به گزارش خبرگزاری فارس از قم، کودتای 28 مرداد کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، علیه دولت دکتر محمد مصدق در 28 مرداد 1332 به انجام رسید.
همزمان با سالروز این کودتا و برای واکاوی زوایای گوناگون این واقعه با حجتالاسلام نجف لکزایی رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گفتوگو پرداختیم.
*فارس: چه عواملی موجب شد تا دولت دکتر مصدق در 28 مرداد 1332 سقوط کند؟
لکزایی: برای ارزیابی عوامل سقوط دولت مصدق، ابتدا باید به رمز پیروز شدن نهضت ملی صنعت نفت در 29 اسفند سال 1329 اشاره کرد.
تشکیل ائتلاف وسیع و فراگیر احزاب داخلی و مردم و نقش آفرینی نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی، نیروهای عضو حزب فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی و نیروهای ملی به رهبری دکتر مصدق موجب پیروزی این نهضت انقلابی در ملی شدن صنعت نفت شد.
همانطور که اشاره شد اتحاد و ائتلاف موجب پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت شد اما این انسجام به دلایلی پایدار نماند به شکلی که باید اذعان داشت مهمترین عامل پیروزی کودتای آمریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332 از بین رفتن اتحاد و ایجاد تفرقه میان نیروهای انقلابی بود.
با دستگیری و زندانی شدن شهید نواب صفوی رهبر حزب فداییان اسلام از سوی دولت دکتر مصدق و جدایی نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی موجب از بین رفتن انسجام و وحدت میان گروههای انقلابی شد.
*فارس: به نقش آیتالله کاشانی اشاره کردید؛ ایشان در جریان کودتای 28 مرداد چه فعالیت و اقدامی انجام دادند؟
لکزایی: در روز بیست و هفتم مرداد، آیتالله کاشانی طی نامهای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری یکدیگر تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند اما دکتر مصدق در پاسخ نامه به آیتالله کاشانی گفت بنده مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم و با این پاسخ آیتالله کاشانی را از دخالت در حوادث آینده منع کرد.
به این نکته باید توجه داشته باشیم که مردم تا زمانی از دکتر مصدق حمایت میکردند که آیتالله کاشانی در کنار وی بود.
در قیام 30 تیر 1331 که محمدرضا شاه پهلوی، قوام السلطنه را نخست وزیر کرد، آیتالله کاشانی کفن پوشید و به خیابان آمد و مردم هم به حمایت دکتر مصدق آمدند؛ اما در کودتای 28 مرداد 1332 دکتر مصدق آیتالله کاشانی را کنار گذاشته بود و ملی گرایان بدون توجه به نیروهای مذهبی، زمینه داخلی پیروزی کودتا را فراهم کردند.
*فارس: دکتر مصدق در دوران دولت خود با آمریکاییها وارد مذاکره شده و با آنها ارتباط برقرار کرده بود. اما یکی از عوامل کودتای 28 مرداد، آمریکاییها بودند. چرا ایالات متحده پشت دکتر مصدق را خالی کرد؟
لکزایی: تصور دکتر مصدق این بود که با آمریکاییها روابط خوبی برقرار کرده و میتواند به آنها متکی باشد در حالی که با روی کار آمدن جمهوری خواهان در آمریکا، تمام توافقاتی که مصدق با آمریکاییها در دوره دموکراتها داشت، کنار گذاشته شد و جمهوری خواهان با انگلیسیها توافق مشترکی را انجام دادند که علیه دولت ملی دکتر مصدق کودتا کنند.
مهمترین انگیزه توافق آمریکاییها با انگلیسیها، نجات ایران از خطر نفوذ کمونیسم بود که رقیب آمریکا در بلوک شرق قرار داشت و همچنین آمریکاییها به فکر منافع خود بودند و به همین دلیل انگلیسیها قبول کردند آنان را هم در منافع نفت ایران شریک کنند.
طبق قراردادی مقرر شد منافع نفتی ایرانی 40 درصد به انگلیسیها، 40 درصد به آمریکاییها و 20 درصد مابقی هم بین شرکتهای فرانسوی و هلندی تقسیم شود که به نوعی سر ایران هم بیکلاه ماند.
البته آیت الله کاشانی طی بیانیهای به دکتر مصدق هشدار داد و گفت که "سگ زرد برادر شغال" است؛ به این منظور که آمریکاییها همچون انگلیسیها هستند و به آنان نباید تکیه کرد اما متاسفانه دکتر مصدق به این توصیهها توجه نکرد.
آمریکاییها در جریان کودتای 28 مرداد با هزینه ناچیزی، اراذل و اوباش را به خیابانها آوردند تا زمینه کودتا فراهم شود. البته در این شرایط نیز تصور مصدق همچنان حمایت مردم از وی بود درحالی که وقتی میان نخبگان سیاسی اختلاف ایجاد شد، حس ناامیدی در دل مردم شکل گرفت و واقعیت این بود وقتی مردم از نهضت حمایت میکردند که اتحاد و هم گرایی و انسجام میان دکتر مصدق، آیتالله کاشانی، شهید نواب صفوی و دیگر شخصیتهای سیاسی بود.
*فارس: چرا اتحاد و انسجام دکتر مصدق به عنوان رهبر ملی گرایان و آیتالله کاشانی به رهبری طیف مذهبیها تداوم نداشت؟
لکزایی: در این مسئله باید به تخصص انگلیسیها در تفرقه انداختن حکومتها اشاره کنیم، افرادی منتسب به انگلیسیها در لباس تودهایها بودند که شعارهای کمونیسمی میدادند و سعی میکردند از این طریق علمای مذهبی را از خطر نفوذ کمونیسم در دولت دکتر مصدق بترسانند.
از سوی دیگر هم گاهی دکتر مصدق خواستههای غیر منطقی داشت؛ به طور مثال آیتالله کاشانی رئیس مجلس و دکتر مصدق هم نخست وزیر شده بود از آیتالله کاشانی تقاضا کرد که به مدت 6 ماه مجلس را تعطیل کنید و اختیارات قانونگذاری را به من بدهید که با این درخواست موافقت صورت گرفت و به نوعی این اجازه به دولت داده شد که هر قانونی را که میخواهد تصویب کند و به جای مجلس ابلاغ کند.
استدلال مصدق این بود با واگذاری اختیارات قانونگذاری از مجلس به دولت امور سریعتر انجام میشود اما بعد از پایان 6 ماه، دکتر مصدق مجدد تقاضای فرا قانونی خود را مطرح کرد که این بار با مقاومت آیتالله کاشانی رو به رو شد و خطاب به دکتر مصدق گفت، 6 ماه فرصت داشتید که هر قانونی را که لازم بود تصویب کنید و اگر ما این تعطیلی را ادامه بدهیم به تعطیلی قوه مقننه میانجامد که در این هنگام هم دکتر مصدق رفراندومی را برگزار و مجلس را منحل کرد.
*فارس: انحلال مجلس از سوی مصدق، تاثیری در شکست دولت وی داشت؟
لکزایی: بیشک یکی از عوامل شکست دولت دکتر مصدق انحلال مجلس بود؛ طبق قانون وقتی مجلسی که نخست وزیری را به قدرت میرساند منحل شود، در چنین شرایطی قدرت عزل و نصب نخست وزیر به دست شاه خواهد بود.
پس از انحلال مجلس، محمدرضا پهلوی دو حکم سفید را امضا کرد، یکی حکم عزل دکتر مصدق از نخست وزیری و دیگری حکم نصب زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید که این مورد از مراحل عملیات آژاکس نیز بود و لذا وقتی که در 25 مرداد ماه 1332 ارتشبد نصیری حکم عزل دکتر مصدق را به وی ارائه داد، مصدق در اقدامی نصیری را در اتاقی حبس کرد و پهلوی در این هنگام از رامسر به خارج از کشور رفت و کودتای 25 مرداد 1332 علیه مصدق با شکست انجامید.
*فارس: پس از شکست کودتا در 25 مرداد 1332، چه حوادثی منجر به سقوط دولت مصدق در کودتای 28 مرداد 1332 شد؟
لکزایی: دکتر مصدق همچنان این تصور را داشت که آمریکاییها وی را حمایت خواهند کرد و در روز 28 مردادماه1332 نیز سفیر آمریکا در دیداری به منزل مصدق رفت و در حدود پنج ساعت با وی صحبت کرد و تحلیل گران هدف سفیر آمریکا از دیدار با مصدق را مانع شدن حضور وی در برنامههای جانبی میدانند زیرا ممکن بود به ضرر کودتا باشد.
از سوی دیگر با شکست طرح اولیه کودتا و استفاده از ارتش که بیشتر با برنامه آمریکاییها همخوانی داشت، مرحله دوم کودتا در 28 مرداد ماه توسط شاپور جی و عوامل انگلیسی و حمایت آمریکاییها به اجرا گذاشته شد.
دولت مصدق بعد از کودتای ناموفق 25 مرداد، دستور داده بود که هوادارانش خیابانها را ترک کنند و این بهترین فرصت را برای کودتا در 28 مرداد فراهم کرده بود.
در همین راستا واحدهای نظامی طرفدار دکتر مصدق نیز دخالتی در خنثی سازی کودتا انجام ندادند و بدین ترتیب کودتا به پیروزی رسید و زاهدی نخست وزیر شد و محمدرضا پهلوی به کشور بازگشت.
*فارس: چرا زاهدی برای نخست وزیری پس از موفقیت در کودتای 28 مرداد انتخاب شد؟
لکزایی: فضلالله زاهدی از نیروهای قزاق بود که علاقه زیادی به خاندان پهلوی داشت و از سویی اعتماد خاندان پهلوی به زاهدی زیاد بود و از سوی دیگر سرسپردگی وی به آمریکاییها و انگلیسیها تضمین شده بود.
*فارس: کودتای 28 مرداد چه دستاوردها و عبرتهایی را برای شرایط امروز سیاسی کشور میتواند داشته باشد؟
لکزایی: ملت ایران هر زمانی پیروز شده، معلول وحدت و ائتلافهای وسیع و فراگیر بوده است؛ در واقع هرگاه رهبران مذهبی و نخبگان سیاسی با هم وحدت کردند همچون مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی نتیجه آن پیروزی بوده است.
هرگاه نیز شکست خوردیم از یک اختلاف شروع شد که دشمنان با سوء استفاده، خودشان را به یکی از دو طرف اختلاف وصل کردند و انرژی که باید صرف مسائل مثبت و مواجهه با دشمنان خارجی شود، متاسفانه صرف کنترل نیروهای خودی و باعث غفلت از دشمن اصلی شد و در نهایت پیروزی دشمن اصلی را رقم زد.
آمریکاییها هم خود به این مسئله اذعان دارند و جان فوران آمریکایی در کتاب مقاومت شکننده همین ایده را مطرح میکند و میگوید که غرب از راههای مختلفی درصدد شکست نظام جمهوری اسلامی ایران بوده اما موفق نشده است.
این نویسنده آمریکایی همچنین با مطالعه 500 سال تاریخ ایران از آغاز دوره صفویه تا سال 1370 اذعان دارد که تنها راه شکستن مقاومت ایرانیها، ایجاد اختلاف داخلی است و توصیه میکند اگر میخواهید ایران را شکست دهید، ائتلافهای وسیع و فراگیر آنان را بشکنید و آنان را همچون پازلی قطعه قطعه از هم جدا کنید.
تمام نخبگان سیاسی کشور باید هوشیار باشند که در صف واحد ملت ایران از ایجاد التهاب و شعارهای مختلف پرهیز کنند و در واقع آنان باید حول محور ولایت فقیه فعالیت کنند و از هواهای نفسانی و بهانههای نادرست دوری داشته باشند.
*فارس:یکی از عوامل کودتای 28 مرداد اختلاف میان ملی گرایان و طیف مذهبی بود؛ این اختلافات ممکن است در شرایط امروز نیز که برخی بر ملی گرایی و ایرانیت تاکید دارند، در داخل کشور ایجاد شکاف کند؟
لکزایی: تاریخ نشان میدهد ایرانیها همیشه مردم دین داری بودند و تاریخ ایران دورهای را به ما نشان نمیدهد که ایرانیها غیردینی باشند و قبل از اسلام هم آنها دین دار بودند و سالها بعد نیز که اسلام آمد، ایرانیها اسلام را پذیرفتند زیرا آنان ملت باهوش و اهل فرهنگ هستند و وقتی عدالت و منطق محوری اسلام را مشاهده کردند، موجب شد که دست به تغییر دین زنند و به دین مبین اسلام گرایش پیدا کردند و بنابراین حرفی که برخیها مبنی بر جداکردن جمهوریت از دین میگویند با تاریخ ایران مطابق نیست.
در عوامل موفقیت کودتای 28 مرداد نیز اشاره کردیم که میان ملیگرایان و طیف مذهبی کشور اختلافاتی پیش آمد اما امروز باید عبرت بگیریم.
کسانی که درد جمهوریت را دارند باید آن را در اسلام ببینند و اسلام را هم باید با عنصر اصلی آن در امامت و رهبری ببینیم که در عصر غیبت بر فقیه واجد شرایط جلوهگر میشود.
==================
گفتوگو: محمد مهدی عنایت پور
==================
انتهای پیام/78008/ط40/آ3004