اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  نفت و انرژی

رئیس مطالعات مخازن بزرگ‌ترین شرکت نفتی کشور مطرح کرد

تبعات سنگین تصمیم اخیر وزیر نفت درباره قراردادهای جدید نفتی/برای توسعه میادین مستقل به تکنولوژی پیچیده نیاز نداریم

رئیس مطالعات مهندسی مخازن مناطق نفت‌خیز جنوب گفت: می‌توانم به جرأت بگویم بسیاری از اهدافی که برای مخازن غیرمشترک در قالب قراردادهای جدید ترسیم شده است با فرض رفع تحریم‌ها و در قالب قراردادهای خدماتی با هزینه‌ای به مراتب کمتر از این نوع قراردادها قابل تحقق است.

تبعات سنگین تصمیم اخیر وزیر نفت درباره قراردادهای جدید نفتی/برای توسعه میادین مستقل به تکنولوژی پیچیده نیاز نداریم

به گزارش فارس به نقل از انجمن اسلامی مناطق نفت‌خیز جنوب، مصاحبه ای که پیش رو دارید با محمد عبدالی انجام شده است. فعالیت تخصصی عبدالی در بخش مهندسی مخازن زیر زمینی نفتی یعنی جایی است که مغز متفکر برنامه ریزی صنعت نفت، برای تولید نفت محسوب می‌شود.

عبدالی دانش آموخته مهندسی نفت از دانشگاه صنعت نفت است و فوق لیسانس خود را از دانشگاه Heriot- wett  اسکاتلند دریافت کرده است. وی هم اکنون ریاست بخش مطالعات مهندسی مخازن مناطق نفت‌خیز جنوب را بر عهده دارد. این بخش عملا نقش مغز برنامه‌ریزی درباره تولید نفت از مهم‌ترین میادین نفتی ایران را بازی می‌کند.

سؤال: جنابعالی وضعیت موجود صنعت نفت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عبدالی: با سلام بنظر بنده وضعیت موجود از ابعاد مختلفی قابل ارزیابی است، این ابعاد می‌تواند وضعیت تولید نفت شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، وضعیت نیروی انسانی و آموزش، اختیارات و مسئولیت‌ها، وضعیت تکنولوژی ما در مقایسه با دنیای صنعت نفت باشد.

درخصوص تولید می‌توان گفت که صرف نظر از تاریخچه پرفراز و نشیب تولید نفت و گاز در مناطق نفت خیز جنوب در سال‌های گذشته و خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی، اگر نگاهی به چند سال اخیر بیاندازیم خواهیم دید که انباشته شدن مشکلات و عدم برنامه‌ریزی بلندمدت برای ما چالش‌هایی را ایجاد کرد. ما از ابتدای سال 91 تا یکی دو ماه اخیر به علت تحریم های ظالمانه با کاهش تکلیفی تولید نفت مواجه بودیم. این زمان به بخش مدیریتی و کارشناسی ما فرصت داد که به جای مشغول شدن به فعالیت های عملیاتی و روزانه، روش‌ها و عملکردهای گذشته خودمان را بررسی و آسیب شناسی کنیم.

به اعتقاد من ظرفیت بالای کارشناسی و تجارب بسیار بالای نیروی انسانی در بخش های مختلف سازمان مناطق نفت‌خیز جنوب که یکی از قوی‌ترین سازمان‌های تولید نفت و گاز کشور است و تجربه بسیار سخت 8 سال جنگ تحمیلی را در کارنامه خود دارد بنا به دلایل مختلف پس از جنگ پاشنه آشیل آن شد و به عبارتی همین نقطه قوت تبدیل به نقطه ضعف ما گردید. از نظر من تمام مدیران ما پس از جنگ و خصوصا با مطرح شدن طرح والفجر و تولید 4 میلیون بشکه در روز مناطق نفتخیز جنوب در رسیدن ما به وضعیت فعلی مسئول هستند.

