به گزارش خبرگزاری فارس، مقاومت و پایمردی مردم تمام بخشهای لبنان در پیروزی حزب الله در این نبرد نابرابر تاثیر بسزایی داشت، اما برخی مناطق این کشور در طول مبارزات به نمادی برای شکست و رخوت صهیونیست ها تبدیل شد.
در مقاله پیشین به نقش بنت قبیل و مارون الرأس در این جنگ اشاره شد، آنچه در این شماره می خوانید، ابعاد شکستهای رژیم صهیونیستی در مناطق وادی الحجیر و عیتا الشعب است.
وادی الحجیر
وادی الحجیر یا وادی السلوقی یک منطقه سرسبز و صعب العبور است که بین مناطق مرجعیون و بنت جبیل و النبطیه قرار دارد، تلفات صهیونیستها و انهدام تانکهای صهیونیستی در این منطقه به حدی بود که آنها این منطقه را وادی الموت نام گذاشتند. این منطقه تا رود لیتانی واقع در بخش پایین شهر النبطیه کشیده شده و تا منطقه عیترون نیز امتداد دارد، وادی الحجیر بخشهای زیادی دارد که شامل روستاهای الطیبه، عتشیت القصیر، دیر سریان و القنطره است، این وادی از شمال با فاصله دو کیلومتری به رود لیتانی منتهی میشود و از بخش غربی نیز به دو روستای فرون و الغندوریه متصل است، العدیسه و رب تلاتین نیز در بخش جنوبی این منطقه و در مرزهای سرزمین های اشغالی قرار دارند.
این منطقه اهمیت استراتژیک زیادی در هر درگیری با اسرائیل دارد، چرا که به رود لیتانی خیلی نزدیک است، ارتفاعات این منطقه نیز یکی از مهمترین اهداف اسرائیل در طول جنگ 33 روزه به شمار میرفت.
درگیری وادی الحجیر در شانزدهمین روز تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان کلید خورد، در این زمان اسرائیلیها شبانه از طریق العدیسه وارد منطقه شدند، رژیم صهیونیستی طبق عادت همیشگی قبل از نفوذ به منطقه، آن را زیر آتش موشکهای خود گرفت، در آن روز روستای الطیبه هدف اصلی نظامیان صهیونیست بود، آنها پیش از حمله چندین هواپیمای شناسایی نیز به منطقه اعزام کرده بوند، اما موفق به شناسایی کمینهای نیروهای مقاومت نشدند.
صهیونیستها ابتدا از محور کفرکلا وارد شدند تا از آنجا به تپه العویضه برسند، غافل از اینکه نیروهای حزبالله در این بلندی انتظار آنها را میکشند، در اولین درگیری میان دو طرف دو تانک مرکاوای اسرائیلی منهدم شد و درگیریهای مستقیم آغاز شد. در این منطقه تنها چند نیروی حزبالله حضور داشتند که به جنگ 4 تانک مرکاوا و 9 نفربر نظامی و دو خودروی زرهی هامر میرفتند، تمام خودروها مجهز و ایمن شده بودند تا برای ورود به خاک لبنان جان نظامیان اسرائیلی را حفظ کنند. بخش دیگری از نیروها در منطقه بین کفرکلا و العدیسه معطل شده بودند، نیروهای حزبالله با هدف قرار دادن آنها 4 مرکاوای دیگر را نیز که برای اولین بار در این جنگ مورد استفاده قرار گرفته بود، منهدم کردند. البته در همین زمان رژیم صهیونیستی یک تیم جاسوسی نیز به منطقه الطیبه اعزام کرده بود که آنها نیز در درگیری با حزب الله زمین گیر شده و چندین کشته و زخمی دادند. اسرائیلیها بعد از ظهر روز هفدهم آمار تلفات درگیری های وادی الحجیر را 12 کشته و زخمی اعلام کردند، البته این آمار تنها مقدمهای برای تلفات صهیونیستها در این منطقه بود. این در حالی است که در همین درگیریها تنها یکی از نیروهای مقاومت زخمی شد.
36 ساعت بعد از آغاز مرحله اول و زمینگیر شدن اسرائیلیها، ارتش صهیونیست بار دیگر پیشروی خود در محورهای العدیسه و هونین را آغاز کرد، مشخص بود که اسرائیلیها می خواهند به هر قیمتی شده خود را به رود لیتانی برسانند. دومین گروه نظامی نیز خود را به گروه اول رساند و هر دو گروه سعی کردند خود را از طریق الطیبه به وادی الحجیر و از آنجا به رود لیتانی برسانند.
در منطقه رب تلاتین عناصر مقاومت، اسرائیلیها را که تعدادشان بسیار زیاد بود، به سمت یکی از کمینهای خود کشاندند، اسرائیلیها در منطقهای قرار گرفتند که از هر طرف هدف تیرهای عناصر مقاومت بودند، در این زمان درگیریهای مستقیم آغاز شد، به این ترتیب عناصر مقاومت، صهیونیستها را از این روستا بیرون کردند، بالگردهای اسرائیلی نیز نمی توانستند در این درگیری های مستقیم کمکی به صهیونیست ها بکنند، چرا که مجبور بودند در ارتفاع پایین پرواز کنند و پرواز در این ارتفاع می توانست برای آنها مرگبار باشد. یکی از مرگبارترین صحنه های وادی الحجیر برای صهیونیست ها زمانی بود که نیروهای مقاومت یک خانه را که نیروهای زیادی در آن مستقر شده بودند، را هدف حمله موشکی قرار دادند، در این حمله 8 نفر کشته شدند و 4 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
در منطقه مشروع الطیبه نیز عناصر مقاومت کمینهای زیادی برای صهیونیست ها آماده کرده بودند، در این منطقه صهیونیست ها در منطقه ای به وسعت دو کیلومتر قرار گرفتند، آنها از سوی عناصر مقاومت از تمامی جهات محاصره شدند، به این ترتیب گلوله های عناصر مقاومت از هر طرف به سوی صهیونیست ها شلیک می شد. راکت های مقاومت نیز در این مرحله آغاز به کار کرد و موفق شد 12 خودروی زرهی را منهدم کند، در این درگیری ها مقاومت همچنین 3 تانک مرکاوی دیگر را نیز شکار کرد تا تعداد تانک های منهدم شده در یک روز در وادی الحجیر به عدد 16 برسد. با انهدام تانکها، صهیونیستها شروع به فرار کردند، اما گلولههای مقاومت بنا بر شهادت خود اسرائیلیها، "جهنمی" برای آنان ایجاد کرد، بعد از درگیریها، صفی طولانی از آمبولانس های زرهی از صهیونیستها عازم منطقه شد تا نظامیان کشته و زخمی شده را از خاک لبنان خارج کند. با این وجود در این درگیریها نیز تنها یکی از عناصر مقاومت زخمی شد، اما دو مبارز حزبالله که برای کمک به وی به منطقه رفته بودند، هدف موشک هواپیما قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
نیروهای حزبالله اعلام کردند که سی نظامی صهیونیست در درگیریهای منطقه الطیبه کشته شدند و 150 نفر دیگر نیز زخمی شدند، از سوی دیگر در القنطره و اطراف آن نیز 10 صهیونیست به هلاکت رسیده و 40 تن دیگر نیز زخمی شدند.
درگیریهای میان نیروهای مقاومت اسلامی لبنان و نظامیان متجاوز رژیم صهیونیستی در منطقه وادی الحجیر تا روز سیام از تجاوز صهیونیست ها نیز ادامه پیدا کرد، یعنی روزی که سازمان ملل متحد قطعنامه 1701 را در مورد توقف اقدامات خصمانه میان دو طرف صادر کرد. با این وجود ایهود اولمرت سه روز از جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا مهلت خواست تا شاید بتواند در این مدت با تشدید نیروهای خود در منطقه، تا رود لیتانی پیشروی کند، این دومین مرحله از پیشروی ها در وادی الحجیر بود. اسرائیل در این مرحله سعی کرد ابتدا با اعزام عناصری، کمینهای مقاومت را در مسیرهای منتهی به وادی الحجیر شناسایی کند، اما در این مأموریت ناکام ماند و تعداد دیگری از نیروها و تانکها و ادوات جنگی خود را نیز از دست داد. در این مرحله حزبالله با کاشتن مین های بزرگ موفق شد ۶ تانک دیگر و دو بلدوزر را منهدم کند، اسرائیلی ها به از دست دادن یک گردان زرهی کامل خود در این درگیری ها اعتراف کردند.
حزب الله لبنان اعلام کرد که رژیم صهیونیستی بالغ بر 15 هزار نیروی نظامی و 90 تانک را در این عملیاتها مشارکت داد که در تمامی بخشهای منتهی به وادی الحجیر مستقر شده بودند، آنها به هر نحوی میخواستند برای هجمه رسانهای خود رود لیتانی را به دست بگیرند، به همین علت بعد از تمامی این شکستها در عملیات هلیبرن بزرگی سعی کردند تا نیروهای خود را در الغندوریه پیاده کند، اما این نیروها نیز در کمین حزبالله گرفتار شده و بعد از درگیریهای شدید با حزبالله که به کشته شدن 15 نظامی صهیونیست منجر شد، مجبور به فرار از منطقه شدند، البته این فرار بعد از تصویب قطعنامه 1701 ممکن شد و صهیونیستها با پوشش بینالمللی موفق شدند از باتلاق لبنان فرار کنند.
در نهایت صهیونیستها به کشته شدن 33 نظامی خود در وادی الحجیر اذعان کردند تا این منطقه را یکی از بزرگترین کشتارگاه های خود لقب دهند، برخی از این کشته ها از افسران و فرماندهان یگانها و نیروهای زرهی بودند، صدها صهیونیست نیز در این درگیری ها زخمی شدند و بیش از 50 تانک اسرائیلی و چندین دستگاه بلدوزر نیز منهدم شد، اما با وجود تمام اینها تلآویو هرگز به آرزوی خود برای تسلط ظاهری بر رود لیتانی دست پیدا نکرد تا حتی از وانمود کردن به پپروزی جزئی بر حزبالله نیز ناکام بماند.
عیتا الشعب
عیتا الشعب همان منطقه ای است که در بخش صهیونیستی آن عملیات اسارت دو نظامی صهیونیست انجام شد، به این ترتیب بود که درگیری ها در عیتا الشعب از همان 12 ژولای یعنی آغاز جنگ لبنان آغاز شد. این درگیری در ساعت 12 و سی دقیقه ظهر با ورود یک تانک مرکاوا آغاز شد، تانک 65 تنی که به محض عبور از مرز بر اثر انفجار مواد منفجره صدها کیلوگرمی به اندازه قد دو انسان به هوا پرتاب شد و در سقوط خود به گلولهای آتشین از آهن سرخ تبدیل شد. چهار نظامی که خدمه این تانک بودند همگی در این حادثه کشته شدند. پس از این واقعه، مقاومت اسلامی منقطهای که نظامیان پیاده صهیونیست از آن وارد اراضی لبنان شده بودند را گلوله باران کردند.
بامداد چهارشنبه دوم آگوست، با پیشروی اسرائیلیها از جانب کوه "ابوطویل" به سمت غرب عیتا الشعب دومین مرحله از این درگیریها آغاز شد، مدتی بعد گروهی از پیاده نظام دشمن شبانه در مدرسه کودکان استثنایی در شمال غرب شهرک عیتا الشعب متمرکز شدند. مقاومت برای هر منطقهای برنامه دفاعی خاصی تدارک دیده بود و تحرکات دشمن را دقیقا زیر نظر داشت، این بار نیز گروه پیاده نظام صهیونیستی هدف قرار گرفت. دشمن مسیر پیشروی و درگیری خود را به محله غربی شهرک تغییر داد. رزمندگان مقاومت در منطقه "حدب" با نیروهای پیشرو دشمن درگیر شدند، درگیری از شش و سی دقیقه صبح آغاز و تا دو و نیم بعد از ظهر طول کشید. نظامیان دشمن از درگیری فرار می کردند و معمولا سعی می کردند خود را در منازل مخفی کنند.
صبح روز بعد، صهیونیستها تلاش کردند به سمت محله قدیمی شهرک نفوذ کنند، مطابق عادت همیشگی، بمباران مقدماتی آغاز و سپس عملیات با پیشروی گروههایی از پیاده نظام به سوی منازل مسکونی دنبال شد و با وجود اینکه از عقبه با توپخانه حمایت میشدند تنها توانستند بر یک منزل مسکونی مسلط شوند.
در ساعات اولیه صبح، صدای پای سربازان صهیونیست روی آسفالت جاده شنیده میشد. رزمنده ای در کمینشان نشسته بود و از فاصلهای نزدیک آنها را به رگبار بست. سر و صدای سربازان به هوا برخاست و عقبنشینی کردند و به یکی از خانهها (منزل ابوقاسم دقدوق در محله غربی) عقب نشینی کرده و دربش را قفل نمودند. درگیری تا ظهر ادامه یافت. صهیونیستها در خانه محاصره شده بودند. بعدها مشخص شد که فرمانده گردان چتربازان هم در میان سربازان محاصره شده بوده و دشمن در حقیقت برای نجات او منطقه را به گلولههای دودزا بست. سپس بولدوزری از منطقه «خلة وردة- برکة الدرجات» به سوی ورودی محله غربی حرکت کرد و به دنبال آن هم نفربری زرهی برای انتقال سربازان به راه افتاد. با این حمله، سربازان دشمن در پوشش آتشبار سنگین توپخانه و حضور هواپیمای شناسایی که معمولا تحت امر فرمانده گردان بودند، عقبنشینی کردند.
چهارم آگوست، دشمن در گروههای متعدد تلاش کرد در منطقهای به نام "الرجم" بین "عیتا" و "دبل" نفوذ و پیشروی کند. سربازهای پیشرو وارد قصر بزرگی شدند، ولی رزمندگان آنها را زیر نظر داشتند و با شلیک مستقیم موشک از جلو و عقب آنان را هدف قرار دادند. بیش از100 سربازی که روی زمین دراز کشیدند و در جاده عمومی کاملا زیر دید قرار داشتند، به سوی گاراژی رفته و در آن پناه گرفتند.
در اینجا بود که آن اتفاق جالب رخ داد. پایگاههای اسرائیلی به تصور آن که سربازان پس از لو رفتن، عقبنشینی کردهاند، با خمپارههای 155 میلیمتری منطقه را گلوله باران کرد. برای پایگاههای اسرائیلی بسیار طبیعی بود که توپخانه برای پشتیبانی از سربازانی که عقبنشینی میکنند منطقه را گلولهباران کند. به این ترتیب سربازان دشمن با وجود آن که از هر سو با آتش رزمندگان مقاومت رو به رو بودند، از وارد شدن به خانه ها پرهیز میکردند زیرا ممکن بود با آتش توپخانه خودی روی سرشان خراب شود.
چند روز بعد (هشتم آگوست) در همان ساعات اولیه صبح، دستهای از نظامیان دشمن در روستای "ابوطویل" مخفی شده بود.تعدادشان آنقدر زیاد بودند که گویی روی هم تلمبار شده بودند. از رده های بالای حزب دستور شلیک مستقیم آمد. موشک دقیقا به میان سربازان اصابت کرد. آمار کشته ها و زخمی هایشان به 17 نفر رسیده بود. گروه امداد مجروحان را به طبقه پایین یکی از منازل منتقل کرد که مکانش برای رزمندگان لو رفته بود. یکی از رزمندگان "درمانگاه صحرایی" آنان را نیز هدف قرار داد که موجب زخمی شدن پزشکشان گردید.پس از اتمام درگیری در گوشه کنار همان مکان بقایای اجسادی که پراکنده بود، دیده شد. نتیجه این هجوم برق آسا، عقبنشینی دشمن از بلندی "ابوطویل" بود.
در 12 آگوست و واپسین روزهای جنگ دشمن تصمیم گرفت با پیشاهنگی بلدوزرهای غول آسای خود، دست به حملهای گسترده بزند. حمله از منطقه "الجبانه" آغاز شد، 4 بلدوزر به همراه تیم های بزرگی از پیاده نظام به سوی محلههای مسکونی حرکت و اقدام به ویران کردن منازل و خانهها کردند، این حمله تلفاتی برای حزبالله نداشت و دو بلدوزر صهیونیستی نیز منهدم شد، البته منازل مسکونی زیادی در این حملات تخریب شد.
در 13 آگوست دشمن به خیال اینکه بیشتر جوانان شهرک را کشته است با بلدوزرهایش اقدام به پیشروی نمود. در این روز رزمندگان موفق شدند یک دستگاه بلدوزر زرهی D11 را نابود نمایند.چنانکه مشخص شده بود تمام تلاش دشمن به این هدف معطوف شده بود که هر طور شده جای پایی هرچند کوچک را در شهر به دست آورد و با نصب پرچم اسراییل در آن وانمود کند که بر «عیتاالشعب» مسلط شده است. البته این پرچمی بود که هرگز برافراشته نشد تا غیرت جوانان مقاومت در جنگ 33 روزه ارتش تا بن دندان مسلح دشمن صهیونیستی را به زانو درآورده و حماسه ای دیگر را در یاد و خاطره لبنانی ها جاودان سازد.
انتهای پیام/ر