به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، 26 اردیبهشت در شهر تاشکند پایتخت ازبکستان دفتر نمایندگی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در آسیای مرکزی رسما شروع به فعالیت کرد.
برای کارشناسان مسائل سیاسی و امنیتی آسیای مرکزی پاسخ این پرسشها حائز اهمیت است که آیا این اقدام منجر به تغییر توازن قدرت در این منطقه حساس ژئوپلتیکی به نفع آمریکا و ناتو خواهد شد؟ چنانچه این اتفاق صورت بپذیرد پس واکنش روسیه چه خواهد بود و برنامههای مسکو برای همگرایی با کشورهای منطقه به کجا ختم خواهد شد؟
امروز پرسشهای مشابهی در فضای رسانهای و کارشناسی منطقه وجود دارند که هنوز پاسخ صریح و روشنی نه از سوی خود کشورهای آسیای مرکزی و نه از طرف بازیگران مهمی که به آنها اشاره شد، داده نشده است.
اما از لابهلای سخنان «جیمز آپاتورایی» نماینده ویژه دبیرکل ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی که در مراسم افتتاح دفتر نمایندگی این پیمان بیان داشت، میتوان به بعضی نتیجهگیریها دست پیدا کرد.
هرچند این مقام ناتو کمک به انتقال محمولههای پیمان از افغانستان به خارج را یکی از اهداف اصلی دفتر تاشکند معرفی کرد ولی همزمان روی زمینههای دیگری نیز تأکید ویژه کرد که «معرفی ناتو نه تنها برای ازبکستان بلکه برای همه کشورهای آسیای مرکزی و نظارت بر تحولات منطقه و کمک به درک بهتری از وضعیت امنیتی آسیای مرکزی در بروکسل» از آن جمله میباشد.
ضمنا بنابر گفته آپاتورایی راهاندازی این دفتر هیچ نوع ارتباطی با حوادث اوکراین نداشته و عملا از سال گذشته به این طرف فعال بوده است.
به ویژه تأکید این مقام ناتو که «همکاریهای پیمان آتلانتیک شمالی با کشورهای منطقه ماهیت رقابتجویی با طرفهای دیگر آسیای مرکزی را نخواهد داشت» ماهیت موضوع را بیشتر برجسته میکند. از لابهلای حرفهای آپاتورایی میتوان هدف اصلی مقابله با گسترش نفوذ روسیه در منطقه را خواند.
جمله بعدی این مقام ناتو مبنی بر ضرورت رعایت توازن در سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی و تمجید از ازبکستان برای لحاظ کردن این اصل و همچنین «بهصورت دقیق به حق حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود ارزش قائل شدن» و «احترام ناتو نسبت به چنین رویکرد»، اهداف واقعی حضور دفتر جدید این پیمان در منطقه را بازگو میکند.
البته چنانچه به دیدگاههای مقامات و کارشناسان آمریکایی و غربی که در پی بحران اوکراین بیان شدهاند توجه کنیم، ضرورتی به خواندن سطرهای به اصطلاح نانوشته مقام یادشده ناتو باقی نخواهد ماند چرا که آنها اهداف حضور آمریکا و ناتو در فضای پیرامون روسیه را به صراحت کامل بیان کردهاند. به عنوان مثال «اسوانتی کرنل» مدیر مرکز آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه آمریکایی «جانز هاپکینز» ضمن انتشار مقالهای برای «وال استریت ژورنال» اعلام کرده که در ازای الحاق کریمه به روسیه، آمریکا از متحدان خود که همسایه مسکو میباشند حمایت به عمل آورده است که کار درستی میباشد. این کارشناس سیاسی آمریکا همچنین خواستار توجه بیشتر واشنگتن به دهلیز قفقاز جنوبی که از طریق گرجستان و آذربایجان عبور میکند، شده است.
وی با تأکید بر ضرورت محدود کردن روسیه در قفقاز و آسیای مرکزی، خواستار حمایتهای مستقیم باراک اوباما از عضویت گرجستان در ناتو شده و انجام مذاکرات کشورش با باکو به منظور تعمیق همکاریهای میان آذربایجان و پیمان آتلانتیک شمالی را مهم ارزیابی کرده است.
از نگاه کرنل، استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در یکی از این 2 کشور ( و یا هر 2 کشور) میتواند پیام دقیقی برای مسکو داشته باشد. زیرا «از قفقاز میتوان به عنوان سد دفاعی قدرتمند در برابر موج امپراتوریخواهی روسیه استفاده کرد».
«مایکل مکفال» که تا 2 ماه پیش مسئولیت سفارت آمریکا در روسیه را بر عهده داشت همانند کارشناس قبلی خواستار قطع همکاریهای واشنگتن و ناتو با مسکو شده و انزوای روسیه را بهترین گزینه برای مهار کردن «بلندپروازیهای ژئوپلیتیکی» ولادیمیر پوتین دانسته است.
پس چطور با تفاسیر فوق میتوان موضوع افتتاح دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند را سوای مباحثی نظیر بحران اوکراین و یا برخورد منافع قدرتهای جهانی و منطقهای در رابطه بهقضیه سوریه دانست؟
رفتار تاشکند بازگوکننده نفوذ فاکتور خارجی است
«رفیق سیفولین» کارشناس سیاسی نزدیک به رهبری ازبکستان، افتتاح دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند را با علاقمندی کشورش برای حفظ ثبات منطقهای از طریق همکاری با این پیمان نظامی مرتبط میداند. وی بهروزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» چاپ مسکو گفته است که «وضعیت پیرامون این اقدام شفاف بوده و نباید از آن تئوری توطئه درست کرد».
سیفولین معتقد است که بهدلیل متوازن بودن سیاست دولت ازبکستان نباید این تصور را داشت که «با آمدن ناتو بهکشور خط مشی ژئوپلیتیکی ازبکستان بلافاصله تغییر خواهد کرد».
اما تحلیلگران حضور دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند با توجیه «حفظ ثبات منطقهای» را به این دلیل قبول ندارند که برای منطقه هیچ نوع تهدید جدی نظامی از خارج وجود ندارد و از سوی دیگر نه ازبکستان و نه سایر کشورهای آسیای مرکزی اعضای ناتو نیستند که این پیمان بتواند ضامن ثبات و امنیت آنها باشد. چنین نقشی را برای منطقه سازمان پیمان امنیتی جمعی دارد که با توجه به افتتاح دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند به نظر میرسد که خروج ازبکستان در حدود 2 سال پیش از سازمان پیمان امنیت جمعی تصادفی نبوده است.
«رحمتالله عبداللهاف» معاون رئیس مرکز مطالعات افغانستان و منطقه در دوشنبه، بر این نظر است که تهدید گروههای تروریستی مقیم افغانستان برای ازبکستان بهحدی جدی نیست که باید آن را فقط از راه کمک گرفتن از ناتو رفع کرد.
دیگر اینکه ازبکستان از جمله کشورهای منطقه است که در یک دهه گذشته به صورت پشت پرده با طالبان تماس و ارتباط برقرار کرده بود که حاکی از بازی دوگانه تاشکند است. اما در کل رفتار ازبکستان در مسائل ژئوپلتیکی منطقه یک نوع شاخص نفوذ «عامل خارج دور» در آسیای مرکزی دانسته میشود.
با این حال شرایط فعلی ازبکستان با چند سال پیش متفاوت میباشد زیرا از سویی هم سن کریماف به جای رسیده که بحث جانشینی وی بهطور ناگزیر پیش آمده و بهاین دلیل است که در دوایر نخبگان حاکم ازبکستان شامل اعضای خانواده رئیس جمهور رقابتها علنی شدهاند.
دیگر اینکه تاشکند با بیشتر همسایههای خود روابط پیچیدهای دارد که طی بیش از 2 دهه گذشته این وضعیت همواره وجود داشته و از سویی هم در داخل ازبکستان تحولات نگران کنندهای در حال شکل گرفتن است که تقویت روحیات جداییخواهی در جمهوری خودمختار «قراقالپاقستان» که بیش از یک سوم قلمرو ازبکستان را به خود اختصاص داده است، حاکی از وجود نقاط ضعف برای این کشور میباشد.
ضمنا براساس گزارش برخی از رسانههای منطقه، افتتاح دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند نارضایتی و انتقادات شدید گروههای استقلالطلب قراقالپاقی را بهبار آورده است. این گروهها اعلام کردهاند که با خودمختاری قراقالپاقستان در ترکیب ازبکستان موافق نبوده و خواستار استقلال کامل ملی میباشند.
پس نخبگان حاکم ازبکستان بر این باورند که ناتو (یعنی در اصل آمریکا) میتواند ضامن بقای قدرت فعلی در برابر چالشهای موجود سیاسی و امنیتی باشد؟ دقیقا حضور ناتو میتواند زمینه مساعدتری برای اغتشاشات سیاسی و انقلابهای رنگی را فراهم کند که حد اقل سه کشور شوروی سابق طعم نزدیکی بیش از میزان با غرب را از راه وقوع انقلابهای رنگی چشیدهاند که آخرین مورد از آن اوکراین را در مرز تجزیه کامل قرار داده است.
ناتو و آسیای مرکزی
ناتو به محض فروپاشی شوروی بهدنبال برقراری همکاری با پنج جمهوری تازه استقلالیافته آسیای مرکزی شد. این بود که در دسامبر 1991 این جمهوریها به شورای همکاریهای آتلانتیک شمالی پیوستند.
