بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
اجبار جنبش دانشجویی به عذرخواهی از اصلاحطلبان!
روزنامه اعتماد، روز سهشنبه گذشته در گزارشی با عنوان «داستان اشکها و شعارها در دانشگاه تهران» که به حواشی برنامه حضور چند چهره اصلاحطلب در دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو پرداخته بود، نوشت:
دانشجویان میخواستند پیام تصویری رییس دولت اصلاحات را نمایش دهند اما به دلیل مخالفت دانشگاه حتی موفق به قرائت آن هم نشدند اما از فرزند او که در مراسم حضور داشت خواستند تا سلامشان را به پدر برساند و بگوید که آنها میخواستند ١٦ آذر سال ٨٣ را از دلش در بیاورند! همان ١٦ آذری که دانشجویان در سالن شهید چمران تمام مطالبات و ناراحتیها و خشمشان را از خاتمی رو در رو فریاد زدند.
*اشاره این بخش از گزارش اعتماد به واقعهای است که تصویر آن در اذهان تمام ایرانیان باقی مانده است.
تصویر آخرین حضور رئیس دولت اصلاحات در میان دانشجویان در سال 83 و در دانشگاه تهران که با داد و فریاد همراه شد و رئیسجمهور وقت همانطور که والدهاش دربارهاش گفته بود: «گاهی شدیداً عصبانی میشود»! سرانجام طاقت از کف داد با لحنی شدید خطاب به دانشجویان خشمگین فریاد زد: «این خلاف دموکراسی است. این چه وضعی است که ایجاد کردهاید؟ مگر شما چند نفر هستید که هو میکنید؟ کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند، آدم باشید، گوش بدهید و تحمل کنید»
عصبانیت رئیسجمهور به این دلیل رقم خورده بود که دانشجویانی که سابقاً در زمره طرفداران رئیسجمهور وقت محسوب میشدند؛ با هو کردن و با سر دادن شعارهایی مثل «رأی ما رو پس بده» و «خیانت، خیانت» مانع بیان سخنان رئیسجمهور شدند.
رئیس وقت دولت اصلاحات همچنین در ادامه همین برنامه و هنگام قطع مجدد صحبتهای خود خطاب به دانشجویان اصلاحطلبی که دائماً شعار میدادند، گفت: «شمایی که هنوز به قدرت نرسیده تحمل دیگران را ندارید، خدا کند به قدرت نرسید.»
وی سرانجام نیز این مراسم را به حالت قهر ترک کرد.
اکنون نیز مشخص نیست که دانشجویان معترض آن سال چگونه اعتراض خود را به استحضار روزنامه اعتماد رسانده و خواستار عذرخواهی از رئیسجمهور وقت شدهاند؟!
در ادامه باید به این حقیقت اشاره کرد که اصلاحطلبان به وضوح میدانند یگانه عامل محاق فعالیتهای آنان در سپهر سیاسی ایران و علت متهم شدن آنها به نقش داشتن در جریانات براندازی؛ ذبح شدن دستهجمعی آنان به پای لجبازی رئیس جمهور اصلاحات است که حاضر نمیشود از حوادث سال 88 رسماً عذرخواهی کند.
این استنکاف رئیس دولت اصلاحات، قفل بزرگی را بر در فعالیتهای سیاسی جریان خاص افکنده است.
این سر باز زدن از عذرخواهی همچنین اعتراضاتی را نیز در میان چهرهها و حاضران در اردوگاه جریان سیاسی خاص سبب شده است که به نظر میرسد اجبار به معذرتخواهی جنبش دانشجویی و انقیاد استالینی جوانان اصلاحطلب از لیدر منزوی اصلاحات، برای سرپوش گذاشتن بر همین اعتراضات و کتمان آنها صورت گرفته باشد.
***
درباره نظر مشترک جهانگیری و احمدینژاد!
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور روحانی اخیراً در دیدار با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و در پاسخ به انتقادات وی از رسانههای ایرانی که گاهی علیه وی و خانوادهاش انتقاداتی مطالبی را منتشر میکنند، گفته است:
«رسانهها در ایران در کنترل دولت نیستند و حتی علیه دولت ما نیز مطلب مینویسند اما شما از زبان مقامهای رسمی دولت ایران سخنی علیه دولت ترکیه نشنیدهاید»!
او افزوده است: این در حالی است که مقامهای رسمی شما اظهارات منفی و نادرست بسیاری علیه جمهوری اسلامی ایران، دولت و مقدسات مردم ایران بیان کردهاند.»
