گروه سیاسی خبرگزاری فارس- حملات رژیم صهیونیستی به نوار پس از پایان آتش بس 72 ساعته (که از روز سی‌ام جنگ آغاز شد) و با شکست مذاکرات قاهره، بار دیگر از صبح روز جمعه آغاز شد تا مقاومت نیر در جواب این تجاوز، دهها فروند موشک خود را روانه سرزمین‌های اشغالی کند.
در بخش اول این میزگرد که روز گذشته منتشر شد، علل پیروزی مقاومت اسلامی فلسطین در 30 روز اول این جنگ، دست بالای مقاومت در مذاکرات و ویژگی‌های این جنگ در عرصه میدانی و سیاسی با حضور آقایان «محمدعلی مهتدی» و «سعدالله زارعی»، 2 تن ار کارشناسان خبره خاورمیانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
در بخش دوم که متن آن را در زیر می‌خوانید، به تبیین راهبرد مهم رهبر معظم انقلاب مبنی بر «لزوم تسلیح کرانه باختری» برای مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخته شده است:
***
محمدعلی صمدی (مجری): جناب آقای زارعی! تحلیل‌هایی وجود دارد که به احتمال قوی و با توجه به توازن رعب میان غزه و سرزمین‌های اشغالی، شاید این آخرین جنگ در این سطح باشد.
با توجه به راهبرد جدیدی که رهبر معظم انقلاب مشخص کردند یعنی لزوم تسلیح کرانه باختری، شاهد تعریف جبهه جدیدی در مقابله با اشغالگران قدس خواهیم بود. در این جبهه جدید چه کارهایی را می‌توان انجام داد که نمی‌توانستیم در غزه انجام دهیم؟
سعدالله زارعی: ظرفیت کرانه باختری، ظرفیت بسیار گسترده‌تری نسبت به باریکه غزه است و علاوه بر این، چند نکته اصلی نیز در خصوص کرانه وجود دارد که یکی از این موارد، وجود قدس شریف در این منطقه است.
این امر موضوع مهم و تعیین‌کننده‌ایست که در طول 66 سال گذشته، یکی از اصلی‌ترین محورهای مناقشه رژیم صهیونیستی با طرف‌های اسلامی بوده است.
سعدالله زارعی
سازمان ملل «قدس» را منطقه بین‌المللی اعلام کرده اما صهیونیستها این قاعده را نقض کردند و بر بخش غربی آن کاملاً سیطره دارند و در بخش شرقی نیز در حال گسترش شهرک‌سازی‌های خود هستند ولی به هر حال قدس ظرفیت بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد و اگر در اینجا (قدس) اقدامی صورت بگیرد، بیش از غزه می‌تواند عواطف مسلمانان را به خود جلب کند.
البته در کنار این مسئله، این نکته را هم باید در نظر داشت که برای اسرائیلی‌ها نیز این موضوع بسیار حساس‌تر خواهد بود.
* نقاط مقدس مسلمانان، مسیحیان و یهودیان در کرانه باختری
نکته دوم این است که نقاط مقدسی که صهیونیستها بر آن به عنوان دلایل حضور در فلسطین تأکید می‌کنند، در کرانه باختری است؛ یعنی اماکنی مانند قدس، مسجد حضرت ابراهیم (ع) در الخلیل و همینطور طبریا که منطقه‌ای است که یهودی‌ها در آن پایگاه دارند.
پس یهودی‌ها حداقل 4 نقطه مقدس در کرانه باختری دارند. نقاط اصلی مقدس مورد توجه صهیونیستها و البته مورد توجه مسلمانان و مسیحیان، همگی در کرانه باختری است؛ از جنین در شمالی‌ترین نقطه کرانه تا الخلیل در جنوبی‌ترین نقطه آن، مناطقی هستند که اماکن حساس را شامل می‌شوند.
* تاثیر کرانه باختری بر مناطق مهم سیاسی و امنیتی اسراییل
نکته سوم این است که کرانه باختری حدود 5هزار و 600کیلومتر مربع وسعت دارد در حالیکه مساحت کل غزه 360کیلومتر مربع است و این در واقع یک موقعیت پهناور به لحاظ سرزمینی محسوب می‌شود و می‌تواند در صورتیکه به حرکت در آید، تأثیرات گسترده‌تری از غزه داشته باشد.
موقعیت کرانه باختری نسبت به نوار غزه
نکته چهارم این است که منطقه کرانه باختری حائل میان مناطق امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی است. یعنی در جنوب آن، منطقه امنیتی رژیم صهیونیستی شامل تسلیحات هسته‌ای و تأسیسات دیمونا قرار دارد که در بئرالسبع واقع شده و در شمال و غرب کرانه باختری نیز تلاویو به عنوان مرکز سیاسی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است بنابراین کرانه باختری می‌تواند در صورتیکه به حرکت درآید، این 2 موقعیت رژیم صهیونیستی را دوپاره و در واقع از هم جدا کند که این رژیم را به شدت دچار آسیب خواهد کرد.
* برخورد کینه توزانه مصر با نوار غزه
به لحاظ جمعیتی نیز کرانه باختری ضمن اینکه حدود 2میلیون و 500هزار نفر را در خود جای داده، به جمعیت 4.5میلیونی فلسطینیان در اردن نیز متصل است که جمع این دو می‌تواند وضعیت جدیدی را به وجود آورد.
این در حالیست که ارتباط ساکنان باریکه غزه با دیگر فلسطینی‌ها قطع است و تنها مرز عربی آنها مرز جنوب بود که در واقع دست مصری‌هاست و آنان نیز بسیار کینه‌توزانه برخورد می‌کنند و این نوع برخورد را هم در دوره حکومت مبارک و هم در دروه رژیم فعلی شاهد هستیم ولی در کرانه باختری، فلسطینی‌هایی هستند که درصد زیادی از جمعیت اردن را تشکیل می‌دهند بنابراین تلاطم در این کرانه می‌تواند بسیار تعیین‌کننده باشد و حیات رژیم صهیونیستی را دچار مخاطره کند.
البته باید بر این نکته هم تاکید کرد که عمده آبی که صهیونیستها از آن استفاده می‌کنند، آب دریاچه طبریاست که در کرانه باختری واقع شده و می‌تواند تأثیر این منطقه را بیشتر کند.
مجری: اینها مولفه‌های مهمی است که در کرانه باختری وجود دارد اما یک سوال اصلی پیش می‌آید و آنهم اینکه «آیا می‌شود کرانه باختری را مسلح کرد؟»
بعضی‌ها گمان می‌کنند این کار در کرانه باختری امکان‌پذیر نیست. من می‌خواهم چند نکته را در ارتباط با این موضوع عرض کنم، نکته اول اینکه ساخت سلاح برخلاف آن چیزی که مردم تصور می‌کنند آنقدرها پیچیده نیست.
* تسلیح کرانه باختری از غزه راحت‌تر است
اگر امکانات اولیه که بخش عمده‌ای از آن از طریق امکانات عمومی قابل استحصال است، در هر جا وجود داشته باشد، کسانی که مقداری آموزش در خصوص تولید سلاح دیده باشند، می‌توانند به سرعت دست به کار شده و این کار را انجام دهند.
شما نگاه کنید چرا در جمهوری اسلامی موقعیت موشکی تا این میزان گسترده شده است؟ این کار در داخل این سرزمین انجام شده و این تکنولوژی در هر منطقه دیگری هم قرار بگیرد، می‌تواند به «سلاح» تبدیل شود.
نکته دیگر این است که اگر این حرفها جدی باشد که «تسلیحات از خارج وارد غزه شده‌اند»، کاملاً منطقی است که بگوییم همان دست‌ها و سیستم‌هایی که در غزه سلاح به فلسطینی‌ها رساندند، به همان ترتیب به کرانه باختری هم می‌توانند سلاح ارسال کنند. در حالیکه غزه در محاصره صهیونیستها و مصری‌ها بود و در دریای مدیترانه هم سرویس‌ها و شناورهای نظامی-اطلاعاتی آمریکا، فرانسه، آلمان و رژیم صهیونیستی مستقر هستند؟ پس چطور سلاح، پهپاد و امکانات نظامی به دست نیروهای مقاومت در این منطقه می‌رسد؟ همان دست‌ها می‌توانند همین کار را در کرانه باختری نیز انجام دهند و به نظر بنده، انجام این کار در کرانه باختری آسان‌تر است و اساساً با مشاهده تحولاتی که در یکی دو سال اخیر در منطقه در حوزه امنیتی اتفاق افتاده، می‌بینیم امکان شکل دادن به چنین قضایایی کار بسیار بسیار آسانی است. کما اینکه شما در حال حاضر در هر گوشه این منطقه شاهد شکل‌گیری گروه‌های شبه‌نظامی هستید که با تسلیحات مدرن، اهدافی را دنبال می‌کنند.
بنابراین اگر اراده سیاسی برای تسلیح مردم غزه و کرانه باختری شکل بگیرد، کار پیچیده و دشواری نخواهد بود.
* اراده جمهوری اسلامی برای مسلح کردن کرانه باختری
در هر حال بر اساس آن چیزی که رهبر معظم انقلاب با صراحت در سخنرانی خودشان اعلام کردند، این اراده سیاسی وجود دارد اما این اراده سیاسی طبیعتاً خالی از هوشمندی، زمان‌سنجی و ترتیب آداب و شرایط و طی مراحل منطقی خود نیست و همراه با مقدمات خود خواهد بود ولی به هر حال این اراده وجود دارد و همگان نیز این ضرورت را احساس می‌کنند.
از طرف دیگر، در کرانه باختری نیز این نیاز به طور جدی احساس می‌شود که باید مسلح شود و نتایج جنگ غزه نیز می‌تواند این انگیزه‌ها را هم در بین فلسطینی‌های کرانه و هم در سطح منطقه‌ای افزایش دهد.
مجری: فکر نمی‌کنید در بحث کرانه باختری، مشکل دیگری وجود دارد و آن مرز بسیار گسترده زمینی با رژیم صهیونیستی است؟ به هر حال این دسترسی، دست ارتش اسرائیل را هم برای عملیات گازانبری و آزار مبارزان بیشتر باز می‌کند.
زارعی: شما از این طرف هم نگاه کنید، به میزانی که مرزها گسترده می‌شود، توانایی ارتش در کنترل هم کاهش پیدا می‌کند. وقتی اسرائیل در غزه نتوانست در مرز محدودتر موفق شود، موفقیتش در مرز طولانی‌تر کمتر خواهد بود و تازه این مرز یک طرفه نیست. یک طرف اسرائیلی‌ها هستند و یک طرف فلسطینی‌ها؛ امروزه هم ثابت شده که دولت‌ها قادر نیستند به طور جدی مرزهای خود را کنترل کنند و مخصوصاً در شرایط خاص، کنترل مرزها به شدت تضعیف می‌شود و لذا مرز کرانه باختری با اردن (بیش از 140کیلومتر مرز کرانه باختری و اردن است) بسیار طولانی است.
* اردن قادر به کنترل مرز نخواهد بود
اردنی‌ها هم قادر به کنترل مرزها نخواهند بود و البته انگیزه جدی نیز نخواهند داشت. چرا باید یک نظامی اردنی در جهت کنترل مرز جانش را به خطر بیندازد درحالیکه می‌داند فدای اسرائیل خواهد شد؟
بنابراین کاملاً واضح است که وقتی سربازان اسرائیل انگیزه کمی دارند برای دفاع از سرزمین های اشغالی، چگونه می‌شود تصور کرد که سربازان اردنی دارای انگیزه فوق‌العاده‌ای باشند برای کنترل حرکت‌های فلسطینی‌ها در کرانه باختری.
مجری: فکر نمی‌کنید تشکیلات خودگران با سلطه چندساله‌ای که بر کرانه باختری دارد، مشکلی بوجود بیاورد؟
زارعی: در کرانه باختری اساساً از طرف مقاومت اراده‌ای وجود نداشت برای مسلح کردن یا برخورد مسلحانه.
مجری: چرا؟
زارعی: به خاطر اینکه به هر حال فلسطینی‌ها احساس می‌کردند که پتانسیل تنش امنیتی‌شان ظرفیت‌های بازی نیست و باید آن را مدیریت کنند لذا مقاومت فلسطینی در غزه اگرچه بر تسلیح هرچه بیشتر تأکید داشت، در کرانه باختری بر خویشتن‌داری از تسلیح متمرکز شده بود. بنابراین علی‌رغم اینکه حماس می‌توانست همان کار تسلیحاتی را که در غزه انجام داده بود در کرانه هم انجام دهد ولی سیاست حماس و جهاد اسلامی این بود که این منطقه را در واقع تبدیل به منطقه درگیری نکنند.
* اگر مقاومت اراده کند، دستیابی به سلاح در کرانه باختری آسان است
حتی ما شاهد بودیم که تشکیلات خودگردان بارها اعضای جنبش حماس و جهاد اسلامی را در کرانه باختری دستگیر کرد. حالا من دقیق نمی‌دانم اما علی‌الظاهر و آنطور که گفته شده، بیش از 500 عضو جهاد اسلامی و حدود 2000عضو حماس در زندان‌های تشکیلات محمود عباس هستند هرچند شاید در این یکی دو سال آزاد شده باشند ولی اطلاعات قبلی ما بیان‌کننده این است که حدود 2500عضو حماس و جهاد اسلامی در زندان تشکیلات خودگردان به سر می‌بردند.
