به گزارش خبرگزاری فارس از قم، این روزها وقتی با پدرها و مادرها صحبت میکنیم، اغلب این گلایه را میشنویم که روزگار ما روزگار فرزندسالاری است و در خانه حرف، حرف بچههاست. وقتی اطراف خود را نگاه میکنیم، میبینیم حرف پدر و مادرها چندان هم بیراه نیست و انگار کودکان روزگار ما رییس خانوادههای خود هستند. فرزندان از همان کودکی به پدر و مادر خود زور میگویند و حرف، همیشه حرف آنهاست اما چرا این وضع ایجاد شده است و چه عواقبی را به دنبال دارد؟
در گفتوگو با حجتالاسلام مهدی هادی عضو گروه روانشناس موسسه امام خمینی (ره) به بررسی ابعاد مختلف این پدیده پرداختهایم.
فارس: پدیده فرزندسالاری چرا و به چه دلیل به وجود آمد؟
فرزندسالاری امری مرتبط با دوره زمانی فعلی نیست و این موضوع در کل تاریخ وجود داشته است، اما در سالهای اخیر شرایطی فراهم شد که فرزندسالاری خود را بیش از گذشته نشان داد. هر زمان که انسانها فکر کنند که خوشبختی را میتوانند از طریق فرزندانشان به دست آورند، فرزندان مسلط به زندگی میشوند. امروزه خانوادهها به دلیل فرزند کمتر و مشکلات حاشیهای کمتر تمام انرژی خود را متمرکز به فرزندان خود کردهاند.
برای مثال در سالهای گذشته که این مشکل کمتر وجود داشت خانمها وظایف و فرزندان بیشتری داشته و به همین علت وقت زیادی برای گذراندن با فرزند خود نداشتند و به تبع آن بچهها انرژی کمتری از والدین خود میگرفتند. ولی امروزه فرزندان انرژی و فرصت بیشتری را از والدین خود میگیرند و خود والدین نیز برای اینکه لذت بیشتری با فرزند بودن را تجربه کنند وقت بیشتری با فرزندان خود گذرانده و امتیازات بیشتری نیز به فرزندان خود میدهند که نتیجه آن فرزندسالاری شده است.
فارس: فرزندسالاری چه تبعاتی را در خانواده و جامعه به دنبال دارد؟
عادت کودکان به اینکه انرژی و امتیازات بیشتری از والدین خود بگیرند آنها را پرتوقع بار میآورد و آدمهای پرتوقع معمولا نمیتوانند در چارچوب قانون قرار گیرند و توان نقدپذیری کمتری هم دارند به همین دلیل موجب میشود که این افراد سازگاری کمتری با محیط داشته باشند، در نتیجه آن سازگاریهای خانوادگی کمتر شده و چون طلاق یک پدیده منفی در جامعه است افراد از هم جدا نمیشوند بلکه طلاق عاطفی بیشتر میشود. مطمئنا چنین افرادی در اجتماع نیز مشکلاتی دارند و در پی آن ناسازگاریهای اجتماعی بیشتر میشود که در مجموع اضطراب، بیقراری و ناتوانی در سازگاری با محیط اطراف را برای خود فرزند به دنبال دارد و در کل موجب بالا رفتن ناسازگاری خانوادگی و اجتماعی و کمتر لذت بردن افراد میشود.
فارس: آیا تمام دنیا با این پدیده ناهنجار دست به گریبان هستند یا این پدیده مختص ایران است؟
این پدیده در کشورهایی که با رشد منفی جمعیت مواجه هستند و همچنین تعدادی از کشورهای اروپایی وجود دارد ولی در فرهنگهای غربی که از روابط خانوادگی بالایی برخوردار بوده و دارای فرزندان کمتری هستند این پدیده خود را زودتر نشان داد. توقعات بالا در اعضای خانوادههای غربی موجب شده است که در بعضی کشورهای غربی شاهد این باشیم که فرزند وقتی به سن خاصی میرسد تنها زندگی میکند و چون روابط عاطفی به دلایل فشار اجتماعی بین افراد خانواده کم است تبعات این پدیده کمتر از جوامع شرقی و به خاصه ایران است ولی در کشورهای شرقی چون فشارهای اجتماعی زیاد نیست، ما با نسلی از افراد روبهرو هستیم که وظایف اجتماعی خود را به خوبی انجام نمیدهند و این روحیه در آنها نهادینه شده و از طرفی روابط عاطفی بیشتری هم دارند.
فارس: برای از بین بردن این پدیده و ایجاد توازن در خانواده چه راهکارهایی وجود دارد؟
گام اول هوشیارسازی خانوادهها است و والدین باید متوجه شوند که نباید زمینه درخواستهای بیجا را برای فرزند خود به وجود آورند. یعنی پدر و مادر باید بدانند که توقع بالا چه تبعاتی را به دنبال خود دارد و علاوه بر اینکه خود فرزندان لذت کمتری از زندگی میبرند پدر و مادر نیز دچار مشکل میشوند. همین بچهها نیز در تربیت نسل بعد دچار مشکل خواهند شد.
گام دوم آموزش شیوههای درست فرزندپروری و برآورده کردن نیازهای فرزندان است. این مسائل مانند خیلی از موضوعات دیگر نیاز به آموزش دارد که باید به پدر و مادرها آموزش داده شود ولی به آن بیتوجه هستیم.
گام سوم و یکی از مهترین گامها تربیت فرزند بعد از هفت سالگی یعنی هفت سال دوم عمر وی است که در احادیث هم از آن به عنوان «آموزش عبد بودن» نام برده شده است. باید به فرزندان آموزش دهیم که صبور بوده و هر چیزی که نیاز دارند همان لحظه آمده نشده و یا قرار نیست هر چیزی که آنها میخواهند عملی شود. مثلا وقتی فرزند در مدرسه با معلم درگیر میشود به خاطر دلخوشی فرزند ابهت معلم را از بین نبرده و الفاظ بدی را در مورد آنها به کار نبریم یا به دلیل برخورد پدر یا مادر با بچهها یکی از این دو شخصیت دیگری را در برابر فرزند کوچک و حقیر نکند.
فارس: اکثر خانوادهها میدانند که فرزند سالاری پدیده نادرستی است که به وجود آمده ولی باز این راه را ادامه میدهند دلیل این چیست؟
دلیل آن نداشتن سرگرمی است، گاها شاهد هستیم به دلیل تعداد کم فرزندان و همچنین به دلایل پیشرفت تکنولوژی مادرها اوقات فراغت بیشتری دارند و چون سرگرمی هم برای پر کردن این اوقات ندارند به فرزند خود محبت بیش از اندازه میکنند و توقع آنها را زیاد میکنند. مثلا تمام کارهای فرزند را مادر انجام میدهد که این علاوه بر به وجود آمدن پدیده ناهنجار فرزندسالاری تبعات دیگری از جمله غافل ماندن مادر از وظیفه همسرداری را نیز به دنبال دارد.
===========
گفتوگو: نجمه عزتی
===========
انتهای پیام/2258/غ30