اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  نفت و انرژی

محمدصادق معماریان

برجام هسته‌ای و برجام نفتی

از اقداماتی که مقامات ایران می‌توانند انجام دهند به کارگیری سیاست‌های تقویت قیمت‌های نفت است که قدرت مانور و چانه‌زنی کشور را در مرحله اجرای برجام به طور محسوسی افزایش می‌دهد.

برجام هسته‌ای و برجام نفتی

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، محمدصادق معماریان، تحلیلگر ارشد بازارهای نفت و انرژی یادداشتی را درباره تراز استراتژیک ایران و آمریکا در بستر برجام و نقش نفت در این توازن استراژیک در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:

در پی یادداشت اعضای تیم مذاکره کنندگان سری برجام در مسقط در خصوص نحوه ایجاد و مراحل تکوین نظری و عملی آن و با تاکید بر اینکه «دستاورد فعلی صنعت و فناوری هسته ای در برجام، حاصل تلاش ملی پنجاه ساله و هزینه ای که مردم شریف ما در دوره چندین ساله فشارها و تحریم‌های هسته ای متحمل شدند ...» ضرورت می‌یابد که دقیقا برجام از همین منظر مورد آسیب شناسی قرار گیرد.

مذاکره کنندگان محترم اذعان دارند که:«مرحله تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری برجام به پایان رسیده و ما وارد ایستگاه اجرای توافق شده‌ایم و به واقع و از نظر کاربردی، برجام را باید امری جدای از اجرای برجام دانست.»

در خصوص مرحله اجرا ، اشاره می‌نمایند:« همانگونه که دستیابی به هر امتیاز یا توافقی در مذاکرات برجام یک چالش بوده ، اجرای آن هم یک چالش خواهد بود،چون اولا ماهیت طرف مقابل و تقابل طرفین تغییر نکرده و قرار هم نبوده و نیست که تغییر کند و ...»

 یادداشت مذاکره کنندگان سری برجام به لحاظ نگارش بسیار حرفه‌ای بوده ولی بیشتر در قالب بازاریابی سیاسی (Political Marketing) قابل طرح است و هنوز به صورت کاربردی متوجه تاثیر قصورات کلی توافق در مرحله اجرا نیستند و در کل متن ارائه شده از این منظر برجام آسیب شناسی نگردیده است . اگر آمریکا در اجرا بازی در می‌آورد ناشی از ضعف در مرحله اجراست و یا ضعف در ساختار توافق است؟ آیا این نقاط ضعف قابل ترمیم هستند و یا آنگونه که نگارندگان اذعان دارند دیگر مرحله تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری تمام شده و باید با ساختار ناقص در مرحله اجرا بسازیم!

بستر ترفند های آمریکا :

یکی از دغدغه های اجرای برجام برای مقامات ایران، ترفندهای جدید امریکا برای سخت تر کردن اجرای برجام ، خصوصا مواقعی که به نفع ایران منجر می شود ،می باشد. سوال این است که آیا آمریکا با تخطی از توافقات انجام شده در چارچوب برجام این کار را انجام می دهد و یا اینکه از دیگر ظرفیت‌های کشورش در تاثیرگذاری بر نتایج برجام در مرحله ی اجرا و بدون تخطی حقوقی از چارچوب برجام به اعمال بازدارنده دست می‌زند. ظاهرا سیاست‌های فعلی آمریکا بر مبنای مورد دوم استوار است و اگر ایران بخواهد مقابله به مثل کند باید یا برجام را نقض کند که دقیقا مطابق با هدف امریکا برای برهم زدن میز بازیست و یا از ظرفیت‌های خارج از برجامی استفاده کند و اصطلاحا «روح برجام» را هدف قرار دهد!

