انتخاب راه پاسداری به جای دندانپزشکی/ کاش در کربلا حضور داشتم و جلوی اسارت عمه جانم را می‌گرفتم

به گزارش خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس، در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانواده معظم شهدا هیأت قرآنی این هفته به دیدار شهید سیدحمید طباطبایی‌مهر رفتند.

در این دیدار همسر شهید در خصوص فعالیت‌های همسرش،‌ گفت:‌ آقا سید متولد 1338، بود که 4 اسفند سال 91، در حومه حلب به شهادت رسید. این شهید عزیز جزو  اولین شهدای مدافع حرم به شمار می‌رود و از آنجایی که آن زمان جامعه آماده شنیدن اینگونه اخبار نبود، شهادت وی اعلام عمومی نشد.

انس با آیات الهی در همه ابعاد زندگی

این شهید عزیز انس عجیبی با قرآن داشت و جلسات مختلف شرکت می‌کرد و به دنبال آموزش قرآن بود. وی صوت خوبی داشت و کمی هم در زمینه حفظ فعال بود اما همواره از روی تواضع می‌گفت: من نه قاری خوبی هستم و نه حافظ خوبی. با این حال آنچه از خصوصیات اخلاقی این شهید برای ما روشن بود انس وی با آیات الهی بود. همه هم و غمش این بود که مضامین قرآن را در زندگی به کار گیرد و همیشه با خود قرآن همراه داشت و هرگاه اوقات فراغتی به دست می‌آورد قرآن می‌خواند. حتی هنگام رانندگی همیشه رادیو قرآن گوش می‌داد.

ای‌کاش در کربلا حضور داشتم و جلوی اسارت عمه جانم حضرت زینب(س) را می‌گرفتم

مجاهدت‌های شهید طباطبایی فقط به سال‌های دفاع از حریم اهل بیت(ع) محدود نمی‌شد و وی در دوران دفاع مقدس هم 8 سال در جبهه حضور داشت و همواره می‌گفت: ای کاش در کربلا حضور داشتم و جلوی اسارت عمه‌جانم حضرت زینب(س) را می‌گرفتم.

از حقتان بگذرید تا خدا از شما گذشت کند

پیروی از ولایت فقیه توصیه‌ای بود که همواره به ما گوشزد می‌کرد و می‌گفت: پس از رعایت دقیق انجام واجبات و ترک محرمات پیرو ولایت فقیه و رهبری باشید. همواره پیش از آغاز ماه مبارک رمضان به من گوشزد می‌کرد که باید از کسانی که حق به گردشان داریم بگذریم تا خدا از ما گذشت کند. خدمت به خلق از خصوصیات آقای طباطبایی‌مهر بود تا جایی که پس از شهادتش بسیاری از افراد نزد ما آمدند و از کمک‌های این شهید خبر دادند. دنیای او با دنیای ما متفاوت بود و مال دنیا برایش ارزشی نداشت.

به اذن خدا هیچگاه شما را رها نمی‌کنم و مدام در کنارتان هستم

با اینکه حدود 4 سال است از پیش ما رفته اما همواره حضورش را در کنارم احساس می‌کنم و حتی گاهی نکاتی را هم به من توصیه می‌کند. به عنوان مثال چندی پیش در ابتدای ماه مبارک رمضان که سال خمسی ما است رفتم و حساب و کتاب زندگی را انجام دادم اما بعد از آن شهید به خوابم آمد و گفت: خمست فراموش نشود از این حرفش تعجب کردم زیرا خمس را پرداخت کرده بودم. تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم صندوق ذخیره فرهنگیان مبلغی را به حساب ما پرداخت کرده و من خمس آن مبلغ را نداد‌ام. وی پیش از شهادت هم همیشه به من می‌گفت: مطمئن باش به اذن خدا هیچگاه شما را رها نمی‌کنم و مدام در کنارتان هستم.

انتخاب راه پاسداری به جای دندانپزشکی

این شهید عزیز در همان دوران جوانی در کنکور رشته دندانپزشکی پذیرفته شد اما راه پاسداری را انتخاب کرد و همواره به ما می‌گفت: خدا کند تا پیش از بازنشستگی توفیق شهادت نصیبم شود. خیلی دوست داشت پایان زندگیش بسیار زیبا باشد.

همیشه به ما می‌گفت: اگر ما سعی کنیم شاکر غم و غصه و درد و رنج‌هایی باشیم که در این درد و غصه‌ها هیچ نقشی نداشته‌ایم خداوند آرامش، نشاط و اجر فراوانش را نصیب ما می‌کند. من بعد از شهادت همسرم این موضوع را دریافتم و صبر بر دوری او باعث نعمت آرامش از سوی خداوند به من شد.

فعالیت فرهنگی در کنار کار نظامی

شهید طباطبایی‌مهر با اینکه یک فرد نظامی بود اما همه کارش بعد نظامی نداشت به یاد دارم زمان جنگ در منطقه کردستان فعالیت‌های قرآنی انجام می‌داد و به دنبال ترویج آیات الهی بود. همچنین طرحی به نام بصیرت راه‌اندازی کرده بود که در قالب این طرح برنامه‌های مختلف قرآنی برای کارکنان و همسران و فرزندان آنها برپا می‌کرد. من هم در زندگی سعی کردم خود را شاگرد او بدانم و از وجودش استفاده کنم. همچنین شاکر وجودش بودم و هم اکنون هم شاکرم که به آرزویش رسید.

انتهای پیام/