اگر اراده تسلیح کرانه باختری شکل بگیرد و مقاومت اسلامی به این جمع‌بندی برسد که باید از طریق نظامی مسئله خود را در کرانه حل کند، دستیابی آنها به اسلحه کار چندان دشواری نخواهد بود.
مجری: با این تفاسیر، پیش‌بینی شما راجع به آینده کرانه باختری چیست؟
زارعی: من فکر می‌کنم که نتیجه جنگ غزه یعنی شکست بسیار برجسته‌ای که اسرائیلی‌ها در غزه متحمل آن شدند، فلسیطنی‌ها را به این جمع‌بندی می‌رساند یعنی تأکید دوباره‌ای می‌کند بر اهمیت راه حل‌های مبتنی بر مقاومت و کنار گذاشتن راه حل‌های سازش.
مجری: آقای دکتر مهتدی نظر شما کرانه باختری چه ارزشی برای صهیونیستها دارد؟
مهتدی: ارزش کرانه باختری با غزه در نگاه صهیونیستها بسیار متفاوت است و تصورشان هم بر این است که نفوذ در کرانه برای مقاومت فلسطینی سخت خواهد بود چراکه مرز اردن در واقع در دست صهیونیستهاست.
* صهیونیستها کرانه باختری را سرزمین موعود می‌دانند
آنچه مسلم است، اسرائیل نوار غزه را نمی‌خواهد و حتی در گذشته، «اسحاق رابین» می‌گفت که من آرزو می‌کنم صبح بیدار شوم و ببینم نوار غزه در دریای مدیترانه غرق شده است.
اما اینها (صهیونیستها) به کرانه باختری به عنوان بخشی از سرزمین موعود و آبا و اجدادی خودشان نگاه می‌کنند؛ شمال آن را «یهودا» و جنوبش را «سامرا» می‌نامند و سکنه فلسطینی کرانه باختری را بیگانه می‌دانند و سیاست‌هایی که دارند، این است که ساکنان فلسطینی این منطقه را زیر فشار، وادار به کوچ کنند.
* تز شارون برای در اختیار گرفتن تشکیلات خودگردان در کرانه باختری
«آریل شارون» استراتژی ترنسفر داشت؛ همان کاری که در اراضی سال 1948 انجام دادند و میلیون‌ها فلسطینی را آواره کردند. در کرانه باختری هم شهرها را تخلیه و صهیونیستها را در آن مستقر می‌کنند.
محمدعلی مهتدی
علت شکل‌گیری مذاکرات «اسلو» این بود که انتفاضه سال 1987 در کرانه باختری شروع شد که واقعاً اسرائیل را مستأصل کرد و اینها تصمیم گرفتند تحت این عنوان که دولت فلسطین در آینده تشکیل شود، یاسر عرفات را بیاورند و نیروهای فلسطینی را در داخل شهرها متمرکز کنند تا عملاً مردم فلسطینی در شهرهای کرانه باختری که علیه نیروهای اشغالگر تظاهرات می‌کردند و با سنگ و چوب با آنها مقابله می‌کردند سرباز اسرائیلی را مقابل خود نبینند بلکه پلیس فلسطینی را ببینند.
این تز موفقی بود که با آوردن پلیس فلسطینی، این پلیس را مقابل مردم قرار داده و عملاً آنها را در خدمت خود بگیرند.
* تشکیلات خودگردان خود را موظف به هماهنگی با صهیونیستها می‌داند
ما بعداً هم دیدیم که چیزی به عنوان هماهنگی امنیتی بین تشکیلات خودگردان و ارتش صهیونیستی ایجاد شد به طوریکه دستگاه اطلاعاتی تشکیلات خودگردان موظف بود با ارتش اسرائیل هماهنگ کند و تمام افرادی که وابسته به مقاومت بودند بازداشت کرده و تحویل دهد.
این مسئله باعث شد ضربه سختی به مقاومت در کرانه باختری وارد شود.
* کرانه باختری پُر از مزدور و جاسوس است
یکی از دلایل پیروزی مقاومت در نوار غزه این است که آنها قبل از هرچیزی نوار غزه را از مزدوران رژیم صهیونیستی پاکسازی کردند، یعنی رژیم صهیونیستی خبرچین‌ها و مزدوران زیادی بین خود فلسطینی‌ها در نوار غزه و کرانه باختری داشته که این در نوار غزه پاکسازی شده است والا مقاومت نمی‌توانست با وجود مزدوران برنامه‌های نظامی خود را مخفی نگه دارد اما در کرانه باختری اینطور نیست.
* کرانه باختری در آستانه انتفاضه سوم
مسئله هماهنگی بین تشکیلات خودگردان با دستگاه‌های امنیتی اسرائیل باعث شده مقاومت در آنها بسیار تضعیف شود در حال حاضر آنچه در کرانه باختری مطرح است، مسئله بروز انتفاضه سوم است.
انتفاضه اول در سال 1987 نوار غزه آغاز شد. انتفاضه دوم در سال 2000 و زمانی بود که آریل شارون وارد مسجدالاقصی شد و در حال حاضر، کرانه باختری آماده انتفاضه سوم است.
مجری: حوادث جنگ اخیر چه تاثیری در این آماده‌سازی کرانه باختری برای قیام داشت؟
مهتدی: با توجه به فجایعی که رژیم صهیونیستی در غزه مرتکب شده این بحث (شکل‌گیری انتفاضه در کرانه باختری) بیش از پیش مطرح است اما باید در نظر داشت که به محض اینکه این انتفاضه مسلح شد، ارتش اسرائیل قطعا آن را به چیزی شبیه تروریسم متهم خواهد کرد.
* استخوان دست‌هایی که اسحاق رابین شکست
از طرف دیگر، مردمی شدن این حرکت و قیام و اینکه هرروز تمام شهرها شاهد تظاهرات باشند، این صهیونیستها را به ستوه خواهد آورد مانند همان چیزی که در انتفاضه اول و دوم رخ داد و افکار عمومی را هم به سمت مردم این منطقه جلب می‌کند.
در آن زمان، اسحاق رابین تصمیم گرفت که استخوان‌های بچه‌ها و جوان‌هایی که سنگ پرتاب می‌کنند را بشکند و تصاویر این کار هم پخش می‌شد که مثلا سربازها یک بچه 13-14 ساله را گرفته و استخوان بازویش را روی سنگ می‌شکنند.
این تصاویر که پخش شد، افکار عمومی را به شدت علیه ارتش صهیونیستی تحریک کرد و نشان داد، چیزی که ارتش اسرائیل را مستاصل خواهدکرد، شکل‌گیری انتفاضه همگانی است که طبیعتا قانونی و مورد تایید جهانیان نیز هست.
* اسرائیل به جنایت ادامه دهد، جبهه‌های جدیدی باز خواهد شد
اما مسلح کردن کرانه باختری، مرحله دیگری است و به نظر من پس از فرمایشات مقام معظم رهبری و با توجه به تحرکاتی که صورت گرفته و تماس‌هایی که آقای دکتر ظریف با آقای دکتر عبدالله رمضان (دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین)، خالد مشعل (رییس دفتر سیاسی حماس) و سید حسن نصرالله (دبیرکل حزب‌الله لبنان) و وزیر امور خارجه این کشور داشتند، فضایی پدید آمد که اگر اسرائیل بخواهد به این کشتارها ادامه دهد، این احتمال وجود دارد که جبهه‌های دیگری هم باز خواهد شد و این فرمایش رهبر معظم انقلاب، اوج این تحرکات بود و این فضا را ایجاد کرد که از این پس، محورهای دیگری فعال شود که نه فقط در کرانه باختری بلکه حتی در جنوب لبنان (منطقه جولان) هم ممکن است این جنگ به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل شود که هیچکس قدرت کنترل آن را نداشته باشد.
* نقش سخنان رهبری و پیام سردار سلیمانی در شکل‌گیری قیام مردم فلسطین
طبیعتاً چنین چیزی باعث وحشت آمریکا، اسرائیل و غرب می‌شود چون آنها از یک جنگ منطقه‌ای همیشه گریزانند زیرا منافعشان نابود می‌شود و چه بسا یک جنگ منطقه‌ای در این حجم به نابودی اسرائیل منجر شود لذا در این فضا بود که اسراییل مجبور شد در سی‌امین روز جنگ به آتش‌بس تن دهد یا خودش درخواست آتش‌بس کند.
مجموع این تحرکات تأثیر بسیار مهمی داشت که در رأس آن فرمایشات مقام معظم رهبری و پیام سردار قاسم سلیمانی بود که فضای ترس را در دل دشمن ایجاد کرد.
انتهای پیام/
