به گزارش خبرگزاری فارس از شهرضا، این شهرستان از دیر زمان به عنوان مهد زایش و پرورش عالمان، فرهیختگان، هنرمندان و فرزانگان بیشمار در سطح کشور مطرح بوده است و ایرانیان همواره از این دیار به عنوان کانون جوشش اندیشههای بزرگ یاد کردهاند، اما در عمل شاهد کم توجهی نسبت به مقام معنوی برخی از این انسانهای بزرگ هستیم.
یکی از این شخصیتهای بزرگ و الهی حکیم دانشمند محمد علی زاهد قمشهای (ره) معروف به ابوالمعارف قمشهای است که با ایجاد نخستین مدرسه دولتی در شهرضا زمینه ایجاد تحولات گسترده فرهنگی و علمی را در این شهرستان مهیا کرد.
بدون شک تمامی افرادی که اندک مطالعهای در باب تاریخ فرهنگی شهرستان شهرضا به عنوان یونانچه ایران داشتهاند بر این امر مهم تاکید دارند که راهاندازی این مدرسه نقطه عطفی در راستای شکوفایی استعدادهای ناب مردم این دیار بوده است و آمار و اطلاعات قابل توجهی که از نخستین دانش آموزان این مدرسه وجود دارد حکایت از این موضوع مهم دارد.
نکته قابل تاملی که در باب شاگردان حکیم زاهد (ره) باید به آن توجه کنیم این است که تعدادی از شاگرادن ایشان پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در شهرضا رهسپار دانشگاههای مطرح بینالمللی شدهاند و نام برخی از آنها نیز به عنوان پایهگذار علوم مختلف در کشور به ثبت رسیده است.
*نگاهی به حیات طیبه حکیم زاهد قمشهای (ره)
شیخ محمدعلی زاهد قمشهای معروف به ابوالمعارف سال 1290 هجری قمری در شهرضا دیده به جهان گشود، پدرش حسین ابن آقا باقر قمشه نامش را محمدعلی گذاشت، طبق شجره نامه، حسنعلی خان سبزواری از سرداران نادرشاه جد ششم او است که معلوم نیست چرا نادر اواخر حکومتش او را به قمشه تبعید میکند.
وی از نظر منش و تقوی و فضائل اخلاقی هم شاخص و زبان زد همگان میشود، به طوری که یک روز آیت الله نجفی در خاتمه جلسه درس پس از ایراد سخنانی میگوید در بین شما طلاب فقط یک زاهد است، طلبهای از جا بر میخیزد و میگوید حضرت استاد، او را معرفی کنید، آیت الله با اشاره دست میگوید آن جوان قمشهای و از آن روز به بعد همه او را به نام زاهد مینامند و صدا میزنند و این نام فامیل از آن روز است.
حکیم ابوالمعارف که در سنین جوانی مجتهدی کامل و در فقه و الهیات و فلسفه و حکمت صاحب نظر بوده و مراحل کمال را پیموده، حدود بیست و پنج سالگی تدریس دروس خارج فقه و الهیات و سطوح عالی فلسفه و حکمت را به عهده میگیرد.
زاهد قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر میگذراند و با بسیاری از مشایخ عرفان دیدار و معاشرت داشته هزار بادیه پیموده و هفت شهر عشق را گشته است.
دکتر انوار استاد عالی قدر ادب و عرفان دانشگاه تهران در مقدمه دیوان او از انتشارات همان دانشگاه چنین اظهار کرده است؛ از اشعار و آثار ابوالمعارف چنین بر میآید که این حکیم و عارف ربانی طریقت و شریعت را پیموده و صاحب حال و مقام شده است و مقامات هفتگانه، توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا را شناخته و در سلوک این مقامات ممارست کرده و در برابر هر یک حالی درونی یافته است و به احوالالمراقبه، قرب، محبت، عشق، خوف، رجاء و شوق، انس، اطمینان، مشاهده و یقین، رسیده است.
*فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و جهاد
مردم دوستـی ابوالمعـارف و عشـق به وطن همانند اجدادش چون ستـاره درخشانـی بر پیشانی این رادمرد میدرخشید، او در طول سالیان متمادی با ارتجاع و اوهام و خرافه پرستی و جهل و بیسوادی مبارزه میکرد و مردم را ارشاد و به صلح و دوستی مهر و محبت، علم آموزی و خدمت به همدیگر و عشق به خالق یکتا دعوت میکرد، ابوالمعارف میداند در این نبرد سهمگین هیچکس به توفیق چندانی نائل نمیشود، از این رو که استبداد و جهل عمومی ریشه در اعماق تاریخ دارد و ریاکاران و صاحبان زر، زور و تزویر به قصد فتنه انگیزی و استحمار با هر نوع تساهل و تسامح و آزادی اندیشه و بیان و خلاقیت و نوآوری مخالفت میکنند.
در شهرضا زاهد با همکاری چند روحانی فاضل و روشنفکر و فرهیخته که از فرهنگ دوستان صدیق بودند جلساتی تشکیل میدهند و اهالی را دعوت به علم آموزی فرزندانشان در مدارس جدید میکنند، مخالفان که منافع خود و اربابانشان را در خطر میدیدند تاسیس مدارس و برنامههای آن را توطئه اجنبی کفرآلود بیان میکردند، در چنین فضای مسموم، زاهد بدون واهمه از چماق تفکیر وعاظ المالکین که دارای نفوذ و امکانات فراوان بودند به مردم هشدار میدهد:
و با نوشتن مقالات و سرودن شعر معروف: «بر در مدرسه علم گذر باید کرد» همه آن سم پاشی و تبلیغات فتنه انگیز را خنثی میکند.
او کمر همت را میبندد و به عنوان نخستین معلم در نخستین مدرسه مجانی به تدریس میپردازد و سد را میشکند؛ نهالی را که این رادمردان در آن روزگار تیره آبیاری کردند، امروز درخت تنومندی شده که سرشاخههایش به بار نشسته و ثمره آن فرهیختگانی است که در حقیقت از این نوع مدارس در داخل کشور و اقصی نقاط عالم در مراکز دینی فرهنگی و خدماتی و درمانی و تحقیقاتی در خدمت بشریت هستند؛ از این رو مردم شهرضا بهپاس خدمات فرهنگی با ارزش آن مرحوم به او عنوان ابوالمعارف شهرضا دادهاند که الحق این عنوان شایسته و برازنده چنین شخصیت علمی ارزندهای است.
*غروب غمانگیز
سرانجام بعد از 82 سال عمر خورشید روان این حکیم عارف روز جمعه 19 تیر ماه 1332 شمسی در زادگاهش شهرضا غروب کرد و در ساختمان غربی امامزاده شاهرضا به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/63011/ع30/ژ1001