*از پاسخ جهانگیری به اردوغان اینطور مستفاد میشود که وی به نمایندگی از دولت، با مندرجات رسانههای کشورمان در نقد سیاستهای اردوغان و مفاسد تنی چند از اعضای خانواده وی موافق نیست!
این در حالی است که امروز، پژواک خطاها و اشتباهات دولت جدید ترکیه در گوش جهان نیز شنیده شده است و نقد اردوغان و خانواده وی به مقامات کشورهای اتریش، آمریکا، عراق، روسیه و حتی سیاسیون داخل ترکیه نیز رسیده است.
و لذا عجیب است که که معاون اول دولت یازدهم ایران اظهاراتی را مطرح کرده است با این معنا که گویی دولت ایران هیچ انتقادی از ترکیه و سیاستهای دولتش ندارد و یا اگر هم دارد سعی میکند نوعی خویشتنداری ناشی از بازی برد _ برد و دیپلماسی لبخند را به کار ببرد!
لازم به یادآوری است که در دوران دولت دهم و زمامداری محمود احمدینژاد در دولت یازدهم ایران نیز هنگامیکه جمعی از خبرنگاران خارجی از احمدینژاد درباره علت حمایت ایران از نظام سوریه سؤال پرسیده بودند؛ رئیسجمهور وقت در پاسخ گفته بود:
«آنچه در رسانهها وجود دارد ربطی به من ندارد، ما مواضع خود را بر اساس آنچه رسانههایی که منافع و طرحها و برنامههای خاص دارند، میگویند، اتخاذ نمیکنیم...هیچ دخالت خارجی نباید (در سوریه) در کار باشد!...حاکم باید به مطالبات مردم خود گوش فرا دهد...در خصوص سوریه، ما از همه طرفها خواستیم به نوعی تفاهم دست یابند و برای نزدیک کردن دیدگاههای حکومت و مخالفان تلاش میکنیم»!
اما متأسفانه تمام این حرفها و نماهایی که دولت احمدینژاد در عرض همراهی با جامعه جهانی و سردی نسبت به نظام سوریه در پیش گرفت؛ هیچ ثمری نبخشید و هیچکس حاضر نشد از وی با عنوان دوست خود نام ببرد.
احمدینژاد حتی صفات مدحت آمیزی را در پیام خود نسبت به شاه مرده عربستان بهکار برد، در دیدار با رسانههای کویتی، نظام سوریه را از کشتار مردم! بر حذر داشت؛ در دیدار با اردوغان از تذکرات خود به بشار اسد خبر داد و ...
اما در آخر کار «فتنه بودن رخدادهای شام»، «حمایت ترکیه از داعش» و «ضعف تحلیل سیاسی در دولت دهم ایران» بود که با قضاوت صحیح تاریخ در مقابل دیدگان همگان قرار گرفت و عاقبت عدم همراهی با مواضع صحیح رسانههای انقلابی ایران درس عبرت شد.
***
تفرّسی درباره برجام که محقق شد
بیدستاوردی برجام به گردن «آن عده» افتاد...
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور روحانی اخیراً در همایش بینالمللی صنعت پتروشیمی طی سخنانی با اشاره به دوران «پسابرجام» اظهار کرده است:
«دولت مصمم است گامهای بلندی را بدارد، اما عدهای برای اینکه نگذارند شیرینی لغو تحریم ها به کام مردم برسد، کارشکنیهایی میکنند اما ما تمام تلاش خود را در این راستا انجام میدهیم»!
به گزارش ایرنا وی همچنین درباره اقتصاد مقاومتی نیز گفته است: دولت مصمم است بعد از لغو تحریم ها، پیشرفت کشور سرعت بیشتری بگیرد که اقتصاد مقاومتی سیاستی شاخص در دوران پساتحریم خواهد بود.
*سوگمندانه باید اشاره کرد که تحلیلگران اصولگرا قبل از این پیشبینی کرده بودند که چیزی به نام «برجام» به دلایل مختلف، هرگز دستاوردهای ملموسی نخواهد داشت و معتقدان به آن در قبال این بیدستاوردی؛ 2 رویکرد «دستاوردسازی» و نیز «انداختن تقصیر بر گردن دیگران» را پی خواهند گرفت...
آقای جهانگیری مشخص نکرده است که کدامین «عده» هستند که از دولت زورمندتر، قویتر و صاحب حکمتر هستند که میتوانند در کار دولت تا آن حد اخلال کنند که نگذارند دستاوردهایش در نزد مردم لمس شود؟!
متأسفانه، طرفداران دولت پس از توافق موقت ژنو در 2 سال قبل و مشاهده بیدستاوردیهای این توافق در نزد افکار عمومی نیز همین سیاق را پیموده و اقدام به شماتت «موانعی» کردند که نمیگذارند دولت کارش را بکند.
علی خرّم، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت، چند ماه پس از توافق موقت ژنو که قرار بود به «ارتقای سطح معیشت مردم» و «ترک خوردن دیوار تحریمها» بیانجامد؛ طی یادداشتی رسانهای از چیزی به نام «تفکرات بانفوذ» نام برده و نوشته بود: «ظرف 10 ماه آثار موفقیتهای سیاستهای خارجی در اقتصاد، صنعت و اوضاع اجتماعی پدید آمد و اگرچه با "اعمال نفوذ برخی تفکرات" دامنه این موفقیتها نتوانست وسعت یابد!»
تمام این اظهارات در حالی است که همه میدانند در جمهوری اسلامی ایران، رئیسجمهور عالیترین مقام اجرایی و سیاسی است که بالاتر از او کسی جز مقام معظم رهبری قرار ندارد.
مواضع رهبری نظام نیز در همراهی و تعامل با تمام دولتها، حمایت از سیاستهای دولتها و آزاد گذاشتن رؤسای جمهور شهره عام و خاص است و اکنون باز هم مشخص نیست که اشاره به کسانی که قصد مانع ایجاد کردن بر سر راه دولت را دارند، اشاره به سمت کیست؟!
شوربختانه اینکه قبل از اظهارات جهانگیری، مقولاتی مثل «حضور ایران در اجلاس تصمیمگیری برای سوریه»، «عبور ایران و آمریکا از ذهنیت سرد» و «هدیه پوتین به محضر مقام معظم رهبری» از جانب عدهای به عنوان دستاوردهای برجام! معرفی شده و این در حالی است که برجام قرار بود دستاوردهای ملموس و سریع داشته باشد و چهرههای دولتی دائم از حل شدن جمیع مشاکل عالم و حتی «آب خوردن» در دوران پسابرجام سخن میراندند.
اظهارات معاون اول رئیسجمهور در عالم کنایه به «بر هم زدن کافه» تشبیه میشود.
به این معنی که قرار بود برجام دستاوردهای ملموس و زودهنگام داشته باشد نه اینکه آمریکا در پسا برجام دو مرتبه از تحریمهای جدید در حوزههای داراییهای افراد و گردشگری در ایران سخن بگوید و قانون تصویب کند، مقامات بلندپایه دولت ایران از وجود کانونهایی قویتر از دولت سخن بگویند که میتوانند در راه برجام کارشکنی کنند و با گذشت دو و نیم سال از دوران دولت روحانی نیز هیچ دستاورد خاصی از قِبل مذاکرات، شامل حال زندگی و سفرههای مردم نشود.
مسئله وجود بحران اقتصادی در ایران به دلیل تحریمها و سوء مدیریتها! یک «دروغ بزرگ» بود و مشکلات جزئی کشور نیز از روز اول مورد بزرگنمایی عمدی یا سهوی یک جریان سیاسی خاص در ایران قرار گرفت.
در ایران اسلامی، اساساً وضعیت معیشت و اشتغال و سرمایه در حد بحرانی نیست و به گواه صندوق بینالمللی پول اقتصاد ایران هماکنون در رده هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارد. ضمن اینکه در ایران اسلامی اگرچه همانند تمام اقتصادهای دنیا در طول تاریخ، مشکلاتی به چشم میخورد اما نه قحطی غذایی وجود دارد، نه بانکها در معرض ورشکستگی هستند، نه نیازمندیهای حیاتی کشور از خارج تأمین میشود و نه فقر در حد گسترده قرار دارد.
اظهارات جهانگیری درباره اقتصاد مقاومتی نیز که در بالا مورد اشاره قرار گرفته است، تا حدی دو پهلو به نظر میرسد و به توجه به اظهارات چندی قبل معاون اجرایی رئیسجمهور که به نوعی مسئله اقتصاد مقاومتی را هم به وقوع برجام گره زده بود؛ این سؤال را در ذهن خوانندگان صحبتهای جهانگیری ایجاد میکنند که نکند معاون اول رئیسجمهور هم اعتقاد دارد شکوفایی اقتصاد مقاومتی ایران را بایستی در دوران پسابرجام شاهد بود؟!
معاون اجرایی رئیسجمهور مدتی قبل درباره بحث اقتصاد مقاومتی گفته بود: «امیدواریم با گشایشهای بینالمللی گره از پای فعالان اقتصادی برداشته شود و به تصمیمات راهبردی در تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه دستیابی به اقتصاد رقابتی دست پیدا کنیم»!