جهت توضیح موضوع خدمتتان عرض کنم که در سطح مناطق نفت‌خیز کارشناسان و متخصصان توانمندی وجود دارد که برای مشکلات عملیاتی در کمترین زمان راه‌حل‌هایی را ارایه می دهند، راه‌حل‌های مذکور از نظر سازمانی برای برون رفت از مشکلات روزانه و جاری سازمان بوده و با نگاهی کوتاه مدت ارایه می گردد. اما متأسفانه ملاحظه می شود که این راه‌حل‌ها  تبدیل به راه‌حل‌های بلند مدت می‌شود. از نگاه سازمانی نباید راه‌حل‌هایی که برای رفع مشکلات در وضعیت خاص ارایه می‌گردد تبدیل به یک جایگزین برای برنامه بلند مدت شود چون راه‌حل‌های بهتری هم وجود دارد و با خارج شدن از وضعیت خاص باید راه‌حل‌های بهتر را مورد استفاده قرار داد. از نظر من نقطه عطف غفلت مسئولین در این خصوص دقیقا پس از پایان جنگ بود. در آن مقطع و با هدف سازندگی در حدود 35 میلیارد دلار استقراض کردند که صدمه های جنگ را در بخش های مختلف بازسازی کنند. برای بازسازی صنعت نفت میبایستی هوشمندانه عمل می‌کردند ، اما متاسفانه این کار را نکردند و مناطق را مجبور نمودند با حداقل‌ها بسازند.

 و همانطور که عرض کردم هر آنچه را که به دلیل شرایط جنگی کشور وارث بودیم و به عنوان راه حل کوتاه مدت و با حالت وصله پینه کردن کارها بود ، با نگرش‌های مختلف و از جمله با دیدگاه لزوم صرفه جویی پذیرفتیم و بر آن اساس ادامه دادیم. متاسفانه طرح‌ها و پروژه‌های بعدی نیز اجبارا از لحاظ فرایندی بر همان زیرساخت های قبلی بنا نهاده شد و در نتیجه این ضعف ها به شکل حلقه های بهم پیوسته ادامه پیدا می‌کرد. به هرحال صنعت ما از آن مقطع حساس شرایط جنگ، شرایط بازسازی و بعد از آن از برهه تحریم‌های اخیرگذشت و در حال حاضر در دوران پسا تحریم هستیم و بازگشت به شرایط قبل از تحریم افزایش تولید نفت به حدود 3 میلیون بشکه در روز را در برنامه قرار داده‌ایم.

به نظرم می‌رسد که این مقطع میتواند نقطه عطفی دیگر برای صنعت نفت در مناطق نفت‌خیز جنوب باشد، اما اگر از فرصت‌ها به خوبی استفاده مطلوب نشود ممکن است کشور را با چالش روبرو کند،بنابراین دقت نظر و هوشیاری مسئولین را در همه ابعاد علی الخصوص عقد قرارداد‌های آتی با خارجی‌ها می طلبد تا کشور را دچار آسیب های سنگینی از لحاظ تعهدات نکند.

*پتانسیل تولید روزانه 3.5میلیون بشکه در نفت در مناطق نفت خیز جنوب

خوشبختانه عرض کردم که تحریم‌ها فرصتی به بخش مدیریتی و کارشناسی ما داد که روش‌ها و راه‌های گذشته خودمان را بررسی و نقد کنیم. حاصل این نقدها منجر به تهیه چند گزارش از وضعیت سامانه تولید نفت مناطق نفت‌خیز و ارسال آنها به مسئولین عالی وزارت نفت شد:

-- یکی از گزارش‌ها که کارشناسان جنوب آن را در حضور وزیر نفت ارایه کردند،مربوط به تزریق گاز مناطق نفت‌خیز بود. در سال 1355 تزریق گاز به میدان هفتگل آغاز شد پس از آن در سال 56 تزریق گاز به میدان گچساران نیز انجام پذیرفت و این دو پروژه مربوط به قبل از انقلاب اسلامی بود. بعد از انقلاب 10 پروژه تزریق گاز در برنامه قرار گرفت اما منبع تأمین گاز آنها به بیرون از شرکت مناطق وابسته بود. با فرا رسیدن فصل زمستان تزریق گاز بدلیل ارسال گاز برای مصارف داخلی قطع می‌شد یا به شدت کاهش می‌یافت که برنامه‌های ما را برای رسیدن به ذخایر ثانویه بشدت تحت تأثیر قرار می‌داد، این موضوع ( کمبود گاز) برای بیش از دو دهه ادامه داشت و همواره این مساله به مسئولین امر منعکس گردیده است، ولی این بار به صورت یک گزارش جامع مطرح شد. پس از ارسال گزارش و ارایه آن، ظاهراً مناطق نفت‌خیز را در اولویت تأمین گاز قرار داده‌اند البته به این شرط که فازهای پارس جنوبی راه‌اندازی گردد و موازنه گاز مصرفی و صادراتی مثبت شود.

-- گزارش دیگر که در واقع یک برنامه کاری بود، مربوط به پتانسیل تولید مناطق با فرض تامین الزامات بود. در این برنامه با بازنگری اطلاعات و لحاظ کردن عملکرد مخازن، مناطق اعلام کرد که پتانسیل تولید روزانه حدود 3.5 میلیون بشکه‌ای را در صورت تامین کلیه ملزومات دارد.  بنظر می رسد سهم مناطق نفت خیز جنوب از در آمد های نفتی که از طریق وزارت نفت به این شرکت داده می شود به هیچ عنوان کارشناسی شده و منطبق با علم اقتصاد طرح مهندسی نیست. که در مجال دیگری باید در این خصوص ایراد سخن نمود به هر حال اگر حمایت صحیحی از سوی وزارت نفت برای مناطق اتفاق افتد در جهت رشد و پایداری تولید کارشناسان ما و توان داخلی کاملا مهیا است.

حقیقت این است که پتانسل و ظرفیت کارشناسان در مناطق جنوب خیلی بالاست و بر هیچ‌کس پوشیده نیست اما بنا به دلایل مختلف و از جمله عدم برنامه ریزی بلند مدت استفاده‌ای از این ظرفیت نمی‌شود. اگر امکانات و ابزار مورد نیاز در اختیار کارشناسان قرار بگیرد قطعاً نتایجی که مسئولین انتظار دارند محقق خواهد شد آنچه ما امروز چشم بسته‌ایم تا شرکت‌های خارجی بیایند و برای ما انجام دهند حاصل ناتوانی کارشناسان نیست بلکه حاصل عدم در اختیار قرار دادن ابزار و امکانات لازم متناسب با مأموریت های سازمانی است.

ما تولید کننده بزرگ نفت هستیم حدود 3 میلیون بشکه نفت تولید کردن عدد بزرگی است. با این رقم تولید، باید در مقیاس جهانی مورد مقایسه قرار بگیریم. تولید نفت ما تقریباً به اندازه تولید شرکت‌های بزرگی همچون بی پی و شل و امثال آنها است. بنابراین از نظر من سامانه تولید مناطق نفت‌خیز جنوب که از مطالعات مخزن شروع می‌شود و به روش‌های حفاری و تکمیل چاه، احداث تاسیسات و ارسال محصولات ختم می‌شود بایستی در مقیاس جهانی و شرکت‌های هم سطح ما باشد. علاوه بر این مدیریت منابع انسانی ما، مدیریت پروژه‌ها، سیستم های ارزیابی میزان بازدهی و سایرخدمات پشتیبانی نیز بایستی متناسب با شرایط روز متحول شوند.

*در وزارت نفت کار را مانند زمان جنگ وصله پینه می‌کنیم

در شرایط فعلی، فاصله ما تا نقطه ایده ال زیاد است و اگر الان کاری نکنیم و آسیب شناسی نکنیم قطعا با مشکل روبرو خواهیم شد. این کاملاً واضح است تا وضعیت فعلی خود را شناسایی نکنیم کاری از پیش نخواهیم برد چشم‌پوشی از واقعیت‌ها ما را با هزینه‌های سنگین مواجه خواهد کرد. یک نگاه سنتی در وزارت نفت  جاری است که فکر می‌کنم علت عمده مشکلات ما از آن ناشی می‌شود. روش‌های فعلی ما همان روش‌های زمان جنگ است و با مسایل و مشکلات سازمان هنوز هم همانگونه برخورد می‌کنیم. رفع مقطعی مشکلات و وصله پینه کردن کارها. این روش ما از زمان جنگ و بمباران تأسیسات، نشأت می‌گیرد. هر جا که مورد آماج حملات دشمن قرار می‌گرفت می‌رفتیم و به هر طریقی بود درست و راه‌اندازی می‌کردیم. خوب این برای آن مقطع مناسب بود و قطعاً در آن مقطع بهترین راه‌حل بود ولی امروز جوابگو نیست. با انتظارات مسئولین دیگر نمی‌توان با این روش خواسته‌های آنها را محقق نمود.  

پس از جنگ لازم بود ما صنعت خود و روش‌های کاری را بروز کنیم و دیگر نگاه سنتی زمان جنگ را برای رفع مشکلات تغییر دهیم. واقعیت این است که ما وارث سیستمی شدیم که برای روزهای اضطرار طراحی شده است. در همین سیستم کارهایی هم انجام گرفته اما متناسب با ظرفیت و توان همان سیستم است. ما بدلیل عدم حمایت وزارت نفت در ساختار جدید، آخرین وضعیت پیشرفت تکنولوژی در طراحی تسهیلات را برای کارهای امروزمان در نظر نگرفتیم و با همان تسهیلات قبلی و قدیمی در حال کار هستیم غافل از اینکه به دلایل مختلف این روش‌ها منسوخ شده‌اند و یا حداقل ارتقا یافته اند.

مثالی برای شما از آن شرایط بزنم موضوع بهتر روشن می‌شود، یک تفکیک‌گر را که طبق استانداردها از سرویس خارج کرده بودیم و به انبارهای کالای مازاد تحویل دادیم با توجه به شرایط جنگ و نیاز اعلام شده از سوی ستاد جنگ مبنی بر امکان استفاده از کالاهای مازاد، آن تفکیک‌گر برای استفاده بعنوان منبع آب و یا سوخت در اختیار یکی از قرارگاه‌های جبهه و جنگ قرار گرفت. پس از پایان جنگ قرارگاه مربوطه تفکیک‌گر را به ما برگرداند. تفکیک‌گر مذکور که جهت استتار در زیر خاک‌ها و کیسه‌های شن مدفون شده بود و طبیعتاً از نظر مقاومت مصالح ضعیف‌تر شده بود قاعدتا نبایستی مجددا وارد سرویس می شد. ولی ما بعد از جنگ طرح افزایش تولید والفجر را داشتیم که می‌بایست به سرعت تولیدمان را به سقف 4 میلیون بشکه می‌رساندیم. در یکی از میادین تولیدی می‌خواستیم چند چاه را راه‌اندازی کنیم و نیاز به تفکیک‌گر داشتیم که وجود نداشت با این استدلال که  چا‌ه‌های مورد نظر را موقتا راه اندازی شوند تا تفکیک‌گر مناسب جایگزین شود با استفاده از همان تفکیک‌گر از جبهه برگشته چاه‌ها راه اندازی شدند ولی به جای اینکه پس از مدتی تفکیک گر مذکور از سرویس خارج شود به شکل دائم ماندگار شد.

از درآمد های افزایشی که با افزایش تولید حاصل شده می بایست به مناطق سهمی باز گردانی می شد تا اصلاحات بعدی صورت بگیرد اما این مهم محقق نشد و اهداف طرح توسط مسئولین به فراموشی سپرده شد.  این بعنوان نقطه ضعف استراتژیک وزارت نفت بعد از جنگ وتاکنون بود که الان به ما ضربه می‌زند و وضع ما را شکننده کرده است.

سؤال: آیا نیروی انسانی متخصص برای انجام کارها بزرگ صنعت در نفت اختیار داریم؟

عبدالی: بله نیروهای فارغ‌التحصیل با استعداد و خوبی در سازمان وجود دارد که به مطالب روز آشنا هستند و در قسمت‌های مختلف سازمان خصوصاً در بخش‌های فنی کار میکنند و به واسطه کسب تجربه توانمند هستند. این را به جرأت بگویم که نیروی انسانی جنوب بی‌نظیر هستند. البته این را نفی نمی‌کنم که حتماً باید به فکر ارتقای سطح علمی خود باشند. چون پس از مدتی ممکن است با توجه به سنتی عمل کردن سیستم، آنها هم از علوم روز عقب بمانند و بفکر ارایه راهکارهای نوین وجدید برای تامین اهداف سازمان نباشند.

آموزش حین کار ، دوره های تخصصی خاص و ارتباط با صنعت نفت دنیا، ایجاد انگیزه و شایسته سالاری از جمله راه حل‌های ارتقای این  کارشناسان است. یاس و روزمرگی و عدم برنامه ریزی، نداشتن افق روشن و عدم قرار گرفتن نیروی انسانی در جایگاه و منزلت ویژه خود، آفت سازمان است . تمامی بخش‌های مناطق نفت خیز جنوب حائز اهمیت هستند اما مدیریت فنی موتور محرکه سازمان مناطق نفتخیز جنوب است. متاسفانه در حال حاضر توجه کافی به این بخش نشده است و میزان افرادی که سازمان را به مقاصد دیگر ترک میکنند زیاد شده که راهکارهای ویژه ای می طلبد که از جمله آن تعریف مجدد ارزش کار انجام شده و لزوم بکارگیری نظام پرداخت و تشویق هوشمندانه است. وبالاخره باز تعریف ساختار سازمانی در شرکت ملی نفت وشرکت مناطق نفت خیز جنوب و توجه به جایگاه ویژه مدیریت فنی بعنوان تصمیم سازان و متولیان برنامه ریزی کلان  ضرورتی انکار ناپذیر دارد.