در نشست ماه ژانویه سال 1994 ناتو با پیشنهاد آمریکا برنامهای با نام «مشارکت برای صلح» با هدف گسترش این پیمان بهشرق پذیرفته شد که بهاستثنای تاجیکستان که درگیر جنگ داخلی بود، باقی جمهوریهای آسیای مرکزی بهآن پیوستند. (تاجیکستان در سال 2002 عضویت این برنامه را دریافت کرد).
در آن موقع کشورهای آسیای مرکزی علاقمند به همکاریهای نزدیک با ناتو بودند ولی به دلیل فاصله جغرافیایی قابل توجه و در اولویت درجه اول قرار نداشتن منطقه، این همکاریها به صورت گسترده دنبال نشدند. اما با آغاز عملیات ضدتروریستی سال 2001 در افغانستان، آسیای مرکزی بهصورت خودکار بهیکی از مناطق مهم برای ناتو تبدیل شد. این بود که در قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان پایگاههای نظامی آمریکا و سایر اعضای ناتو ایجاد شد و در ادامه ترکمنستان و قزاقستان نیز حق استفاده از برخی از فرودگاههای خود به غربیها را واگذار کردند.
پنج کشور منطقه با ناتو برای ترانزیت محمولههای متعلق به افغانستان اسنادی را بهامضا رساندند که زمینه برای تعاملات بیشتر با این پیمان را فراهم کرد.
طی این مدت برنامههای متعددی برای همکاریهای منطقه با ناتو معرفی شد که تجهیز برخی از واحدهای ویژه این کشورها بر اساس استانداردهای پیمان، برگزاری تمرینات متعدد مشترک و آموزش صدها نفر افسر جمهوریهای آسیای مرکزی در موسسات آموزش نظامی کشورهای عضو ناتو از آن جمله میباشد.
پروژه ناتو تحت عنوان «مشارکت علیه تروریسم» امکان داد تا این پیمان با نهادهای نظامی و امنیتی کشورهای منطقه تبادل اطلاعات بهعمل آورده و وضعیت واقعی آسیای مرکزی در ابعاد مورد نظر خود را رصد کند.
اهمیت منطقه برای ناتو بود که در نشست سال 2004 این پیمان در استانبول معاون ویژهای برای دبیر کل در امور قفقاز و آسیای مرکزی انتخاب شد و تلاشهای چند سال اخیر در جهت گسترش روابط منجر به ایجاد دفتر نمایندگی ناتو در تاشکند شد که حضور دفاتر مشابه در دیگر کشورهای آسیای مرکزی از اهداف میانمدت این پیمان دانسته میشود.
ناتو اختلافات منطقه را افزایش میدهد
اما در هر صورت حضور نظامی آمریکا و ناتو در بیش از یک دهه اخیر در آسیای مرکزی یکی از شاخصهای مهم شرایط جدید استراتژیک منطقه دانسته میشود. البته همانگونه که قبلا اشاره شد یکی از اهداف محوری حضور نظامی غرب در منطقه تضعیف مواضع و در نهایت انزوای روسیه میباشد. اما در کنار این اهداف، ضمن حضور در منطقه استراتژیک آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر، آمریکا و ناتو به فرصت کنترل بر فرآیندهای در حال انجام در بخش بزرگتری از گستره اوراسیا دست پیدا خواهند کرد که تاثیرگذاری روی تحولات منطقه سنگ کیان- ایغور چین نیز از آن جمله خواهد بود.
اشاره «جیمز آپاتورایی» نماینده ویژه دبیر کل ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی بر ضرورت رعایت توازن در سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی حاکی از آن است که از وجود دفتر نمایندگی خود در تاشکند و تقویت ارتباط و همکاریهای دایمی با کشورهای منطقه، قصد ایفای نقش در تعیین خط مشی سیاسی و اولویتهای سیاست خارجی آنها را دارد.
تردیدی نیست که ناتو در آسیای مرکزی عمدتا ابزار تحقق استراتژی ژئوپلیتیکی آمریکا میباشد که سابقه حضور این پیمان در مناطق دیگر دنیا نیز واقعیت داشتن این امر را تأیید میکند. در آسیای مرکزی برهم زدن سیستم موجود امنیتی با محوریت نقش روسیه دنبال و ناتو بهعنوان یک سیستم جایگزین برای منطقه معرفی میشود.
متمایل کردن کشورهای آسیای مرکزی برای جلو رفتن در این مسیر (که شواهدی از آن در حال برجسته شدن است) بدون تردید منجر بهکاهش وزن ژئوپلیتیکی روسیه و همچنین چین در منطقه خواهد شد.
بهباور «حسین اسوبعلیاف» کارشناس سیاسی قرقیز دریافت کمکهای مالی و تجهیزاتی آمریکا و ناتو برای برآورده کردن این اهداف مساعدت خواهد کرد. البته انتخاب ازبکستان به عنوان کشور محوری در این راستا اتفاقی نیست، زیرا تاشکند تنها طرف مسکو در منطقه است که سیاستهای ضدروسی خود را بارها به نمایش گذاشته که این امر از طریق خروج این کشور از سازمان پیمان امنیت جمعی و جامعه اقتصادی اوراسیا و مخالفت با ایجاد پایگاه جدید روسیه در جنوب قرقیزستان در سال 2009 بیشتر بازگو میشود.
از نگاه اسوبعلیاف، آمریکا و ناتو با ارائه کمکهای مالی و اعطای تجهیزات نظامی مورد استفاده در افغانستان بهازبکستان، میخواهند «سود مناسب» نزدیکی با غرب را بهنمایش بگذارند.
البته روسیه نیز نسبت به این اقدامات بیتفاوت نخواهد ماند و برای حفظ نفوذ خود تلاشهای لازم به خرج خواهد داد. حد اقل 3 کشور قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در حوزه نفوذ سنتی نظامی روسیه باقی خواهند ماند.
بهباور این تحلیلگر مسائل سیاسی منطقه، ناتو به تدریج به سوی معرفی گزینههای سیستم جدید امنیتی در برابر سازمان پیمان امنیت جمعی و شانگهای خواهد رفت که منافع ملی روسیه و چین را به چالش خواهد کشید. ایجاد جبهه جدید در آسیای مرکزی به منظور تخلیه ظرفیتهای روسیه و تا حدودی چین بوده و به احتمال زیاد در این راستا در کنار سایر فرصتها از جریانها و گروههای افراطی به اصطلاح «غیرقابل کنترل» استفاده بهعمل خواهد آمد.
از نگاه کارشناس روس «الکساندر کنیازف»، ناتو قطعا خود را محدود بهازبکستان نخواهد کرد و تلاش نفوذ نظامی- سیاسی این پیمان در سایر کشورهای منطقه و بهخصوص قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان منجر به برجسته شدن خط مقابله و رویارویی بین روسیه و چین از یک طرف و آمریکا با ناتو از طرف دیگر خواهد شد.
یعنی به خاطر حفظ وضعیت موجود روسیه و چین کشورهای منطقه را تحت فشارهای ژئوپلیتیکی قرار خواهند داد. از این نظر برای کشورهای منطقه تداوم سیاست خارجی چند سویه سختتر از گذشته خواهد شد. بنابراین بهنظر میرسد که ضرورت تشخیص اولویتهای ژئوپلیتیکی این کشورها ناگزیر شده و بهصورت صریح و علنی ترجیح دادن به یکی از 2 طرف فوق میتواند میدان را برای مانورهای ژئوپلیتیکی طرف مقابل محدودتر کند.
یعنی نکته حساسی که برای منطقه پیامدهای خوبی نداشته ولی به نفع آمریکا و ناتو خواهد بود، ایجاد خط تمایز بین کشورهای آسیای مرکزی به عنوان «روسیهگرا» و «غربگرا» میباشد که این امر منجر به پراکندگی بیشتر این کشورها خواهد شد.
در هر صورت تقویت مواضع ناتو در آسیای مرکزی توازن منطقهای قدرت را بر زیان روسیه و چین برهم خواهد زد. آمریکا و غرب از سیاست خارجی چندبعدی کشورهای آسیای مرکزی با جدیت بیشتری حمایت کرده و از نگرانیهای خاص نخبگان حاکم این کشورها در مقابل «برنامههای کرملین» بهنفع خود بهرهبرداری بهعمل خواهد آورد.
براساس اطلاع منابع روسی، واشنگتن خطر احتمال تجزیه مناطق روسنشین قزاقستان و... ازبکنشین ازبکستان (نظیر جمهوری خودمختار قراقالپاقستان) را بزرگ جلوه داده و میخواهد خود را بهعنوان حامی استقلال ملی و تمامیت ارضی منطقه معرفی کند.
گفته میشود که یکی از اهداف کوتاهمدت غربیها تشدید روسیههراسی در میان ملتهای آسیای مرکزی میباشد که دامن زدن بهمخالفتهای گروههای ملیگرا در قزاقستان و قرقیزستان در مقابل همگرایی بیشتری با روسیه با این موضوع مرتبط دانسته میشود.
البته دورنمای تحولات اوکراین با توجه به آنکه چه سناریویی در آسیای مرکزی دنبال خواهد شد به صورت اساسی تأثیر خواهد داشت. اما در هر صورت روسیه برای بازی کردن نقش کلیدی در منطقه فرصتهای بسیار زیادی را در اختیار دارد که پرداختن به آن نیاز به بررسی جدا خواهد داشت.
انتهای پیام/