بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
غشّ در معامله با افکار عمومی در ماجرای «لغو تحریمها»
رئیسجمهور در مصاحبه مطبوعاتی اخیر خود و در بخشی از پاسخی که به سؤال خبرنگار سیسیتیوی چین داد، درباره تحریمها گفت:
«در اصل اینکه با اجرای توافق همه تحریمهای اقتصادی برداشته خواهد شد و ملغی و کان لمیکن خواهد شد، تردیدی وجود ندارد»
روحانی همچنین تصریح کرده است: امروز هیچکس تردید ندارد که اجرای توافق توأم خواهد بود با رفع تحریمها.
*باید اشاره کرد که اتفاقاً امروز تمامی افکار عمومی و حتی خواص کشور در تردیدی جدی نسبت به لغو همهی تحریمهای اقتصادی با توافق هستهای بهسر میبرند.
این تردید و دلواپسی نیز نه ریشه در توهّم که ریشه در منطق و تجربه و تناقضات دیده شده در صحبتهای مقامات دولتی دارد.
در این باره باید به چند نکته مهم اشاره کرد:
یکم: رئیس جمهور روحانی در حالی از لغو همهی تحریمهای اقتصاد با اجرای توافق سخن میگوید که گویا آقایان سیدعباس عراقچی و مجید تخت روانچی، از مقامات ارشد تیم مذاکرهکننده دولت با 1+5 نظر دیگری در این باره دارند.
آنها در سخنان جداگانهای صریحاً از این گفتهاند که بحث لغو همهی تحریمها در میان نیست بلکه قرار است صرفاً تحریمهای هستهای لغو شوند.
تحریمهایی که به گفته کارشناسان فقط 5 سرفصل از 28 سرفصل تحریمهای اِعمالی علیه ایران را شامل میشوند.
در این رابطه، مجید تخت روانچی در اردیبهشتماه گذشته طی سخنانی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی گفته بود: در مذاکرات فقط درباره موضوع هستهای گفتوگو میکنیم و تمامی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای در صورت حصول توافق لغو خواهد شد. ما از ابتدا هم نمیخواستیم درباره موضوعات دیگر مثل حقوق بشر صحبت کنیم، طبیعی است که تنها در این مذاکرات، تحریمهای هستهای لغو شود. (رجا)
سیدعباس عراقچی نیز در فروردین ماه امسال در بخشی از گفتوگوی خود با صدا و سیما از لغو تمام تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای! خبر داده بود.(فارس)
اکنون سؤال اینجاست که چرا قید «هستهای» در صحبتهای رئیس جمهور حذف میشود؟!
دوم: آنچه که از اظهارات مقامات آمریکایی ذیربط در مذاکرات هستهای برمیآید حاوی دو شاهبیت مهم است. اول آنکه از نظر آنها تحریمها تعلیق میشوند نه لغو! و دوم آنکه قرار نیست همهی تحریمها لغو شوند!
نگاهی به این نکات محرز میطلبد که دولت محترم یا در ادبیاتی که استفاده میکند تجدید نظر کند یا اینکه به مخاصمه با برداشت و کلام مقامات آمریکایی برخیزد.
و سوم: بیان اینکه با اجرای توافق تمام تحریمها لغو میشوند! با تجربه تاریخی ملت و حتی خود دولت پس از توافق موقت ژنو در سال 1392 در تضاد کامل است.
توافقی که طی آن چند تحریم غیر تأثیرگذار بر معیشت مردم لغو یا تعلیق! شد و جالب آنکه پس از همان لغو بیتأثیر بر سفرههای مردم نیز وزیر نفت دولت از این گفت که نمیشود از موارد لغو شدهی مرتبط با صنعت نفت استفاده کرد و یکی مقام ذیربط در صنعت پتروشیمی کشور نیز تصریح کرد که لغو تحریمهای مربوط به پتروشیمی تأثیری بر این صنعت نداشته است.
و ایضاً در صنعت هوایی کشور هم هیچ اتفاق خاصی نیافتاد که نیافتاد!
البته این تمام ماجرا نبود و پس از توافق موقت ژنو بیش از 100 تحریم جدید نیز از سوی غرب علیه کشورمان اعمال شد و شوربختی آنکه مقامات مذاکرهکننده نیز اعلام میکردند این تحریمها مخالف روح توافق ژنو هستند (نه مخالف نصّ آن!)
به نظر میرسد رفتار مبهم در قبال چیستی واقعی مسئله تحریمها و موضوعاتی مثل لغو همهی آنها یا لغو و تعلیق تحریمهای صرفاً هستهای، نوعی غشّ در معامله باشد که با افکار عمومی صورت میگیرد و بنابراین باید نسبت به آن شفافسازیهای لازم را انجام داد.
***
به در میگویند برای شنیدن دیوار...
13 وزیر روحانی به بیتصمیمی و کندتصمیمی مبتلا هستند!
احمد خرّم، وزیر راه دولت اصلاحات در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد که گویا به مناسبت دومین سالگرد حضور رئیس جمهور روحانی در ساختمان پاستور انجام شده، گفته است: معتقدم که به جز چهار یا پنج وزیر(کابینه روحانی) بقیه تحت تاثیر حملات تندروها به بیتصمیمی یا کندتصمیمی دچار شدهاند. یعنی ملاحظه کار شدند. حتی آن وزرایی هم که خوب کار میکردند و میکنند آنها هم با احتیاط بیشتری کار میکنند. با این وضعیت فضایی که ایجاد شده اصلاً خوب نیست.
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود گفته است: تصمیم اوباما مبنی بر اینکه اگر کنگره تصویب کند که تحریم ها منتفی نشود وتو خواهم کرد، نشان می دهد که دولت اوباما در فرصتی که در پیش رو دارد قصد دارد که ماجرا به نفع امریکا و ایران فیصله پیدا کند.
*تأکید وزیر معزول دولت اصلاحات بر اینکه 5 وزیر از مجموع 18 وزیر کابینه دولت یازدهم دچار کندتصمیمی یا بیتصمیمی هستند؛ حتی در صورتیکه تصمیمات خاص هم مدّ نظر خرّم باشد (که هست!) تأکیدی نامشفقانه است که حکماً از طرز نگاه «رحم اجارهای»! به دولت نشأت میگیرد.
به هر حال اصلاحطلبان همانطور که زعمای آنها هم اعتراف و تصریح کردهاند باید بپذیرند که دولت رئیس جمهور روحانی دولت اصلاحطلبان نیست.
وانگهی بهجز چند حمایت محفلی و غیر رسمی، فعالیت انتخاباتی درخوری هم از سوی اصلاحطلبان برای روحانی صورت نگرفته است که دولت بخواهد در این زمینه حتی خود را وامدار اصلاحطلبان بداند!
کما اینکه اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهور نیز آنطور که سایت جماران گزارش داده، اخیراً در لابهلای یک سخنرانی گفته است: برخیها به رغم همراه بودن با آقای روحانی در جریان انتخابات انتظار دارند که اکنون به عنوان پیشقراولان، مدیریت امور دولت را عهدهدار شوند که این انتظار درستی نیست هرچند که به کارگیری همه ظرفیتها و نیروهای انقلاب برای اداره دولت خوب است.
صحبتهای اشاره شده از خرّم، یکی دیگر از نشانههایی است که بیان میکند در زیر ماسک حمایتهای مصلحتی جریان خاص از دولت رئیس جمهور روحانی، واقعیتی کریه نهفته است که هم دولت و هم اصلاحطلبان لاجرم یک روز ماسک را کنار زده و به آن خواهند نگریست.
واقعیتی کریه که یک روز در نسبت دادن «خام دستی» به روحانی در یک تریبون اصلاحطلب متبلور میشود و روز دیگر در تأکیدات مؤکد ابراهیم اصغرزاده بر «رحم اجارهای بودن دولت» و «ضرورت دوریگزینی روحانی از تئوری بقا»!
قبل از خرّم نیز، مرتضی مبلّغ، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات در بخشی از یک گفتوگو با روزنامه آرمان امروز اینطور اظهار کرده بود که روحانی خوب است ولی تیم سیاسی، تیم رسانهای و کابینهاش نه!
البته باید اذعان کرد که آب پاکی را در این زمینه، سعید حجاریان بود که روی دست همه ریخت و زمانی در یک گفتوگوی رسانهای با اشاره به رابطه اصلاحطلبان با دولت یازدهم تصریح کرده بود که «شکست روحانی شکست ما نیست»
اظهار نظری واقعی اما دور از اخلاق سیاسی که حتی مورد انتقاد عباس عبدی، از معاریف اصلاحطلب نیز قرار گرفت.
این صحبتها البته گاهی با روکشهایی مثل « دست روحانی و ظریف را ببوسید (اصغرزاده)» و یا «روحانی قهرمان عدالتپروری است(لیلاز)» نیز همراه میشود تا به زعم جریان خاص، دولت دچار رمیدگی نشود اما به نظر نمیرسد که حتی این صحبتهای متملقّانه هم بتواند طعم تلخ واقعیت کریه اشاره شده میان دولت و اصلاحطلبان را شیرین کند.
میتوان اینطور تحلیل کرد که خرّم هم مانند عدد دیگری از اصلاحطلبان ستادی، فیالواقع با متهم کردن اکثریت کابینه به بیتصمیمی و کندتصمیمی، شخص رئیس دولت را به عدم توانایی در اخذ تصمیمات مورد رضای جریان خاص خطاب قرار داده است.
خطابی که البته فعلاً باید مستتر بماند تا روز موعود و البته مشخص هم نیست که واکنش روحانی نسبت به آن چه باشد؟!
اظهار نظر خوشبینانه خرّم مبنی بر اینکه اوباما قصد دارد مسئله هستهای و تحریمها را به نفع ایران و آمریکا فیصله دهد! که در کنار اظهار نظر اخیر سخنگوی سازمان انرژی اتمی دولت مبنی بر اینکه «حساب اوباما از نظام آمریکا جداست!» مطرح شده است نیز به اقتراح مخاطبان محترم گذاشته میشود...
***
«حالا حالاها مجاهدان روز شنبه تحویل خواهیم داد»!
مجاهدان شنبه کیانند؟! 13 وزیر روحانی یا اصلاحطلبان؟
پایگاه خبری آفتاب گزارش داد که اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهور، در همایش طلوع امید که به مناسبت سالروز حماسه 24 خرداد در خرمآباد برگزار شد، اظهار کرده است:
اینکه برخی میخواهند خود را یاران اصلی دولت برای پست گرفتن معرفی کنند، برای ما قابل قبول نیست و نباید عدهای از «مجاهدان شنبه» که پس از انتخابات به رئیسجمهور میپیوندند، پست و مقام بگیرند.
* سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز طی یادداشتی که در شماره روز سهشنبه(26 خرداد 94) روزنامه آرمان امروز منتشر شد با تأکید بر اینکه او بوده است که نخستین بار عبارت مجاهدان شنبه را به زبان آورده؛ اینطور توضیح داد که وقتی در انقلاب مشروطیت که روز جمعه پیروز شد یکسری افراد که فرار کرده بودند، بلند شدند و تفنگ و فشنگ به دست بیرون آمدند، «مجاهدان شنبه» نامیده شدند.
لیلاز در ادامه تأکید میکند: این اتفاق طبیعی است که کسانی که رنج اصلی را تحمل کردند، کنار زده میشوند و فرصتطلبان شاکله اصلی پیروزهای دوران بعد را تشکیل میدهند و کار را به بیراهه میبرند.
او سپس با تأکید بر اینکه حتی در بین وزرا کمتر حاضرند از دولت روحانی و دستاوردهایش آنچنان که باید دفاع کنند و ایشان تنهاست، میافزاید: مجاهدان روز شنبه معمولا بین دو صندلی همزمان مینشینند برای اینکه جا پایشان محکمتر باشد و همیشه نیمنگاهی هم به جناح مقابل دارند بهطوری که در برخی وزرا یا معاونین وزرا یا تیم روحانی این گرایش قابل مشاهده است.
