بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
نقاط عطفی که در سرنوشت دولت تأثیر میگذارد؛
خطای استراتژیک دولت به روایت حقشناس
محمدجواد حقشناس، فعال اصلاحطلب و از اعضای حزب اعتماد ملی در بخشی از یک گفتوگو که با شماره شنبه روزنامه آرمان امروز انجام داده، گفته است:
«نگاه آقای روحانی و تیم همراه ایشان همواره به عرصه سیاست خارجی بوده و ایشان راه حل مشکلات داخلی را در مساله هستهای جستوجو کردهاند. این یک خطای استراتژیک از سوی دولت بوده است.»
او همچنین تصریح کرده است: آقای روحانی به تازگی عنوان کردند که تحریمها روی مساله آب مردم هم تأثیرگذار بوده است. آقای روحانی نباید از این گونه تعابیر برای روشن شدن وضعیت استفاده کند.
*بند اول از سخنان اشاره شدهی حق شناس سخن حقی است که متأسفانه بسیاری از چهرههای جریان سیاسی خاص از آن ارادهی سوء میکنند.
سخن حق از آن رو که دیگر پس از گذشت حدود دو و نیم سال از عمر دولت یازدهم؛ میزان تأکیدات برخی مقامات دولتی بر «ضرورت باور کردن جهانی سازی»! و «رفع تحریم بعنوان یگانه کلید حل تمام مشکلات» تا آن اندازه بوده است که کوچک و بزرگ متوجه تعریف موسّع و مضیق گفتمان دولت رئیس جمهور روحانی بشوند.
این مسئله همانگونه که در کلام حقشناس نیز جلوهگر شده؛ به کرّات توسط سایر چهرههای اصلاحطلب نیز مورد اشاره قرار گرفت که دولت نباید زلف تمام مشکلات را به مذاکرات هستهای گره بزند.
این چهرهها حتی گاهی مضارّ این گرهزنی ناخوب را نیز برشمردند (نظیر آنکه ممکن است توافقی صورت نگیرد - و یا مانایی توافق محل تردید باشد-!)
اما حقیقت آنست که دولت راه خود را رفت و حجتالاسلام مصباحی مقدم، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی چندی قبل در همین زمینه اشاره کرد که حتی اگر توافقی هم بشود؛ دولت فرصت دو سال گذشته را از دست داده است!
با تمام این تفاسیر اما ارادهی سوئی که اشاره شد آنست که منظور برخی چهرههای جریان خاص از ضرورت توجه دولت به سیاست داخلی؛ صرفاً وعدههایی است که شیخ حسن روحانی در ایام تبلیغات ریاست جمهوری مبنی بر آزادی حصر شدگان داد. (البته مشخص نیست منظور حقشناس نیز همین بوده باشد)
وعدههایی که اگرچه روحانی گاهی با کنایه از این میگوید که «قولهایم یادم نرفته»! اما همان زمان هم هویدا بود که این مسئله فراتر از اختیارات رئیس جمهوری است و انتظار چهرههای جریان خاص در این مسئله هرگز محقق نخواهد شد.
از سوی دیگر آنکه به هر حال باید پذیرفت که رئیس جمهور شناسنامه اصلاحطلبی ندارد و لذا دلیلی هم ندارد که خود را به آب و آتش بازی پر هزینهای بزند که قرار است یگانه برندهی آن جریان سیاسی خاص باشد.
درباره مسئله گرهزدن آب خوردن مردم به تحریمها نیز باید اشاره کرد که این سخن اشتباه رئیس جمهور؛ یکی دیگر از نقاط عطفی بود که در کنار نقاطی همچون «هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم» و «حواله دادن منتقدان به جهنم»؛ در سرنوشت دولت تأثیر بسزایی میگذارد...
***
سیدحسن خمینی در اوج محبوبیت و معرفت و کمال!
مجتبی حسینی در شماره روز شنبه روزنامه اعتماد طی مطلبی با عنوان «سیدحسن خمینی، عالم به سیاست، دوری از سیاست»! نوشته است: سیدحسن خمینی اربعین حیات خود را به میانه نرسانده و در اوج جوانی علامه خوانده میشود چرا که او پای در جای پای پدربزرگ خود در فقه و اصول و فلسفه گذاشته است. سیدحسن خمینی محبوب است.
نویسنده همچنین با بیان اینکه سیدحسن خمینی در جوانی به اوج محبوبیت و معرفت و کمال رسیده است اما جوانی نمیکند! ادامه میدهد: سیدحسن، در دیدارهای رسمی همیشه ابهت خمینی را به همراه دارد. او در ٤٤ سالگی متفقه فی الدین است. هر چه هست ژن خمینی در وجود اوست.
در بخش دیگری از این یادداشت میخوانیم: روز و روزگار خمینی جوان تنها با فقه و اصول و سیاست و شریعت سپری نشده چرا که او اهل تاریخ و کلام و رسانه و فلسفه هم هست. جدای از اینها او اهل ورزش به ویژه فوتبال است. در کنارش به دیدن فیلم و رانندگی هم علاقه دارد و مسیر ١٢١ کیلومتری تهران تا قم را خود با احتیاط رانندگی میکند. همه اینها نشانگر آن است که سیدحسن خمینی سعی میکند تا به همه وظایفش درست عمل کند.
نویسنده با بیان اینکه (خمینی) به راحتی در دام و تله دیگران گرفتار نمیشود، تأکید میکند: او جدای از همه اینها وارث اعتماد و محبوبیت پدربزرگ خود به هاشمی رفسنجانی هم هست. همین بوده که در عصر عسرت هاشمی رفسنجانی و برای حفظ احترام خود در سپهر سیاسی ایران دست از هاشمی برنداشت و پای حمایت از او ایستاد.
نویسنده، همچنین یادداشت خود را با این جمله به اتمام میرساند که: «هر چه هست سیدحسن، خمینی است و یک عنصر حیاتی در آینده نظام سیاسی ایران».
این مطلب در سایت حزب ندای ایرانیان نیز بازنشر شده است.
*چاپلوسی و تملّق، امر نکوهیدهای است که در تمام اعصار تاریخی و از جانب خوبان و بدان مورد تقبیح بوده است.
اما بدتر از آن، گویشها و خوانشهای غرضداری است که برخی افراد و چهرههای جریانهای خاص سیاسی؛ برای اهداف خاص خود از قضایا و آدمها ارائه دادهاند.
گویش و خوانشی که وقتی در کنار واقعیتها قرار میگیرد و سؤالاتی را ایجاد میکند؛ جریانهای خاص از پاسخ به آن طفره رفته اما تاریخ بعدها به آن پاسخ خواهد داد.
کما اینکه جریان سیاسی خاص معاصر، در سال 87 نیز از پاسخ این مسئله طفره میرفت که چرا تأکید فراوان و قابل تأملی بر صیانت از آرا مطرح میکنند؟!
و ایضاً همین جریان در سال 91 نیز علت تأکیدات گترهای و علیالدوام بر اینکه «آقای هاشمی رفسنجانی هرگز کاندیدای انتخابات نخواهد شد»! و در مقابل، «شاهماهی خواندن هاشمی برای انتخابات» را توضیح نمیداد.
از این معنا که بگذریم؛ سکوت حجتالاسلام سیدحسن خمینی پیش از آنکه در مقابل برخی جملات نقادانه محل تأمل یا تفاخر باشد؛ اما بیش و پیش از آن، در مقابل این همه تعریف و تمجیدهای ریز و درشت جای سؤال دارد.
کما اینکه پیش از این هم؛ سیدحسن خمینی در مقابل تعاریفی همچون مجتهد مسلم، علامه و چراغ ایران! خوانده شدن سکوت کرده بود.
اگرچه این تعاریف همواره از سوی چهرههای جریان خاص و یا نزدیکان سیدحسن خمینی اظهار شدهاند اما سکوت در قبال مدایح همین افراد نیز میتواند حاوی نکات مهمی باشد.
لازم به ذکر است که جریان سیاسی خاص، به دلایلی و در برخی فصول، اقدام به تعریف و تمجیدهای عجیبی از سیدحسن خمینی میکند تا آنجا که حتی زمانی در یکی از تریبونهای همین جریان، قیافهی آقای خمینی نیز در یک یادداشت مورد تحسین قرار گرفت!
حجتالاسلام سیدحسن خمینی به دلیل وابستگی نسبی که با بیت امام راحل دارد، باید بیش از این مواظب اطراف و محیط پیرامون خود باشد زیرا خطر سُرخوردگی حکماً برای ایشان بیشتر و آسیبش نیز بالاتر است.
محیطی که یک روز از آن صدای تقدیس جوانههای سبز! به گوش میرسد، روز دیگر پیغام آرزوی موفقیت فیسبوکی برای لیدر اصلاحات، روز دیگر توهین نسبت به خانواده معزز شهدا، در مقطعی سر میز نشینی با کسانی که بعدها در حصر قرار گرفتند و روز دیگر هم هتاکی نسبت به مسئله حجاب.
