به گزارش خبرگزای فارس از اصفهان، روز گذشته بود که جلیل شهناز، شهسوار تار ایران پس از طی یک دوره بیماری در سن 92 سالگی در بیمارستان آراد تهران درگذشت.
این در حالی است که دو روز قبل از آن در 25 خرداد مراسم سالگرد حسن کسایی در تختفولاد اصفهان برگزار شد و در همان مراسم بارها نام شهناز به زبان آورده شد و برای سلامتی او دستها به آسمان برده شد، اما غافل از اینکه گریزی جز باور و تسلیت به هنرمندان و مردمی که به این رفتنها عادت کردهاند، نیست.
خرداد سال گذشته زمانی که تن کسایی بزرگ دیگر در این دنیای کوچک خاکی بیقرار شده بود و به سوی ابدیت پرکشید و جلیل شهناز در بیمارستان بستری بود، تمامی هنرمندان و مسئولان ضمن تسلیت درگذشت کسایی برای سلامتی شهناز دعا میکردند، مثل اینکه سرنوشت اینگونه مقدر شده بود که باید همیشه نام این دو در کنار هم باشد.
چرا که تمامی سازها، نازها، نواها و رازهای زندگی این دو با یکدیگر تنیده و بافته شده بود؛ شهناز با دستانش که بوی عشق میداد و از سرپنجههایش موسیقی میچکید، با حسن کسایی که نای نیش شهره عالم بود، بار دیگر کلام دل نشین و نام این دو که تمام صداهای زیبا را در ذهن مینواخت در کنار یکدیگر قرار گرفت تا بار دیگر نقشها و یادگارهای ماندگاری را به وجود آورند، انگار دیگر تنی خاک شهناز طاقت دوری نداشت و در مدت این یک سال تارش را کوک میکرد تا در دیدار با رفیقش همنوازی خود را بار دیگر از سر بگیرد و بنوازند بنوازند از آنچه که در دل داشتند، بنوازند با سازهای عرفانیشان برای کسانی که دلتنگند، دلتنگ دیدار دلتنگ اشتیاقی که با معبود خود دارند، بدون هیچ محدودیتی.
زمینیان میدانند که این دو در موسیقی ایران چه کردند و نام این دو است که با موسیقی ایران یکی شده و از این پس هم در عالمی که اعتقاد به دیدارها است بار دیگر کنسرتی را به اجرا میگذارند که زخمه سازشان با بهترینها ردیف شود و مرحمی باشد بر دلهای ریش و روزنه امیدی برای ناامیدان و یا خندهای بر لبهای حوریان بهشتی.
==============
یادداشت از: مریم ایروانی
==============
انتهای پیام/63007/صا40/ژ1001