*هزینه تولید نفت در مناطق نفت‌خیز جنوب زیر 2 دلار در هر بشکه

سؤال: ظرفیت تولید از مخازن نفتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عبدالی: ظرفیت تولید مخازن در مناطق نفت‌خیز جنوب از روند خوبی برخوردار است. ولی مستلزم تدابیر و اقداماتی است و اگر اقدامات مناسبی انجام دهیم حتماً به ارقام بالاتری دست پیدا خواهیم کرد. این موضوع را از روی احساسات بیان نمی‌کنم پتانسل‌ها و توانمندی‌های موجود و مرور گذشته وتجربه کارشناسان جنوب گواه این حرف است.

ما با کمی تغییر در روش‌های تعمیر و تکمیل و انگیزش چاه‌ها که اخیراً انجام  دادیم شاهد نتایج مثبتی در افزایش تولید نفت بودیم و اگر همین بازنگری‌ها را ادامه دهیم حتماً به تولید بالاتری دست پیدا خواهیم کرد. در اکثر بخش‌ها با تمامی محدویت‌هایی که مواجه بودیم همکاران با فعالیت‌های سنگینی که انجام داده‌اند به نتایج مثبتی دست پیدا کرده‌اند اما اگر امکانات و ابزاری که الان در اختیار ما هست در اختیار هر کس دیگر قرار بگیرد بیش از این خروجی نخواهد داشت.

درست است که ما با آخرین تکنولوژی موجود در دنیا فاصله داریم ولی در عوض مخازنی داریم که به جهت ساختاری و علیرغم پیچیده بودن مزیت خاصی را برای ما ایجاد کرده اند و آن اینکه برای بسیاری از مخازن بزرگ، استفاده از آخرین تکنولوژی را فعلا نیاز نداریم و با سطح متعارفی از تکنولوژی که بیشتر جنبه خرید و یا اجاره خدمات باشد و با هزینه های بسیار کمتر میتوانیم به اهدافمان برسیم.

فکر می‌کنم هزینه تولید یک بشکه نفت در مناطق نفت‌خیز جنوب مثال زدنی است که با کارهائی که همکاران انجام داده اند در طول تاریخچه مناطق بعد از انقلاب این هزینه با لحاظ کردن بودجه های جاری و عمرانی کمتر از 2 دلار به ازای هر بشکه است که رقم بسیار پائینی است و البته یک دلیل آن به نظرم حاصل همان راه حل های کوتاه مدت است که کارشناسان با هدف صرفه جویی ارایه می دهند  و خدمتتان توضیح دادم که راه حل های کوتاه مدت نمی بایست جایگزینی برای راه حل های بلند مدت که البته هزینه بر است می شد.

به هرحال تولید الزاماتی دارد که در طرحها و برنامه های اعلام شده وجود دارد که اگر آن الزامات محقق نشود تحقق آن به صورت مناسب انجام نخواهد شد و یا با عوارضی همراه خواهد بود. به عنوان مثال در شرایط فعلی حتما گاز سوزی خواهیم داشت که رقم کمی نیست این حجم عظیم گاز که می‌تواند به مخازن ما تزریق شود و یا در مصارف داخلی استفاده شود.

حتی در مناطقی که زیرساخت‌های لازم جهت انتقال و استفاده از آن را  نداریم، حداقل کاری که می توانستیم انجام دهیم استفاده از آن برای تولید و تامین برق خود تاسیسات است اما متاسفانه این سرمایه عظیم در حال هدر رفتن است. در دنیا حتی با دیدگاه زیست‌محیطی گاز سوزی را کنترل می‌کنند. ما هم می‌توانیم این کارها را انجام دهیم ، طرح‌هائی هم داشتیم و پروژه شده‌اند که متأسفانه تأخیر دارند. خلاصه باید ببینیم آیا مسئولین وزارت نفت می‌خواهند به ظرفیت و توانمندی کارشناسان داخلی اهمیت بدهند و از این ثروت سازمانی در جهت رفع مشکلات استفاده کنند یا نگاه آنها به بیرون است؟

*تبعات سنگین تصمیم اخیر وزیر نفت درباره قراردادهای نفتی برای کشور

سؤال: نظر شما در رابطه با قراردادهای جدید نفتی یا همان IPC چیست؟

عبدالی: این قراردادها با ایرادات و مشکلات و ابهامات فراوانی روبرو است.  در رابطه با بخش حقوقی و قراردادی که صاحب‌نظران این فن اظهار نظرهای فراوانی داشته‌اند و تخصص من نیست. اما به لحاظ فنی باید بگوییم که سؤالات مهم و اساسی مطرح می‌باشد که اگر مسئولین و نهادهای امنیتی و نظارتی در این زمینه دقت لازم را انجام ندهند نتایج خسارت‌باری در آینده در انتظار ما خواهد بود.