لیلاز در خاتمه هم تأکید میکند که حالا حالاها مجاهدان روز شنبه تحویل خواهیم داد!
این اشارهها و کنایهها را میتوان در چارچوب راهبرد جریان خاص برای فشار به دولت یازدهم در زمینه تغییر برخی وزرا ارزیابی کرد.
ماجرایی که اصولگرایان فقط نظارهگر آن هستند و علیالظاهر در یک طرف دعوای سهگانه آن جریان اعتدالی، در سوی دیگر جریان اصلاحطلب و در ضلع سوم نیز شیخ حسن روحانی حضور دارند که هریک مایلاند دیدگاههای خود را بر ترکیب کابینه و تصمیمات دولت اعمال کنند.(اگرچه قابل اذعان است که دیدگاه روحانی به دیدگاه اعتدالیون نزدیکتر است اما موازات اعتدالیون با اصلاحطلبان نیز گزینهای غیر قابل انکار است که رئیس جمهور را به حالت گارد فرود میبرد)
از صحبتهای ناهمطراز ترکان و لیلاز مشخص است که مجاهدان شنبه یا کسانی هستند که خواهان مزد و منت بدون خدمت از دولت هستند (فحوای برآمده از صحبت ترکان!) و یا کسانی که جریان خاص مدعیست در کنار رئیس جمهور قرار گرفته اما نت فالش مینوازند(معنای قابل صید از صحبت لیلاز!)
همچنانکه در یک سوی این مجادله، احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً مدعی شد که غیر از 4 یا 5 وزیر کابینه، تمامی مابقی کابینه دچار کندتصمیمی یا بیتصمیمی هستند و از سوی دیگر نیز صحبتهایی از برخی وزرای اعتدالی کابینه یازدهم نقل شده که اعلام کردهاند جریانی خاص به دنبال کنار گذاشتن آنها از ترکیب کابینه است.
رئیس جمهور روحانی هم اگرچه موضع لسانی خاصی در این قبال نگرفته اما نگاهی به چینشها و تصمیمات وی که طیفی از ترکان و جهانگیری تا رحمانی فضلی و پورمحمدی را دربرمیگیرد نشان میدهد که او مایل به ترکیبی از مجاهدان جمعه و شنبه با هم است.
به هر روی باید تأکید کرد که این دعوای کودکانه میان جریانهای مدعی حمایت از رئیسجمهور روحانی چیزی جز اثر کاهندگی بر دولت، کمتأثیر کردن خدمات وزرای کابینه و تضییع حقوق ملت ندارد.
لازم به ذکر است که بر اساس تحلیلهای موجود، اصلاحطلبان که پیش از این صریحاً از دولت روحانی با عنوان رحم اجارهای! یاد کردهاند؛ انتقادات خود از شخص روحانی را با خطاب قرار دادن وزرا بیان میکنند، ضمن اینکه ژنتیک سیاسی جریان خاص نیز ژنتیک «عبور از نفر اول» است.
به بیان دیگر اینکه بعید نیست که مجاهد اصلی شنبه از نظر جریان خاص، شخص رئیسجمهور روحانی باشد که به زعم اصلاحطلبان، با برگ برنده آنها پیروز شده اما اکنون حق و حقوق آنها در هیئت دولت و پستهای مدیریتی کلان را نمیدهد.
گفتنیست، جریان سیاسی خاص اگرچه همواره در لسان مدعی تأثیرگذاری فراوان تحریمها بر کشور و وجود مشکلات فراوان اقتصادی برای مردم ایران است اما متأسفانه همانطور که بعنوان برگی از هزاران مشاهده میشود؛ در عمل به دنبال خواستههای سیاسی و جناحی است و کمتر اثری از عملگری این جریان در مباحث اقتصادی دیده و شنیده میشود.