92 صراحتاً دولت مستقر و شخص احمدینژاد را به تکروی و عدم توجه به نظرات دلسوزان نظام و انتقادات منتقدین محکوم کرد. او در یکی از مناظرات تلویزیونی پیش از انتخابات و در پاسخ به این سؤال که نقد چیست، گفته بود: «موضوع نقد این است که واقعیتی اتفاق افتاده و ایراد و اشکالی دارد، ما باید آن ایراد و اشکال را تبیین کنیم. ما باید نقد کنیم و بگوییم ایراد و اشکالات کجاست و چگونه باید اشکالات رفع شود تا آن کار بهتر انجام گیرد. در واقع، با نقد نقادان یک نوع ارزیابی دارد صورت میگیرد و این ارزیابی باعث میشود در چرخهی تصحیح امور قرار بگیریم. یعنی کاری تصمیمسازی شده، تصمیمگیری شده و رفته به مرحلهی اجرا، حالا ما با دقت و نقادی پایش میکنیم و بعد برایش راهحل در نظر میگیریم. این میشود نقد و نقد سازنده. نقدی که اشکال و ایراد را یافتهایم و راهحل برایش ارائه دادهایم.»
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی سیاهنمایی را نیز اینگونه تعریف کرد: «معنای سیاهنمایی این است که اگر نقص کوچکی هست، آن نقص را چندبرابر کنیم و واقعیت را به مردم معرفی نکنیم. گاهی واقعیتهایی تلخ در جامعه وجود دارد. واقعاً گاهی هوا سرد است. واقعاً در مسائل اقتصادی مردم زندگیشان سرد است. واقعاً مردم و جوانان در آزادیها زندگیشان سرد است. واقعاً در زندگی خصوصی مردم دخالتهای ناروا زندگیشان را سرد کرده است. این سیاهنمایی نیست، واقعیت است که داریم میگوییم. منتها واقعیت را باید بهاندازه گفت، نه بیشتر.»
روحانی همچنین در پایین سخنان خود در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری، برای نیفتادن در ورطهی استبداد رأی و نقدناپذیری، اینچنین از پروردگار متعال استعانت خواست که «خداوندا، به تو پناه میبرم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.»
نه آنکه چهره برافروخت...
اما با گذشت چند ماه از این دعای خاضعانه، شاهد گوشهوکنایههای رئیسجمهور در محافل و سخنرانیهای عمومی خطاب به منتقدان دولت بودیم. این واکنشها در ابتدا انگشتشمار بود و با توجه به مهارت روحانی در فن خطابه، با بیان طنز و کنایه مطرح میشد، اما بهتدریج کفهی کنایی آن سنگینتر و لبهی چاقوی طعنهها تیزتر شد.
مهرماه 92 رئیسجمهور کسانی را که از کارهای مثبت دولت ناراضیاند، اقلیتی دانست که با اقدامات سازندهی دولت شمشیر انتقاد خود را برندهتر میکنند. او در بیستوششم دیماه همان سال و در سفر به خوزستان گفت در دوران تحریمها، عدهای به اسم اینکه تحریم را دور بزنند، ملت و منافع مردم را دور زدند. او در همان تاریخ با اشاره به اینکه انتقاد، ایرادی ندارد، گفت: «اما برخی از خلقت خداوند هم ایراد میگیرند.»
این کنایهها در جریان توافق ژنو و مذاکرات منتهی به برجام در سالهای 94-93 با شدت بیشتری دنبال شد. توافقی که از همان ابتدا زیر ذرهبین منتقدان قرار داشت. برجام چه در مرحلهی مذاکره، چه در زمان انعقاد توافق و چه در هنگام اجرا، همواره مورد نقد منتقدان بود. به همین دلیل، رئیسجمهور هم بخش عمدهای از پاسخهای تندوتیز خود را به این موضوع اختصاص داد.