باید پرسید افق پیش‌روی وزارت نفت چیست؟ من از مسایل سیاسی و پشت پرده پسا تحریم اطلاعی ندارم و شاید ملاحظاتی در این زمینه باشد که ما از آنها بی اطلاع هستیم. ولی  بنظر من در ارایه اطلاعات به مسئولین و نهادهای تصمیم گیر،در زمینه توانمندی‌های درون سازمانی و درون کشور کم لطفی کرده‌اند. بعد از انقلاب ما بیش از 35 مخزن را به تولید و راسا" توسعه داده ایم که همچنان در حال تولید هستند. شاید برای شما جالب باشد که تولید انباشتی نفت مناطق نفتخیز جنوب بعد از انقلاب از کل تولید انباشتی نفت در 70 سال قبل از انقلاب بیشتر است و این امر کاملا به همت وتوان کارشناسان داخلی صورت گرفته است.

ما پیمانکارانی توانمند در درون کشو داریم که به مدد آنها روزهای سخت و تلخ تحریم را پشت سر گذاشته‌ایم الان هم می‌توانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم. کما اینکه طرح تولید زود هنگام و بعد افزایش دبی میدان آزادگان که با عقب نشینی شرکت ژاپنی می توانست برای کشور چالش ساز باشد بدست همین نیروهای مناطق نفت خیز جنوب و با استفاده از امکانات موجود انجام شد. ما توانستیم در مدت 6 ماه از زمان اجرا تولید 20 هزار بشکه در روز را شروع کنیم و بعد آن را به 50 هزار بشکه در روز افزایش دهیم.

به نظرم هنوز این پتانسیل و توان به شکل بالفعل در مناطق نفت‌خیز جنوب وجود دارد. منتهی همت خاص و عزم ملی و غیرت سازمانی را می طلبد. به عقیده من اگر بتوانیم قوانین دست و پا گیر در ادارات حقوقی و قراردادها را متناسب با وضعیت امروز تغییر دهیم و امکانات و ابزار را در اختیار ما قرار دهند و از همه مهم‌تر اختیارات همه جانبه مناطق نفت‌خیز به روال قبل برگردد، یعنی آنچه با تغییر ساختار سازمانی در هشت سال قبل وزیر نفت فعلی انجام شد مجدد به مناطق عملیاتی سپرده گردد، ما بطور یقین می‌توانیم انتظارات مسئولین را برآورده سازیم. جالب است بدانید با همین امکانات واختیارات محدود  انتظارات وزارت نفت از مناطق نفتخیز جنوب در حد شرکت‌های هم رده جهانی است و با تمام مشکلات ما توانسته‌ایم به نتایج خوبی دست پیدا کنیم. اما باید بدانیم این شرایط کاملا شکننده است.

با این مقدمه ای که خدمتتان عرض کردم اگر به محتوای این نوع قراردادها برگردیم مشاهده می‌شود که تمام اهداف این قراردادهای نفتی که صحبت آن می شود بر روی افزایش تولید نفت متمرکز شده است. یکی از نشانه‌های جهان سومی بودن یک کشور خام فروشی منابع آن کشور است. اگر بررسی کنید خواهید دید که مقام معظم رهبری حداقل دو سه بار تأکید کردند که خام فروشی نفت انجام نشود و این سرمایه و ثروت عظیم را به این شکل از دست ندهیم. البته ظاهرا برخی از طرحهای پائین دست نیز برای قراردادهای مذکور معرفی شده اند ولی قسمت عمده موضوع این قراردادها برای تولید نفت و گاز تدارک دیده شده است.

در برنامه معرفی قراردادهای نفتی که در تهران برگزار شد، سه مخزن اهواز بنگستان، آب‌تیمور بنگستان و منصوری بنگستان که جمع تولید روزانه نفت آنها حدود 310 هزار بشکه است و بیش از 10 درصد نفت تولیدی مناطق نفت‌خیز جنوب را شامل میشود، برای واگذاری در قالب قراردادهای جدید نفتی انتخاب شده اند. اخیراً شنیده شده که وزیر محترم نفت 8 مخزن اصلی و مهم دیگر مناطق را نیز برای واگذاری در قالب قراردادهای نفتی مد نظر قرار داده است. این تصمیم وزیرمحترم نفت می‌تواند تبعات سنگینی برای کشور داشته باشد.

*برای توسعه میادین مستقل به تکنولوژی پیچیده نیاز نداریم

وزیر محترم و دیگر مسئولین نظام که وظیفه بررسی و تصمیم گیری در مورد این نوع قراردادها را عهده‌دار هستند باید به این نکته توجه کنند که کارشناسان و متخصصان فنی با قراردادهای نفتی به شکل عام آن مخالف نیستند بلکه نقطه نظراتی در مورد مدل قراردادی که از طرف هیات دولت به صورت مصوبه مطرح شده دارند و اتفاقا نقدهای مطرح شده که بیانگر ضعف طرح اولیه مدل مذکور است ظاهرا منجر به بازنگری و ایجاد تغییراتی شده است که هنوز هم بعضی از ضعف ها باقی است.

متاسفانه عده‌ای با سیاسی کردن موضوع، نقدهای دلسوزانه برخی از کارشناسان شریف و متعهد را که از لحاظ مدارج علمی، سوابق اجرایی و تعهد دینی و ملی نماینده طیف غالب کارشناسان فنی صنعت نفت هستند زیر سئوال می برند که این از نظر اخلاق دینی و انسانی بدور از انصاف می باشد.

فکر می‌کنم همه متفق القول هستند که میادین مشترک و یا میادینی که به دلایل مختلف ما قادر به برداشت از آنها نیستیم، پس از رفع اشکالات و ابهامات مطرح شده بر روی مدل قرارداد  می توانند در قالب این مدل قراردادی و یا دیگر قراردادهای جایگزین توسعه یابند و در مورد این موضوع هیچ جای شک و تردید نیست. اما برای مخازن داخل کشور و خصوصا مخازن توسعه یافته می‌توان به صراحت گفت که این نوع قرار داد برای این مخازن به هیچ وجه مناسب نیست.

وضعیت ما در شرایط فعلی با وضعیت کشور عراق در شرایط عقد قرارداد نفتی به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. عراق در شرایط عقد قرار داد کشوری بود که پس از 12 سال محاصره اقتصادی سنگین و فروش نفت در مقابل غذا و بعد از یک جنگ خانمان سوز که منجر به اشغال کشور شد و تمام زیرساخت‌های کشور از بین رفته بود و امنیتی وجود نداشت آن مدل قراردادی را امضا کرد. در صورتی که کشور ما به هیچ وجه چنین شرایطی را ندارد و نبایستی به دام کسانی گرفتار شویم که بحث ایجاد جذابیت برای شرکت‌های نفتی دنیا را برای مطرح کردن و انعقاد قراردادهای این چنینی بهانه کنند.

لازم است بگوییم صورت مسأله برای خارجی‌ها اینقدر ساده و پیش‌ پا افتاده است که نیازی برای ایجاد جذابیتی که مسئولین تهیه این قراردادها طرح می‌کنند ندارد. حتی برای مخازن مشترک هم راه‌حل‌هائی وجود دارد به عنوان مثال سه کشور انگلیس، نروژ و دانمارک در دریای شمال دارای مخازن مشترک هستند درآنجا به این شکل عمل می‌شود که هر سه کشور یک شرکت را برای انجام مطالعه روی مخزن مشترک انتخاب می‌کنند سهم هریک از کشورها از مخزن مشترک مشخص می‌شود و پس از آن هر کشور متناسب با سهم خود و به صورت توافقی و بدون ضربه زدن به مخزن مشترک سرمایه‌گذاری و کار برداشت از آن را آغاز می‌کنند و اطلاعات خود را با همدیگر مبادله می‌کنند. ما نیز با عراق، عربستان، کویت و امارات دارای مخازن مشترک نفت و گاز هستیم خوب روابط ما با برخی از این کشورها این روشی را که عرض شد میسر نمی‌سازد و منطقی است که جهت حفظ منافع ملی در قالب قراردادهای نفتی توسعه و تولید از این مخازن را دنبال کنیم اما میادین مستقلی که این اهمیت را ندارند نباید با غفلت از توان داخلی و امتیاز دادن به کشورهای خارجی توسعه آنها را دنبال کنیم.

می‌توانم به جرأت بگویم که بسیاری از اهدافی که برای مخازن غیر مشترک درقالب قراردادهای جدید ترسیم شده است با فرض رفع تحریم‌ها و در قالب قراردادهای خدماتی با هزینه‌ای به مراتب کمتر از این نوع قراردادها قابل تحقق است. اگر قرار است پس از رفع تحریم‌ها، امکان مبادلات تجاری و به تبع آن استفاده از خدمات و حتی وارد کردن تکنولوژی برای توسعه مخازن مستقل بوجود آید که دیگر احتیاج به این نوع قرار دادها نیست این را هم اضافه کنم که ما الان تکنولوژی خیلی پیچیده‌ای برای مخازن مستقل نیاز نداریم که بخواهیم توسعه مخازن مستقل را به این دلیل و با این مدل از قراردادها به خارجی‌ها واگذار نماییم با ایجاد ارتباط با برخی کشورها که بواسطه رفع تحریم‌ها انجام گرفته هم می‌توان تکنولوژی مورد نظر را وارد نمود.

*نقش ساختارهای موازی در تهران در ایجاد اختلال در فرآیند تولید نفت و افزایش هزینه‌ها

سؤال: به نظر شما ساختار سازمانی هم در مشکلات امروز نقشی دارد؟

ابدالی: قطعاً یکی از مشکلات بزرگ امروز مناطق نفت‌خیز جنوب ساختار سازمانی بهم ریخته‌ای است که جناب آقای مهندس زنگنه وزیر محترم فعلی در دوران اول وزارت ایجاد کرده است. فکر می‌کنم خود وزیر از تصمیم چند سال پیش خود در مورد ایجاد شرکت‌های بهره برداری پنجگانه نیز ناخوشنود هستند. تصمیمی که نتیجه ای جز فربه شدن بیش از اندازه سازمان برای ما نداشت. هزینه های سنگینی را با همان بازدهی قبل از تغییر ساختار به ما تحمیل کرد. اخیرا هم متاسفانه شنیده می‌شود با ایجاد ساختارهای موازی و گسترش ستاد وزارت نفت مشکلات را زیاد و روند تصمیم گیری را بسیار کند خواهد نمود.

در قبل از انقلاب ساختمان‌های وزارت نفت در تهران به چند ساختمان بعضا محقر محدود بود، در طی این مدت بیش از 30 ساختمان چند طبقه صرفا برای فضای اداری افرادی ساخته و یا کرایه شده که نه تنها مطلقا در فرایند تولید سهیم نیستند، بلکه بدون اشراف عملیاتی و با تصمیمات عجیب و غریب روند عادی فرایند تولید را هم دچار مشکل می کنند.

ایجاد ساختارهای موازی در تهران که توسط نیروهای تازه فارغ التحصیل دانشگاهی که هنوز تجربه لازم و فرصت آشنایی با فرایند تولید را نداشته اند و با مکاتبات زاید خود وقت سازمان و کارشناسان جهت تهیه جوابیه را می گیرند چالش بزرگی است که بازدهی سازمان را به حداقل خود رسانده است. این موضوع را خود وزیر محترم در مصاحبه تلویزیونی خود وقتی که صحبت از تعداد نیروهای وزارت نفت در زمان دوران اول تصدی ایشان و مقایسه با دوران جدید داشتند نیز اذعان داشته اند.

علیرغم همه این مطالب ملاحظه می گردد که نه تنها ساختار سازی در تهران متوقف نمی شود بلکه ملاحظه می گردد که اختلاف حقوق و مزایا که حتی قبل از انقلاب با هدف ایجاد انگیزه برای کارکنان شرکت‌های بهره بردار و عملیاتی جهت نیل به اهداف سازمانی بود و به صورت منطقی و لحاظ کردن شرایط اقلیمی مناطق نفت‌خیز در خشکی و دریا تعریف شده است در زمان دوران دوم تصدی ایشان این اختلاف به نفع مرکز نشینان تقریبا از بین رفته است. با این وضع ساختار سازمانی نتایج مطلوب و انتظارات نظام از وزارت نفت محقق نخواهد شد و این صنعت عظیم همینطور که سالهاست بخاطر عریض و طویل شدن ساختار سازمانی درگیر هزینه بالا و بازدهی پایین است به راه خود ادامه خواهد  داد .

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول