به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه خبری لبنانی «المنار» در مجموعه مقالاتی تحت عنوان «اروپا چگونه با معارضان سوری تعامل میکند» به قلم «نضال حماده» به بررسی نحوه تعامل کشورهای غربی با معارضان سوری میپردازد و در این ارتباط مینویسد: تاکنون در تاریخ بین الملل کمتر پیش آمده که گروههای سیاسی که به مخالفت با نظامهای عربی برخاستند، همچون گروههای معارض سوری از حمایت و پشتیبانی کشورهای غربی به ویژه «فرانسه» و «انگلیس» برخوردار شوند که سیاست خارجی خود را وقف حمایت و خدمت به این گروههای معارض سوری کردند، به خصوص فرانسه که مسئولیت پرونده معارضان سوری و حمایت از آنها را برعهده گرفته و سازمان و نهاد بین المللی از شورای امنیت گرفته تا اتحادیه اروپا باقی نمانده تا این پرونده را در آن مطرح نکند و خواهان حمایت این سازمانها و نهادهای بین المللی از گروههای معارض بدون استثنا حتی گروه «جبهه النصره» نشده باشد.
غیر از آن فرانسه اقدام به آموزش معارضان سوری در اردن و در برخی از پایگاهها نظامی موجود در کشور قطر میکند و این موضوعی است که روزنامه فرانسوی «لوکانار دانچنیه» در ابتدای جنگ سوریه به آن اذعان کرد.
همچنین فرانسه اقدام به ارائه تجهیزات ارتباطی پیشرفته به معارضان سوری در شمال سوریه کرد که دستگاهها و تجهیزات ارتباط ماهوارهای را شامل میشد و به واسطه آنها گروهها مسلح سوری این امکان را مییافتند تا تحرکات ارتش سوریه را و موانع و گشتیها و نقشه استقرار و پراکندگی آنها را به صورت مستقیم از ماهوارهها دریافت کنند و همین موجب شد تا معارضان مسلح در ابتدای مبارزه و جنگ خود علیه نظام سوریه از بعد اطلاعاتی و میدانی موفقیتهایی را به دست آورند.
صرف نظر از این حمایت نظامی و مادی تعامل و ارتباط مستقیمی بین معارضان سوری و «اریک شوالیه»، سفیر فرانسه در دمشق و مسئول پرونده سوریه در دولت فرانسه به چشم میخورد و این تعامل و ارتباط که برخی از نمونههای آن در رسانههای بین المللی مشاهده شد، بیش از هر چیز تداعی کننده رابطه «برده و بردهدار» است و جهانیان در فیلمی که در پایگاههای مختلف اینترنتی منتشر شد، دیدند که چگونه سفیر فرانسه در سوریه گروه موسوم به ائتلاف معارضان سوری را در استانبول مورد اهانت قرار میدهد و به صورت مفصل و مشروح در بخش سوم این مجموعه مقالات به آن خواهیم پرداخت.
از ابتدای بحران سوریه فرانسه تلاش کرد تا دست نشاندگان و مزدورانی را برای خود در داخل گروههای معارض سوری به ویژه ائتلاف معارضان قرار دهد و به این ترتیب پاریس مزدورانی برای خود در تمام هیئتها و شوراها و ائتلافهایی که قطر آنها را تاسیس کرده بود، گماشت.
«برهان غلیون» که دارای تابعیت فرانسوی است، اولین رئیس کمیته موسوم به «شورای ملی معارضان سوریه» بود. همچنین باید از «بسمة قضمانی» نام برد که وی نیز دارای تابعیت فرانسوی بود و به سمت سخنگوی این شورا هنگامیکه غلیون ریاست آن را برعهده داشت، به مدت شش ماه منصوب شد.
صرف نظر از آن پاریس پذیرای اغلب گروههای معارض سوری بود و همچنین فرانسه بود که فرار «مناف طلاس»، سرتیپ و از فرماندهان فراری گارد ریاست جمهوری سابق سوریه را فراهم کرد و برحسب گفتههای مسئولان فرانسوی از آن صرف نظر کرد تا هم اکنون «میشل کیلو» را به خود نزدیک کند و به واسطه آن در صدد به دست آوردن سهم برابری با اخوان المسلمین سوریه در ائتلاف معارضان سوری باشد.
این درحالی است که پیشتر یکی از مسئولان ارشد وزارت خارجه فرانسه در نشستی با روزنامهنگاران عرب که هفته گذشته در وزارت خارجه فرانسه برگزار شد، اعلام کرد که فرانسه با حضور «هیثم مناع» در کنفرانس «ژنو 2» مخالف است.
به نظر میرسد، این تصمیم فرانسه درباره مناع، رئیس کمیته هماهنگی معارضان سوری خارج از کشور ناشی از رابطه خوب مناع با روسیه و ایران و رابطه متشنج آن با دوحه باشد و در تمام طول مدت بحران سوریه سیاستمداران و دیپلماتهای فرانسوی مرتبط با معارضان سوری هیچگاه دست از انتقاد از برخی چهرهها و شخصیتهای معارض سوری در طیفها و جریانهای مختلف آن و حامی غرب برنداشتهاند و در این ارتباط یک دیپلمات ارشد اروپایی که دارای رابطهای مستقیم با معارضان سوری است و «المنار» با وی در پاریس دیدار کرد، ناامیدی خود از معارضان سوری را کتمان نمیکند و حتی برخی از شخصیتهای آنها را به سخره میگیرد که به عنوان سخنگو یا نماینده رسانهای و اطلاع رسانی این گروهها فعالیت میکنند.
این دیپلمات ارشد اروپایی که نخواست هویتش افشا شود، در گفتوگو با المنار درباره گروههای معارض سوری به نکاتی اشاره و تاکید کرد که این نکات همواره مد نظر حامیان غربی آنها از جمله فرانسویها بوده و موجب شده تا یاس و ناامیدی از این گروهها بیش از پیش افزایش یابد:
1- نبود رهبری متحد و یکپارچه در «ارتش آزاد سوریه»، به گونهای که تسلط بر شهر «رقه» بدون حضور و مشارکت این ارتش صورت گرفت.
2- بیم از نفوذ دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی ارتش سوریه در «ارتش آزاد سوریه» به خصوص در موارد وقوع جدایی از این ارتش.
3- تمام تاکتیکهای اتخاذ شده از سوی «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه تلاش دارد تا شخصیتی سمبلیک برای معارضان سوری ایجاد کند که در آن نشانی از کاریزما کمتر دیده شود که بتواند، نماینده معارضان سوری باشد و جامعه سوریه را به شایسته و لایق بودن معارضان قانع کند.
4- «احمد معاذ الخطیب» هیچگاه نخواهد توانست با گروه کاری منظم و سازمان یافتهای کار کند، به ویژه آنکه وی همواره دارای گرایشات شخصی و فردی بوده و با طرحی که در نشست استانبول ارائه داد و خواهان گفتوگو با نظام سوریه و کناره گیری «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه به همراه 500 شخصیت نظام سوریه شد، همه را غافلگیر کرد. معاذ الخطیب درحالی طرح خود را ارائه داد که معارضان سوری تنها 500 متر با وی در استانبول فاصله داشتند و از این طرح وی هیچ اطلاع و آگاهی نداشتند.
5- معارضان سوری تلاش بسیاری داشتند تا حمایت و پشتیبانی جامعه بین المللی از خود و تامین امنیت سوریها را تضمین کنند، اما شکستهای فجیع آنها همه امیدها را بر باد داد و موجب شد تا بسیاری از حامیان خود را از دست بدهند. افزون براینکه گرایش بسیاری در میان معارضان سوری برای کسب ثروت بیشتر به چشم میخورد و همین موجب شده تا بسیاری از آنها اعتبار و مصداقیت خود را در میان مردم سوریه و همچنان کشورهای حامی معارضان سوری از دست بدهند.
6- عدم حضور جوانان در میان معارضان امری قابل توجه و چشمگیر است. واقعیت امر این است که ائتلاف معارضان سوریه متشکل از گروهی از بازنشستگان و مدیران یقه سفید سوری است و نام و نشانی از جوانان در میان آنها مشاهده نمیشود.
7- از دید غرب باید گفت که ائتلاف معارضان سوریه نماینده مردم سوریه است، اما نکته قابل تامل و توجه در هیئتهای معارضانی که پای به استانبول میگذاشتند تا در نشست معارضان شرکت کنند، حضور بسیار اندک زنان در میان معارضان بود که تنها در سه زن منى مصطفى، سهیر الأتاسی و ریما فلیحة نمود پیدا میکرد، در حالیکه شمار مردان به 61 نفر میرسید.
ادامه دارد...
انتهای پیام/ص