شکی نیست که آمریکا و ایران برای بازی‌های تکمیلی برجامی خود می‌بایستی براساس زیرساخت‌های مبتنی بر توازن استراتژیکی دو کشور اقدامات خود را بنا کنند که ضمن بهره‌برداری از این ظرفیت، هزینه اضافی بر دوش دولت‌هایشان نگذارند. لذا قطعا امریکا نیز براساس معادله توازن استراتژیک خود با ایران اقدام می‌‌کند و بخوبی به نقاط ضعف ایران در مرحله تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری برجام واقف است.

 

توازن استراتژیک دو کشور:

برای فهم موضوع در ابتدا به چند سوال ساده سیاسی می‌پردازیم.

اول اینکه تراز استراتژیک و به عبارت روشن‌تر ضریب تنش بین دو کشور در دولت‌های نهم و دهم با انتخاب دولت یازدهم در سال 92 چه تفاوتی کرده است؟

دوم اینکه با اجرای تمامی تعهدات هسته‌ای ایران این تراز در چه شرایطی تثبیت شده است؟

سوال سوم آن است که آیا ایران توانایی تاثیر بر تراز ایجاد شده(بدون تخطی از برجام) بطوریکه موجب دستاورد های جدید در روند اجرا باشد را دارد؟!

 اگر ایران بتواند عواملی را که منجر به ایجاد تحریم‌ها و در نهایت تصویب برجام گردید را بدون دخالت در چارچوب توافقی برجام تغییر دهد، از این طریق می‌تواند بر مسیر اجرای برجام نیز تاثیرات جدی بگذارد. بطور نمونه فقط انتخاب دولت یازدهم در شرایط یکسان هسته‌ای و تحریمی توانست ضریب تنش بین ایران و آمریکا را از 20 به 10 کاهش دهد. یعنی فقط انتخاب دولت یازدهم میزان تنش بین دو کشور را نصف کرد، بدون اینکه در چارچوب تحریم‌ها، مسئله هسته‌ای و یا سطح قیمت‌های جهانی نفت نسبت به دولت قبل تغییری ایجاد نماید.

حال اگر ایران می‌توانست با تغییر تاکتیک‌هایی از این دست، ضریب تنش را به صفر برساند می‌توانست با حفظ تمامی دستاوردهای هسته‌ای به توافق جامع با امریکا دست یابد و ابقای دستاوردهای هسته‌ای از جمله اورانیوم غنی شده 20 درصد تضمینی باشد بر اجرای کامل برجام!

در حقیقت ایران با تغییر بستر قبل از مرحله اجرای برجام می‌توانست از مرحله برجام بسیار قدرتمند تر عبور کرده و در مرحله اجرا نیز دست بالا را داشته باشد.

برای تقریب به ذهن کافی است اشاره شود که ضریب تنش 10 حاصل از انتخاب دولت یازدهم درسال 92 برابری می‌کند با ضریب تنش امریکا و مصر پس از روی کار آمدن آقای السیسی در کشور مصر.

ضعف علمی دستگاه دیپلماسی ما موجب گردید برای رسیدن به تراز صفر استراتژیک با امریکا در قالب تنش زدایی اقدام به تخریب توان هسته ای کشور شود و قوی‌ترین اهرم بازدارندگی کشور را که می‌توانست ضمن توافق هنوز در اختیار ایران بوده و ضامن مرحله اجرا نیز باشد را از دور خارج نماید.

 

معادله اجرای برجام:

مرحله اجرای برجام قطعا متاثر از ماهیت توازن استراتژیک دو کشور است. با از بین رفتن توان بالفعل هسته ای (از جمله اکسیده کردن اورانیوم 20 درصد، سیمان کاری راکتور هسته ای اراک و امثال آن) تراز استراتژیکی ایران و امریکا به عوض صفر شدن (با حفظ قدرت هسته‌ای) به نقطه صفر استراتژیک (بدون قدرت هسته‌ای) سقوط نمود و قدرت تاثیرگذاری آتی ایران بر معادلات برجام را از میان برداشت . با سقوط به نقطه صفر فعلی دو تفسیر سیاسی می‌توان ارائه نمود:

الف- اینکه دو کشور در حالت دوستی کامل سیاسی  قرار کیرند، مثل رابطه آمریکا با برخی ازکشورهای منطقه.

ب- و یا اینکه از این توازن جدید استراتژیک تفسیری بر مبنای ضعف و قدرت نمود که طبیعتا در ساختار روابط بین الملل، کشور قوی‌تر دست بالاتر را در مرحله اجرا خواهد داشت و طبیعتا به دنبال منافع بیشتری در مرحله اجرا خواهد بود. بنابراین بد قولی‌های آمریکا در این حالت کاملا طبیعی بوده و ناشی از ضعف طرف مقابل قابل ارزیابی است.

تقابل با برتری استراتژیک امریکا:

یکی از عواملی اصلی و تاثیرگذار که باعث فشار بر امریکا و سنگین کردن کفه تراز استراتژیک فی‌ما‌بین به نفع ایران می‌گردد، قیمت‌های بالای نفت خام است که خوشبختانه و علیرغم تمامی ناشی کاری مقامات نفتی کشورمان، در پی ایجاد انسجام مجدد بین اعضای اوپک، خصوصا در اتحاد با قدرت‌های بزرگ نفتی غیر اوپک مثل روسیه در نشست دوحه، قیمت‌های نفت نه تنها از مرز آسیب پذیری حاد خارج گردید، بلکه در مرز حداقلی 40 دلار در بشکه نیز تثبیت شد.

بنابراین یکی از اقداماتی که مقامات ایران می‌توانند انجام دهند بکارگیری سیاست‌هایی در راستای تقویت قیمت‌های نفت خواهد بود که قدرت مانور و چانه‌زنی کشور را در مرحله اجرای برجام بطور محسوسی افزایش می‌دهد. متاسفانه به دلیل تداوم ناشی‌گری‌های مقامات نفتی در اعلام سیاست‌های برجام نفتی کشور، ساختار فعلی قیمت‌های جهانی نفت شدیدا تحت فشار قرار گرفته است.

درست در مقطعی که بازار به کاهش سطح تولید نفت شل درآمریکا و همچنین کاهش سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ نفتی غربی، واکنش افزایش قیمتی نشان می‌دهد ایران با رونمایی از قرارداد‌های ضعیف و بسیار سودآور (برای شرکت‌های بزرگ غربی) همراه با سطح تولید بازیافت‌شده نفتی خود، عقب‌نشینی آمریکا در عرصه نفت را جبران نموده است. ایران همچنین با فشار بر سطح قیمت‌های جهانی نفت، امکان قدرت گرفتن اقتصاد در حال رکود آمریکا را مهیا می سازد!

 

استراتژی مطلوب:

مطلوب‌ترین روش برقراری تراز استراتژیک با برآیند تراز نزدیک به صفر است. مانند تراز استراتژیک برقرار شده بین کشورهای هند و آمریکا و یا چین و آمریکا که از الگوی‌های خوب تنش زدایی محسوب می‌شوند.

استراتژی بکار گرفته شده در خصوص مسائل هسته‌ای در این الگوها، به مانند کسی است که هم پول دارد و هم بدهی؛ چنین شخصی به دو طریق می‌تواند بدهی‌هایش را تسویه نماید: اول اینکه با پول خود اعتبار ایجاد کند و از طریق اعتبار ایجاد شده بدهی‌هایش را پرداخت نموده و اصل پول برایش باقی بماند. روش دوم این است که با اصل پول تمامی بدهی‌هایش را بپردازد و در حقیقت خویش را در حالت ورشکستگی قرار دهد. متاسفانه در تعاملات دیپلماتیک و نفتی دولت محترم ، دقیقا از روش دوم برای خنثی نمودن فشار ژئوپلتیکی امریکا استفاده شده است.

محمدصادق معماریان

رئیس سابق اداره بررسی‌های بازار نفت وزارت نفت و تحلیلگر ارشد انرژی

انتهای پیام/م

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول