به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، پاییز سال 89 بود که خانه زیبای خطایی که یکی از معدود خانههای قدیمی به جا مانده در کوچه پس کوچههای محله تاریخی "صدر" تبریز است، با سر در جدیدی تحت عنوان "خانه هنرمندان تبریز" کار خود را آغاز کرد تا مأمنی باشد برای هنرمندانِ بیخانهی شهر.
آن روزها گمان میرفت جرقهای زده شده و فرصتی توسط همین خانهها فراهم میشود تا اهالی فرهنگ و هنر در آشفته بازار کمبود متولی فرهنگی در شهر، جایی برای دورهمی و همفکری با یکدیگر پیدا کنند ولی حالا که چند سالی از آن پاییز گذشته انگار خزان هنری تبریز قصد به سر رسیدن ندارد!
پیش از اینها بود که حسین نجفی، مدیرعامل وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز از آغاز بهکار خانههای تخصصی فرهنگی و هنری خبر داده و فعالیت خانههای وابسته به این سازمان را در راستای تداوم فعالیتهای فرهنگی در تبریز، افزایش خدماتدهی به هنرمندان و جریانسازی فرهنگی در شهر عنوان کرده بود.
اندر احوالات فعالیت خاموش 15 خانه تخصصی
خانههای تخصصی هنرمندان از همان ابتدای کار هم برای موازی کاری با سایر سازمانها شکل نگرفته بودند و تنها نقطهای بود برای اجماع بیشتر اهالی هنرهای مختلف؛ به بیانی میتوان گفت پاتوقی برای هنرمندان.
ولی با وجود تمام تلاشها و اهداف اولیه، این پاتوق هیچ وقت شکل نگرفت و خانه خطایی صرفا به دبیرخانه جشنوارههای متعدد تبدیل شد!
خانههایی تحت عنوان: فرهنگ و هنر پایداری، قرآن و عترت، نمایش، کاریکاتور، خوشنویسی، عکاسی، رسانه، نقاشی، داستان، گرافیک، نجوم، دوستداران کتاب، شعر، فیلم و مداحان.
پس از شکلگیری اولیه خانه هنرمندان و مدتی پس از روی کار آمدن سیدرضا علوی به عنوان مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، دی ماه سال 91 بود که مجددا این فعالیتها با منصوب شدن اعضا خانههای 15 گانه از سر گرفته شد.
از ابتدای کار این خانهها آمده بودند تا بطور تخصصیتری نیازها و برنامههای مربوط به هر بخش را پیگیری کنند که از دو جهت اقدامی بهجا محسوب میشد.
از طرفی سازمان یک تنه تمام بار اجرای برنامههای مختلف فرهنگی را عهدهدار نمیشد و از سوی دیگر هنرمندان و نخبگان فرهنگی شهر مجالی برای حضور پیدا میکردند. این ابتکار موجب میشد تا تمرکز در حوزه ایده و نظر از بدنه سازمان به هنرمندان منتقل شده و تسری یابد و از نتیجه همین خانهها طرحهایی متفاوت و خلاقانه در سطح شهر به اجرا درآید.
تا امروز جشنوارهها، همایشها و برنامههای متعددی همچون تئاتر تبریزیم، جشنواره عکس فیروزه، جشنواره خوشنویسی، کتاب سال و... با پیشنهاد و نظارت همین خانههای تخصصی در تبریز برپا شده است.
ولی با این حال تعدادی از این خانهها هم بودهاند که صرفا شکل تزئینی به خود گرفتهاند و کمتر خبری از فعالیتهایشان به گوش میرسد.
شهرام خدایی؛ معاون فرهنگی هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، توجه به شاخصهای فرهنگی و هنری جامعه را یکی از اصلیترین وظایف سازمان عنوان کرده و میگوید: ما همواره از طرحهای جدید ارائه شده استقبال میکنیم با این شرط که طرحها در قالب موضوعات شهر و شهروندی باشد. اگر از طرف یکی از خانهها تا امروز اقدام خاصی صورت نگرفته، یا طرحهای ارائه شده کاربردی نبوده و یا از حدود اختیارات ما خارج بوده است.
وی به طور مثال از خانه تخصصی گرافیک یاد میکند که اعضاء آن تا امروز استقبالی نشان نداده و به بیانی برای ارائه طرح و اجرای برنامه خاصی پیشقدم نشدهاند.
این در حالی است که در این میان خانههایی هم بودهاند که با وجود پیگیریهای اعضاء آنها، به دلیل عدم همکاری مسئولان سازمان فرهنگی شهرداری همچنان راکد ماندهاند!
خدایی از این میان به خانه تخصصی رسانه اشاره کرده و میگوید: با وجود اینکه سعی کردهایم هر دو ماه یکبار نشستهای عصر رسانه را برای فعالان این حوزه برگزار کنیم ولی با این وجود فعالیتهای این خانه تنها در همین حد باقی مانده و برنامهای در مقیاس جشنوارههای دیگر در این بخش اتفاق نیفتاده است.
برای بررسی اینکه چه چیزی در این میان اخلال ایجاد کرده، به سراغ اعضاء اصلی خانههای تخصصی میروم.
فرهاد باغشمال رئیس خانه رسانه با تائید اینکه تا بهحال هیچ اقدامی توسط این خانه صورت نگرفته، میگوید: تا امروز تنها یک جلسه برای خانه رسانه برپا شده و در حال حاضر چند طرح برای بررسی به سازمان فرهنگی ارائه کردهایم ولی اکثر این طرحها به دلیل محدودیت بودجه، حذف شدهاند.
باغشمال ادامه میدهد: از طرفی بروکراسیهای اداری شرایطی بوجود آورده که مطبوعات محلی برای ارائه پیشنهادها و برنامههای خود چندان دل بهکار ندادهاند. با این حال قولهای مسائدی داده شده که میتوان اجرای برنامههایی در این خصوص برای روزنامهنگاران را در آیندهای نزدیک نوید داد!
دری که به روی هنرمندان بسته است!
وجود خانههای تخصصی برای هر صنف و قشر هنری در عین حال که پای اهالی آن بخش را در تصمیمگیریهای فرهنگی و ارائه مطلوب برنامه ها باز میکند، میتواند به عنوان فرصتی برای طرح مطالبات اولویتدار و ضروری از آن استفاده شود.
بطوریکه هنرمندان خود تصمیم گیرندهاند بطور کاملا حرفهای و تخصصی از استعدادها و تواناییهای اعضا استفاده میشود.
ولی انگار تمام این حرفها و برنامهها تنها بر روی کاغذها نوشته شده و عملا جز تعداد معدودی از هنرمندان مورد قبول سازمان، بخش زیادی از هنرمندان تبریزی عملا از وجود چنین خانهای بیخبرند!
شهرام خزرایی از هنرمندان برجسته و کهنه کار حوزه نمایش تبریز در این باره میگوید: اوایل تاسیس این خانه به عنوان عضو اصلی خانه نمایش حضور داشتم که آن دوران بیشتر مشغول کارهای ساختاری خانه بودیم.
وی که هماکنون از خانه هنرمندان جدا شده از بروز ناهماهنگی بین مسئولان سازمان و هنرمندان سخن گفته و ادامه میدهد: مثلا سازمان بطور مستقل و بدون اطلاع اعضاء اصلی خانه برنامههایی را تایید و اجرا میکرد و یا بدون اطلاع اعضا را تغییر میدادند که همینها باعث توهین و بیاحترامی به هنرمندان میشد.
در این میان، فرناز بنیشفیع از شاعران جوان و فعال تبریزی نیز به طور کلی از وجود خانه تخصصی شعر در خانه هنرمندان اظهار بیاطلاعی کرده و میگوید: اگر این خانه واقعا موثر و کاربردی بود قطعا تا امروز باید یک جلسه در آنجا ترتیب داده شده و از شاعران برای همکاری دعوت میشد.
داغ انتصابهای تحمیلی در رأس خانهها
ولی نقدی که فعالان فرهنگی به این خانههای تخصصی وارد میکنند وجه دیگری هم دارد که شامل نحوه انتصاب اعضاء اصلی خانهها است.
اعضایی که بدون رأیگیری از سوی فعالان آن حوزه، تنها از طریق سازمان فرهنگی هنری شهرداری منصوب میشوند و به مدت شش ماه مسئولیت امور را بر عهده میگیرند.
شهرام خدایی با اشاره به این موضوع میگوید: کاش در گذشته ان.جی.او هایی تحت عنوان انجمنهای فرهنگی داشتیم تا اعضا با نظر هیئت موسس جذب شوند و سپس درون همین ان.جی اوها انتخاباتی برگزار میشد تا اعضا خود بطور مستقیم این معتمدین را انتخاب کنند، در این صورت دیگر حالت انتصابی از سوی سازمان هم رخ نمیداد.
به گفته معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، در خانههای تخصصی عضو پذیری نداریم و سازمان با نظر خود معتمدین را انتخاب میکند!
در سوگ خانهای که دبیرخانه شد!
در این میان، این که چرا خانه خطایی نتوانست مانند خانه هنرمندان تهران بطور واقعی شکل پاتوق مانندی برای هنرمندان تبریز پیدا کند هم یکی از دغدغههای مربوط به این خانهها است.
خدایی در این باره تنها به این نکته بسنده میکند که: خانه خطایی، پایگاه خانههای تخصصی و دبیرخانه تمام جشنوارههایی که سازمان برگزار میکند، همانجاست. همچنین تمام نشستهای مربوط به خانههای تخصصی هم در همان جا برپا میشود!
جدی گرفتن این بحث و سعی در ایجاد فضایی که بتواند هنرمندان را جذب این خانه کند از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که از همین طریق میتوان بیش از پیش به رسالت اصلیِ تاسیس این خانههای تخصصی دست پیدا کرد.
اقدامی که نهادهای اصلی فرهنگی شهر که بطور ذاتی باید پیگیر این خواستهها باشند، نه تنها پیشگام این امر نبودهاند که حتی با سختگیریهای خود هنرمندان را به ورطه بیانگیزگی رساندهاند.
این بار دیگر بحث کمبود فضا و بودجه مطرح نیست! خانه خطایی برای دوری از رکود چند ساله خود نیاز به رفت و آمد هنرمندان دارد و چشم تمام اینها به مدیریت فرهنگی شهری دوخته شده که یک پای فرهنگ آن همیشه لنگزده و درمانی نیست.
................................
نگارنده: سحر فکردار
...............................
انتهای پیام/60001/ع40/د1000