به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، ایام پایانی سال همواره با ورود اولین گروه از ماهیهای قرمز به بازار، جنب و جوش خاصی به خود میگیرد، خرید حرف اول بازار است، از پوشاک و کفش و مواد خوراکی گرفته تا وسایل نظافت و خانه تکانی آخر سال تا ماهی قرمز و سبزه و سینهای هفت سین.
بازار پر میشود از هیاهوی بچههایی که دست در دست والدین خود آمدهاند تا نو نوا، شوند و گاهی با بهانهگیریهای خود، پدر و مادرشان را به ستوه میآورند و گاهی هم شیطنتهایشان گریبان بازاریان را میگیرد.
بازاریانی که این روزها کار و بارشان سکه شده، البته از آن سکههایی که سفره هفتسین ما به آن عادت دارد نه، سکههایی به رنگ اسکناس و کارت اعتباری و...
برخی حراجی زدهاند و آتش به مالشان تا مشتریانشان در عبور از مقابل مغازه آنها از این آتش گرما بگیرند و شاید هم پس از خرید، برق بگیردشان که عجب کلاهی سرشان رفته است و بعد که بخواهند برگردند تا بلکه فرجی شود، با این نوشته همه جوابهای خود را میگیرند که: «جنس فروخته شده به هیچ عنوان تعویض و پس گرفته نمیشود»، و این آبی میشود بر آتش سردی که سراب را به جای آب به آنها تحمیل کرد.
بازار دستفروشان هم شده بازار مکاره، این روزهای گوشه و کنار شهر و همه مسئولان از ساماندهی آنها حرف میزنند، اصناف از مزاحمتهایشان داد میزنند و آنها فارغ از هر حرف و حدیثی برای گوشهای از پیادهرو که شده پاتوقشان، اسم هم انتخاب کردهاند، پارچهفروشی...، روسریسرای...
البته در عصر تبلیغات باید هم برای فروش بیشتر باید تبلیغ کرد، آن هم از هر جنسی، برای هر کالایی و به هر قیمتی؛ و چه قیمتی برای این گوشه از محل عبور عابران پیاده میتواند کمتر از یک تکه مقوا باشد که اسم و رسم کاسب کار را معرفی کند.
در این میان، اصناف به این معترضند که دستفروشان بازار آنها را کساد کردهاند و کسی نیست به آنها بگوید، چرا تا به حال به این فکر نکردهاید که چرا بازار دستفروشانی که جنسهایشان درجه دو و سه است از بازار پرزرق و برق شما گرمتر است؟
امسال یک نکته اعتراض هم به اعتراضات اصناف اضافه شده و آن هم اینکه با دستفروشان غیربومی برخورد شود، یعنی اینکه هر کس بخواهد در پیادهرو بساط داشته باشد باید بومی باشد، آن هم بومی قروه نه شهرهای اطراف و گرنه مجوز فعالیت در پیادهرو به او داده نخواهد شد، چرا که چندی قبل در بازار یکی از استانهای همجوار، دستفروش قروهای به خاطر پهن کردن بساطش در آن شهر جریمه و اجناسش توقیف شد!
و حالا نوبت ماست که در اقدامی تلافیجویانه پاسخ این حرکت را بدهیم.
البته در این میان شهردار قروه عقیده دارد که نمیتوان دستفروشان را به صورت 100 درصد جمعآوری کرد و حذف آنها از چرخه بازار غیرممکن است.
رضا حسنبیگی در اینباره میگوید: قرار بود این دستفروشان در خیابانهای شریعتی و چمران متمرکز و ساماندهی شوند که مجمع امور صنفی با آن مخالفت کرد.
وی کسب رضایتمندی عمومی را اولویت اول در شهروندمداری برشمرد و افزود: بیشتر مردم راغب به خرید از دستفروشان هستند.
به گفته شهردار قروه، 80 درصد از ماشینهای میوهفروش در سطح شهر از همین مغازهداران میوه و تره بار هستند که هم از مغازه کسب درآمد میکنند و هم از دستفروشی.
همه جا حرف از خرید است، این که فلان مغازه حراجی زده، آن دیگری از مرحله دوم سبد کالا، این یکی از گرانیها گلایه میکند، مادری میگوید: اگر نتوانم برای خودم چیزی بخرم مهم نیست، ولی ماندهام جواب بچهها را چه بدهم.
و من به واژهای فکر میکنم به نام «انصاف»، که آن را اینگونه معنی کردهاند: انصاف که از زیباترین خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و این که هر خیری را برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم.
و بلافاصله با خود میگویم آیا بازاریانی که این روزها بازارشان گرم است، از حرفهای این مردم چیزی شنیدهاند؟ آیا واقعا آنچه را برای خود میپسندند برای مشتری خود هم میپسندند؟
یاد آن مرد فقیر میافتم که دست کاسب کمفروش را رو کرد همان مرد فقیری که همسرش کره درست میکرد و آنها را به صورت گلولههای یک کیلویی میساخت و مرد آنرا به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و مایحتاج خانه را میخرید.
روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره 900 گرم بود.
او عصبانی شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من میفروختی در حالی که وزن آن 900 گرم است.
مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم.
کاسبی و تجارت در اسلام آداب و اصولی دارد که اگر درست رعایت شود بازار به محلی برای کسب سود مناسب و رفع حوائج مردم تبدیل میشود که خیر دنیا و آخرت را برای کاسب در پی خواهد داشت اما اگر کسب حلال به شبهه آمیخته شود، آن وقت بازار میشود محل جولان ابلیس.
ماجرای بازار تنها به کاسبان شهر من ختم نمیشود، تبلیغات رنگارنگ و مکرر کارخانههای معتبری که بیشتر مشتریان آنها را کودکان تشکیل میدهند در دام کمفروشی افتادهاند و گواه این ادعا، صحبتهای رییس اداره صنعت، معدن و تجارت قروه است.
علی منتشلو در گفتوگو با خبرنگار فارس در قروه گفت: در اجرای طرح نظارت و بازرسی، 23 قلم کالای تولید شرکتهای مختلف که برخی از آنها هم از شرکتهای معرف هستند مشمول کمفروشی شدهاند.
وی افزود: این اقلام شامل چیپس، کیک، اسنک، بیسکویت، آرد شیرینی، دستمال کاغذی، بادام زمینی، پنیر، برنج هندی، ماکارونی است که از 10 گرم و بیشتر نسبت به میزان درج شده بر روی بستهبندی، کمبود وزن دارند.
به گفته منتشلو، هرکدام از این محصولات 200 تا 300 تومان به نفع واحد تولیدی خود و به ضرر مصرفکننده تمام شده است.
هرچند طرحهای نظارتی بر بازار در آستانه سال نو شدت میگیرد اما اگر خدا را ناظر اصلی بدانیم هیچ وقت به خودمان اجازه نمیدهیم که معیشت مردم را بازیچه کنیم برای کمی سود بیشتر، فروش بیشتر و گناه بیشتر.
--------------------------
گزارش از: کلثوم مومنی
--------------------------
انتهای پیام/79009/ط40