اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  غرب آسیا

عربستان سعودی و اخوان‌المسلمین؛ رابطه‌ای سراسر نزاع و درگیری

نگاهی به رابطه چندین دهه‌ای عربستان سعودی با جماعت اخوان‌المسلمین مصر نشان می‌دهد حکومت سعودی هیچ‌گاه در قبال این جماعت خیالی آسوده نداشته و آن را تهدید و خطری بزرگ برای موجودیت و حاکمیت خود به شمار آورده است.

عربستان سعودی و اخوان‌المسلمین؛ رابطه‌ای سراسر نزاع و درگیری

به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه خبری مرآه الجزیره در مقاله‌ای به قلم «مضاوی الرشید»، نویسنده و منتقد عربستانی تلاش می‌کند به روابط عربستان سعودی با جماعت اخوان المسلمین بپردازد که از زمان شکل گیری تاکنون همواره رابطه‌ای متشنج بوده است و آخرین نمونه این تعارض و تنش را در حمایت ریاض از سرنگونی حکومت اخوان المسلمین در مصر و برکناری «محمد مرسی» از سمت ریاست جمهوری این کشور ملاحظه کرد.

مضاوی الرشید در این باره می‌نویسد: همان‌طور که سرکوب‌گری‌های عربستان سعودی جریان‌های سیاسی ملی‌گرا و چپگرا را در برگرفته است، جماعت اخوان المسلمین نیز صرف نظر از ایدئولوژی و فعالیت‌های سیاسی‌اش از این قاعده سعودی مستثنی نیست. چون حکومت سعودی به خوبی از ضرورت مقابله با جریان‌های فکری سیاسی مخالف اندیشه‌ها و دیدگاه‌های سیاسی و فکری وهابیت به خوبی آگاه است و می‌داند که دادن اجازه به رشد و نمو چنین افکار و اندیشه‌هایی موجب جذب آرا و افراد می‌شود که همواره به دنبال راهبردی برای خروج از نبود آزادی اندیشه‌ سیاسی در عرصه سعودی است که حکومت عربستان سعودی همواره تلاش کرده است، این عرصه از هرگونه فکر و اندیشه‌ که ترویج دهنده نظامی غیر از نظام پادشاهی – وراثتی - خاندانی در عربستان تهی باشد، حتی اگر این افکار و اندیشه‌ها مبتنی بر دیدگاه‌ها و اصول و مبادی اسلامی باشد. اگرچه در چنین شرایطی خطر این افکار و اندیشه‌ها برای حکومت سعودی نیز بیشتر است، چون متهم به پنهان کردن حقایق نیز خواهد شد.

بعد از دهه‌های طولانی که از حمایت و پشتیبانی سعودی از جماعت اخوان المسلمین می‌گذرد که موجب شد تا این جماعت مصر، سوریه و عراق را به عربستان سعودی پیشکش کنند، به نظر می‌رسد که هم اکنون عربستان چشمان خود را به خطری باز کرده که مشروعیت نظام سعودی را تهدید کرده و به خطر می‌اندازد.

این خطر با تجاوز «صدام»، دیکتاتور معدوم عراق علیه کویت و مخالفت اخوان المسلمین با دخالت خارجی برای حل این بحران برای عربستان سعودی آشکار شد. در این زمان بود که عربستان سعودی از حمایت از اخوان المسلمین به رویارویی آشکار با تفکرات آنها روی آورد و این جماعت را به نفوذ در فضاها و اماکن تربیتی و آموزشی عربستان به منظور ترویج افراط گرایی، افکار و اندیشه‌های حزبی و حتی تروریستی خود متهم کرد و این موضوعی بود که بارها در سخنان شاهزاده «نایف بن عبد العزیز»، ولی‌عهد سابق سعودی قابل ملاحظه بود و بارها توسط وی تکرار شد.

با این حال اخوان المسلمین هیچ‌گاه در عربستان سعودی از سازماندهی خاصی برخوردار نبوده و به صورت محدود و مخفیانه فعالیت می‌کند، با این وجود موفق شده تا طیف گسترده‌ای از علما و اندیشمندان و نظریه پردازان عربستانی را با خود همراه کند. 

در تمام طول این مدت عربستان سعودی فعالیت‌های اخوان را زیر نظر داشت و سعی می‌کرد که با اعتقادات و اندیشه‌های سلفی وهابی و اشاعه و ترویج آنها در جامعه عربستان به مقابله با افکار و اندیشه‌های اخوانی برود و از سازماندهی سیاسی آنان جلوگیری کند. همچنین تلاش می‌کرد تا همیشه افکار و اندیشه‌های طرفداران این جماعت را مورد شک قرار داده، آنها را به تحریف اصول و عقاید اسلامی و کشاندن آنها به عرصه و امور مسائل سیاسی متهم کند. این‌گونه بود که درگیری‌های فکری و اعتقادی اخوان المسلمین و جریان فکری سلفی وهابی شکل گرفته و به وجود آمد.

اوضاع بر همین منوال باقی بود تا این‌که انقلاب‌های «بهار عربی» از راه رسید و این فرصت را برای اولین بار برای این سازمان محلی جهانی و بین المللی شده فراهم کرد تا حکومت و قدرت را در تونس و مصر در دست بگیرد و این چیزی بود که عربستان سعودی به شدت از آن نگران بود، چراکه رسیدن اخوانی‌ها به حکومت و قدرت این امیدواری را در میان اخوانی‌های عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به وجود آورد که شاید این امر زمینه رسیدن آنها به قدرت در این کشورها و یا دست‌کم بازتر شدن فضا سیاسی برای آنها را فراهم کند.

مشکل عربستان سعودی با اخوان المسلمین زمانی بیش از پیش شروع به نمایان کرد که اخوانی‌ها حکومت را در یکی از بزرگترین و مهمترین کشورهای جهان عربی به دست گرفتند، به ویژه آن‌که در این برهه به دلیل حمایت قطر از اخوانی‌ها، روابط میان عربستان سعودی و قطر به شدت رو به تیرگی و تنش نهاد تا در این صف آرایی امارات متحده عربی در کنار عربستان سعودی قرار گیرد و به همراه ریاض تلاش کند تا به هر طریق ممکن زمینه ادامه حکمرانی اخوان المسلمین به خصوص در مصر را از بین ببرد و از پیامدهای قدرت یافتن بیش از پیش اخوان المسلمین بر دو کشور مصر و تونس از یک‌سو و منطقه از سوی دیگر ممانعت کند.

از این رو عربستان سعودی در طول دو سال گذشته از ارتش مصر و برخی جریان‌های اسلامی رقیب اخوان المسلمین و برخی جریان‌های دیگر که رویکردی غیر اسلامی داشتند، حمایت کرد. اگر دلایل دشمنی عربستان سعودی با حکومت اخوان المسلمین را واکاوی کنیم، به چند دلیل عمده برخورد می‌کنیم که در افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها میان این دو برخورد می‌کنیم که عبارتند از:

اول: نگرانی از ترویج و اشاعه طرح سیاسی اخوان المسلمین

نگرانی و بیم عربستان سعودی از ترویج و اشاعه طرح سیاسی اخوان المسلمین و تاکید بر این‌که این طرح بیش از هر چیز مبتنی بر اصول و مبادی اسلامی است، چون این امر روشن می‌سازد که عربستان سعودی همچنان درصدد ترویج و اشاعه مفاهیم مد نظر خویش است و تلاش می‌کند، این مفاهیم را به احتکار خویش در آورد و همچنان تاکید ‌کند که تنها کشور منطقه عربی است که در برابر اقدامات حکومت‌هایی ایستاده که نظامیان در آنها در راس قدرت هستند و از دید ریاض حکومت‌هایی کافر و به دور از شریعت اسلامی هستند که مشروعیتی جعلی برای خود ایجاد کرده‌اند. اما با دستیابی اخوان المسلمین به حکومت از طریق انتخابات و دموکراسی تمام این دستاویزها از بین می‌رود و با تغییرات به وجود آمده در کشورهای مصر و تونس نواقص بسیار موجود در حکومت‌های سلطنتی - موروثی حاکم بر منطقه بیش از پیش آشکار می‌شود که از جمله این حکومت‌ها، حکومت عربستان سعودی. از این رو سعودی‌ها تمام تلاش خویش را به کار بستند تا راه را بر دیگر انواع حکومت‌های اسلامی در منطقه ببندند.

دوم : بیم از قدرت اخوان المسلمین در سازماندهی و بسیج توده‌های مردمی

بیم و نگرانی عربستان سعودی از قدرت اخوان المسلمین در سازماندهی، بسیج مردمی و نفوذ در دوایر و نهادهای حکومتی و رسمی؛ به ویژه آنکه حکومت سعودی همچنان مخالف هرگونه تشکل و سازماندهی اجتماعی مستقل است که انحصار قدرت و حکومت را از دست خاندان سعودی خارج کند و آن را به دست نهادها و تشکل‌های مردمی بیاندازد.

به همین دلیل عربستان سعودی تا این لحظه با وجود ترویج و اشاعه قانون جامعه مدنی در این کشور که تنها نوشته‌ای روی کاغذ باقی مانده و هیچ‌گاه به آن عملی نشده، از تشکیل هرگونه تشکل مستقل اجتماعی و خیریه یا برگزاری محافل ادبی یا ایجاد سازمان‌هایی مخالف با رویکرد حکومت عربستان سعودی جلوگیری می‌کند.  

تجربه اخوان المسلمین در عرصه فعالیت‌های اجتماعی و سازماندهی گروه‌ها و تشکل‌ها که طی دهه‌های گذشته آن را به دست آورده، عربستان سعودی را به وحشت انداخته است که همواره با ایجاد چنین سازمان‌هایی مخالفت است، چراکه این سازمان‌ها و نهادها همیشه رقیب دستگاه‌ها و سازمان‌های رسمی و حکومتی تلقی شده‌اند که سرانجام به باور حکومت سعودی موجب تشکیل دولتی درون دولت مرکزی می‌شوند.

به همین دلیل هرگونه فعالیت اجتماعی مستقل همچنان در عربستان سعودی ممنوع است، حتی اگر این فعالیت گفت‌وگو و مذاکراتی خارج از چارچوب‌ها و نظارت رسمی و حکومتی باشد و این یکی از دلایل مخالفت و مبارزه حکومت سعودی با قدرت سازمانی و سازماندهی اخوان المسلمین است که در منطقه و نقاط مختلف جهان پراکنده شده است تا به این طریق حکومت سعودی مجبور به رقابت با اخوان المسلمین در عرصه‌های منطقه‌ای و بین المللی نشود.

سوم: بیم عربستان از درپیش گرفتن سیاست مستقل اخوان و نزدیکی به ایران

عربستان از هرگونه گفتمان و خطابه‌های اسلامی خارج از چارچوب‌های طایفه‌ای بیم دارد که ریاض همواره تلاش داشته، با تکیه بر آنها موجبات بروز شکاف و تقسیم در جامعه اسلامی و کشاندن آن به درگیری‌های طایفه‌ای و مذهبی و نژادی را فراهم کند.از همین رو عربستان سعودی نسبت به هرگونه برقراری ارتباط میان مصر تحت حکومت اخوان المسلمین با ایران احساس نگرانی می‌کرد.

این درحالی است که عربستان سعودی همچنان امیدوار است که مصر به رویکرد سابق خود در زمان حاکمیت «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع این کشور باز گردد و در کنار مصر علیه آنچه هلال شیعی نامگذاری شده است، اقدامات خود را هماهنگ کند. عربستان سعودی نزدیکی مصر و ایران به یکدیگر را نتیجه تفکرات و اندیشه‌های اخوان المسلمین می‌داند که تهدید به خروج مصر از سیطره عربستان و مستقل شدن در تصمیم گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها کرده است. بالطبع از دید سعودی‌ها مصر تحت حکومت مبارک و یا خط مشی مبارک از لحاظ سیاسی و استراتژی از مصر تحت حکومت اخوان المسلمین به عربستان نزدیک تر است.   

چهارم: موضع‌ گیری‌های خصمانه سعودی علیه اخوان المسلمین

موضع گیری‌های عربستان سعودی در مصر تحت حاکمیت اخوانی‌ها به گونه‌ای است که سیاست‌های اخوان المسلمین هیچ‌گاه راهی به سمت موفقیت پیدا نکنند. براین اساس مطبوعات عربستان سعودی، اخوان المسلمین را به ایجاد قید و بندهایی در جامعه و تنگ کردن عرصه بر شهروندان مصری، مصادره آزادی‌های شخصی آنان و انتقال جامعه مدنی مصر به مرحله دیکتاتوری مذهبی متهم می‌کنند. همچنین عربستان سعودی از طریق رسانه‌های خویش تلاش می‌کند، این‌گونه القا کند که اخوان المسلمین در طول حاکمیت خویش هیچ‌‌گاه جامعه را از اموری که با اصول و مبادی اسلامی در تعارض است، پاک نکرده، از این رو آنان را متهم  به داشتن اسلامی ساختگی و به دور از پایبندی به اصول و مبادی آن می‌کند.

از نظر عربستان سعودی اخوان المسلمین در هر صورت بازنده بازی بود. این منطق را طیف وسیعی از منابع رسمی عربستان ترویج و اشاعه می‌دادند و تاکید می‌کردند که تحت حاکمیت اسلامگرایان، باید در انتظار کاهش آزادی‌های شخصی و خصوصی بود، گویی خود در کشورشان در آزادی کامل به سر می‌برند.    

به همین دلایل است که روابط عربستان با اخوان المسلیمن همواره با تنش و درگیری همراه بوده و حتی با سقوط حکومت اخوانی‌ها در مصر و برکناری «محمد مرسی» از سمت ریاست جمهوری این کشور پایان نمی‌یابد.

عربستان سعودی تنها با دستیابی اخوان المسلمین به حکومت و قدرت مخالف نیست، بلکه حکومت سعودی این جماعت را خطری برای خود می‌داند، چه حکومت و قدرت را در دست داشته باشد، چه نداشته باشد.

عربستان سعودی همان‌گونه که جریان‌های سیاسی دیگر خواه ملی‌گرا یا چپگرا را سرکوب کرده و اجازه فعالیت به آنها نداده است، اخوان المسلمین را نیز صرف نظر از ایدئولوژی و فعالیت‌های سیاسی‌اش سرکوب و تلاش می‌کند، آن را تحت نظر و کنترل خود در آورد. چراکه حکومت سعودی به خوبی از ضرورت سرکوب اندیشه‌ها و افکار مخالف سازمان‌ها و احزاب معارض با جریان وهابیت آگاه است و می‌داند این افکار و اندیشه‌ها و این سازمان‌ها و تشکل‌ها باعث جذب افراد و تغییر دیدگاه و مواضع شان در قبال حکومت سعودی می‌شود و این چیزی است که نظام عربستان همواره از آن بیم و واهمه دارد، اینکه نظامی دیگر غیر از نظام پادشاهی - وراثتی بر عربستان سعودی حاکم شود، به خصوص اگر ایده و افکاری مبتنی بر اصول و مبادی اسلام داشته باشد که در آن صورت خطر پنهان کردن حقایق بیش از پیش دامن حکومت سعودی را خواهد گرفت.

عربستان سعودی هیچ‌گاه از مصر آسوده خاطر نخواهد شد، مگر اینکه حکومت در این کشور روی کار آید که از هرگونه اندیشه و تفکر سیاسی تهی باشد و در همه امور و تصمیم‌ گیری‌ها به مرجعیت فکری تکیه کند که مصر را به دایره سلطه و فرمانبرداری از کشوری باز گرداند که همچنان در توهم و رویای رهبری جهان عربی و اسلامی به سر می‌برد.

انتهای پیام/ر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول