به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، با اینکه همواره نظارهگر این مناظر زیبا هستیم، اما هرگز از دیدن دوباره و یا صد باره این مناظر خسته نمیشویم، بلکه این طبیعت زیبا زندگی و امید را در دل هر بینندهای زنده میکند.
از شلوغی شهر خسته میشویم گاهی دوست داریم زیر درختی استراحت کنیم یا در جایی قدم بزنیم حصارها را بشکنیم و به اعماق هستی سفر کنیم دیدن طبیعت قدم زدن در آن شوق پرواز و رها شدن را در وجود ما زنده میکند امواج صدای پرندگان آرامش را به ذهن هدیه میدهد، آب شفاف شدن را میآموزد این بار همسفر ما برای رفتن به روستای چمانی پایین مینودشت باشید تا با سه آبشار و چشمه بکر این روستا آشنا شوید واقعاً حیف است که گردشگران از این طبیعت زیبا دیدن نکنند امیدواریم در پایان گزارش با ما هم عقیده شوید.
صبح زود آماده حرکت شدیم قرار است به سمت روستای «چمانیپایین» برای دیدن از چشمه و آبشارهای این روستا حرکت کنیم گروه چهار نفری به سمت جنگل «تنگه» و «آقچشمه» حرکت کردیم برای رفتن به روستای «چمانیپایین» باید از مسیر جنگل تنگه و آقچشمه شهرستان مینودشت گذر کرد، جلوههای طبیعی و زیبای این جنگلها باعث شده که مسافران زیادی از این تفرجگاه دیدن کنند.
جاده جنگل را پشت سر گذاشتهایم اینک در مسیر جاده در حرکت هستیم هر چه به جلو میرویم به ارتفاع اضافه شده، پیچش جاده بیشتر و بیشتر می‌شود.
مسافران زیادی در این مسیر اتراق کردهاند، ماشینهای زیادی در کنار جاده پارک شده است اینجا بوی و لطافت و نشاط میدهد کمی جلوتر که میرویم مسیر جاده کمی بالاتر تابلوی روستای طول آرام را نشان میدهد برای رفتن به روستای طول آرام به سمت بالای جاده در سمت چپ باید حرکت کرد.
اما قرار است ما به سمت روستای چمانیپایین حرکت کنیم جاده مستقیم را ادامه میدهیم با پیچش جاده به هیجان ما اضافه می‌شود جلوتر که میرویم جاده به دو مسیر تقسیم می‌شود سمت راست جاده به روستاهای کفش محله قلعهقافه، تیغ زمین و … میرسد و اگر مسیر را مستقیم ادامه دهیم به چمانیپایین و و چمانیوسط و چمانیبالا و … خواهیم رسید.
البته از همین مسیر هم می‌شود به روستای قلعهقافه و ... رفت جاده همچنان سر سبز و زیباست و ما مسیر مستقیم را ادامه میدهیم 800 متر به دهکده مانده است تابلوی پرورش ماهی در سمت راست جاده نمایان می‌شود پرورش ماهی قزلآلا که اکثر مردم از این محل ماهی قزلآلا خریداری میکنند گفته شده برای پرورش ماهیها از آب چشمه و آبشار روستای چمانیپایین که دارای املاح زیادی است استفاده میکنند از مسیر گذر کردیم تابلوی روستای چمانیپایین دیده شد.
داخل روستا شدیم، در روستا ساختمان مدرسه قدیمی نظر ما را جلب کرد دبستان «شهید عباس سنجه ونلی» تاسیس 1359 کنجکاوی ما باعث شد تا به نزدیک معلم مدرسه برویم و از معلم این مدرسه در مورد تعداد دانشآموزان سئوالاتی بپرسیم.
وی خود را فرامرزی معرفی کرد و گفت: من هم مدیر، معلم، ناظم و … هستم در این مدرسه هشت دانشآموز بیشتر نداریم که از بین این هشت نفر پنج نفر دختر و سه نفر از دانشآموزان پسر هستند.
وی افزود: در هر پایه فقط یک دانشآموز داریم به جز پایه سوم و چهارم که هر یک دو نفر هستند و من به تنهایی این پنچ پایه را تدریس میکنم این شیوه تدریس برای ما بسیار جالب و دیدنی بود.
اینک دهیار و عضو شورای روستا به گروه ما پیوستهاند از روستا که خارج شدیم سمت چپ جاده خاکی است.
همین مسیر حرکتمان به سمت آبشارها و چشمه را نشان میداد از ماشین پیاده شدیم و راه را پیاده ادامه دادیم باید از داخل مزارع عبور میکردیم اینک گروه ما یک گروه 6 نفره است؛ البته یکی از اهالی هم همراه اسبش در پشت سر در حرکت است و بر روی اسبش وسایل پذیرایی استراحت را حمل میکند، مسیر خاکی است از لب جاده تا آبشار باید یکهزار و 800 متر پیاده حرکت کنیم شوق رسیدن به آبشار فرصتی برای فکر کردن به دوری مسافت را از ذهن ما دور کرده است.
در مسیر، مزارع گندم و جو به چشم میخورد در داخل گندمزارها بوته‌های شقایق با سرخی که دارند جلوهگری میکنند، زنان روستا از مزارع بر میگردند هر یک از آنان لباسهای ساده به تن دارند در دست هر یک که دقت میکنی وسایلی چون تبر، تیشه، داس و ... دیده می‌شود برخی تنها بر میگشتند اما ما به گروه دو یا سه نفری هم برخورد کردیم در کنار بعضی از آنان فرزندان هفت الی هشت ساله هم دیده میشد و حیواناتی مثل الاغ و اسب هم داشتند.
اگر به چهره شان دقت میکردی 30 و بعضی 40 ساله به نظر میرسیدند از آنان پرسیدیم از کجا میآیید؟ عدهای گفتند برای چیدن علوفه، چند نفری هم برای وجین مزارع رفتهاند، بعضیها برای جمع کردن چوب آمده بودند چوبها را برای تنورشان میبردند تا نان خانواده را بپزند.
در روستای چمانی نانوایی وجود ندارد و زنان باید نان را خود بپزند به گفته آنان این چوبها را برای پخت نان میبرند، مسیر را ادامه دادیم هر چه جلوتر پیش میرویم به پوشش جنگلی افزوده می‌شود در مسیر حرکت ما پرندگان در آسمان پرواز میکنند، پروانهها گویی به استقبال ما آمدهاند به تعداد درختان افزوده می‌شود.
بوته‌های تمشک به ما چشمک میزنند نیلوفرهای وحشی با زنگ نیلی و سفید به دور بوتهها پیچیدهاند درختان آلوچه پر از آلوچههای سبز هستند از مزارع دور میشویم صدای پرندگان خیلی شنیدنی و زیبا است.
درختان تنومند به چشم میخورد گویی سالهها است که ایستادهاند و خسته و فرتوت شدهاند، اما وحشی در کنار بوته‌های تمشک دیدنی است بوته‌های کوتاه سبز که در مسیر ما وجود دارد شبیه سرو است اما نه درخت سرو بلکه بوتهای شبیه آن، مسیر ناهموار است گاهی به سمت پایین باید حرکت کنیم و زمانی هم به بالا گویی مسیرمان مثل موج دریا بالا و پایین دارد در مسیر چشمههای کوچک به چشم میخورد اما ما باید همچنان ادامه بدهیم.
همانطور که به جلو حرکت میکنیم از دور تالار و سایبان چوبی به چشم میخورد نزدیکتر که شدیم از مانده خاکسترها متوجه شدیم قبل از ما کسانی برای استراحت در زیر این سایبان چوبی آمده و آتشی هم روشن کردهاند.
گروه به آبشار نزدیک می‌شود صدای آب به گوش میرسد به چشمه چمانی رسیدهایم باید قدری پایین برویم تا به کنار چشمه و آب نزدیک شویم اما از بالا به این منظره نگاه میکنیم واقعا تماشایی است.
همه با دوربین دارند این لحظهها را ثبت میکنند به سمت پایین حرکت کردیم و به لب چشمه رسیدیم هوای تازه و سرد به روح و جان ما نیرویی دوباره بخشید، دوری مسافت و انرژی از دست رفته دوباره بازگشت انگار هیچ خسته نیستیم بیشتر هیجان زده شده بودیم.
وجود سنگها بزرگ در کنار این چشمه زیبایی دیگری داشت گویی سنگها بر دل زمین، آماده هستند تا بر روی آنان بنشینی و دمی تازه کنی، آب زلال که از دل سنگها خارج میشد به قدرت خالقش گواهی میداد، خارج شدن آب از داخل چندین سنگ شگفتانگیز بود.
نوشیدن آب چشمه به جان تشنه ما آرامشی داد که وصف آن بسیار سخت و دشوار است، دوربین هم نمیتوانست این همه زیبایی را کاملا به تصویر بکشد فقط می‌شود با قرار گرفتن در کنار چشمه این لحظات را تجربه کرد اگر 100 متر از چشمه بالا میرفتیم به آبشارها میرسیدیم برای رفتن به آنجا آماده شدیم.
فقط برای رسیدن به آبشار باید از چند سنگ بزرگ بالا بریم با هر سختی که بود بالای سنگ ایستادیم از بالای سنگ از ارتفاع زیاد به دو آبشار رسیدیم آبشاری که از همان ارتفاع در کنار هم به پایین سرریز میشد واقعا زیبا بود از ارتفاعی که نزدیک دو آبشار بود به کوههای سنگی نگاه میکردیم !!!! کوههای سنگی سر به فلک کشیده بود.
اما این سنگ سخت، از درونش آب زلال به طبیعت هدیه میکرد، حتی در بالای این کوههای سنگی درختان بلند به چشم میخورد که از دل سنگ بیرون آمده بودند، در اینجا زلالی و شفافیت آب دل سنگ سخت را هم نرم کرده بود و پیامی داشت که با صداقت و جدا شدن از هر رنگی می‌شود دردودل سختترین انسانها هم نفوذ کرد.
باید به ارتفاع بالاتر برویم از بالای سنگهای بزرگ بگذریم تا به آبشار سوم برسیم پس از رسیدن به بالاترین آبشار دیگر عظمت خالق هستی قابل وصف نبود فقط زیبایی و زیبایی !!!
اینک به آرامش رسیدهایم اینجا به خدا نزدیکتریم حصارها را شکستهایم شفافیت آب صدای آن به گوش میرسد او دارد با خدای خود نجوا میکند فقط باید گوش کنیم تا آن صدا را بشنویم اینک زبان قاصر است از آن همه زیبایی خدایا بزرگی و تو خالق دستانمان را به بالا میبریم و عظمتش را ستایش میکنیم.
پرندگان هم در این لحظهها با ما شریک شدهاند و با پرواز در بالای آبشار تعظیم در مقابل عظمت خداوند دارند پس از گذشت لحظاتی هر کدام از ما دوربین به دست به ثبت لحظهها پرداختیم باید برگردیم به سمت چشمه دهیار و عضو شورای روستا آنجا منتظر ما هستند میخواهیم در کنار این چشمه زیبا گفتگویی داشته باشیم.
دهیار که خود را «رضا سنجهونلی» معرفی میکند و میگوید: این روستا «میانکوهی» در موقعیت جغرافیایی 55 درجه و 33 دقیقه طول شرقی و 37 درجه و پنج دقیقه عرض شمالی است.
وی گفت: ارتفاع نسبی آن از سطح دریا 940 متر است در 31 کیلومتری جنوب شرق مینودشت قرار دارد کوههای «بزده» (در شمال ) و «تیغ زمین» (در جنوب غرب) آن را احاطه کردهاند روستا داری 70 خانوار بوده و حدود 250 نفر جمعیت دارد گویش اهالی این منطقه همه ترک زبان هستند.
سنجهونلی اضافه کرد: مسیر راه برای آمدن به این چشمه و آبشار ناهموار است اداره منابع طبیعی و آبخیزداری اگر در این زمینه همکاری و مساعدت کند می‌شود امیدوار بود تا این مسیر هموار شود.
وی نام این چشمه را به ترکی «سو گوزه» معرفی میکند ترجمه آن به فارسی یعنی چشم آب است.
دهیار روستای چمانی پایین افزود: چون این آب از داخل سنگ خارج می‌شود و این سوراخ به شکل چشم است بنابراین به این نام معروف شده همچنین از نام آبشار پرسیدم نامش را آبشار شرشر معرفی کرد.
عضو شورا هم خودش را «سلیمان سنجه ونلی» معرفی کرد و در تکمیل صحبتهای دهیار گفت: اداره آبفار شهرستان مینودشت قرار شده از این آب با کانالکشی به روستای چمانی بالا آبرسانی کند خود روستا هم با وجود داشتن چنین چشمهای با کمبود آب مواجه است اگر کانال کشی انجام شود کمبود آب روستا جبران خواهد شد،
عضو شورای چمانی از ماهی قزلآلا که از آب همین چشمه پرورش داده می‌شود خبر داد و از گردشگران و علاقمندان دعوت کرد تا از این چشمه و آبشار دیدن کنند.
به بالای سرمان که توجه کردیم چندین پاراگلایدر در پرواز بودند این محل برای پرواز هم مکان مناسبی است، دیگر وقت رفتن است اما در پای این چشمه دوستان دود و دمی راه انداختهاند گویا قرار است ماهی قزلآلا کباب شود جای همه شما را خالی کردیم.
دیدن این آبشارها نیروی دوباره به ما بخشید، امیدوارم این طبیعت زیبا و بکر با دستان پرتوان مسئولان استانی و شهرستانی مسیر جادهاش هموار و زمینه جذب گردشگران فراهم شود.
===============
گزارش از رقیه بشارتنیا
===============
انتهای پیام/2307/ذ40/چ3000
