اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

/بسته گزارشی روزانه فارس/

ورود موجود عجیب‌الخلقه به برجام!/مشکلات مالی باشگاه‌های فوتبال هم به «تحریم» گره خورد

آشنا برای توصیف فتنه 88 عبارت «محاکمه» را به‌کار برد و ورود موجود عجیب‌الخلقه به برجام! از جمله مطالبی هستند که در بسته امروز گزارش تحلیلی خبرگزاری فارس به آنها پرداخته‌ایم.

ورود موجود عجیب‌الخلقه به برجام!/مشکلات مالی باشگاه‌های فوتبال هم به «تحریم» گره خورد

بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

 

***  

 

وقتی «روح برجام» و «نامه کری» هم مورد حقوقی می‌شوند

ورود موجود عجیب‌الخلقه به برجام!

فارس گزارش داد: عباس عراقچی، عضو تیم مذاکره‌کننده دولت یازدهم و رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام اخیراً در یک مصاحبه تلویزیونی با اشاره به تحریم جدید آمریکا علیه ایران و نامه‌ای که جان کری در پی آن برای آقای ظریف ارسال کرد، گفته است:‌

«اتفاقی که روز گذشته رخ داد آقای کری وزیر خارجه آمریکا نامه‌ای را به آقای ظریف نوشت و این نامه از طرف وزیر خارجه آمریکا یک تعهد حقوقی به شمار می‌آید و در این نامه ایشان اطمینان داده که دولت آمریکا قانون مربوط به لغو روادید را به گونه‌ای اجرا خواهد کرد که هیچ تاثیری بر اجرای موفق برجام نگذارد.»

در همین حال و همزمان با اظهارات عراقچی، حمید بعیدی‌نژاد دیگر عضو تیم مذاکره‌کننده دولت یازدهم نیز در مصاحبه با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد اظهار کرده است: روح توافق یک اصطلاح حقوقی است. ما در اسناد حقوقی عبارتی داریم با عنوان Letter and spirit: مفاد و روح...روح توافق کاملاحقوقی است و ما در اشاره‌های خود هم به مفاد سند اشاره می کنیم و هم به روح عمومی آن.

 

*شاید اگر غیر از عراقچی و بعیدی‌نژاد کس دیگری این حرف‌ها را بیان کرده بود، باورپذیر نبود که تاریخ دو و نیم ساله مذاکرات و توافقات دولت یازدهم ایران با کشورهای 1+5 شاهد این لحظه‌ها و این سخنان هم باشد.

امر واقع آن است که به هر حال بر اساس متن یا روح برجام یا هر چیز دیگری، کشورهای 1+5 پس از توافق موقت ژنو در سال 92، پس از بیانیه لوزان در ابتدای سال 94 و پس از توافق بر سر برجام در اواسط امسال، ده‌ها مرتبه کشور ایران را تحریم کرده‌اند و از آقایان عراقچی و ظریف اینطور شنیده شد که تحریم‌های جدید «خلاف روح» هستند، «بدعهدی» هستند، «بدقولی» هستند و ...

به سخن دیگر آنکه مردم ایران طی دو و نیم سال گذشته چه بر اساس متن توافقات و چه بر اساس روح آنها دچار تحریم‌های «پساتوافق» شده‌اند و حتی گویا پسابرجام هم سودی نبخشیده است.

و لذا معلوم نیست مسائلی مثل حقوقی شدن روح! و یا موجود جدیدی به نام «تعهد حقوقی بودن نامه کری»! چه دردی از تحریم‌های جدید را دوا می‌کند؟!

وانگهی اساساً قرار بود بعد از برجام هیچ تحریم جدیدی رخ ندهد و هیچ توجیه دیگری مسموع نباشد، نه اینکه آمریکا در پسا‌برجام به صورتی رسمی اعلام کند ایران را تحریم کرده و بعد هم نامه‌ای بنویسد و آن نامه از سوی مقام مذاکره کننده دولت ایران «تعهد حقوقی»! نامیده شود.

در واقع این مسئله قابل هضم نیست که چگونه آمریکا به یک تحریم جدید علیه ایران صورت قانونی می‌بخشد و آنگاه نامه‌ای می‌نویسد و در آن توضیحاتی را ارائه می‌کند؟! و یا چگونه مقامات دولت یازدهم به توافقاتی متعهد شده‌اند که بر اساس روح آن هر تحریم جدیدی ممکن است؟

فهم عمومی از دستور 9 بندی مقام معظم رهبری پیرامون برجام، متن برجام و بویژه بند 29 آن و وعده‌های 2 سال گذشته مقامات دولت بیان می‌کند که تحریم‌های جدید آمریکا نقض صریح برجام هستند.

برخی تحلیلگران عنوان می‌کنند که دولت یازدهم به دلائلی، هرگز و به هیچ قیمتی فرض نقض برجام و شکسته شدن توافق را نخواهد پذیرفت.

 

***

 

مشکلات مالی باشگاه‌های لیگ برتر فوتبال هم به تحریم گره خورد

خبرگزاری دولتی ایرنا، مشکلات مالی باشگاه‌های لیگ برتری را ناشی از «تحریم‌ها» عنوان کرد.

خبرگزاری ایرنا در بخشی از گفت‌وگوی تازه خود با برانکو ایوانکویچ، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس و پس از آنکه وی می‌گوید: باشگاه‌ها(ی ایران) هم حرفه‌ای‌تر شده‌اند اما آنچه خیلی بدتر از گذشته شده این است که در آن زمان تا این حد مشکلات مالی در باشگاه‌ها نمی‌دیدم.

به ایوانکویچ پاسخ می‌دهد: بخشی از این مشکلات مالی به خاطر تحریم‌های بین‌المللی بوده که در سال‌های اخیر مشکلات اقتصادی زیادی برای ایران به وجود آورد!

این تبعه کشور کرواسی نیز جواب می‌دهد: بله این موضوع را می‌دانم. اما این مسئله دلیل نمی‌شود که به بازیکنی قول بدهیم که فلان کار را برایت انجام می‌دهیم و به قول خود عمل نکنیم.

 

*قبل از این از جانب برخی چهره‌های دولتی و طرفداران آن، مقولاتی مثل «آب خوردن»، «قراردادهای جدید کارگری»، «آلودگی هوا»، «بیکاری» و «بیمه زنان خانه‌دار» نیز به تحریم‌ها گره خورده است.

این گره‌زنی‌های ناصواب کار را به آنجا رسانده که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور اخیراً از بالا رفتن انتظارات از برجام انتقاد کرده است.

قبل از جهانگیری نیز چهره‌هایی همچون سعید لیلاز و غلامحسین کرباسچی از رؤیابافی پیرامون تحریم‌ها و گره زدن سرنوشت دولت به سرنوشت تحریم‌ها انتقاد کرده‌اند.

کارشناسان اقتصادی و استراتژیست‌های کشور بارها بیان کرده‌اند که اثر تحریم‌ها بر اقتصاد کلان ایران هیچگاه بیش از 30 درصد نبوده است.

 

***

 

علت بروز فتنه 88 به روایت یک مشاور فرهنگی

آشنا برای توصیف فتنه 88 عبارت «محاکمه»! را به‌کار برد

حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور روحانی، روز دوشنبه‌ی گذشته در اختتامیه چهارمین دوره مسابقات ملی مناظره دانشجویی ایران گفته است: اگر فرهنگ مناظره بعد از انقلاب در کشور نهادینه شده بود مناظرات سال 88 تبدیل به محاکمات 88 و 89 نمی‌شد.

به گزارش جماران، وی افزوده است:

اگر مدیر برگزاری مناظره ما در سال 88 آموخته بود که افرادی را که در مناظره از حد خود تجاوز می‌کنند و حق عمومی را به حق مناظره ترجیح می‌دهند ساکت کنند بسیاری از اتفاقات بین دو طرف نمی‌افتاد!

 

*در توضیح و تحلیل اظهارات آقای آشنا بیان چند نکته ضروری است:

 

یکم: آنچه در سال 88 و 89 اتفاق افتاد «محاکمه» نبود بلکه «فتنه»ای بزرگ بود که می‌رفت تا به مثابه یک بیماری مهلک کشور را به لبه پرتگاه نابودی بکشاند.

اینکه چرا تحلیل آقای آشنا از معنای «فتنه» در قبال سال 88 و 89 دور و به چیزی به نام محاکمه! نزدیک است به شدت جای سؤال دارد.

همچنین است که ایشان مشخص نکرده است که در آن محاکمه کذایی چه کسی، چه کسی را محاکمه کرد؟ محکمه کجا بود، شکات چه کسانی بودند؟ متن کیفرخواست چه بود و غیره.

پاسخ آشنا به این سؤالات می‌توانست فهم عمومی را نسبت به سطح نگرش مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور پیرامون مسئله مهمی به نام «فتنه» بسط دهد.

 

دوم: ربط دادن فتنه سال 88 به مناظره‌های کاندیداهای انتخاباتی امریست که پذیرندگان آن علی‌القاعده هیچ قدرت تمییز درست و غلطی را نیز برای مخاطبان و بینندگان مناظره‌ها قائل نیستند! که بدیهیست نمی‌توان چنین چیزی را پذیرفت و اجزایی از افکار عمومی را اینگونه فرض کرد که به محض شنیدن کوچکترین چیزی به خیابان‌ها می‌ریزند!

همچنین اگر فتنه سال 88 بر اثر صحبت‌های غلط برخی مناظره‌کنندگان رخ داده است پس چرا این فتنه از یکسال قبل مورد هشدار و پیش‌بینی مقام معظم رهبری، خواص کشور، دستگاه‌های امنیتی نظام و حتی برخی وبلاگ‌نویس‌ها قرار گرفته بود؟!

از سوی دیگر فهم این مسئله هم چندان سخت به نظر نمی‌رسد که منشأ و خاستگاه فتنه نه یک مناظره جنجالی که «تشکیل ستادهای صیانت از آرا در گروه‌های اصلاح‌طلب و از یکسال مانده با انتخابات سال 88»! بود که صرفاً القای تقلب در انتخابات را بر عهده داشتند.

و ایضاً اقداماتی مثل «القای پیروزی حتمی کاندیدای سبز در انتخابات»، «اقدام موسوی مبنی بر اعلام پیروزی زودهنگام»!، «نامه مشهور آقای هاشمی به رهبر انقلاب در آستانه انتخابات و اشاره به چیزی به نام شکل‌گیری آتشفشان در آن»! ،‌ «درخواست همسر آقای هاشمی از مردم برای ریختن به خیابان‌ها در روز رأی‌گیری»! و...

آیا درک اینکه این اقدامات و رخدادها شباهت بیشتری به بطن پرورش‌دهنده فتنه دارند نه آن مناظره‌ها؛ کار سختی است؟!

محض تنویر افکار عمومی می‌توان اشاره کرد که در ایام سال 87، وقتی خبرنگار یک روزنامه محلی در یکی از استان‌ها از رئیس ستاد موسوی در آن استان پرسیده بود برنده انتخابات آینده چه کسی است؟! آن رئیس ستاد پاسخ گفته بود: اگر انتخابات، سالم برگزار شود؛ آقای موسوی پیروز است...

در اینجا لازم به توضیح است که اشاره آشنا و جمع دیگری از اصلاح‌طلبان مبنی بر تخطی از اصول مناظره در سال 88؛ ارجاع دارد به مناظره مشهور محمود احمدی‌نژاد با میرحسین موسوی در سال 88، که اصلاح‌طلبان و اشخاصی مثل آقای علی مطهری گویا اعتقاد دارند در آن مصاحبه اهانت‌هایی از سوی احمدی‌نژاد خطاب به آقای هاشمی صورت گرفته که همین اهانت‌ها سبب‌ساز فتنه بوده است.

اولاً همانطور که اشاره شد باید برای مخاطب شعور و قدرت تشخیص درست و غلط قائل بود و نمی‌توان امور کشور بزرگ و قدرتمندی مثل ایران اسلامی را تا این حد تنزّل داد که قشرهای مردمش به محض یک سخن اشتباه، به خیابان‌ها می‌ریزند!

ثانیاً احمدی‌نژاد در آن مناظره و بر اساس متنی که در فضای مجازی موجود است به تعداد 22 بار به نام هاشمی اشاره می‌کند.

از این 22 مرتبه، یک مرتبه در اشاره به خبری محرمانه مبنی بر نامه آقای هاشمی به سران یکی از کشورهای منطقه، 3 مرتبه در اشاره به فرزندان آقای هاشمی و تنها «4 مرتبه» در نقد مستقیم آقای هاشمی از کلمه «هاشمی» استفاده شده و مابقی 14 مرتبه دیگر صرفاً در اشاره به دوران دولت‌داری آقای هاشمی بوده است.

بدیهیست که در آمار ارائه شده، تنها 5 مورد (یکبار در اشاره به نامه و 4 مرتبه در نقد آقای هاشمی) می‌توانسته مورد حساسیت شخصی آقای هاشمی قرار گیرد.

ضمن اینکه در جمیع 22 مرتبه استفاده احمدی‌نژاد از کلمه هاشمی، فقط 2 مورد غیر اثبات (نسبت دادن اشرافیت به آقای هاشمی و اشاره به نامه محرمانه‌ای که ایشان فرستاده است) وجود دارد و مابقی که شامل مقولاتی مثل رفتارهای سوء برخی فرزندان آقای هاشمی و مخالفت آقای هاشمی با احمدی‌نژاد هستند-و او هم یقیناً حق داشته که نسبت به این مخالفت‌ها انتقاد کند- جملگی جزو ثوابت تاریخ هستند و نمی‌توان بر بیان آنها خرده‌ای گرفت.

اکنون و با دانستن این حقایق آیا رواست که فتنه بزرگ سال 88 که به اذعان دوست و دشمن می‌رفت تا ایران را به سوریه بدل و پای داعشسیم را به خیابان‌های تهران باز کند؛ نتیجه اشتباهات احتمالی یک مناظره یا مدیر آن معرفی شود؟!

گفتنیست، آشنا در بخش دیگری از صحبت‌های خود در مراسم مذکور همچنین اظهار کرده است: مناظره یعنی تبادل نظر، تبادل استدلال و واگذار کردن حق قضاوت به دیگران و این دیگران می‌تواند عموم مردم باشد یعنی آنچه در مناظرات سال 88 و 92 اتفاق افتاد. مردم هم در سال 88 و هم در سال 92 تصمیم گرفتند و انتخاب کردند!

قبل از آشنا، حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان اصلاح‌طلب نیز در یک مصاحبه، برای نام بردن از فتنه سال 88 از عبارت «حرکت مدنی» استفاده کرده بود...

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول