به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، نشست «میراث اسلامی و علوم انسانی مدرن» روز گذشته (21 بهمن) با حضور حجتالاسلام حمید پارسانیا و ابراهیم فیاض از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران و حسن رحیمپور ازغدی در تالار شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
*فلسفه صدرا را نقد میکنم
ابراهیم فیاض در ابتدای نشست درباره وضعیت دوران پهلوی و التقاط اندیشههای پهلوی با تفکرات صدرایی سخن گفت و توضیح داد: افرادی نظیر آخوند خراسانی و میرزای نائینی در این التقاط نقش داشتند به طوری که نقد آراء آنها توسط صاحبنظرانی همچون امام راحل و آیتالله بروجردی باعث ایجاد تفکر انقلاب اسلامی شد.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در آن دوره به التقاط فلسفه صدرایی و فقه نقدهایی وارد بود، اظهار داشت: متأسفانه آن دوره فلسفه شیخ انصاری و امام راحل خیلی مورد توجه نبود، در صورتی که ما برای تمدن سازی و پیشرفت در حوزه علوم انسانی نیاز بدانها داریم و من فلسفه صدرا را نقد میکنم چرا که مورد نیاز ما نیست و باعث رکود فعالیتهای اجتماعیمان میشود.
وی درباره تفکرات افرادی نظیر حضرت آیتالله جوادی آملی توضیح داد: ایشان هم اکنون در برابر تفکرات صدرایی روش محافظهکارانهای در پیش گرفتند و کاملاً سکوت کردند، اخیراً هم بیان کردند که همه علوم دینی هستند و تفکیکی بین علم سکولار و علم دینی نیست.
*حکمت ابراهیمی در برابر حکمت صدرا
وی با بیان اینکه حکمت ابراهیمی ما مسلمانان در برابر حکمت صدرا است، توضیح داد: ملاصدرا برهان را عرفانی کرده اما حکمت ابراهیمی عرفان را برهانی میکند و بین این دو تفاوت اساسی است. امام راحل در همین مسیر حرکت میکردند و توانستند به واسطه حکمتشان فضای باز اجتماعی ایجاد کنند که امکان هر دیکتاتوری را ناممکن میکرد، امام با همین دموکراسی مقابل بنی صدر ایستاد. در نهایت پناه بردن به ساختار فلسفه صدرا و غفلت از فلسفه اعتباری شیخ انصاری و امام راحل ما را تهدید میکند.
*آیتالله جوادی آملی معتقدند که ما نیازمند یک نقشه جهانی علم هستیم
حجتالاسلام حمید پارسانیا در سخنرانی خود با تشریح برخی خصوصیات و مسائل دوران تاریخی نظیر عصر صفویان و انحرافاتی که برخی جریانها مثل صوفیان و اخباریگریها نسبت به قرآن و اصل اسلام پیدا کردند، توضیح داد: در دوران صفویه البته یک ارتباط خوبی بین اسلام و قرآن و عرفان و فلسفه ایجاد شد که اینها در دل حکمت صدرایی رخ نمود، ملاصدرا حقیقت را از مجرای فلسفه به دست آورد که در این میان کلام معصوم حد وسط برهان قرار گرفت.
وی در بحث از آخوند خراسانی و میرزای نائینی توضیح داد: ابتدا اشاره کنم که به نظر من ظرفیت حکمت صدرا زیاد است و نباید تنها به انحرافات اشاره کرد چرا که همین امام راحل با وجود مسائلی که در فلسفه نائینی و آخوند خراسانی دید زمانی که از او درباره تأثیرگذارترین کتابها پرسیدند ایشان گفتند «اسفار» و «جواهر».
این استاد دانشگاه درباره اظهارنظرهای آیتالله جوادی آملی درباره علم دینی گفت: ایشان معتقدند که ما نیاز به یک نقشه جهانی علم داریم و تا زمانی که آن را تهیه نکنیم این علممان به فرسودگی میرسد، همینطور حس و تجربه با تکیه بر اصول متافیزیکی معنادار است امروزه در پوزیتیویسم میخواهند ارتباط متافیزیک با علوم را حذف کنند. آیتالله جوادی چنین چیزی را برنمیتابند و اعتقاد اکید دارند که اصول متافیزیک در بنیاد علم اهمیت دارد. ایشان حتی بحث فیزیک و شیمی اسلامی را بیش از بیست سال پیش مطرح کردند که حتی سخنشان جدی هم گرفته نشد و برخی ایشان را مسخره هم کردند.
*انقلاب اسلامی ایران بهترین دلیل اثبات امکان علم دینی است
همچنین در این مراسم رحیمپور ازغدی درباره تولید علم دینی و انقلاب اسلامی توضیح داد: انقلاب اسلامی محصول امکان علم دینی و ترکیب مفاهیم اجتماعی با مفهوم دین است بنابراین تولید علم دینی به این معنا امکانپذیر میشود. بر این اساس دیگر نیازی به اثبات علم دینی نداریم و خود وقوع انقلاب بهترین دلیل اثبات امکان علم دینی است.
وی با اشاره به اینکه بسیاری متفکران تصور نمیکردند که در پایان قرن بیستم انقلابی کامل دینی رخ دهد، اظهار داشت: با وجود این برخی هنوز تصور میکنند که این انقلاب مذهبی محصول ایدئولوژی زدگی سنتی است درحالیکه انقلاب ایران واقعاً در قواعد و الگوهای ما نمیگنجد حتی یک نویسنده غربی بیان کرده که حرکتهای امام خمینی چپتر از رفتارهای چپ گراهای رادیکال بوده اما از سوی دیگر راستترین راستیها هم حرکاتی مشابه امام نداشتند. اما با این حال مخالفان انقلاب معتقدند که مذهب، غذای روح است و باید در کلیساها و خانقاهها باشد و بنابراین این نوع حرکتها را ایدئولوژیک تلقی میکنند درحالیکه نمیتوانند با ادبیات لوتری به رد دین بپردازند.
ازغدی در ادامه توضیح داد: این مخالفان انقلاب ایران را ایدئولوژیک میدانند چرا که معتقدند انقلاب نیاز به قطعیت دارد و قطعیت محتاج یقین است و در نهایت با این استدلال میگویند انقلاب ایران علمی نیست بلکه ایدئولوژیکی است. اشتباه استدلالشان این است که این افراد انتقادی بودن را با شکاکیت میدانند درحالی که نقد و شک علمی کاملاً با یقین مرتبط است اما شک یک بیماری است و به تعصب و عصبیت میرسد.
وی با بیان اینکه عدهای معتقدند علوم انسانی اسلامی میخواهد عقل و تجربه را حذف و تنها از آیه و حدیث استفاده کند، اظهار داشت: این یک پیش فرض غلط در معرفت شناسی اسلامی است چرا که علم انسانی اسلامی بر اساس تجربه، شهود، وحی و نبوت و در نهایت عقل بنا نهاده شده است.
انتهای پیام/ک