به گزارش خبرگزاری فارس از قم، معضلی که این روزها جامعه و جوان ایرانی با آن دست به گریبان هستند عدم تمایل افراد به ویژه مردان به کارهای با شرایط سخت و جایگاه اجتماعی پائینتر است درصورتی که این مشاغل در تمام دنیا وجود داشته و در جوامع مختلف عدهای از افراد همان جامعه به این شغلها میپردازند.
این معضل تبعات زیادی در پی داشته است که از جمله مهمترین آن افزایش تنبلی در میان ایرانیان بوده تا حدی که مجله جهانی ارزیابی رفتار بینالمللی، ایرانیان را در تنبلی اجتماعی بعد از اعراب و آفریقاییان در جایگاه سوم جهان قرار داده است.
در همین زمینه گفتوگویی با سید حسین شرفالدین جامعه شناس و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) داشتهایم که در زیر میخوانید:
فارس: چرا برخی از جوانان و افراد جویای کار به رغم پایین بودن سطح اشتغال زایی در کشور و نیاز مبرم به کار، به بهانههای مختلف حاضر به انجام برخی فعالیتها و فعالیت در برخی مشاغل نیستند؟
برخی مشاغل در ذهنیت غالب و فرهنگ عمومی جامعه ما از اعتبار و مقبولیت چندانی برخوردار نیستند یا دست کم در شرایط عادی و در فرض داشتن قدرت انتخاب از میان گزینههای متعدد، شانس چندانی برای انتخاب شدن ندارند. این مشاغل در رتبهبندی نظام تقسیم کار اجتماعی، در موقعیت پایین یا به اصطلاح دون پایه شمرده میشوند و امتیازات تعلق گرفته به آنها نیز در مقایسه به پایین بودن جایگاهشان، چندان در خور توجه و مقرون به صرفه نیست.
برخی کشورها، با تخصیص حقوق و امتیازات مادی نسبتا بالا توانستهاند بر بیرغبتی معمول فائق آمده و نیروی کار مورد نیاز را به این بخشها هدایت کنند، اما در برخی کشورها به رغم وجود این امتیازات، یافتن نیروی کار مناسب برای تامین این خدمات همچنان یک معضل است و گاه افراد، بیکاری را بر این نوع اشتغالات ترجیح میدهند. در کشور ما وضعیت دوم رواج بیشتری دارد. برخی مشاغل نیز در عین داشتن جایگاه و اعتبار به دلیل سختی و مشقت چندان که باید مورد استقبال واقع نمیشود برای همین این بخشها برای جذب نیروی کار مورد نیاز باید به مشوقهای ویژه و انگیزهزایی بیرونی متوسل شوند.
در کشور ایران به دلیل غلبه برخی روحیات و ضعف فرهنگ کار و تلاش، با توجه به بالا بودن نرخ بیکاری و پایین بودن نسبی سطح اشتغالزایی سالانه و بالطبع نیاز مادی، این مشاغل برای جذب نیروی انسانی مورد نیاز با مشکلات جدیتری مواجه هستند. دلیل این رفتار رایج نشان میدهد که برای انتخاب یک شغل- در شرایط عادی- داشتن عایدات مادی و دستمزد تنها یکی از ملاکهای چندگانه برای ایرانیان است. افراد معمولا علاوه بر دستمزد و نتایج مادی، به پارامترها و مولفههای دیگری نیز توجه دارند و در مواردی حتی میزان اهتمام به این ویژگیها، صرفه مادی بالای یک شغل را نیز مورد تاثیر قرار میدهد. اما با وجود همه اینها دلیل اصلی عدم استقبال از شغلهای با جایگاه اجتماعی پائین نبود نظام ارزشگذاری شغلی در جامعه و وجود برخی رسوبات فرهنگی در این خصوص است.
فارس: چه موارد و فرآیندی در انتخاب شغل موثر هستند؟
ویژگیهایی که معمولا در شرایط عادی، فرایند انتخاب شغل را متاثر میکند، از این قرار هستند: منزلت و پرستیژ یا اعتبار اجتماعی شغل، کمیت و کیفیت شغل، داشتن سازگاری با استعدادها و قابلیتهای بالفعل فرد (دانش و مهارت)، میزان تناسب با نگرشها و گرایشهای شخص، نحوه و کیفیت استخدام، فرصتها و پاداشهای معنوی، هزینههای جانبی و آینده شغلی.
البته انکار نمیتوان کرد که کمیت حقوق و مزایای مادی، همواره یکی از متغیرهای مهم در انتخاب شغل به شمار میرود و در شرایط اضطرار و استیصال مادی و نیاز اقتصادی، فرد ممکن است به طور موقت به انجام هرکاری، صرفا به انگیزه دستیابی به نتایج مادی ترغیب شود.
فارس: نقش خانوادهها در تربیت فرزندان بخصوص فرزندان پسر چه تاثیری در به وجود آمدن این معضل دارد؟
مسلما خانواده، جامعه، فرهنگ عمومی، منش ملی، نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی، تبلیغات فرهنگی، نظام قشربندی اجتماعی، نظام پاداشدهی و تعیین و تخصیص امتیازات، برنامهریزی و سیاستگذاری کلان اجتماعی و شغلی و... در ایجاد این رویکرد نقش محوری دارند. علاوه بر این نظام تقسیم کار اجتماعی در مقایسه با نظام خویشتنکاری رایج و غالب سنتی، مشاغل متعددی را با امتیازات خاص در معرض انتخاب افراد قرار داده و بالطبع به دلیل ارزشدهی و امتیازات خاص علایق طبیعی افراد را به سمت بهترین گزینههای ممکن، تحریک و ترغیب میکند. در چنین شرایطی میل وافر به انتخاب گزینههای برتر، عرصه کاریابی را به یک میدان مسابقه تبدیل میکند و قاعدتا کسانی که ویژگیها و امتیازات برتری دارند، گوی سبقت را از سایرین میربایند.
محدودیت کمّی اشتغالات پرجاذبه و فراوانی طالبان آن نوعی بیبهره بودن را برای افرادی که به هر دلیل نمیتوانند جایگاه مورد انتظار خویش را کسب کنند، ایجاد میکند و بدیهی است این افراد آمادگی روحی کمتری برای پذیرش مشاغل پایین دارند. موضوع حائز توجه دیگر، فراوانی قشر دارای تحصیلات عالی و فارغالتحصیلان دانشگاهی در جامعه است که به اقتضای مدرک تحصیلی خود مشاغل سطح بالا و دارای امتیازات ویژه را توقع دارند و در صورت محرومیت از دستیابی به آنها، با اکراه و بیرغبتی و از سر ناچاری مشاغل سطح پایین را میپذیرند.
ناتوانی نظام شغلی در اشتغالزایی متناسب و ضعف دستگاههای فرهنگی در ایجاد آمادگیهای روحی و زدودن ذهنیات بازدارنده، کاستیهای موجود در این بخش را تشدید کرده است. برخی جامعهشناسان خوی اشرافی، میل وافر به تنآسایی و راحتطلبی، نگرش منفی به کار و شغل و ضعف وجدان کاری، ضعف روحیات بروکراتیک و تمکین نظام سلسله مراتبی، ضعف تخصص و احساس فشار نقش، میل وافر به پیشرفت سریع مادی و کسب امکانات رفاهی که قاعدتا با درآمد بالا حاصل میشود، ضعف مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی و ترجیح منافع فردی بر مصالح و منافع جمعی و عواملی از این دست را به عنوان ویژگیهای فرهنگی غالب جامعه موجود ایران در بروز این معضل دخیل میدانند.
البته وفور نیروی کار ارزان و نسبتا کم هزینه خارجی در کشور (همچون افاغنه) نیز در تشدید این روحیه و سوق یافتن کارفرمای ایرانی به بهرهگیری از این نیروها به جای رجوع به نیروی کار داخلی در این امر بیتاثیر نبوده است.
فارس: این معضل در آینده چه مشکلات و تبعاتی را برای کشور موجب خواهد شد؟
ادامه این بیرغبتی و کماعتنایی به اخلال در نظم اجتماعی، افزایش هزینههای مادی این بخش (که قاعدتا دولت یا بخش خصوصی باید برای جبران خلأ ارزشها و امتیازات معنوی و ترغیب کارکنان به انجام این سنخ اشتغالات، بدانها اختصاص دهند)، جذب موقتی افراد و فقدان تجربهاندوزی، جذب نیروی کار فاقد کیفیت، جذب نیروی کار خارجی، بهرهگیری بیشتر از امکانات مکانیزه برای پرکردن خلأ نیروی انسانی کارآمد و مشکلاتی از این دست منجر میشود.
فارس: برای از بین بردن این معضل، چه اقداماتی باید صورت پذیرد؟
انجام اقدامات فرهنگی و اجتماعی در این زمینه میتواند این معضل را در آینده تا حد زیاد ترمیم کند. باید اقداماتی همچون جامعهپذیری، فرهنگسازی، بازبینی نظام ارزش شغلی و تخصیص اعتبارات فرهنگی اجتماعی متناسب، حمایتهای ویژه و اعطای امتیازات شغلی، اصلاح برخی ذهنیات و نگرشهای فرهنگی، تقویت روحیه کار، بازخوانی فرهنگ کار در اسلام و سیره بزرگان دین، بازخوانی فرهنگ کار در جامعه سنتی ایران، توجهدهی به آثار و جنبههای غیر مادی مشاغل، تقویت روحیه جمعی و اشتیاق مشارکت متعهدانه در فرایند رشد و پیشرفت جامعه، کاهش فاصله میان آموزشهای کلاسیک دانشگاهی و ضرورتها و اقتضائات بازار کار، ترویج برخی الگوهای فرهنگی مفید رایج در سایر کشورها مثل هند، چین، مالزی و... مورد توجه قرار گیرد.
اگر چه به دلیل روند پرشتاب رفاه زدگی، گسترش افراد فارغالتحصیل دانشگاهی، تمایل طبیعی به احراز مشاغل راحت و دارای امتیازات مادی و معنوی بالا و غلبه برخی نگرشها امید چندانی به رفع کلی این معضل وجود ندارد.
============گفتوگو: نجمه عزتی
============
انتهای پیام/2258/ک40/آ3004