به گزارش خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس، نمایندگان جامعه قرآنی کشور این هفته با حضور در منزل شهید حسین خسروآبادی به تجدید بیعت با آرمانهای آن شهید بزرگوار پرداختند.
آغاز فعالیتهای مذهبی و قرآنی از کودکی
در این دیدار میهمان برادر شهید بودیم که درباره این شهید عزیز گفت: حسین سال 57 به دنیا آمد و کوچکترین عضو خانواده بود. ولی به دلیل مذهبی بودن فضای خانواده از همان کودکی با این فعالیتها آشنا شد و در مسجد محل به فعالیت پرداخت. بعدها حسین با برادر دیگرمان هیأتی راهاندازی کردند و در آن به فعالیت مذهبی، عزاداری و برپایی جلسه قرآن پرداختند.
تلاوت به سبک مصطفی اسماعیل/ شهادت در سانحه هوایی
این شهید عزیز قاری قرآن بود و در جلسات اساتید مختلف شرکت میکرد، وی تلاوت را با حضور در جلسه استاد محسن امیری آغاز کرد و در ادامه از محضر دیگر اساتید هم بهره برد. تا اینکه مهارت خوبی در تلاوت پیدا کرد و با سبک مرحوم مصطفی اسماعیل قرآن میخواند. حسین در ادامه جذب صداوسیما شد و در مسجدبلال فعالیت داشت تا اینکه سال 85 برای پوشش مانور راهی چابهار شدند و در سانحه هواپیمای C130 به شهادت رسید.
جوانی بسیار مهربان، آرام و با محبت بود و رسیدگی به مشکلات اطرافیان یکی از دغدغههایش بود.
عضویت در گروه تواشیح نجمالثاقب تهران
در ادامه برادر دیگر شهید به بیان خصوصیات شهید خسروآبادی پرداخت و گفت: حسین از دوران کودکی به فعالیتهای مذهبی و قرآن علاقه داشت و در این زمینه فعال بود، وی عضو گروه نجمالثاقب تهران بود و بعدها ما دارالقرآن نجمالثاقب را راهاندازی کردیم و حسین به همراه برخی قاریان و اساتید مانند آقای مکرمی و استاد حسینعلی شریف با درالقرآن همکاری داشت.
پیشبینی شهادت قبل از سفر
پیش از اعزام به چابهار چند بار پرواز و اعزام عقب افتاد اما دست آخر و در آخرین جلسه قرآن قبل از سفر گفت: امروز آخرین درس قبل از اعزام را هم بگویم شاید این جلسه آخر ما باشد. قبل از رفتن به پدرم گفت: میخواهم وصیت بنویسم، پدرم از این صحبت حسین ناراحت شد و نگذاشت حسین این کار را انجام دهد. دست آخر حسین برخی از حساب و کتابهایش را برای ما نوشت تا به آن رسیدگی کنیم.
احترام پدر و مادر و سبقت از برادران بزرگتر در خدمت به والدین
احترام به پدر و مادر از خصوصیات این شهید عزیز بود تا جایی که ما با اینکه برادر بزرگتر بودیم از این حسن محبت حسین به پدر و مادر سوء استفاده میکردیم و اغلب کارهای پدر و مادر را به او واگذار میکردیم. حسین هم نه تنها اعتراض نمیکرد، بلکه عاشقانه به پدر و مادر رسیدگی میکرد و عصای دست آنها بود.
انتهای پیام/