سیاههی این پاسخها از حوصلهی این یادداشت خارج است، اما میتوان به گزارههایی همچون «کودکاند»، «تازه انقلابی شدهاند»، «کمسوادند»، «ترسو هستند»، «از جای خاصی تغذیه میشوند»، «کار دولت را خراب میکنند»، «خطای دید دارند»، «بیشناسنامهاند»، «متوهماند»، «در فساد غوطهورند»، «دین را نمیشناسند» و... اشاره کرد. اوج عصبانیت رئیسجمهور درست در اولین سالگرد استقرار دولت یازدهم رخ داد. در شرایطی که منتقدان مذاکرات هستهای نگرانی خود را نسبتبه چگونگی و پیامدهای این مذاکرات اعلام کرده بودند، روحانی در یک سخنرانی عمومی چنین گفت: «هر وقت میخواهد مذاکره شود، عدهای میگویند ما داریم میلرزیم. خوب به جهنم! بروید یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده، ما چهکار کنیم؟»
این جریان با شدت و ضعف درخصوص مسائل فرهنگی و اقتصادی هم ادامه یافت. شاید یکی از آخرین مواردی که رئیسجمهور با عباراتی نامتعارف و طعنهآمیز منتقدان را نواخت، در سخنرانی افتتاحیهی نمایشگاه مطبوعات امسال بود. روحانی در سخنان خود، برخی رسانهها را به رانت اطلاعات متهم کرده و آنها را به اجنهای تشبیه کرد که از همهچیز و همهجا باخبرند. این واکنشها و عبارتهای عجیبوغریب در مواجهه با منتقدان، در گسترهای وسیع توسط مدیران پاییندستی و رسانههای حامی دولت نیز استفاده شده که بررسی دقیق آن داستانی پرآب چشم است و مثنوی هفتاد من کاغذ میطلبد.
انتقاد به دولت؛ وظیفهای قانونی و شرعی
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از بین فروع دهگانهی دین اسلام، تنها دو فریضهی «امربهمعروف» و «نهیازمنکر» در اصلی مستقل درج شده است. این امر نشان میدهد که نظام سیاسی کشور ما بر وجود پیوندی استوار میان «امربهمعروف و نهیازمنکر» و ساختار سیاسی کشور تأکید دارد.
در اصل هشتم قانون اساسی چنین میخوانیم: «در جمهوری اسلامی ایران، دعوت به خیر، امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفهای است همگانی و متقابل برعهدهی مردم نسبتبه یکدیگر، دولت نسبتبه مردم و مردم نسبتبه دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند. والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر.»
مطابق این اصل، امربهمعروف و نهیازمنکر یک «وظیفه» است و چون قانون اساسی بیانگر روابط بنیادین میان اجزای سیاسی کشور است، بیتوجهی به آن، نظام سیاسی را دچار مشکلات عمدهای خواهد کرد. از سوی دیگر، امربهمعروف و نهیازمنکر در چارچوب نظام سیاسی فرایندی همگانی و متقابل است. پس به فرد، گروه یا جریان خاصی محدود نمیشود و با اصل آگاهی شهروندان بهعنوان یکی از شرایط حکومت دموکراتیک، پیوندی قوی دارد.
بدینترتیب دولت باید زمینهی لازم برای اجرای این اصل را فراهم سازد. واضح است که رسانههای جمعی (بهویژه آن دسته از رسانههایی که از نقدها و پیشنهادهای صاحبنظران متخصص بهره میبرند) بستر اصلی تحقق این اصل محسوب میشوند. اما به نظر میرسد رویکرد دولت یازدهم در قبال رسانههای منتقد، با دستِ طعنه پس زدن و با پای شعارهای دلفریب پیش کشیدن است. پیامد این رویکرد چیزی جز تخریب اعتماد عمومی و به حاشیه رفتن اصلی مهم در قانون اساسی نخواهد بود.
با منتقدان مهربان باشیم
در پایان و با نگاهی گذرا به کارنامهی دولت یازدهم در قبال رسانههای منتقد، چند نکته قابل ذکر است:
1. نباید فراموش کرد که زبان نقد در ذات خود گزنده، زمخت و همراه با تلنگر است. نباید انتظار داشت که در انتقاد از سیاستهایی که با منافع ملی و آیندهی یک ملت و نظام گره خورده است، با انعطاف و مسامحه پیش رفت. البته واضح است که این موضوع بههیچوجه مجوزی برای هتاکی، اتهامزنی و تشویش اذهان عمومی نیست، اما زودرنجی و واکنشهای غیرمنطقی به انتقادات نیز راهگشا نخواهد بود. از این زبان تلخ نباید رنجیدهخاطر شد. شایسته آن است که با تحمل درد مایهکوبی «نقد»، از نفوذ ویروسهای مخرب به درون پیکرهی نظام جلوگیری کرد.
2. منتقدان منصف با نگرشی همهجانبه اقدامات سازنده و مثبت دولت در حوزههای مختلف را نیز رصد میکنند. کژکارکردهای هیچ مجموعهای را نمیتوان بدون در نظر گرفتن کارکردهای مثبت آن عیان ساخت. درعینحال این توقع که رسانهها با کمینهسازی توقعاتی که شخص رئیسجمهور در ابتدای روی کار آمدن دولت ایجاد کرد، در مقابل کژیهای متأسفانه روزافزون دولت سکوت کند نیز از دایرهی منطق و انصاف خارج است.
3. رئیسجمهور و اعضای محترم هیئت دولت نباید فراموش کنند که در ماههای پایانی دولت و در عبور از رودخانهی خروشان مطالبات مردمی، دیگر نمیتوان پای بر پایاب عملکرد دولت قبل گذاشت. موسم پاسخگویی و فصل خوشهچینی است. در بسیاری از سطوح مدیریتی کشور، نه از تاکِ دولت گذشته نشانی هست و نه از تاکنشان. اگر پیامد نامطلوبی هم از سیاست پیشینیان باقی مانده، با پیگیری و تکرار دولتمردان تدبیر و امید کاملاً برای افکار عمومی عیان شده است. سناریوی رفع مسئولیت با پیش کشیدن دولت قبل، تنها به روند کاهش محبوبیت دولت سرعت میبخشد. نوبت عمل است. بهعنوان مثال، شهروندانی که سالهاست بهدرست یا بهغلط دل به فرجام طرح مسکن مهر بستهاند، سقفی برای خود میخواهند و نه طعنهی «مزخرف بودن این طرح» از جانب وزیر محترم مسکن را.
4. دولت محترم درشتگوییهای طعنهآمیز در برخورد با انتقادات (حتی آن دسته از انتقاداتی که بهزعم خود درست میداند) را کنار بگذارد. گفتن حقیقت تلخ با زبان نرم و پذیرفتن قصور در برخی حوزهها، نهتنها از وجاهت دولت نمیکاهد، بلکه افزایش اعتماد عمومی مردم و تقویت امربهمعروف و نهیازمنکر مردم نسبتبه دولت را بهدنبال دارد.
5. لازم است رسانهها و چهرههای حامی و علاقهمند به دولت نیز با حفظ گرایش سیاسی خود، به تحقق این فرایند کمک کنند. متأسفانه منتقدکوبی دولت آنچنان عمق و گستره یافته است که رسانههای همسو با دولت نیز برای عقب نماندن از این قافله، هم چشم بر ایرادات پاستورنشینان بستهاند و هم در کوفتن منتقدان از یکدیگر سبقت میجویند. در شرایطی که انتظارات و انتقادات به مطالبات ملموس بدل شده است، دیگر نمیتوان چشم بر ناکارآمدیها بست. بهویژه درخصوص بنبستهایی که با تحولات اخیر در هیئت حاکمهی آمریکا و تمدید تحریم علیه ایران بیشازپیش عیان شد و حرف بخش عمدهای از منتقدان که با نواخت و طعن دولتیها مواجه بودند را به کرسی نشاند. مطلوب آن است که دولت نیز دست منتقدان را به گرمی بفشارد و در اندک فرصت باقیمانده، در مسیر اعتلای میهن اسلامی گام بردارد.
نویسنده:
حسین نادریان: کارشناس ارشد علوم سیاسی
انتهای متن/