خبرگزاری فارس- حسین طالب علی: این روزها مصادف است با ایامی که تاریخ در آن شاهد شهادتی جانکاه و مصیبتی عظیم برای اهل اسلام است. شهادتی که پس از گذر سالیان سال و تلاش عاملان آن نه تنها از حافظه تاریخ محو نشد بلکه روز به روز بر عظمت و شور آن افزوده شده تا جایی که امروز شهادت صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا (س) به عاشورایی دیگر تبدیل شده که فریاد بلند مظلومیت آن قلب هر انسان آزادهای را اندوهناک کرده و هر عقلی را متحیر میسازد.
برای آشنایی بیشتر با این بانوی بزرگوار و تبیین و واکاوی سیره آن حضرت گفتوگویی با آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی، استاد حوزه علمیه نجف اشرف و بنیانگذار مرکز جهانی حضرت ولی عصر (عج) انجام دادیم که پیش روی شما عاشقان و محبان اهل بیت (ع) قرار میدهیم.
*به نظر شما حضرت زهرا (س) از چه ویژگیهایی برخوردار بودند که لقب صدیقه را به ایشان اختصاص دادند؟
با سلام بر شما و خوانندگان این مصاحبه که میخواهید سرچشمه و مبدأ صدق و راستی را بشناسید و با معرفت به امر و دستور کونوا مع الصادقین»[1] عمل کنید. آیا میدانید که منظور از «صادقین» در آیه شریفه، ائمه معصومین علیهم السلام هستند آنان مراد و صاحب اختیار و امام همه مؤمنیناند.[2] آیا میدانید یکی از القاب الهی که برای امیرالمؤمنین (ع) تعیین شده است، لقب زیبای «صدیق» است[3]، البته زوجه مطهره امیرالمؤمنین (ع) یعنی، حضرت فاطمه زهراء (س) نیز لقب صدیقه را به خود اختصاص داده است[5]، پس بجاست که از صدّیق و صدّیقه، صادقین یعنی ائمه معصومین (ع) به وجود آیند و معلم صدق و اخلاق پسندیده انسانها باشند.
مرحوم علامه مجلسی قدس سره میفرماید: صدیقه بر وزن فعّلیه، برای مبالغه در صدق و تصدیق است.یعنی حضرت زهراء (س) آنچه پدر بزرگوارش آورده بود را بسیار تصدیق میکرد و در گفتارش صادق بود و اقوالش به وسیله کارهایش مورد تصدیق واقع میشد و این همان عصمتی است که شکی در آن وجود ندارد و مورد اجماع شیعه و سنی است و روایات متواتره دارد.[6]
یکی از دروسی که در کلاس فاطمیه و مَدرَس عاشورا و دانشگاه مهدویه فرا میگیریم این است که «ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و...» بشریت، هر چه از خیرات میداند و هر چه از صداقت و صفای اخلاقی، برخوردار است، به مکتب تربیتی اهل بیت علیهم السلام برمیگردد. آری این خانواده برتر از همگان، حتی افضل از پیامبران به جز رسول الله (ص) هستند، زیرا حق تعلیم و تربیت، بر ایشان دارند.
در حدیث شریفی که از امام صادق (ع) روایت شده ایشان میفرماید: هی الصدیقه الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی[7].
* این حدیث شریف به چه معنا است و بر کدام ویژگی حضرت زهرا (س) دلالت دارد؟
این حدیث یعنی حضرت زهراء (س) صدیقه کبری است و بر معرفت او اعصار و قرون به گردش آمده است. آیتالله رحمانی وقتی به اصفهان آمد در نخستین سخنرانی قدرتمندش این حدیث آسمانی را خواند و چه زیبا تفسیر کرد. ایشان میفرمود: مراد از قرون، عصر انبیاء و اوصیاء ایشان است، خداوند متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه به برتری حضرت صدیقه اقرار کرد.[8]
* آیا حضرت زهرا (س) در فضائل و کمالات با حضرت علی (ع) برابر بودند؟
در جواب این سوال به حدیث دیگری از امام صادق (ع) اشاره می کنم که ایشان میفرماید، اگر علی (ع) فاطمه (س) را به تزویج خود در نمیآورد همتایی از آدم و بزرگان دیگر، برای او وجود نداشت. [9]
مرحوم علامه مجلسی بزرگ پرچمدار تشیع در جلد 43 بحارالانوار صفحه 10 میفرماید: ممکن است از این حدیث، استدلال بشود که علی و فاطمه سلام الله علیهما پس از پیامبر خدا (ص) اشرف مخلوقات هستند و حتی بر پیامبران اولی العزم برتری دارند.
* انبیاء گذشته نسبت به ولایت آخرین پیامبر خدا و حضرت علی (ع) چه رویکردی داشتند؟
واسئل من ارسلنا من قبلک من رسلنا ...»[10] را خوانده و به ظاهر و باطنش به کمک روایات رسیدهاند، میدانند که انبیاء الهی، بر محور ولایت رسول خدا (ص) و علی مرتضی (ع) مبعوث شده و تمام ایشان به عظمت و برتری این دو بزرگوار اقرار داشته و ولایت ایشان را قبول کردهاند.[11]پس ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) پشتوانه و مدافعین بزرگی از آدم و بقیه انبیاء (ع) در همه اعصار و قرون داشته است و از جایگاه آدم تا معراج و غدیر، همه جا ذکر علی (ع) و تبیین مقام او و دفاع از آن حضرت برپا بوده است.
ولی نکتهای که بیانش در این جا سزاوار است این است که در میان مدافعین علی (ع) هیچ مدافعی به غیر از پیامبر خاتم (ص) مقام و منزلت و قدرت دفاع حضرت فاطمه زهراء (س) را نداشته است.
* دلائل انتساب آیه تطهیر به حضرت زهرا (س) را بیان کنید.
به نظر میرسد یکی از اهداف این قضیه تأیید الهی این مدافع بزرگ برای دفاع ولایت و امامت بوده است.
دفاع این بانوی بزرگ به عنوان یک زن مؤمنه و صالحه معمولی صورت نگرفته است، بلکه او در جایگاه یک زنِ طاهره، معصومه، صدیقه با مقامی برتر از انبیاء و اوصیاء، به یاری امام زمانش شتافته و غاصبین را محکوم کرده است.
دفاع حضرت فاطمه زهرا (س) فقط به خطبه، فریاد، بیان فضائل و تبیین دلائل حقانیت مولای موحدان نبوده، بلکه او صدیقه شهیده است، این صدیقه تا شهادت در این طریق پیش رفته و با شهادت خود به حقانیت امیرالمؤمنین (ع) شهادت داده است.
حال کدام مسلمان و کدامین انسان صاحب شرف و اهل منطقی است که بتواند، شهادت صادقانه این شهیده را در حقانیت ولایت و امامت مردود بداند و خطبه و فریاد همراه با صدق او را محکوم کند؟
* درباره علم این بانوی بزرگوار برای ما توضیح دهید و بفرمایید که ویژگیهای علم حضرت در چیست؟
نخستین قدم در رسیدن به پاسخ سوال این است که باید دانست علم و عصمت نشان یکدیگرند، علم در بر دارنده عصمت است. اینجا از علم سخن میگوییم، نه از تراوشات فکری مستشرقان، فلاسفه و عرفا. علم یعنی آگاهی یقینی، راست و واقع، که فصلالخطاب قرار میگیرد، شما بگویید این علم کجا یافت میشود؟
شما که به دنبال علم در جستجو هستید آیا میتوانید بگویید که علمِ در کتب فلاسفه و حلقههای صوفیانه و سلسلههای عرفان نمایانه آیا علم است؟
شما این سوال را پیش اهل فلسفه و عرفان مطرح کنید که اگر علم دارند چرا به اختلاف سخن گفته و به تشتت گرفتارند؟ مگر هستی شناسی واقعی چند ترسیم میتواند داشته باشد و مگر شهود نشان دهنده یک حقیقت نیست؟ پس این همه اختلاف و دشمنی و این همه جدایی و کار شکنی برای چیست؟ برای چه و به چه دلیل در قرآن با این عظمتِ معارف و با این وسعتِ مباحث، اختلاف یافت نمیشود و آیهای به نفی آیه دیگر قیام نمیکند؟[12]
این کتاب آسمانی که از باء بسمالله تا سین الناس، همهاش علم است به مدح و بیان مقامات علماء پرداخته است. آنکه فرمود قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون[13] و فرمود من عنده علم الکتاب[14] و فرمود، الراسخون فی العلم[15] و فرمود فاسئلوا اهل الذکر[16] میخواست بزرگی علم را بر سر فرضیهها، شایدها و نظرات پدران جهل که با ادعای علم، جهان بشریت را به پستی استکبار و زشتی غرور سوق دادهاند، بکوبد. آنکه فرمود: طلب العلم فریضه.....[17] فقط به علم نظر داشت و نمیخواست مشوّق مردم و آمر بشریت به سمت شک و تردیدِ جهالتکدهها باشد.
اگر به آنچه بیان شد توجه کنیم و دقت فراوان و تفقه بسیار در مطالعه ادیان، مذاهب، فِرَق و احزاب را رفیق خود سازیم به این نتیجه میرسیم که علم فقط در کتاب آسمانی ما قرآن کریم موجود است.
آنجا قرآن میفرماید: ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتو بسورة من مثله...[18] اول، نظر به علم قرآن داشت، آیا مدعیان علم میتوانند علمشان را به صورت یک سوره با همان زیبایی و جاذبیت قرآن کریم آشکار سازند؟ اعتقاد ما این است که اگر کسی علمی را فرا گرفته و دانشی را چراغ راه قرار داده حتماً به تعلم در قرآن پرداخته و با شاگردی در مکتب معصومین علیهم السلام به این گوهر آسمانی و عطیه الهی دست یافته است.
این قرآن در سینه پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) قرار دارد. بل هو آیات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم[19] چرا اهل البیت علیهم السلام، عیش العلم و موت الجهل هستند و به چه علت باب مدینه علم رسول الله (ص) هستند چون با قرآن، کتاب علم واقعی، معیت دارند، چرا متابعت از اهل بیت علیهم السلام واجب و لازم است، زیرا امر و نهیشان، موعظه و اندرزشان، ظاهر و باطنِ کلامشان متَّخذ از کلام الله است و با علم و حکمت خداوند متعال گره خورده است.
نتیجه این علم الهی و دانش آسمانی، عصمت و پاکی از رجس و هر گونه پلیدی و زشتی است حال جا دارد با دقت بررسی کنیم آنکه در حدیث کساء محور قرار گرفته و آیه تطهیر در وصفش سخن گفته و به انتخاب حق، الصدیقة الکبری لقب یافته، چه مقدار علم داشته و معلوم او چه بوده است؟
اینجاست که عجز انسان از معرفت لیلة القدر معلوم میشود و سرّ نامگذاری دختر رسولالله (ص) به فاطمه آشکار میگردد.
محور آیه عصمت (تطهیر) و صدّیقه که مبالغه در تصدیق (ما انزل الله) و صدق است، یعنی زوجه صدّیق و مادر صادقین، از علم چه نداشت؟ آیا صدر او، جایگاه علم قرآنی نبود؟
سینهای کز معرفت گنجینه اسرار بود کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود
به عنوان آخرین سئوال بفرمائید به چه دلیل و توسط چه حزب و گروهی خانه علی مرتضی و فاطمه زهرا هتک حرمت شد؟
در اینجا باید سوالی مطرح کنم که در کدامین ملت و جمعیت، علم و عالم محکوم است؟ و مگر سقیفه، مرکز انتخاب خلیفه بنا را بر آتش زدن و منع حدیث رسولالله (ص) نگذاشت؟ و مگر در حدیث چه بود که اهل سقیفه را ناخشنود میکرد؟ معلوم است که این گروه از حدیث، نماز، روزه و زکات نگرانی نداشتند، بلکه از حدیث علم نگران بودند.
حدیث علم یعنی حدیثی که در موضوع ولایت و امامت به مردم آگاهی میداد و آدرس معلم دین و مربی اخلاق و تزکیه را بیان میکرد. حزب سقیفه از دانشگاه و مَدرس علم، همیشه بیزار بوده است.
همین گروه که حدیث علم را آتش زدند به گروه صوفیه نیز القاء کردند که نوشتهها و کتابها را به دریا بیفکنند.
وقتی حدیث ولایت و امامت علی علیهالسلام، آتش بگیرد و کتابهایی که آدرس، قطب واقعی را به بشر نشان میدهد به دریا ریخته شود، آن وقت جای تبلیغ برای ولائج جبت، طاغوت، و اقطاب صوفیه موجود است.
وقتی حدیث را آتش میزنند که آدرس عالم مجهول بماند، آیا خانه عالمه ربانی، سخنگوی آسمانی، خطبهخوان الهی، حضرت زهرا (س) را از آتش دور نگه میدارند.
این آتش همین آتشی است که بشریت را در قرون و اعصار مختلفه بوسیله ایادی استکبار و عمال یهود، سوزانده و میسوزاند. آتش کربلا و سوختن خیمهها، مگر از همین آتش نشأت نگرفته است؟
* در پایان اگر صحبتی با مخاطبین خبرگزاری فارس دارید بفرمائید.
خدا کند که علم را بشناسیم و بر مظلومیت عالم و عالمه، فریاد برآوریم و اشک بریزیم.
السلام علی امیرالمؤمنین. السلام علی الصدیقة الشهیده
________________________________________
پینوشتها:
[1] - 119 توبه، این آیه به مؤمنین دستور میدهد که با ائمه معصومین علیهم السلام همراه باشند و از ایشان متابعت کنند.
[2] - شواهد التزنیل حاکم حسکانی ج اول ص259 و کتب تفسیری شیعه مانند البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص515
[3] - الاصابه ج7 ص293، تاریخ دمشق ج42ص42- سنن ابن ماجه ج اول ص44- مستدرک صحیحین جلد 3 ص111
[4] - تفسیر طبری ج11 ص84 قرطبی ج8 ص88
[5] - بحارالانوار ج43 ص16
[6] - مرآة العقول ج5 ص312
[7] - فاطمة الزهراء (س) بهجة قلب المصطفی صلی الله علیه و آله(مترجم) ص120
[8] - مدرک قبل را ببینید.
[9] - بحارالانوار ج43 ص10
[10] - زخرف 45
[11] - شواهد التنزیل ج دوم ص156
[12] - نساء 82
[13] - زمر 9
[14] - رعد 43
[15] - آل عمران 7
[16] - نحل 43
[17] - بحارالانوار ج1 ص172
[18] - بقره 23
[19] - عنکبوت 49
[20] -زمر 18
انتهای پیام/78009/ذ40/ظ1004