گفتنیست، روزنامه اعتماد در همین رابطه مصاحبهای را با محمدرضا خباز، از مقامات اصلاحطلب دولتی انجام داده است که او نیز در بخشی از صحبتهای خود بیان کرده است:
مهمترین ویژگی امام خمینی توکل به خدا و توجه به مردم بود و این ویژگی به عنوان میراث برای خانواده امام باقی مانده است. امروز سیدحسن خمینی از این ویژگی برخوردار است.
***
تطویل مذاکرات وین و مانایی یا میرایی توافق نهایی
مذاکرات هستهای دولت رئیس جمهور روحانی با کشورهای 1+5 طی روزهای اخیر در وین برگزار شد و با وجود آنکه دهم تیرماه بعنوان موعد توافق نهایی اعلام شده بود اما باز هم صحبت تمدید به میان آمد و نشستها و رفت و آمدها همچنان ادامه دارد.
در این میان دو مسئله محرز شده است:
یکم: ایستایی ایران اسلامی بر خطوط قرمز خود.
و دوم: دبّه کردن طرفهای مقابل در برخی موارد تفاهم شده.
در همین رابطه، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم هشت مرتبه با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا دیدار کرده است.
گفته میشود کارشناسان دو طرف در حال کار کردن بر روی ضمائم توافق هستند و وضعیت مذاکرات هم «رو به جلو» توصیف شده است.
به گزارش شرق، محمدجواد ظریف نیز جمعه شب گذشته پیامی ویدئویی منتشر کرده و در بخشی از آن گفته است: آنها(غرب) میز مذاکره را انتخاب کردهاند، ولی هنوز باید یک تصمیم حساس و تاریخی بگیرند: توافق یا تحمیل.
*مطلبی که طی ماهها و روزهای اخیر در مجامع تحلیلی کمتر مورد توجه قرار گرفته و ماهیت آن نیز مهمتر از سؤال توافق یا عدم توافق به نظر میرسد، این است که فرض بر امضای توافق نهایی میان دولت روحانی و کشورهای 1+5؛ میرایی یا مانایی این توافق تا چه اندازه است؟!
آیا دور از تصور است که طرف آمریکایی در صبح روز امضای توافق نهایی با ایران و همانند تجربهای که در سالهای 82 و 83 و پس از بیانیه هستهای سعدآباد در تهران و ایضاً پس از تفاهم لوزان تکرار شد؛ باز هم دبّه کند و میز بازی را به هم بریزد؟!
همچنین است که ماجرای مرجع داوری بودن آژانس اتمی برای راستیآزمایی فعالیتهای ایران که هیچگاه بصورتی شفاف از جانب مقامات دولت ایران توضیح داده نشد؛ آیا بعید است که به یک معضل در روند اجرای توافق نهایی بدل نشود؟!
از سوی دیگر بالاخره مقامات دولت محترم یازدهم حاضر خواهند بود تحریمهای احتمالی پس از توافق نهایی (که به تعداد حدود یکصد بار پس از توافق موقت ژنو تکرار شدند) را تعیین تکلیف کنند یا اینکه مجدداً پای «روح توافق»! به میان خواهد آمد؟!
وانگهی، بحث تفسیرپذیر بودن مفادّ توافق نهایی که پس از توافق موقت ژنو شاهد آن بودیم نیز معضل دیگری است که مسئله «تاریخ انقضای توافق نهایی» را به شدت در محل تماشا قرار میدهد.
گفتنیست، سایت جماران گزارش داد که پل ریکتر، خبرنگار نشریه لسآنجلس تایمز درباره توافق احتمالی دولت ایران و 1+5 گفته است: علیرغم اینکه اوباما برای دستیابی به توافق تعهد بالایی از خود نشان داده، باید توجه داشت که اجرای این توافق عمدتا به عهده دو رییس جمهور آینده آمریکا خواهد بود. اگر هر کدام از این روسای جمهور آتی آمریکا اولویت و اهمیت کافی برای این توافق قائل نباشند و عزم جدی برای حسن اجرای آن و به نتیجه رساندنش را نداشته باشند، حتی اگر ظاهرا به متن توافق پایبند بمانند، در اینصورت توافق بتدریج اهمیت و تاثیر خود را از دست خواهد داد و در عمل شکست خواهد خورد. در این زمینه می توان به توافق هسته ای بیل کلینتون با کره شمالی اشاره کرد که رییس جمهور بعدی آمریکا (جورج دابلیو بوش) برای آن اولویت بالایی قائل نبود، لذا به مشکلات پیش آمده در مسیر انجام توافق توجه کافی نشان نداد و توافق در نهایت در مرحله اجرا با شکست مواجه شد.