بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
مرعشی گفته بود انتخابات 92 مدیریت شده است!
بیشرفی کدام است؟رأی دوباره به رئیسجمهور سابق یا تلاش برای رودست زدن به نظام؟!
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب و از مقامات دولت اصلاحات اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده بود «اگر کسی از تکرار دولتهای نهم و دهم، تنش نلرزد و متاثر نشود یک ایرانی با شرف نیست»
او سپس در ادامه همین گفتوگو درباره موضوعاتی مثل ممنوعالتصویری لیدر اصلاحات، محدودیتهای این جریان خاص پس از فتنه، بیاعتمادیهای نظام نسبت به اصلاحطلبان و ضرورت تعامل بیشتر اصلاحطلبان با حاکمیت اظهار کرده بود: بزرگترین قدم را اصلاحطلبان در خرداد 92 برداشتند. آنها با وجود همه محدودیتها، با یک گذشت و سینهای فراخ و علیرغم رنجیدن آقای ... و ردّ صلاحیت آقای هاشمی بار دیگر وارد انتخابات شدند و در همان میدانی که نظام رقابت را به رسمیت شناخته بود، دست به انتخاب زده و سرنوشت کشور را عوض کردند.
وی افزوده بود: برداشت اصلاحطلبان این بود که با این اقدام هوشمندانه، نهادهای حاکمیتی متوجه علاقمندی اصلاحطلبان به چارچوبهای نظام میشوند. ما معتقدیم فرمایشات رهبری در دعوت از همه جریانهای سیاسی برای حضور در انتخابات و فعالیت جناح اصلاحطلب علیرغم همه محدودیتها، کشور را از یک پرتگاه بزرگ نجات داد!
*در اشاره به سخنان مرعشی باید این نکته را بیان کرد که اگرچه شاید رأی دادن دوباره به یک چهره پراشتباه (در فرض تأیید صلاحیت وی!) اشتباهی دیگر باشد نه یک بیشرفی! اما تلاش برای رودست زدن به نظام اسلامی برآمده از خون دهها هزار شهید و زحمات امام راحل یقیناً و علیالاطلاق یک بیشرفی است.
مرعشی در حالی در اشاره به محدودیتهای اصلاحطلبان و بیاعتمادیهای نظام نسبت به آنها از حضور این جریان خاص سیاسی در انتخابات سال 92 سخن میگوید و آنرا بزرگترین قدم اصلاحطلبان معرفی میکند که آنرا با سینهای فراخ برداشتهاند که در آن مقطع تاریخ هرگز چنین اتفاقی رخ نداده است!
بدتر آنکه مرعشی با کنایه به حاکمیت نیز این استفهام انکاری را بیان میکند که فکر میکردیم نهادهای حاکمیتی متوجه علاقمندی اصلاحطلبان بشوند! (اما نشدند)
و اما درباره اصلاحطلبان و انتخابات سال 92!
آنها قبل از این از حضور در انتخابات سال 89 و مجلس نهم رسماً امتناع کرده بودند و حتی رسول منتجبنیا، فعال اصلاحطلب نیز به تازگی بیان کرد که در آن مقطع فضا مسموم! بوده است.
در موسم انتخابات سال 92 و دولت یازدهم نیز جریان خاص با علم به اینکه به دلیل پروندهدار بودن عمده چهرههای این جریان، نمیتواند کاندیدایی را در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 داشته باشد، بصورت بطئی و پنهان شروع به حمایت از کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی کرد.
حمایتی که البته از روز اول هم با فرض یقینی ردّ صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی صورت میگرفت و اساساً برای همین هم بود که جریان خاص در تمام طول سال 91 و تا لحظههای آخر ثبت نام کاندیداها در خرداد 92 از بیان رسمی اینکه «احتمال دارد آقای هاشمی کاندیدا شود» اِبا میکرد و راستش را به مردم نمیگفت. چون احتمالاً نمیخواست در صورت ردّ صلاحیت آقای هاشمی، ژست قهر خود با نظام را از دست بدهد.
برای مثال میتوان به این گفتههای علی یونسی در مصاحبه با یک روزنامه اشاره کرد که در پاسخ به این سؤال که به چه کسی رأی میدهید؟! اینطور گفته بود که نمیتوانم، بگویم ولی به کسی که «مرد عبور از بحران» باشد رأی میدهم!
و یا عباس عبدی بعنوان منتقد مبرّز آقای هاشمی رفسنجانی در یک گفتوگوی تفصیلی درباره مشخصات کاندیدای احتمالی! اصلاحطلبان در انتخابات 92 از این گفته بود که این کاندیدا باید سه خصلت داشته باشد. با حکومت تعامل داشته باشد، بتواند رأی مردم را جلب کند و اصلاحطلبان هم بتوانند او را نماینده خود بدانند!
و سپس هنگامیکه خبرنگار به وی گفته بود این سه خصلت جز در هاشمی در کس دیگری جمع نمیشود عبدی پاسخ داده بود که نه! اصلاً منظورم هاشمی نبود!
در کنار این اظهارات اما ژست ضد انتخاباتی جریان خاص علیه نظام نیز بصورت محرزی حفظ میشد تا در کنار امتناع لیدر اصلی جریان خاص از عذرخواهی و یا رأی دادن وی در یک حوزه حاشیهای در تهران در انتخابات 89 بتواند جلوه اپوزسیونی جریانی که بیشترین نقش را در فتنه سال 88 بر عهده داشت حفظ کند.
حسین مرعشی در سال 91 و در خلال گفتوگویی با ویژهنامه روزنامه اعتماد، اظهار کرده بود: «به نظر میرسد که انتخابات آینده، انتخاباتی مدیریت شده باشد. برای همین هم من از دوستانی که انتخابات را مدیریت میکنند، خواهش اکید دارم که دستکم عنصری را بیاورند که کشور را از خطرهای واقعی دور کند.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که فکر میکنید آقای هاشمی کاندیدا میشود یا خیر نیز اظهار کرده بود: نه، به نظر من آقای هاشمی به این موضوع فکر نمیکند!
در همین زمینه حتی یکی از اصلاحطلبان نیز که در دولت فعلی نیز سمت بالایی دارد در نشریه توقیف شده آسمان از این گفته بود که اصلاحطلبان اساساً در حال تفکر هستند که در انتخابات آتی شرکت بکنند یا خیر!
و ماجرا گذشت و اصلاحطلبان پس از ردّ صلاحیت آقای هاشمی از سرمایه همین حرفها استفاده کردند و در لاک سکوتی ظاهراً پرمعنا فرو رفتند.
آنها حتی با اینکه مؤکداً اعلام کرده بودند محمدرضا عارف کاندیدای آنها نیست؛ اما با احتمال اینکه نکند افکار عمومی تلقی این را داشته باشد که عارف کاندیدای اصلاحات است؛ وی را از عرصه بیرون بردند و در ادامه سکوت اشاره شده؛ صمٌبکم به نظاره انتخابات دولت یازدهم نشستند.
جالب آنکه حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز از پخش بخشهایی از تصویر خود در فیلم انتخاباتی شیخ حسن روحانی، کاندیدای وقت انتخابات که ممکن بود حمایت از وی تلقی شود جلوگیری کرد و لیدر اصلاحطلبان هم بر همین سیاق، از دادن یک بیانیه رسمی خشک و خالی در حمایت از روحانی نیز امتناع ورزید.
اما ورق برگشت و روحانی در عین ناباوری توانست رأی اکثریت را بدست بیاورد و بر اریکه پاستور تکیه بزند...
رخدادی که البته در کنارش، اتفاق ناباورانهتری هم رخ داد و آن ادعای جمعی اصلاحطلبان مبنی بر حمایت از روحانی بود.
ادعایی که البته هیچ شاهد و سندی دالّ بر آن ارائه نشد و به نظر هم نمیرسد که اساساً چنین سندی وجود داشته باشد.
و تلختر آنکه مرعشی گویا در مصاحبه خود با ایلنا قصد کرده است کلاغ رنگ شدهای که جریان خاص به جای بلبل به نودولتان فروخت را به نظام هم قالب کند و از این بگوید که اگر هم توقعی از اعتمادسازی اصلاحطلبان هست باید به انتخابات 92 نگریسته شود!
شاید قرار است سالها بگذرد تا ابعاد ماجرای فتنه 88 و رخدادهای پس از آن برای افکار عمومی مشکوف شود...
***
چقدر به برجام دل ببندیم؟!
لیلاز:ایران هر زمان بیپول میشود از اقتصاد مقاومتی حرف میزند!
سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاحطلب و از چهرههای اقتصاددان این جریان، اخیراً طی صحبتهایی درباره اقتصاد ایران اظهار کرده است: ایران هر زمان بیپول میشود حرف از اقتصاد مقاومتی، ساختار و ... میزند و هروقت پولدار میشویم تنها به فکر خرج کردن هستیم.
به گزارش سایت حزب ندای ایرانیان او همچنین تصریح کرده است: اگر امشب فروش نفت ایران دو برابر شود درآمد نفتی سال95 به نصف بدترین سالهای دوران تحریم میرسد چراکه آثار مثبت رفع تحریمها را کاهش درآمد نفت پیشخور کرده است. چون در ایران چشماندازی برای بهبود فروش نفت وجود ندارد خیلی از این دست پیشبینیها دور از انتظار نخواهد بود.
*اگر لحن نامؤدبانه نسبت به طرح بحث «اقتصاد مقاومتی» را در نظر نگیریم! قسمت نخست سخنان لیلاز از لحاظ منطق هم درست نیست.
اقتصاد ایران یک اقتصاد نفتی و دولتهای ایران هم عموماً رانتیر بودهاند و در این هیچ شکی نیست.
اما در این مسئله هم حتی با تلاش و ممارست نمیتوان شک ایجاد کرد که مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران بویژه مقام معظم رهبری بودهاند که از سالها قبل بر لزوم بستن شیرهای نفت کشور و شکلگیری اقتصاد خوداتکا تأکید مؤکد داشتهاند.
مقام معظم رهبری حتی مدتی قبل در این زمینه جریان سیاسی تکنوکرات را مخاطب خاص قرار داده و در مضمون بیان کردند که همین افراد بودند که مانع قطع وابستگی کشور به نفت میشدند و اساساً اعتقادی هم به چنین مسئلهای نداشتند چون فکر میکردند شدنی نیست!
جالب آنکه چند ماه پس از سخنان مقام معظم رهبری نیز حسین مرعشی در یک گفتوگوی رسانهای با تمسخر به وزیری اشاره کرد که در اوایل دهه هفتاد به دنبال قطع وابستگی بودجه کشور به نفت و بستن شیرهای این سوخت فسیلی بوده است!
لیلاز بایستی به جای به مسلخ بردن حقیقت به آن اعتراف کند و بگوید که کارنامه دولتهای سازندگی و اصلاحات در قطع وابستگی به نفت، افزایش درآمدهای غیر نفتی کشور و بیتوجهی به تواصی رهبر معظم انقلاب چه بوده است؟! اما متأسفانه وی صورتی وارونه از حقیقت را بیان میکند و سوگمندانه آنکه در همین گفتوگو نیز بیانیه میخواند و اینطور اظهار میکند که «بهترین دوران توزیع درآمد بر اساس عدالت اجتماعی مربوط به دوران اصلاحات بوده است اما در انتخابات سال 84 شاهد بودیم جریان فکری دیگری به قدرت رسید!»
و البته هم او بود که زمان دیگری هم در دوران دولت کنونی، رئیسجمهور روحانی را «قهرمان عدالتپروری» نامیده بود.
درباره بخش دوم صحبتهای وی و ترمزکشی پیرامون وعدههای پسابرجامی برخی دولتیون و اصلاحطلبان نیز باید اشاره کرد که نمیتوان در فضای سیاست و اقتصاد و تحلیل با «وارو زدن» ایفای نقش کرد!
به این معنی که نمیشود قبل از برجام حتی آب خوردن مردم را نیز به تحریمها گره زد و یا مثل شخص لیلاز، قبل از توافق موقت ژنو در دو سال قبل به مردم گفت که با این توافق فوریترین مشکلات معیشتی حل میشود و میزان دریافتهای ارزی ایران تا 100 درصد افزایش مییابد!!! و یا باز هم مثل او، قبل از برجام، روحانی را قهرمان عدالتپروری نامید! اما به محض اینکه توافق حاصل میشود به ناگاه در مقالهای توسط لیلاز نوشته شود که آثار تحریمها به این زودی هویدا نمیشود، در صحبتی از وی نقل شود که اثر مثبت رفع تحریمها پیشخور شده و از جانب دولتیها و سایر اصلاحطلبان نیز پس از برجام شنیده شود که نباید فعلا انتظار رونق اقتصادی داشت، مردم نباید انتظار بیش از حد داشته باشند، از ارزانی خبری نیست، توافق وین عصای موسی نیست که معجزه کند و ...
دقت شود که صحبت ما هم این نیست که ضرورتاً باید از توافق هستهای انتظار معجزه داشت بلکه سخن اصلی آن است که چرا یک جریان سیاسی خاص درباره شرایط اقتصادی کشور، هم در دوران پیشابرجام و هم در دوران پسابرجام ناراستی میکند و نه حاضر است درباره اثر تنها 20 درصدی تحریمها بر اقتصاد ایران سخن بگوید، نه درباره اینکه باید به برجام به اندازه دستاوردهای توافق موقت ژنو در دو سال قبل و یا معاهدات هستهای دولت اصلاحات در سالهای 82 و 83 امید بست نه بیشتر...
***
آخرین آگراندیسمان عجیب درباره تحریمها،روزی 100 میلیون دلار ضرر میکنیم!
اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیسجمهور روحانی در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه شرق اظهار کرده است: نمایندگان محترم مجلس باید متوجه باشند هر روز تأخیر در اجرای موافقتنامه وین 100 میلیون دلار به ایران ضربه وارد میکند. شاید گفتن این رقم تعجب همگان را برانگیزد، اما واقعیت تحریمها و اثرگذاری آن در سالهای گذشته بر همگان آشکار شده است و امروز همه بیصبرانه منتظرند برجام اجرا شود.
او افزوده است: من تردیدی ندارم اجرای برجام تا حدود زیادی میتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.
*100 میلیون دلار روزانهای که اکبر ترکان ادعا کرده است؛ عددی است که منابع و استنادات استخراج آن مشخص نیست!
میزان اثر تحریمها بر اقتصاد ایران به گواه چهرههایی همچون احمد توکلی، علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، غلامرضا مصباحی مقدم، محسن رضایی و ... همواره کمتر از 30 درصد بوده است و بخش اعظم مشکلات نیز ناشی از سوء مدیریت عدهای در فضای اقتصادی کشور است.
کما اینکه رئیسجمهور روحانی هم قبل از رئیسجمهور شدن در یک سخنرانی در تأیید همین گواهیها گفته بود: «آیا اموری چون افزایش نقدینگی در جامعه و 7 برابر شدن آن و تبدیل 68 هزار میلیارد تومان نقدینگی جامعه در عرض 7 سال به 450 هزار میلیارد تومان ربطی به تحریمها داشت؟ یا به مدیریت ضعیف مسئولان امر بر میگردد؟...»
این در حالی است که ترکان زمانی هم در گفتوگوی دیگری با روزنامه شرق، ضمن اظهار برخی کجرویها در دوران دولت سابق، اینطور عنوان کرده بود که منبع برخی اطلاعاتش «دوستان»! هستند.
درباره سایر اظهارات اشاره شده از سوی وی مبنی بر اینکه همه بیصبرانه منتظر اجرای برجام هستند و اجرای برجام تا حدود زیادی مشکلات اقتصادی کشور را برطرف میکند! نیز گفتنی بسیار است.
گفتنیهایی نظیر اینکه به نظر میرسد تجربه افکار عمومی از دستاوردهای مذاکرات در سالهای 82 و 83 و همچنین از توافق موقت ژنو در دو سال قبل به حدی باشد که بتوانند سطح امیدواری خود نسبت به برجام را نیز بر اساس تجربیات قبلی تنظیم کنند.
در اشاره به انتظار بیصبرانه و حلّال بودن برجام برای مشکلات کشور همچنین قابل ذکر است که گویا ترکان در جریان تصمیمات محافل اصلاحطلب و چهرههای دولتی درباره دوران پسابرجام نیست زیرا در روزهای اخیر این جملات به کرات از جانب دولتیها و برخی چهرههای اصلاحطلب درباره برجام به سمع و نظر افکار عمومی رسیده است:
ـبرجام عصای موسی(ع) نیست که بتواند معجزه کند.
ـپس از برجام نباید انتظار ارزانی را داشت.
ـامسال بدترین سال اقتصادی در 37 سال اخیر است!
ـمردم بعد از توافق هستهای انتظار بیش از حد از اقتصاد نداشته باشند.
ـلغو تحریمها مشکلات اقتصادی را حل نمیکند.
-توافق اقتصادی باعث گشایش در همه حوزههای اقتصادی نمیشود.
-کاهش درآمد نفت، اثرات احتمالی رفع تحریمها را پیشخور کرده است...
(برخی گفتهها به نقل از خبرگزاری نسیم نقل شده است)