اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  قرآن و فعالیت های دینی

گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «نوش‌آبادی»

مادر بی‌تابی نکن آرزویی جز شهادت نداشتم/ برادران درخت انقلاب به خون شما احتیاج دارد

در ادامه دیدار با خانواده شهدای قرآنی این هفته به منزل شهید «نوش‌آبادی» رفتیم. شهیدی که قاری قرآن بود و نماز شبش ترک نمی‌شد، به مردم کمک می‌کرد و به برادرانش توصیه کرد؛ درخت انقلاب به خون شما احتیاج دارد.

مادر بی‌تابی نکن آرزویی جز شهادت نداشتم/ برادران درخت انقلاب به خون شما احتیاج دارد

خبرگزاری فارس- گروه فعالیت‌های قرآنی: در ادامه دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهدا این هفته و در اولین چهارشنبه ماه مبارک رمضان 1393 به همراه جمعی از دوستان قرآنی به دیدار خانواده شهید «حسین نوش‌آبادی» رفتیم.

منزل شهید در خیابان اسکندری قرار دارد و پس از کمی جست‌وجو به کوچه و یا بهتر بگویم پس کوچه‌ای رسیدیم که خانه نورانی این شهید بزرگوار در آنجا واقع شده بود. عکس شهید در بالای درب منزل قدیمی خانواده نوش‌آبادی نظر ما را به خود جلب کرد و با استقبال این خانواده وارد منزل شهید شدیم.

در ابتدای این دیدار «رحیم قربانی» رئیس سازمان قرآن و عترت سپاه «محمد‌رسول‌الله(ص)» توضیحاتی درباره یادواره شهدای قرآنی داد و پس از آن به معرفی حاضران پرداخت.

 

 

تلاوت کلام ‌الله مجید با قرآن شهید

تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید توسط «بهرامی» قاری نوجوان قرآن کریم آغاز بخش این دیدار بود که مادر شهید از وی درخواست کرد تا با قرآن فرزند شهیدش تلاوت کند.

فعالیت‌ شهید در ستاد نماز جمعه

پدر این شهید بزرگوار در سخنانی کوتاه و با چشمانی اشک‌آلود در خصوص فعالیت‌های شهید نوش‌آبادی گفت: حسین در ستاد نماز جمع فعال بود و پنجشنبه بعد‌ از ظهر به ستاد می‌رفت و جمعه بعد از ظهر باز‌ می‌گشت وی از اعضای فعال بسیج و مسجد محل بود. سال 62 قصد رفتن به جبهه را کرد به او گفتم نرو زیرا برادرش هم در جبهه بود و خبری از او نداشتیم اما حسین گفت: پدر جوانان ما در خاک خون هستند باید بروم. حسین رفت و دیگر باز‌نگشت.

اشک‌های پدر و مادر شهید پس از 31 سال

گویا گذر زمان آن هم 31 سال هنوز التیامی بر دل این پدر و مادر نگذاشته بود و هنوز با بیان خاطرات فرزندشان سیل اشک از چشمان آنها سرازیر می‌شد.

 

 

در ادامه مادر شهید به بیان اوصاف فرزندش پرداخت و گفت: حسین قاری قرآن بود بخشی از قرآن را هم حفظ بود. خواندن نماز شب در همین اتاق یکی از عادت‌هایش بود. اغلب روز‌ها روزه می‌گرفت همیشه به دنبال خدمت به مردم بود. روز‌های سرد زمستان بین مردم محروم نفت توزیع می‌کرد. در سال 1342 متولد شد و در سال 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه «حاج‌عمران» به شهادت رسید.

برادر این شهید بزرگوار پس از پدر و مادر به وصف برادر پرداخت و گفت: من و حسین یک سال تفاوت سنی داشتیم و مدام در کنار هم بودیم. با هم به عضویت بسیج درآمدیم و با هم به ستاد نماز جمعه رفتیم. اما حسین با من تفاوت داشت او کار‌هایش حساب شده بود. هرگز دوست نداشت کسی متوجه کار‌های خوبش شود. شب‌ها مخفیانه به خواندن نماز شب و راز و نیاز با خدا مشغول می‌شد. یک شب حسین را در محراب مسجد در نیمه‌های شب دیدم که در حال خواندن نماز شب بود وی از اینکه من متوجه عبادت او شدم خیلی ناراحت شد.

انس شهید با قرآن

با برادرم در جلسات قرآن اساتیدی مانند سماواتی، میرزائی و پور‌سلطانی شرکت می‌کردیم با قرآن مأنوس بود یک جلد قرآن مقام معظم رهبری زمانی که در ستاد نماز جمعه بودیم به وی هدیه کرده بود. حسین این قرآن را به مسجد اهدا کرد.

 

 

حسین اگر گناه کوچی مرتکب می‌شد بلافاصله روزه می‌گرفت. مثلاً هر وقت که نماز صبحش قضا می‌شد فردای آن روز روزه می‌گرفت. هر هفته برای دیدار امام به جماران می‌رفت. مدتی پاسدار افتخاری بیت امام و مدتی پاسدار افتخاری صدا و سیما بود تا اینکه به عضویت سپاه درآمد. شب 23 ماه مبارک رمضان سال 1362 با هم تا سحر در مسجد بودیم هنگام سحر به منزل باز‌گشتیم و حسین همان شب ساکش را بست و به جبهه رفت فردای آن روز با من تماس گرفت و گفت: برادر تو هم به جبهه بیا. تنها 40 روز از اعزامش گذشته بود که خبر شهادتش را به ما دادند.

وی از حضور مقام معظم رهبری در منزلشان خبر داد و در ادامه به قرائت فراز‌هایی از وصیت‌نامه شهید «حسین نوش‌آبادی» پرداخت.

 

 

فراز‌هایی از وصیت‌نامه شهید نوش‌آبادی

خدایا چه معصیتها که نباید می‌کردم ولی کردم و تو ای مهربان و بزرگتر چه نعمتهایی که لیاقتش را نداشتم و به من عطا کردی و حال با رویی خجل و تاریکی سیاه در این شب مقدس از تو می‌خواهم که گناهان ما جوانان را ببخشی و مرگ ما را شهادت در راهت قرار دهی و امام این عزیزی که پرچم اسلام را بر فراز این مملکت به اهتزاز در آورد تا قیام «مهدی(عج)» حفظ کنی.

راه انقلاب راه عاشورا و امام حسین(ع) است

برادران و خواهران؛ انقلاب اسلامی ما دنباله‌رو انقلاب کربلاست و رهبری امام نشأت گرفته از روح حسین(ع) است و امروز مسیر ما مسیر عاشورا و حسین(ع) و دشمنان ما دشمنان حسین(ع) و دوستان ما دوستان حسین (ع) هستند.

اگر هنوز به حقانیت این نهضت پی نبرده‌اید به ماهیت دشمنان این نهضت بنگرید تا بفهمید دشمنان ما چه کسانی هستند.

آیا به غیر این است که سرمایه‌داران و رفاه‌طلبان و فاسدان غربی و از خدا بی‌خبران و ملحدان شرقی دشمنان انقلاب ما هستند. آیا به غیر این است که جنوب شهری‌ها و زاغه‌نشینان جان بر کف در راه حفظ انقلاب اسلامی ایستاده‌اند و هر روز جوانان خود را به معبد عشق می‌فرستند تا انقلاب و امام پایدار و جاودان بمانند. پس راه بازگشت را پی‌گیرید و شما هم به ندای (هل من ناصر ینصرنی) حسین زمان لبیک بگویید و به صف یاران حسین(ع) بپیوندید.

ای مادر و پدر عزیزم؛ شما که حجت خدا بودید برایم زحمات فراوان و بی‌خوابی‌های شما برای راحتی زندگی من چیزی نیست که بتوانم با قلم بنویسم و کاری نیست که قابل جبران باشد و تنها خداست که باید اجر زحمات شما را بدهد و امیدوارم خداوند به خاطر کوتاهی‌ام و بی‌احترامی‌هایی که به شما کردم مرا ببخشد.

مادر برایم بیتابی نکن

مادر عزیز و زحمتکشم؛ مبادا برایم بی‌تابی کنید، به خدا من آرزویی غیر از شهادت نداشتم که هم‌اکنون ناکام از دنیا بروم. کامم شهادت در راه خدا بود که از دست «مهدی(عج)» اگر لیاقت داشته باشم بنوشم.

خواهرم حجاب تو سنگری است برای حفظ انقلاب

اما شما ای پدرم: شما هم همواره مدافع این قیام باش، صبر و تقوا پیشه کن تا روز قیامت سربلند باشی و اما ای خواهر عزیزم تویی که همواره حجابت سنگری بود برای حفظ انقلاب از قول من به همه مادران و خواهران بگو: خواهران عزیز حجاب خود را حفظ کنید چرا که رواج بی‌حجابی یکی از حیله‌های دشمنان این نهضت است تا بتوانند افکار جوانان این مرز و بوم را از مسائل مهم سیاسی و مذهبی به مسائل حیوانی و جسمی سوق دهد.

برادرانم درخت اسلام به خون شما احتیاج دارد

ای برادرانم: در سنگر حفظ قیام آماده باشید و راه مرا که راه حفظ قیام بود ادامه دهید مبادا کنار بکشید چرا که انقلاب ما و درخت تنومند اسلام احتیاج به خون شما دارد پس همیشه آماده خون‌فشانی در راه انقلاب و امام و امت باشید.

در پایان همه وسایل اندک و حقیرانه‌ام را به کمیته امداد امام (ره) تقدیم می‌کنم و خدا شاهد است تا آنجا که توانسته‌ام از لباسها و لذت‌های رنگارنگ دوری جسته‌ام تا درد مستضعفان و فقیران را بفهمم.

مسجد را رها نکنید از معصیت خدا دوری کنید اگر خواستید برایم اشک بریزید برای حسین(ع) گریه کنید.

انتهای پیام/ م.ا

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول