به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، امروز دفتر خبرگزاری فارس در مازندران یک مهمان داشت، مهمان کوچکی که در دفتر راه میرفت و میگفت: مامانی باباجون کو؟
دختر کوچک وقتی وارد دفتر شد همه جا را برانداز کرد و باز گفت: مامانی باباجون کو؟
هستی 12 روزه بود که همراه پدر و مادری که خبرنگار بودند، پا به دفتر فارس گذاشت و گاهی مواقع در رفت و آمدهای مهمانان استانی و شهرستانی و مسئولان، آقا جابر میگفت: معرفی میکنم، هستی معافی مسئول روابط عمومی خبرگزاری فارس در مازندران، شاید به نوعی میخواست روی سختی کار خبرنگاری جلوی مسئولان خط بکشیم و بگوییم این هم میگذرد، اما دیگر خیلی از سختیها با این هم میگذرد پاک نمیشود.
پشت سیستم ارسال اخبار برای فارس نشستهام که هستی بیامان میپرسد مامانی باباجون کو؟ و با زبان کودکانهاش میگوید: مامانی بابا جون کو؟ عکسش را نشان میدهم که میگوید: باباجون نیا(نگاه) نمیکنه.
مسئول روابط عمومی هنوز نمیداند که چه اتفاقی افتاده، آخر او نه بنر چسبانده و نه پیام تسلیت فرستاد، چون او را از همه این گذرها پنهان کردم، تا روزگار به او بفهماند که کمتر باید بگوید: مامانی باباجون کو؟
امروز کسی نبود وقتی مهمان کوچک آمد با لحن جذاب و نگاه نافذ و لبانی خندان بگوید فارس مازندران کارش را در استان با یک نفر نیروی انسانی آغاز کرده است و امروز 30 خبرنگار و عکاس داریم...
راستی هستی 85 روز به دفتر نیامده بود، آیا کسی به یک کارمند و یا حتی مسئول روابط عمومی مرخصی 85 روزه میدهد.
=================
یادداشت: مهرانگیز عباسی
=================
انتهای پیام/2296/ح20/ض1002