اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

داغ مردم ارسباران یک ساله شد

ارسباران، داغدار اما استوار / روزهایی برای همدلی

یکسال، 365 روز تمام از لرزش زمین زیر پای مردم ارسباران گذشت؛ داغ آن اما تا همیشه بر چهره ارسباران خواهد ماند، ارسبارانی که زیر باران ماند، اما کمر همت خم نکرد و دست بر زانوی مردم تمام ایران زد و از جا برخاست.

ارسباران، داغدار اما استوار / روزهایی برای همدلی

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، مردم ایران زمین یکسال است همپای آذربایجان و ارسباران، بار این داغ را بر دوش گرفته و هر چه در توان داشته‌اند برای تسلی دادن به مردمانی از جنس رود و کوه به کار بسته‌اند.

هنوز یادمان نرفته؛ یک سال قبل بود، ظهر یک روز گرم تابستانی، یک ظهر رمضانی، پیشواز شبی که قدر دارد و حرمت برای تمام این مردمان ...

چند ثانیه بیشتر طول نکشید؛ کوه فریاد زد، رود خروشید، دشت زیر پای مردمانش موج زد و خاموش شد. چند لحظه کوتاه برای به باد رفتن صدها زندگی کافی بود، روستاها ماندند و روستاییانی که تلی خاک تمام زندگی شان را زیر بال و پر گرفته بود؛ گذشته ها، دوست ها، خنده ها و بهانه ها همه زیر مشت مشت خاک و کاهگل و آجرپاره خوابیدند.

یک سال گذشته، اما هیچ چیز برای پدر نگذشته است، برای مادری که دردانه ی شیرین زبانش را دیگر ندیده، برای احمد که با دستان نحیفش باید بار سنگین زندگی را به دوش بگیرد، برای ارسباران که همیشه دلش از این لرزش شکسته خواهد ماند، برای ایران که بار دیگر پرپر شدن گل‌های نوشکفته‌اش را چونان غمی کمرشکن در دل خواهد داشت...

365 روز گذشت، اما این زخم را مانند تمام غم‌های ناگهان دیگر درمانی نیست؛ حتی به روزگاران؛ هرچند دستان گرم و پرمهر ایرانیان که مهرشان را مرهم دل مردم ارسباران کردند هم هیچگاه از یاد نخواهد رفت.

***

روزهای پس از آن تلخکامی، همه دست در دست هم نهاده بودند به مهر؛ برای آنکه مرهمی شوند بر زخم ارسباران.

و صاحبان هنر مثل همیشه پیشگام شدند برای آنکه دستی را بگیرند و دلی را تسلی بخشند.

یکی از طیف‌هایی که توانستند آینه ارسباران شوند برای مردم ایران، اهالی رسانه و عکاسان و تصویربردارانی بودند که در کشاکش درد و سختی مردم ارسباران، با وجود تمام خطرات راهی این سرزمین زیبا و غمگین شدند تا با ثبت جملات و تصاویری از مردم استوار و داغدیده، در حد توان خود آنها را یاری رسانند.

«آذربایجان جان ایران» بوده و هست؛ اما در روزهای پس از زمین لرزه، این عبارت معنایی فراتر از یک باور به خود گرفته بود.

امیر کریم‌زاد شریفی، مدیر پایگاه اطلاع‌رسانی نصرنیوز، بانی نمایشگاه آذربایجان جان ایران است. به ابتکار او و همکارانش، نمایشگاهی از عکس‌های عکاسان تبریزی در تبریز و تهران برپا شد که هدفش فروش عکسها به نفع کودکان زلزله زده ارسباران بود.

به گفته وی، استقبال گسترده مردمی از نمایشگاهی که در خانه پروین اعتصامی تبریز و استقبال گسترده رسانه ای از نمایشگاهی که در گالری لاله تهران تشکیل یافته بود نشانگر اهمیتی بود که مردم به جنبه های مختلف کمک رسانی قائل بودند و از هر راهی تلاش می کردند کمکی هرچند کم و کوچک برای تسلی مردم داغدار این منطقه انجام دهند.

کریم‌زاد حضور 75 عکس از 32 عکاس مختلف در نمایشگاه و چاپ چندین باره تعدادی از عکس‌ها را یادگار خوب این نمایشگاه‌ها دانست و افزود: در این نمایشگاه‌ها علاوه بر جمع‌آوری کمک‌هایی نقدی که برای خرید لوازم تحریر و وسایل آموزشی و درسی برای کودکان ارسباران، می‌خواستیم گوشه‌هایی از رنج آن مردمان صبور را به تصویر بکشیم و به مردم ایران نشان دهیم در گوشه ای از این سرزمین هموطنان ما در سختی و غم هستند و کمک دیگر هموطنان می‌تواند باعث دلگرمی آنان شود.

این فعال رسانه‌ای، همدردی و جلب مشارکت را مهم‌ترین اهداف فعالان خبری و رسانه‌ای در این مدت معرفی کرد و گفت: در این نمایشگاه قیمت پایه برای هر تابلو را 50 هزار تومان تعیین کردیم اما بسیاری از خیران تابلوها را با قیمت‌هایی بسیار بیشتر از این خریداری کردند و ما بیشترین قیمت را برای یکی از عکس‌های هنرمند جوان، آقای مهران چراغچی با مبلغ 5 میلیون تومان ثبت کدریم.

کریم‌زاد در خصوص چگونگی هزینه کردن کمک‌های جمع‌آوری شده گفت: با مبلغی که از فروش تابلوهای عکس به دست آمد، برای حدود 4 هزار دانش‌آموز در مناطق زلزله‌زده لوازم تحریر خریداری شد و با حضور عکاسانی که عکس‌های خود را به نمایشگاه هدیه کرده بودند در مدت چند روز در این مناطق توزیع شد.

وی همچنین علت ورود اهالی رسانه به این موضوع را عمل به رسالت حرفه‌ای آنها دانست و تصریح کرد: رسانه‌ها حلقه واسطی بین مردم و مسئولان هستند، اما متاسفانه می‌بینیم یا غرق در مدیرزدگی شده‌اند یا به مسائلی کم اهمیت و در اصطلاح روزنامه‌نگاری، زرد می‌پردازند. اما ما باور داشتیم رسانه‌ها باید با حضور در لحظات تلخ و شیرین زندگی مردم، موجب جلب اعتماد آنان شده و تاثیرگذاری خود را نشان دهند.

 

***

اما همه تلاش‌ها برای جلب کمک‌های مردمی پس از زمین لرزه ارسباران، اقداماتی به ثمر رسیده نبودند؛ یکی از اقداماتی که متاسفانه جای آن را بسیار خالی دیدیم، عدم حضور اهالی موسیقی در این زمینه بود.

با توجه به اهمیت و علاقمندی مردم منطقه نسبت به گونه‌های مختلف موسیقی، انتظار می‌رفت اهالی موسیقی شهر دور هم جمع شده و اجرای بزرگی برای جمع‌آوری کمک‌های نقدی ترتیب دهند و به شکل و شیوه خود با آسیب‌دیدگان همدردی کرده و کمک کنند. اقدامی که مشابه آن را در زمان بروز زلزله بم و با برگزاری اجرای بسیار موفق «همنوا با بم» شاهد بودیم.

در مدت پس از زمین لرزه تلخ ارسباران اما چنین اتفاقی رخ نداد و چند خبر کوتاه در رابطه با برگزاری اجراهایی از هنرمندان تبریز و حتی هنرمندان بزرگ کشور بی‌نتیجه ماند.

استاد قادر رودکیان، استاد برجسته تار، عدم همکاری نهادهای مسئول به خصوص اداره کل ارشاد استان را علت این امر دانست و گفت: پس از بروز زمین لرزه و بعد از مدت زمانی، با درخواست مجوز افراد و گروه‌هایی که درخواست اجرای برنامه به جهت جمع‌آوری کمک‌های نقدی را داشتند، مخالفت شد و حتی عنوان شده بود نیازی به اینگونه کمک‌ها نیست.

مدیر باسابقه آموزشگاه موسیقی رودکی گفت: من هم برای صحبت در این مورد به اداره ارشاد رفتم اما در همان مرحله نخست با این درخواست مخالفت کردند.

رودکیان افزود: حتی استاد کیوان ساکت و برخی دیگر از اساتید بزرگ کشور هم برای برگزاری اجرا در تبریز اعلام آمادگی کرده و نامه دادند، اما متاسفانه اینگونه مطرح شده بود که اگر می خواهید کمکی بکنید، در شهر دیگری اجرا را برگزار کنید و پول و عواید آن را برای کمک ارسال کنید، که البته برخی هنرمندان به خصوص در تهران با این روش اقدام به جمع آوری کمک‌هایی برای آسیب دیدگان زمین لرزه ارسباران کردند.

وی با اشاره به تجربه موفق خود و گروهش در جمع‌آور‌ی کمک‌های مردمی از طریق برگزاری اجرای موسیقی در زمان بروز زمین لرزه اردبیل در سال 75 اشاره کرد و گفت: در آن زمان بیش از 1.5 میلیون تومان که مبلغ قابل توجهی محسوب می‌شد جمع‌آوری کردیم و به دست مردم آسیب دیده رساندیم، اما در همان زمان هم مخالفت با چنین اقدامی کم نبود.

این هنرمند شناخته شده و خوشنام، ابراز امیدواری کرد در آینده شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم و همه مردم در تمام نقاط ایران زمین در صحت و سلامتی باشند، اما اگر دست قضای طبیعت رای به چنین اتفاقی داد، بتوانیم شاهد حضور اقشار مختلف و هنرمندان برای یاری‌رسانی باشیم.

رودکیان تصریح کرد: طبیعی است که هر کسی به شکل و شیوه خودش اقدام به کمک رسانی می نماید و هنرمندان و اهالی موسیقی هم از این قائده مستثنی نیستند و شایسته است تلاش‌های آنان در این زمینه نیز به ثمر برسد تا هنرمندان موسیقی هم سهمی هرچند بسیار کوچک در تسکین آلام مردمان سرزمین خود داشته باشند.

 

***

تمام اقشاری که آستین همت بالا زدند و به یاری بخش دردمند ایران زمین شتافتند اما همین‌ها نبودند.

بازیگران و اهالی سینما، نویسندگان، فیلم‌سازان، گروه‌ها و تشکل‌های مردمی و بسیاری دیگر از همان روزهای اول در تکاپوی نهادن مرهمی بر غم دل آذربایجان بودند؛ برخی را می شناسیم و برخی می‌خواهند کسی آنها را نشناسد.

یکی از آنها هنرمند بی‌حاشیه و پرکاری است که به احترام نامش هم خیلی ها از جا برمیخیزند. چند روز پس از اولین زمین لرزه، کمر همت بست و به یاری دوستان و همکاران و اطرافیانش، خانه به خانه رفتند و از هر که می‌توانستند یاری گرفتند تا دل کودکان و مردمی در غم و بلا را شاد کنند.

می‌گفت کار سختی نبود، مردم ایران همیشه آماده کمک کردن به یکدیگر هستند و کافیست تا کسی جلو بیافتد تا ناگهان جمع عظیمی را در کنار خود ببیند.

او و دوستانش هر بار هرچه لازم بود و در لیست‌های سازمان‌های مسئول اعلام شده بود را می گرفتند و با ماشینهای خودشان تا روستاهایی که جاده داشت می رفتند؛ اما چون می دانستند بیشتر کمک‌ها به این مناطق می‌رسد، وسایل را در کیف و ساک و کوله پشتی ها می ریختند و باقی راه را تا روستاهای صعب‌العبور و بدون جاده پای پیاده می‌رفتند.

حاصل این رفت و آمدها، دوستی عمیقی است که میان آنها و اهالی برخی روستاها ایجاد شده و این هنرمند از ان به عنوان دستاورد سفرهای کوتاه و بلندشان یاد می کند.

می‌گفت این شاید تنها کاری بود که از دستمان بر می‌آمد، به همین علت درنگ نکردیم و خدا را شاکریم که در حد توان خود مفید بودیم.

از یاد بردنی نیست که یکی از دلگرم کننده‌ترین اتفاقات پس از بروز زلزله، اشک‌هایی بودند که از چشمان تمام ایرانیان، در هرکجای میهن جاری شد و دست‌هایی بودند که بر زانوان مردم استوار شدند تا دست در دست هم، بر قلب زخم دیده آذربایجان مرهمی بگذارند.

باید خوشحال باشیم به خاطر داشتن چنین مردمانی؛ ما یادمان هست که جاده‌های منتهی به آذربایجان شرقی تا مدت‌ها شاهد حضور مردمی بود که پلاک ماشین هایشان نشانه کیلومترهای طی کرده شان برای رسیدن به شهرها و روستاهای آسیب دیده بود. مردمی که در میان دوستان  و آشنایان خود عزت و آبرویشان را گرو گذاشتند و تا توانستند اجناس مختلف و پول جمع کردند تا شاید برای زخمی از زخمهای این مردمان داغ دیده مرهمی هرچند کم و مختصر باشند.

روزهای پس از زمین لرزه اگر چه روزهای سخت و بسیار تلخی بودند، اما شکل گرفتن تابلوی همدلی مردم ایران زمین با مردمان خوب و صبور ارسباران شاید بهترین و زیباترین دستاورد این تلخکامی بود.

خیلی‌ها حتی بازیگران سینما هم بیکار ننشستند و گروهای مختلفی برای جمع آوری کمک پیشقدم شدند. نمایندگان خانه سینما شامل پرویز پرستویی، رضا کیانیان، رضا میرکریمی، کمال تبریزی، مازیار میری و رویا تیموریان با حضور در تبریز، اکران فیلم و جمع آوری کمک های مردمی و سفر به مناطق زلزله زده پیام آور همیاری سینمایی های کشور برای مردم منطقه بودند. بازیگران فیلم ملکه، عوامل مجموعه خنده بازار و برخی دیگر از بازیگران هم به شکل انفرادی در مناطق حضور پیدا کردند تا تسکینی بر آلام مردم زلزله زده باشند.

و بسیاری دیگر که کارنامه درخشانی را برای هنرمندان و اقشار مختلف شکل دادند.

به انتظار می نشینیم و شاهد روزهایی آرام‌تر و شادتر برای مردم مهربان ارسباران می‌مانیم، ارسبارانی که زیر باران ماند، اما کمر همت خم نکرد و دست بر زانوی مردم تمام ایران زد و از جا برخاست.

.....................................

 

نگارنده: فرینوش اکبرزاده

....................................

انتهای پیام/60002/ش40

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول