به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، یکی از وظایف ذاتی رسانه علاوه بر بیان حقایق و شفافسازی مشکلاتی که در جوامع انسانی وجود دارد، توجه ویژه به محیط زیست و منابع طبیعی است.
محیط زیست و منابع طبیعی قطعا متعلق به یک و یا دو نسل نیست بلکه برای گذشتگان بوده و آیندگان نیز از آن سهمی دارند که باید توسط نسل حاضر این سهم نادیده انگاشته نشود.
استان کهگیلویه و بویراحمد چند صباحی است که از سوی طبیعت دوستان و هر آن که قدم در آن گذاشته به استان چهار فصل معروف شده و شهر یاسوج یعنی مرکز آن نیز لقب پایتخت طبیعت ایران را به خود اختصاص داده است.
شهر یاسوج یا به قولی همان پایتخت طبیعت ایران اکنون مقصد گردشگری بسیاری از مردم ایران در فصل تابستان شده که باید همه زیرساختها برای پذیرایی از این میهمانان که برکت را با خود به همراه میآورند، آماده شود.
پایتخت طبیعت ایران یا همان شهر یاسوج به دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد در آینده نخواهد توانست با چنین زیرساختهای اندکی که البته اگر مساحت کم اماکن گردشگری را به آن اضافه کنیم، جوابگوی این خیل عظیم مسافر و گردشگر باشد.
شهر یاسوج به دلیل واقع شدن در دشتی کم وسعت با آب و هوایی ییلاقی با مشکلاتی برای جذب گردشگر و در آینده با توریست روبرو خواهد بود که لازم است طراحان و برنامهریزان امور گردشگری و حتی شهری چارهای در این خصوص بیاندیشند.
البته نباید از این نکته غافل شد که یاسوج اماکن گردشگری و تفریحی بکری دارد که هنوز از ظرفیت آن برای بهرهگیری مسافران و گردشگران استفادهای نشده که مهمترین آن سواحل طویل رود بشار است.
سواحلی که از پل ورودی شهر یاسوج آغاز و به شهر پاتاوه در بویراحمد پایین ختم میشود و میتوان با قاطعیت گفت که هنوز یک وجب آن برای پذیرایی از مسافر و گردشگر موقعیتیابی و هدفگذاری نشده است.
صحبت از رود بشار کردیم و سخن را با همین مضمون ادامه میدهیم و گزارش خود را معطوف به این رود بزرگ و تاریخی در شهرستان بویراحمد میکنیم.
در این گزارش به تاریخچه رود بشار و این که گذشتگان چه استفادهای از آن میکردهاند نشده است چرا که پرداختن به این موضوع خود داستانی مفصل خواهد بود که لازم است در گزارشی کامل و جامع به آن پرداخت بلکه ابتدای گزارش خود را با آزادسازی بستر رود بشار از واحدهای شن و ماسه آغاز میکنیم.
فارس از آزادی رود بشار میگوید
ماجرای پر پیچ و خم آزادسازی رود بشار از هنگامی آغاز شد که یکی از رسانههای استان که از جنس خبرگزاری بود سوژه واحدهای شن و ماسه و حکایت حضور این میهمانان ناخوانده را در گزارشی زیبا و جالب به قلم یکی از بچههای خوشفکر رسانه به زبان قلم بیان کرد.
پس از این گزارش استاندار فعلی کهگیلویه و بویراحمد که به قول خود کشته مرده سوژههای آنچنانی و تشنه برخورد با تخلف است آن را با جدیت مورد پیگیری قرار داد هر چند که ترکشهای این سوژه جراحات بسیاری را بر قد و قواره صابری وارد کرد.
سید حسین صابری جلسات متعددی را در این زمینه برگزار کرد و حتی مسئولان واحدهای شن و ماسه را در جلسهای همراه با مسئولان به حضور پذیرفت و ادامه قصه که بیان همه آنها در این گزارش امکانپذیر نیست.
در این راه عدهای مقاومت سرسختانه کردند و برخی به قول استاندار تن به قانون دادند تا اینکه واحدها همگی از بستر رود بشار جمع شدند و اینگونه بود که رود بشار پس از دو دهه نفسی راحت کشید و تن و اندام خود را آزاد از بند کارخانههای سنگشکن مشاهده کرد.
پس از این اقدام استاندار که عدهای آن را از جنس انقلابی میدانستند مشکلی خواسته و ناخواسته و عامدانه و غیر عامدانه که در حیطهکاری رسانه نیست به وجود آمد و القصه شن و ماسه برای خود در پایتخت طبیعت ایران ارج و قربی به قیمت زر و سیم گرفت.
به دنبال این گرانی استاندار و همفکرانش در استانداری در طی فرآیندی شخصا وارد قضیه شده و قیمت شن و ماسه را در یاسوج تعیین کردند هر چند که این آخر ماجرا نبود و شن و ماسه همچنان در بورس نایابترین کالاها در مرکز استان باقی ماند.
استاندار در این قضیه دستهای پنهان از نوع سیاسی را دخیل در این موضوع میدانست و سرمنشاء گرانی را علاوه بر این موضوع به کمپرسیداران و کرایههای آنچنانی ربط میداد.
داستان هر چه هست و بود کاری به آن نداریم و اکنون با همه مواضع خوب و یا بدی که در این داستان بود آنچه که مسلم و بدیهی است آزادی رود بشار از بند آلودگی است که تقریبا همه مردم به آن اعتقاد راسخ دارند.
جشن حیات رود بشار پس از آزادی
رود بشار پس از آزادی چند صباحی است که نفس راحتی میکشد و ساحلنشینان این رود حیاتبخش، بینهایت از این بازگشت دوباره زندگی به رود بشار که هویت تاریخی خود را از آن میگیرند خوشحال و راضی به نظر میرسند.
در تازهترین اقدام بخش خصوصی وارد عرصه شده و به تازگی قایقسواری بر روی رود بشار لذت و شادی را به مسافران و مردم ارزانی داشته است.
این روزها زلالی و زندگی دوباره به رود بشار برگشته و مردم و همه دوستداران این سمبل شفافی و طراوت دیگر هیچگاه در ذهن خود به اسارت آن نمیاندیشند.
هر چند که برخی منفعتطلبان بر این عقیدهاند که پس از رفتن سید حسین صابری از این استان دوباره روز از نو و روزی از نو، اما میتوان این بشارت را داد که به همت مردم و رسانه و طبیعت دوستان نه تنها با رفتن صابری و آمدن هر شخص دیگر رود بشار دوباره به مسلخ و زندان نخواهد رفت، بلکه زورقهای نشسته بر پهنای آن هر روز بیشتر و بیشتر خواهند شد و سرود آزادی را از زبان کودکان بویراحمدی نشسته بر زورقها روزانه خواهد شنید.
==============
گزارش از داریوش بهنیازاده
==============
انتهای پیام/2571 /ط40/پ3003