اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  قرآن و فعالیت های دینی

گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «حسین قربانی»

شهیدی که پیکر مطهرش یک هفته زیر آفتاب تازه ماند/ مادر گریه نکن حسینت را در راه امام حسین(ع) داده‌ای

قاری و مربی قرآن بود اما خانواده از فعالیت‌هایش اطلاع نداشتند، برای کمک به معاش خانواده ترک تحصیل کرد، در شناسایی پیش از عملیات مهران به دست گروهک کومله به شهادت رسید.

شهیدی که پیکر مطهرش یک هفته زیر آفتاب تازه ماند/ مادر گریه نکن حسینت را در راه امام حسین(ع) داده‌ای

به گزارش خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس، در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانواده‌های معظم شهدا، هیأت قرآنی این هفته به دیدار خانواده شهید حسین قربانی رفتند.

یاد‌آوری اتفاقی در کودکی که سبب شد مادر برای اعزام به جبهه رضایت دهد

مادر شهید که میزبان اهالی قرآنی بود به علاقه فرزندش به جبهه اشاره کرد و گفت: حسین از همان کودکی اهل مسجد بود و نوحه می‌خواند. یک بار در منزل شروع به نوحه‌خوانی کرد و من با شنیدن صدای او گریه کردم و گفتم: فرزندانم فدای فرزندان حسین.

 

 

این ماجرا گذشت، حسین بزرگ شد، انقلاب اسلامی پیروز شد و چندی بعد جنگ آغاز شد. با آغاز جنگ، حسین قصد رفتن به جبهه را کرد، اما مخالفت کردم، به مسجد رفت و از یکی از بزرگان خواست تا وساطت کند که من رضایت دهم، اما باز هم راضی نشدم.

در همین حال حسین من را یاد کودکی‌اش انداخت که بعد از نوحه‌خوانی‌اش گریه کردم و گفتم: فرزندانم فدای فرزندان حسین، گفت: شما آن زمان این صحبت را کردی، اما اکنون که زمان عمل رسیده مخالفت می‌کنی؟ مطمئن باش که شما نمی‌توانی در قیامت جواب حضرت زهرا(س) را بدهی. این صحبت حسین دلم را تکان داد و به اعزامش رضایت دادم.

 

 

مادر اگر شهید شدم گریه نکن حسینت را در راه امام حسین(ع) داده‌ای

گفت: مادر، من می‌روم، اما اگر شهید شدم گریه نکن، بدان حسینت را در راه امام حسین(ع) داده‌ای.

پس از شهادت از فعالیت‌های قرآنی شهید آشنا شدم

از فعالیت‌های قرآنی‌اش چندان خبر نداشتیم، فقط یک روز از سر کار به منزل آمد و گفت: مادر بیا برایت قرآن بخوانم و شروع به تلاوت کرد و پدرش هم از حیاط به تلاوت او گوش می‌داد و لذت می‌برد، اما بعد از شهادت حسین متوجه شدیم که مربی قرآن بود. بسیاری از خانواده‌ها می‌آمدند و می‌گفتند: حسین فرزند ما را قرآن‌خوان کرد.

به یاد دارم زمانی که با اعزامش مخالفت کردم به من می‌گفت: شما 4 فرزند داری، نمی‌خواهی حداقل یک فرزندت را در راه امام حسین(ع) بدهی؟

 

 

بسیار مؤدب بود. هرگاه در منزل وارد می‌شدیم به احترام من و پدرش بلند می‌شد و سلام می‌کرد. عشق و ارادت عجیبی به امام حسین(ع) داشت. یک بار در هیئت نوحه می‌خواند و من از بیرون به صدایش گوش می‌دادم. با حدی با شور و هیجان عزاداری می‌کرد که از حال رفت و او را بیرون آوردند و برای اینکه ناراحت نشود، فوراً رفتم تا من را نبیند.

تاریخ و نحوه شهادت

در ادامه خواهر شهید به بیان خصوصیات برادرش پرداخت و گفت: حسین متولد 28 آبان‌ماه 1342 است و در تاریخ 16 تیرماه 1362 در پیش نیاز عملیات مهران به شهادت رسید. گویا برای شناسایی قبل از عملیات به منطقه رفته بودند که ماجرا لو رفته و به همراه 12 نفر به شهادت می‌رسند.

 

 

فرمانده‌اش می‌گفت: حسین زخمی بود و دشمن به او تیر خلاص زد. همچنین پیکرش به حدی لگدمال شده بود که قطعه قطعه شده بود.

ترک تحصیل برای کمک به معاش خانواده

بسیار خوش اخلاق و خندان بود و در دل همه اعضای خانواده جایگاه ویژه‌ای داشت تا جایی که خاله من هنوز خود را داغدار حسین می‌داند و می‌گوید: من را در داخل قبر حسین دفن کنید. بسیار به خانواده اهمیت می‌داد. آن زمان پدرم تصادف کرد و خانه‌نشین شد. حسین درس را کنار گذاشت و به سر کار رفت تا خرج خانه را تأمین کند.

 

 

شهیدی که پیکرش که یک هفته زیر آفتاب تازه ماند

هنگامی که به شهادت رسید پیکرش یک هفته دست کومله‌ها بود و در زیر آفتاب داغ قرار داشت اما وقتی پیکرش را آوردند پدرم پس از شناسایی پیکر حسین گفت: پیکر شهید کاملاً تازه و ذره‌ای بو نگرفته بود.

 

 

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول