«ملا محمد عمر» رهبر طالبان افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر مانند سال های گذشته پیام تبریکی را خطاب به مردم افغانستان و سایر مسلمانان جهان صادر که این پیام از طریق سایت رسمی این گروه منتشر شد.
این پیام و تحلیلهای پیرامون آن از چندین جهت برای جامعه افغانستان، دولت این کشور، کشورهای منطقه و کشورهای خارجی حاضر در افغانستان حائز اهمیت است که در ذیل به تفصیل و در هفت بخش به بررسی این پیام میپردازیم.
بخش اول: پیام عید ملا عمر، نقشه راه طالبان
اولین نکتهای که پیام عید ملاعمر را حائز اهمیت میکند این است که این پیام در واقع به طور سالانه نقشه راه بدنه فعال طالبان و تصمیم شورای رهبری این گروه را مشخص کرده و در عین حال خط مشی و دیدگاههای این گروه در رابطه با گذشته و روند آینده افغانستان را تعیین و تبیین میکند.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که ملاعمر به مناسبتهای مختلف پیام میدهد اما با نگاه به تمامی این پیامها این موضوع روشن میشود که برای رهبر طالبان پیام عید فطر از اهمیت خاص و ویژهای برخوردار است و وی سعی دارد در این پیام تمام جوانب کاری طالبان را مطرح و با گروههای مختلف از جمله مردم افغانستان، مسلمانان جهان، نیروهای خارجی مستقر در این کشور و دولت مرکزی به رهبری حامد کرزی سخن گفته و مواضع شورای رهبری طالبان را به تفکیک ارائه کند.
با نگاه به پیامهای مشابه در سالهای گذشته به خوبی میتوان این موضوع را حس و مشاهده کرد که بازیگران فعال و درگیر در حوزه افغانستان براساس این پیام استراتژی خود را تعیین کرده و در واقع آن را اتمام حجت شورای رهبری طالبان با بدنه و نیروهای خود میدانند و تجربه جنگ دوازده ساله افغانستان آنها را به این یقین رسانده است که گروه فشار و نیروی عملکننده طالبان براساس اعتقاد قلبی خود عمل کرده و فرمان رهبر خود به عنوان امیرالمؤمنین را بدون چونوچرا و کموکاست اجرا میکند پس جای تعجب نیست اگر بگوییم همین اطاعتپذیری و فرمانبرداری از رهبر طالبان یکی از عوامل موفقیت نسبی این گروه در مبارزه علیه نیروهای خارجی و کسانی که دشمن خود میپندارند بوده است.
اولین نکتهای که پیام عید ملاعمر را حائز اهمیت میکند این است که این پیام در واقع به طور سالانه نقشه راه بدنه فعال طالبان و تصمیم شورای رهبری این گروه را مشخص کرده و در عین حال خط مشی و دیدگاههای این گروه در رابطه با گذشته و روند آینده افغانستان را تعیین و تبیین میکند. |
البته این نکته را باید در نظر داشت که گروه طالبان و شورای رهبری آن در طی سالها فعالیت خود بگونهای وانمود کردهاند که تنها آنان هستند که به دین اسلام و قانون شریعت پایبندند پس «هر که با ما نیست پس بر ماست»، حال با این شعار و با توجه به جامعه بعضاٌ کماطلاع افغانستان به ویژه در مناطق جنوبی این کشور همواره شورای رهبری طالبان با همکاری حوزههای به اصطلاح علمیه (مدارس دیوبندی) این گروه در پاکستان بسیاری از جوانان افغان را به نوعی فریب داده و از جان آنها جهت پیشبرد اهداف خود، در عملیاتهای انتحاری استفاده کردهاند.
پس با توجه به مسائل ذکر شده اهمیت صدور و انتشار این پیام مشخص شده و درواقع این نکته روشن میگردد که نیروهای طالبان زین پس شیوه برخورد و عمل خود را براساس این نقشه راه تعیین میکنند.
بخش دوم: نگاه فراحزبی و فراگروهی به طالبان
با نگاهی به پیام امسال رهبر گروه طالبان و مقایسه این پیام با پیامهای سالهای گذشته این نکته به وضوح روشن است که رهبر طالبان در این پیام و در قسمتهای مختلف سعی کرده است نگاهی فراحزبی و فراگروهی به گروه تحت امر خود داشته و شخصیتی در سطح یک دولت برای این گروه قائل شود که در واقع این کار نوعی تلاش این گروه برای برونجست از بنبست پیشروی طالبان یعنی شناخته شدن به عنوان یک گروه تروریستی است که البته این موضوع به طور کامل روشن است که همواره مردم افغانستان نگاهخوشبینانهای به گروه طالبان نداشته و همواره تجربه تلخ زمامداری این گروه در کشورشان، مردم مظلوم افغانستان را آزار میدهد.
رهبر طالبان در این پیام برخلاف گذشته که بیشتر تأکید وی بر فرهنگ و شریعت و جهاد بود، نگاه فراخ تری به مسائل اجتماعی، سیاسی، اداری و اقتصادی داشته و حرکت طالبان را محدود به صحنه و میدان جنگ و جهاد نکرده است.
نگاه کارشناسی به پیام اخیر این نکته را نیز مترتب میسازد که وی نظری فاتحانه و پیروزمندانه به دوازده سال جنگ افغانستان داشته و به نظر میرسد با نزدیک شدن به پایان سال 2014 یعنی سال خروج نیروهای خارجی از افغانستان، ملاعمر قصد دارد افکار عمومی مردم و بدنه فعال طالبان را متوجه این مطلب سازد که گروه طالبان بدون هیچ قید و شرطی حکومت آینده افغانستان را در دست خواهند گرفت.
در ادامه با توجه بیشتر به متن پیام این امر واضح است که وی پیام خود را در چند بخش تنظیم کرده است که هر بخش مخاطب خاص خود را دارد، آنجاییکه که از مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اداری و اقتصادی صحبت به میان میآید، مخاطب وی تمام مردم افغانستان میشوند که به نظر میرسد رهبر طالبان سعی دارد که با خطاب قرار دادن کل جامعه افغانستان 2 موضوع را بیان دارد: اول اینکه طالبان نماینده تمام مردم افغانستان هستند و محدود به یک قشر، گروه و یا قوم خاصی نمیشوند و دوم اینکه این ذهنیت به وجود آید که گروه طالبان علاوه بر مسائل نظامی طی سالیان گذشته همواره به فکر سایر نیازهای مردم افغانستان بوده و در این راه برنامهریزی و هزینه کرده است تا مردم افغانستان از هراس حضور یک گروه نظامی در صدر قدرت خارج شده و حکومت طالبان را بپذیرند.اشاره به تشکیل کمیسیونهای جدا و ویژه در بدنه طالبان نیز مؤید همین امر است.اما با نگاه واقعبینانه به جامعه افغانستان باید این نکته را پذیرفت که این جملات رهبر طالبان در واقع نوعی گزافگویی است و بعید به نظر میرسد که جامعه افغانستان ضربات طالبان به بدنه سیاسی و اقتصادی کشورشان را فراموش کرده و به راحتی این مطالب را که تنها بر زبان رانده شده و بویی از واقعیت نبرده است را قبول کنند.
در این بین از بحث داخلی که خارج شویم میبینیم که ملا عمر خود را در این پیام مانند پیامهای گذشته یک رهبر بزرگ مسلمین دانسته و پا را فراتر از رهبری یک گروه و یا حزب گذاشته است و در زمینه مسائل بینالمللی که متوجه امور مسلمین است از جمله قضایای مصر، سوریه و میانمار اظهارنظر کرده است.
بخش سوم: اتحاد و اطاعت 2 رمز مهم پیروزی
با بررسی سوابق طالبان و اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی رهبر و فرماندهان ارشد این گروه این نگرانی در آنها دیده میشود که همواره طالبان از تبلیغات غرب علیه این گروه دچار تشویش و اضطراب بودهاند.
البته ذکر این نکته مهم است که شاید تبلیغات علیه تحرکات نظامی این گروه زیاد برای رهبران آن جای نگرانی نداشته باشد اما تبلیغات علیه فرهنگ و اعتقاد جهادی طالبان میتواند نقطهای برای آغاز واگرایی در بدنه فعال این گروه باشد.
از اینرو در پیام عید ملا محمد عمر به وضوح این نگرانی دیده میشود که وی در جای جای این پیام سعی دارد با اشاره، پند، نصیحت و یا دستور بر این نگرانیها خط پایانی کشیده و خیال خود را از آینده طالبان راحت کند.
در چند جای این پیام، ملا عمر بر وحدت میان مجاهدین طالبان تآکید کرده است. همانطور که در پیامهای سالهای گذشته وی نیز دیده میشود وی به شدت از بابت ازهم گسیختگی در میان برخی اعضای میاندستی و یا شاید برخی رهبران ارشد این گروه به شدت ناراحت بوده و این موضوع را عاملی مهم در برخی ناکامیهای طالبان میداند.
اینکه هر روز در گوشهای از کشور افغانستان گروهی به نام طالبان سلاح خود را بر زمین گذاشته و تسلیم دولت مرکزی میکنند این فرصت را برای غرب ایجاد میکند که افکار عمومی را برای گسست در بدنه طالبان آماده کرده و ژست به اصطلاح پیروزی و فتح طالبان را در هم شکنند از اینرو اتحاد میان اعضا در سراسر کشور افغانستان به موضوعی مهم برای شورای رهبری طالبان تبدیل شده است.
این نکته قابل ذکر است که بر احدی پوشیده نیست که طالبان با چراغسبز آمریکا و غرب و با کمک پاکستان در 2 دهه قبل کار خود را برای در واقع ضربه زدن به چهره واقعی اسلام آغاز کرد اما با شروع اشغال افغانستان در سال 2001 این گروه ناگاه با ناملایمتی اربابان خود مواجه شد و تصمیم گرفت تا حدودی خودی نشان داده و در برابر بازیگران خارجی در افغانستان مبارزه کند اما در خلال این مبارزه بسیاری از رهبران و گروههای نزدیک به شورای رهبری طالبان با پیشنهادهای مالی غرب روبرو شده و به جبهه مخالفین این گروه پیوستند، درواقع اکنون که ملا عمر خود را در جایگاهی فراتر از رهبری یک گروه میپندارد از این موضوع هراس دارد که در آخر این راه تنها مانده و مشوقین گذشته وی، رهبر طالبان را به کناری رانده و ذرهای از قدرت را هم به وی واگذار نکنند.
آنجاییکه در این پیام ملا عمر از اتحاد سراسری طالبان و انجام عملیات و امور این گروه تحت یک لوا و پرچم سخن به میان میآورد به نظر میسد که درواقع پوششی برای همین نگرانی و اعلام عمومی برای جلب آرای عام مردم افغانستان است تا یک حقیقت.
از طرف دیگر، ملا عمر رمز ایجاد وحدت را اطاعت از رهبری میداند. این موضوع خود نیز یک پیام روشن برای همگان دارد و آن این است که اگر قرار باشد حکومتی از طالبان تشکیل شود آن حکومت نیز با همین شیوه رهبری خواهد بود و خوابهای دیده شده برای افغانستان از سوی غربیهای در دولت احتمالی طالبان محقق نخواهد شد.
نکته مهم دیگر در این زمینه این است که نشان میدهد طالبان و رهبر این گروه ذرهای از موضع خود در قبال شریعت و حکومت اسلامی به شیوه رهبری البته از نوع خلافت کوتاه نیامده و در واقع آن هم در ظاهر خواهان دموکراسی مقلوب در این نوع حکومت هستند.
اینکه هر روز در گوشهای از کشور افغانستان گروهی به نام طالبان سلاح خود را بر زمین گذاشته و تسلیم دولت مرکزی میکنند این فرصت را برای غرب ایجاد میکند که افکار عمومی را برای گسست در بدنه طالبان آماده کرده و ژست پیروزی و فتح طالبان را در هم شکنند از اینرو اتحاد میان اعضا در سراسر کشور افغانستان به موضوعی مهم برای شورای رهبری طالبان تبدیل شده است. |
آخرین اشاره این موضوع هم باز نگرانی رهبر طالبان در خودسری برخی از اعضای میاندستی این گروه و عدم تبعیت از فرامین و پیامهای ملا عمر میباشد که این موضوع نیز میتواند حرکت و هدف طالبان را با موانع و چالشهایی جدی روبرو سازد از اینرو وی تأکیدی خاص و ویژه بر تبعیت بیچونوچرا از فرامین رهبر طالبان دارد.
بخش چهارم: انحصار قدرت یا اشتراک قدرت
ملا محمد عمر در پیام عید فطر خود صحبت از عدم انحصار قدرت توسط طالبان را به میان آورده است که در این زمینه نیز ذکر دو نکته حائز اهمیت است:
اول اینکه همانطور که ذکر شد رهبر طالبان به گونهای این جملات را در پیام خود آورده است که در نهایت حکومت افغانستان در دست طالبان خواهد بود و افغانستان راهی جز این پیشروی خود ندارد و حال این حکومت قائل به انحصار قدرت نیست.
دوم اینکه برخی تحلیلگران با دیدن کلمه انحصار قدرت در پیام طالبان ناگهان به وجد آمدند که طالبان از موضع خود یعنی کسب تمامیت قدرت در افغانستان کوتاه آمده و نشانه پیروزی بازیگران خارجی و قدرتهای داخلی در افغانستان است اما نباید این نکته را فراموش کرد که طی سه سال گذشته رهبری طالبان در اکثر پیامهای خود از این عبارت استفاده کرده است ولی در عمل در مسئله کسب قدرت همچنان شاهد آن هستیم که گروه طالبان خواستار تمام قدرت است و از این موضع خود کوتاه نیامده است.
و اما مهمتر اینکه انحصار قدرت با اشتراک قدرت معنایی بس متفاوت دارد و آن بدین معناست که طالبان حاضر نیستند در حکومت تحت رهبری غیر خودشان حاضر شده و در قدرت آنها شریک شوند بلکه خود باید در رأس حکومت قرار داشته باشند و عدم انحصار در این نوع حکومت این است که سایر اقوام و گروههای افغان نیز میتوانند در دولت تحت امر طالبان حاضر شده و در پیشبرد مسائل افغانستان به طالبان و مردم این کشور کمک و یاری رسانند.
بخش پنجم: انتخابات افغانستان
در پیام رهبر طالبان به مانند گذشته به شدت با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 افغانستان مخالفت ورزیده و اعلام کرده است که برگزاری این انتخابات دستاوردی برای مردم افغانستان در پی ندارد.
وی اعلام کرده است که نتیجه برگزاری این چنین انتخاباتی در واشنگتن تعیین میشود که مردم افغانستان از چنین مسئلهای راضی و خشنود نیستند، اما معنی آوردن این جملات در پیام عید ملا عمر چیست:
ابتدا میتوان به این نکته اشاره کرد که بعد از ایجاد سروصداهای زیاد مبنی بر اینکه طالبان طی ماههای گذشته مذاکرات پنهانی و یا مستقیم با برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا داشته و قبول کردهاند که از برخی مواضع خود عدول کنند بر زبان راندن این جملات این موضوع را روشن میسازد که هنوز شورای رهبری طالبان گزینه اصلی خود را مبارزه با آمریکا و مخالفت با حضور مستقیم و یا غیرمستقیم آمریکا در افغانستان بنا نهد.
ملاعمر از همان روز اول که دولت حامد کرزی روی کار آمده است این دولت را دولتی دست نشانده خوانده و علت مبارزه با آن را نیز وابستگی محض کرزی و دولتش به واشنگتن میداند.
از طرفی، کرزی و تیم مشاورهای وی طی ماههای اخیر در حرکتی به اصطلاح ابتکاری و در عین حال عوامانه این موضوع را مطرح کردند که ملا عمر رهبر گروه طالبان نیز با قبول شرایط خاص از جمله آتشبس و پیوستن به پروسه صلح میتواند کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری افغانستان در سال 2014 شود که حال میبینیم با ایراد این سخنان از سوی ملاعمر این ابتکار دولت مرکزی افغانستان با بنبست مواجه شده و کلیت مقبولیت برگزاری این انتخابات نیز از سوی رهبر طالبان رد شده است.
اما آیا ملاعمر در مجموع با برگزاری انتخابات در افغانستان مخالف است یا با برگزاری انتخاباتی که وابستگی خارجی و آمریکایی در آن وجود دارد، مخالفت میورزد؟
همانطور که در بخشهای پیشین این نوشتار ذکر شد، طالبان قائل به حکومت خلافتی هستند که در ر أس آن امیرالمؤمنین قرار دارد و تجربه 5 سال حکومت رسمی طالبان در افغانستان نیز نشان میدهد که این گروه با شورای رهبری کشور را ادره کرده و مطیع تام فرمان رهبری خویش بوده است.
پس به نظر میرسد که اولا طالبان با انتخابات معمول و رایج در کشورهای دنیا مخالف بوده و در ثانی حکومت وابسته به خارج به ویژه امریکا را تحت هیچ شرایطی قبول نخواهند کرد حتی اگر این حکومت ظاهری اسلامی و مطابق با سلیقه و شریعت موردنظر طالبان داشته باشد.
بخش ششم: تطهیر چهره طالبان/عبور از عوامفریبی
با تمرکز بر روی جملات به کار رفته در پیام ملامحمد عمر دیده میشود که در بخشهای مختلف این پیام وی سعی دارد که چهره طالبان را از اتهامات درست یا نادرست وارد شده بر این گروه تطهیر کند.
ملاعمر در این پیام به مانند گذشته سعی دارد این حس را به جامعه جهانی و مردم جامعه افغانستان القا کند که گروه تحت امر وی در عملیاتهای خود به هیج عنوان قصد ندارند مردم بیگناه را هدف قرار دهند و اگر این اتفاق بیافتد کمیسیون به اصطلاح عدلیه طالبان با این افراد برخورد خواهند کرد.این موضوع مهمترین مسئلهای است که مخالفان طالبان همواره سعی داشتهاند طالبان را نسبت به آن متهم کنند در نگاه واقعبینانه نیز در زمینه کشتار مردم بیگناه افغانستان باید طالبان و غربیها را در واقع همپیمان دانست زیرا دست هر دو طرف به خون مردم مظلوم افغانستان به یک اندازه آلوده است.
وی ضمن اعلام این موضوع قصد دارد مسئولیت کشتار مردم افغانستان را بر گردن نیروهای خارجی و دولت افغانستان بگذارد و گروه طالبان را از این امر مستثنی سازد.
از سوی دیگر، نیز ملاعمر در این پیام سعی دارد مشکلات به وجود آمده در افغانستان از جمله مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گریبانگیر جامعه افغانستان را متوجه دولت مرکزی که به گفته وی دستنشانده آمریکاست کند.
ملا محمد عمر با بیان این مطالب 2 هدف را دنبال میکند: ابتدا اینکه به نظر میرسد وی به شدت از تبلیغات رسانههای داخلی و خارجی علیه طالبان در زمینه وارد ساختن اتهامات گوناگون به این گروه از جمله کشتار مردم بیگناه افغانستان، دزدی و وحشیگری نگران است و سعی دارد به صورت متداول در پیامهای مختلف از جمله پیام مهم عید فطر این موضوع را روشن ساخته و به صراحت با این اتهامات مقابله کرده و افکار عمومی جامعه جهانی و مردم افغانستان را در این زمینه با خود همراه سازد.
از طرفی نیز به نظر میرسد با مطرح ساختن این موضوعات رهبر طالبان سعی دارد به مردم افغانستان اینگونه القا کند که طالبان همواره به فکر مردم افغانستان بوده و تمام تلاش خود را به کار بسته تا حکومتی اسلامی مطابق آنچه خواست مردم افغانستان است را برای آنها به ارمغان آورد و این گروه لحظهای به مردم و زیرساختهای این کشور لطمه نزده است تا این موضوع پیشزمینه حضور طالبان در مسند قدرت را آماده و مردم را در این راه با این گروه همراه سازد.
ملاعمر در این پیام به مانند گذشته سعی دارد این حس را به جامعه جهانی و مردم جامعه افغانستان القا کند که گروه تحت امر وی در عملیاتهای خود به هیج عنوان قصد ندارند مردم بیگناه را هدف قرار دهند و اگر این اتفاق بیافتد کمیسیون به اصطلاح عدلیه طالبان با این افراد برخورد خواهند کرد. |
در پایان این بخش نیز ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اصرار بر تطهیر طالبان نیز میتواند زمینهساز خوبی برای شعار اصلی طالبان یعنی اتحاد در صف و اطاعت از فرمان رهبری این گروه باشد زیرا این موضوع را نمیتوان فراموش کرد که یکی از مهمترین عوامل عدم شکست طالبان در جنگ دوازده ساله همانا بدنه فعال میاندستی این گروه است که با حضور در عملیاتها و قبول انجام عملیات انتحاری توانسته است طالبان را در پیشبرد اهداف خود با موفقیت قرین سازد و بنابراین باید این بدنه را طوری حفظ کرد که در برابر هجوم تبلیغات رسانهای و جهتدهی به افکار عمومی از مسیر مورد خواست شورای رهبری طالبان خارج نشوند که همین موضوع تطهیر به نوعی میتواند باعث دلگرمی و خطمشی سالم و پسندیده برای بدنه میانی و فعال طالبان برای ادامه این مسیر باشد.
بخش هفتم: سیاست خارجی طالبان و معامله بر سر اهداف
با نگاه به مواضع و پیامهای گذشته و این پیام ملا محمد عمر نمیتوان در عرصه موضعگیری طالبان در برابر نیروهای خارجی تغییرمحسوسی را دید.
اما با نگاه به برخی اخبار و دیدگاهها درباره شروط طرفین دعوا یعنی طالبان و آمریکا ذکر چند نکته در رابطه با این پیام ملا محمد عمر لازم به نظر میرسد:
ابتدا اینکه رهبر طالبان در این پیام ذکر کرده است که سیاست خارجی طالبان این است که نه به کسی ضرر میرسانیم و نه اجازه میدهیم کسی از خاک ما به دیگران ضرر برساند.
از طرفی اخبار رسیده حاکی از آن است که یکی از شروط آمریکاییها برای مذاکره با طالبان قطع رابطه این گروه با القاعده برای مبارزه به اصطلاح بهتر با تروریسم است.
حال اگر این دو نکته را کنار هم بگذاریم شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که رهبر طالبان این پیام را مطرح کرده است که طالبان این اطمینان را میدهد که هیچ گروهی حتی القاعده نتواند از طریق خاک افغانستان برای امنیت منطقه مشکلی را ایجاد کند و میتواند پالسی غیرمستقیم در جهت پذیرش این شرط آمریکاییها برای ورود به مذاکره باشد.
در همین حال، ملا عمر در بخش دیگری از پیام خود درباره حضور طولانی مدت نیروهای آمریکایی و ایجاد پایگاه دائمی نظامی آمریکا در خاک افغانستان به مانند گذشته مخالفت صریح خود را اعلام کرده و از آنها خواسته است که بیهوده برای به سرانجام رسیدن این موضوع تلاش نکنند.
این موضوع میتواند شرط اساسی طالبان برای آمریکاییها در قبال پذیرش شرط قطع ارتباط با القاعده باشد و از طرفی نیز طالبان بارها اعلام کردهاند که پیششرط ورود آنها به پای میز مذاکره خروج کامل تمام نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان است که ار دیگر با انتشار این پیام، درک این شرط دور از دسترس نیست.
اما ملا عمر در بخش دیگری از پیام خود ذکر میکند که تشکیل نظام اسلامی و آزادی کامل از ارزشهایی هستند که نمیتوان بر سر آنها با کسی معامله کرد.
با کمی تعمق در این جمله رهبر طالبان این سؤال در ذهن خواننده شکل میگیرد که رهبر طالبان تنها از 2 ارزش برای عدم معامله صحبت به میان آورده است پس آیا این احتمال وجود دارد که شورای رهبری طالبان بر سر برخی مواضع خود که در این پیام ذکر نشده است به معامله بنشینند که جواب این سؤال به طور کامل نمیتواند منفی باشد.
در همین راستا از سوی دیگر عده بسیاری از کارشناسان مسائل افغانستان بر این باورند که طالبان هنوز نیز با چراغ سبز آمریکا و بازیگران غربی کارهای خود را پیش میبرد و تمامی امور جاری در افغانستان که یک پای آن طالبان است با تواقف طرف غربی انجام میپذیرد.
از سوی دیگر از کاخ ریاست جمهوری افغانستان برخی اخبار به گوش میرسد که واشنگتن در پیامی محرمانه اعلام کرده است که اگر نتیجه انتخابات افغانستان مورد رضایت کاخ سفید نباشد آمریکا با روی کار آمدن طالبان مشکلی نداشته و در این راه شاید با این گروه همکاری نیز کند.بنابراین نباید اینگونه خوشبین بود که طالبان و شورای رهبری این گروه دشمن قسمخورده غرب و آمریکا بوده و این کینه و دشمنی پایان نخواهد یافت.
در مورد دفتر سیاسی طالبان در قطر نیز رهبر طالبان به مانند گذشته سعی دارد این نکته را احیا کند که بازگشایی این دفتر به معنای به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی جامعه جهانی است و وظیفه این دفتر در واقع مسئول مذاکره با قدرتهای خارجی و ارسال پیامهای رسمی طالبان در عرصه بینالمللی است.
در بخش دیگری از این پیام ملا عمر به حضور سازمانهای بینالمللی و حقوق بشر در افغانستان اشاره کرده و دو شرط برای ابقا آنان گذاشته است که یکی عدم جاسوسی و دیگری عدم تبلیغ علیه اسلام است.
در اینجا دو نگرانی برای طالبان وجود دارد که اولی جاسوسی این گونه سازمانهاست مانند آن چیزی که در پاکستان و از طریق برنامه واکسیناسیون عمومی برای اسامه بنلادن پیش آمد و باعث گرفتاری و در نهایت کشته شدن وی شد.
دومین نگرانی طالبان به اعتقاد این گروه مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی و جاری ساختن فرهنگ مطابق با شریعت در افغانستان است که رهبری طالبان با توجه به سوابق گذشته و سایر کشورهای اسلامی غیرمستقل بیم آن را دارد که اینگونه سازمانها تبلیغ علیه اسلام در جهت منافع مسیحیت را دستور کار خود قرار داده و در دراز مدت فرهنگ اسلامی افغانستان را به فرهنگ مسیحی غربی تعقیب دهند که این موضوع با ذات تشکیل حکومت اسلامی که خواسته اصلی طالبان است، منافات دارد.
سید محمد مهدی مرتضوی-دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل
انتهای پیام/.