به گزارش خبرگزاری فارس، گفتگوی تلفنی شب گذشته بین روسای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده قطعا تحولی شگرف در روابط بین ایران و ایالات متحده بهعنوان دو خصم آشکار در سه دهه گذشته است.
شاید یک تماس تلفنی در روابط دیپلماتیک کار چندان بزرگی به حساب نیاید اما تردیدی نیست که یک ماه قبل، کسی حتی فکر همین حد از ارتباط بین تهران و واشنگتن را هم نمیکرد. به عبارت واقعیتر، «رابطه بین مقامات بلندپایه ایران و ایالات متحده به شکل آشکار به یک تابوی سیاسی هم در داخل ایران و هم در سطح بینالمللی تبدیل شده بود.» با این حال، احتمالا میتوانیم بگوییم که تابوی مزبور شب گذشته در نیویورک شکست.
بازتاب گسترده تعاملات نیویورک بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در رسانهها طبعا خود نشان از اتفاقی دارد که کمتر کسی انتظار آن را داشت. اما جدا از فضایی که در رسانهها ایجاد شده است، در یک نگاه واقعبینانه ماجرای حادث شده را باید از دو جنبه بررسی کرد.
* شمشیری که دو لبه دارد
قطعا تابوشکنی نیویورک بهنام دولت یازدهم ثبت شده است و افکار عمومی داخلی و بینالمللی هم به آن اذعان دارند اما تابوها اصولا زمانی که شکسته میشوند امواج گستردهای را در دریای متلاطم سیاست ایجاد میکنند که تنها کشتیبانان بسیار متبحر قادرند از آنها به سلامت عبور کنند.
دولت یازدهم با شکستن تابوی مزبور یا یک برد بسیار بزرگ بهدست میآورد که در تاریخ به نام این دولت و ملت ایران ثبت خواهد شد و یا شکستی بزرگ را متحمل میشود که هزینههای بسیار بزرگی هم برای این دولت در داخل و هم برای ایران در عرصه بینالمللی در بر خواهد داشت.
پیروزی برای دولت در این مسیر ترکیبی از 3 مولفه است:
اول، بهرسمیت شناخته شدن تمام حقوق هستهای ایران از جمله حق غنیسازی در خاک ایران؛
دوم، خروج پرونده ایران از شورای امنیت و بازگشت آن به آژانس و
سوم، تقلیل قابل توجه در تحریمهای یکجانبه غرب علیه جمهوری اسلامی ایران.
طبعا در مسیر حصول این سه امتیاز، جمهوری اسلامی احتمالا مجبور به پذیرش تدابیر نظارتی سختتر در خصوص برنامه هستهای خود خواهد بود و البته دقیقا مشخص نیست که طرف مقابل چه انتظارات دیگری هم از ایران خواهد داشت؟
اما اگر این پیروزی به دست نیاید، طبعا هزینه تابویی که شکسته شده است متوجه تیم سیاست خارجی دولت یازدهم میشود.
* عواملی که به حصول پیروزی کمک میکنند
طبعا در مسیر کسب این برد مجموعه نظام اسلامی و ملت ایران دولت خود را تنها نخواهند گذاشت و تمام فرصتهای قابل ایجاد را برای دستگاه سیاست خارجی کشورمان ایجاد میکنند و تا زمانی که دولت از حقوق ملت عدول نکرده باشد، طبعا این حمایت نیز ادامه دارد.
علاوه بر آن مولفههای قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران توان چانهزنی بسیار بالایی را ایجاد کرده است. طرف غربی و متحدین منطقهایش میدانند که همکاری با ایران در صحنه منطقه به نفع آنهاست و همچنین اگر ضرباتی به ایران وارد شود، جمهوری اسلامی نیز توان پاسخگویی لازم در منطقه را خواهد داشت.
مجموعه دو عامل داخلی و منطقهای تا حدود زیادی بهنفع دولت جمهوری اسلامی است. بنابراین دولت از عوامل اثرگذار کافی برای مدیریت موانع احتمالی در مسیر حصول برد بزرگ هستهای برخوردار است.
* موانعی که پیش روی پیروزی هستند
در یک کلام، ساختار نظام بینالمللی را باید بزرگترین مانع در پیش روی برد بزرگی که دولت یازدهم به دنبال آن است دانست. این نظام دیروز یا پریروز ایجاد نشده و دارای قواعدی است که به راحتی قابل تغییر نیستند.
اگر مدام این جمله را تکرار کنیم که «بازی با حاصل جمع صفر پذیرفته نیست»، دلیلی بر آن نیست که نظام بینالمللی هم بر این اساس با ما بازی نخواهد کرد. دستکم میدانیم که در منطقه خاورمیانه که منطقهای ناتمام و عرصه جولان فرهنگ هابزی است، هنوز قواعد سنتی نظام بینالمللی تاثیر فراوانی بر مسائل دارند. تقریبا تمام مرزها در خاورمیانه توسط تحولات نظام بینالمللی ترسیم شدهاند و حتی بسیاری دولت – ملتها در این منطقه را نظام بینالمللی برساخته است.
در نظام شبههژمونیک کنونی بینالملل، ساختار سیاسی هژمون تاثیر فراوانی بر قواعد بینالمللی دارد. در این ساختار قدرت، نقش لابیها و گروههای همسود قدرتمند را نمیتوان نادیده گرفت و علاوه بر آن ساختار بهگونهای است که سیاستهای خاورمیانهای هژمون را در راستای منافع اسرائیل و تضمین موجودیت آن ترسیم مینماید.
از این رو، وقتی در نظام بینالمللی سیاستهای منطقه شما بر اساس منافع بازیگری ترسیم میشود که شما با آن در تضاد آنتاگونیستی هستید، مانعی بزرگ در راستای کسب پیروزی بزرگ در پیش روی شماست که اتفاقا برد شما را باخت خود دانسته و بنابراین از رویکرد «حاصل جمع صفر» در تقابل با شما بهره میبرد.
تردیدی نیست که تابوشکنی فوقالذکر از سوی عوامل ساختاربخش در نظام بینالمللی بهمنزله بر هم زدن موازنه شکل گرفته تلقی خواهد شد و همانطور که والتز گفته است، دولت ایران باید منتظر شکلگیری ائتلافی در عرصه بینالمللی برای بازگرداندن نظم قبلی باشد. سنبه این ائتلاف کمزور نخواهد بود و بنابراین تیم سیاست خارجی آقای دکتر ظریف که قطعا خود متوجه این واقعیات هست، باید خود را برای روزهای سختی آماده کند.
* راه سختی در پیش است اما باید امیدوار بود
23 مهر که ایران و 1+5 در ژنو دور یک میز بنشینند، این بار دیگر مسائل دیپلماتیک در سطح کلان مطرح نمیشود بلکه طرفین وارد جزئیات خواهند شد. اصلیترین اختلافات در همین جزئیات است. در اینجاست که حقوق ایران باید به رسمیت شناخته شده و تحریمها لغو شوند.
اما حمایت و پشتوانه بزرگی که نظامی اسلامی برای دولت ایجاد کرده است، تیم کاردان سیاست خارجی و توان بالای داخلی قطعا در این مسیر به یاری دولت ایران خواهد آمد و بنابراین باید امیدوار بود.
در عین حال، باید از تزریق خوشبینی لجامگسیخته به جامعه نیز پرهیز کرد تا در صورت عدم حصول نتایج مدنظر، جامعه ایران با شوکی دیگر مواجه نشود.
برد بزرگ برای ایران زمانی کسب میشود که ایران از سد نظام بینالمللی بگذرد و شرط این پیروزی، اصالت نبخشیدن به این نظام و تکیه به نیروهای داخلی است. در چارچوب «اصول و منافع» میتوان طرف غربی را به پذیرش حقوق ایران واداشت و این همان پیروزی بزرگی است که باید حاصل شود.
* علیرضا کریمی
انتهای پیام/ص