به گزارش خبرگزاری فارس، روزنامه آمریکایی واشنگتنپست به قلم «کنت پولاک» یکی از اعضای اندیشکده بروکینگز، نوشت: ما هنوز راه طولانی تا توافقنامه رسمی بینالمللی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران داریم اما خطوط برجسته یک توافق، که هم شامل توافق موقت و هم توافق نهایی میشود، به آرامی در کنار یکدیگر جمع میشود. توافق هستهای با ایران لزوماً نباید بدون نقص باشد.
وقتی مذاکرات ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) اواخر هفته جاری در «ژنو» از سر گرفته شود، طرفین مذاکره بر امضای یک توافق موقت متمرکز میشود تا پیشرفت هستهای ایران را در قبال کاهش یک سری تحریمهای متعادل متوقف کنند که اگر چنین چیزی رخ دهد مذاکرهکنندگان جزئیات توافق نهایی و مهم را آماده میکنند.
توافق نهایی احتمالاً در خصوص غنیسازی اورانیوم ایران است و ساخت رأکتوری که پلوتونیوم کشت میکند را متوقف خواهد کرد، بعلاوه ایران را ملزم میکند تا نظارت بیشتری بر برنامه هستهای این کشور صورت گیرد و همچنین این هشدار داده میشود که اگر ایران از اجرای توافقنامه طفره رود، تحریمهای بیشتری علیه این کشور تحمیل خواهد شد.
توافق نهایی در صورتیکه تحقق یابد باید به اندازهای قدرت داشته باشد که برنامه هستهای ایران را بعنوان منبع ترس و بیثباتی در خاورمیانه از بین ببرد.
واشنگتنپست با اشاره به این موارد ادامه داد، در چنین صورتی باز نیز این توافقنامه کامل نخواهد بود، این توافقنامه نمیتواند برنامه هستهای ایران را محو کند. این توافقنامه احتمالاً به ایران اجازه خواهد داد که تا حدودی به غنیسازی خود ادامه دهد.
بر اساس این گزارش، سه جایگزین احتمالی برای پذیرفتن توافقی که هماکنون بین ایران و ۱+۵ در حال بحث است، وجود دارد که هر سه این جایگزینها گزینههای بدتری هستند.
اولین جایگزین شامل یک توافق بهتر، حتی یک توافق کامل و بدون عیب و نقص است که در آن ایران تمامی برنامه هستهای خود را کنار بگذارد.
آنهایی که از این رویکرد حمایت میکنند، همچون «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، فرض میکنند که اگر جهان پیشنهاد کنونی ایران را رد کند، ما میتوانیم فشارها را بیش از حد به ایران اعمال فشار آوریم و ایران با هر آنچه ما میخواهیم موافقت میکند. اما این تا حد زیادی غیرمحتمل است. ایران بیش از یک دهه است که اصرار دارد برنامه هستهای خود را به طور کامل کنار نمیگذارد.
حتی میانهروها در ایران که از پیشنهاد کنونی حمایت میکند از جهان میخواهند که حق کشورشان برای بهرهمند بودن از برنامه صلحآمیز هستهای را به رسمیت بشناسد. ایران بیش از ۷ سال است که تحت تحریمهای شدید است و مقامات این کشور اعلام کردند که اگر این حق اندک را برای ایران قائل نشوند حاضرند که تحریمها را برای مدت طولانیتری تحمل کنند.
بعلاوه، مهم است که این مسئله را بدانیم که اگر آمریکا و همپیمانانش توافقی که هماکنون تحت مذاکره است را رد کنند، جو بینالمللی چگونه تغییر خواهد کرد. تحریمهای کنونی علیه ایران تنها به این دلیل کارساز بوده است که در سایه اجماع بینالمللی بوده است که ایران طرف سرکش در مانع هستهای بوده است. اگر واشنگتن توافق کنونی با ایران را رد کند، آمریکا به طرز ناگهانی مشکل این قضیه هستهای خواهد بود و قضیه حتی میتواند بدتر شود و ایران تقویت شود و به جای آنکه فشارها بر ایران افزایش پیدا کند، در طی زمان، شاهد کمرنگ شدن تحریمها خواهیم بود.
در اینجا ارزش دارد که عراق را به یاد بیاوریم. وقتی افکار بینالمللی در اواسط دهه ۱۹۹۰ علیه تحریمهای عراق شد، آنها خیلی سریع از مشکل درآمدند. تا سال ۲۰۰۰، «صدام حسین» میلیاردها دلار قاچاق نفت، کالا و پول نقد میکرد و کشورهای فرانسه، روسیه،چین و مصر و ترکیه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را نادیده گرفتند، همان قطعنامههایی که فرانسه، روسیه و چین به آن رأی مثبت داده بودند. آنچه که ما فهمیدیم این بود که زمانیکه افکار بینالمللی علیه تحریمها شود، تلاشها به جای آنکه به سوی کشور مورد هدف منعطف شود، صرف مبارزه با همپیمانان و شرکای تجاری شما میشود.
جایگزین دوم، ترک هرگونه توافق با ایران و جلوگیری از مشکلزایی این کشور در خارج از مرزهای ایران است. این مسئله شامل حفظ نیروهای نظامی در خلیج (فارس» می شود تا مانع از هرگونه اقدام نظامی ایران شود، شامل حفظ تحریمها برای منزوی کردن ایران و استفاده از عملیاتهای سایبری و مخفیانه علیه ایران میشود. این یک سیاستی است که اکثراً در واشنگتن برای بررسی آن تمایل دارند.
هنوز، دو هشدار مهم وجود دارد، یک ایران غیرهستهای بهتر از یک ایران هستهای است و توافق در حال حاضر بهترین راه برای تضمین این مسئله است. دوم آنکه اگر حمایت بینالمللی علیه تحریمها و هرگونه اقدامات دیگر برای فشار به ایران شود، آن وقت سیاست تحدید به طرز چشمگیری با مشکل روبرو میشود و بنابراین صرفنظر کردن از توافقی که اکثر جهان آن را منطقی میدانند موجب میشود که افکار بینالمللی از سمت ما به سمت ایران سوق پیدا کند.
جایگزین سوم و نهایی، جنگ با ایران برای تخریب تأسیسات هستهای این کشور یا سرنگون کردن نظام ایران یا هر دو این موارد است. این جایگزینها از نظر استراتژیکی مشکلزا است و از نظر سیاسی ناخوشایند و حتی شاید غیرممکن باشد.
اکثر شواهد موجود حاکی از آن است که یک اقدام نظامی محدود برای تخریب برنامه هستهای ایران بعید است که محدود بماند. ایران احتمالاً بازسازی خواهد شد و انتقام میگیرد و ما در یک جنگی فراتر و طولانیتر از آنچه که به دنبال آن بودیم داخل میشویم. تصور اینکه آمریکا آماده یک درگیری پرهزینه و خطرناکتر با ایران شود، دشوار است.
واشنگتنپست در پایان اینگونه نتیجهگیری کرد، ما نمیدانیم که ایران توافقی که هماکنون مورد بحث قرار گرفته را میپذیرد یا خیر و ما نباید با هرچیزی که صرفاً ایران آن را قابل قبول میداند، موافقت کنیم اما اگر تهران تمایل داشته باشد تمامی برنامه هستهای خود را به جز اندکی قابلیت غنیسازی اورانیوم کنار بگذارد، اگر این کشور با بازرسیهای جامع و سرزده موافت کند و اگر ما بتوانیم مطمئن شویم که تحریمها در صورتیکه ایران در اجرای توافقنامه تقلب کند، قابل تحمیل است، چنین توافقی نیازهای استراتژیکی ما و تمامی همپیمانان ما را برآورده میکند. این یک توافق بدون عیب و نقص نیست اما بهتر از گزینههای دیگر است و این تنها آزمون واقعی است.
انتهای پیام/ص