به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، خیابانها رونق گرفتهاند و از در و دیوار پسوندهای "دکتر"، "مهندس"، "مدرس" و ... میبارد. شهر تبریز که قرار است به مدد انتخاب 21 نفر از افراد شایسته و کاردان اندک رونقی پیدا کند و از این بیسامانی نجات یابد، این روزها خسته از بار سنگین این القاب و عکسها به سختی نفس میکشد!
بین این تصاویر، گاه با چهرههایی آشنا که تا قبل از آغاز این رقابتها در پستهای مدیریتی مهم استان و شهر قرار گرفتهاند و در پایین عکسشان سرشار از سوابق مدیریتی و تحصیلی است، مواجه میشوی و گاه افرادی مشاهده میشوند که برای اولین بار است چهره آنها را میبینی و جای سوابق در پایین عکسشان خالی است و مقام شورای شهری را اولین قدم برای آغاز کارهای مدیریتی و بزرگ خود میدانند.
هر چند قانون انتخابات فقط نقاط خاصی را برای تبلیغات کاندیداها در نظر گرفته و در غیر این صورت تخلف انتخاباتی منظور میکند ولی آنچه که در نخستین نگاه در شهر به چشم میخورد نصب پوسترها و تراکتهای نامزدها در هر نقطه از شهر است که متاسفانه از نصب بر روی علایم راهنمایی و رانندگی تا آویزان کردن از پلهای عابرگذر و چسباندن بر روی دیوارهای تمیز و کیوسکهای تلفن و پست برقها و حتی کنارهای جدولهای خیابانی را شامل میشود.
در این بین اعضای فعلی شورای شهر تبریز که سالها سکان اداره امور شهری را در اختیار داشتند همچنان ثابت قدم خواهان ورود به شورای سوم هستند! با این تفاوت که اکثریت آنها به سبب چهرههای شناخته شدهشان، راههای دیگر تبلیغات را برای خود برگزیدهاند و مستقیما در محلهها و مساجد و گردهماییها برای شهروندان نطقهای شیرین سر میدهند.
وقتی شورا زیر سایه ریاست جمهوری میرود
تاخیر دو ساله در برگزاری انتخابات شورای شهر و همزمانی آن با انتخابات ریاست جمهوری، متاسفانه باعث اقبال کم مردم و ارجح قرار دادن دغدغههای ملی نسبت به رویکردهای شهری و بومی شده است!
احسان شاکری، استاد علوم سیاسی دانشگاهها در این باره میگوید: چون در حال حاضر فضا تبلیغاتی است و مردم درگیر این بررسیها هستند، این همزمانی از یک جهت توانسته تاثیرات مثبتی به جا گذارد ولی از طرفی هم متاسفانه انتخابات شورای شهر تحت الشعاع انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته است.
وی ادامه می دهد: باید قبول کنیم که انتخابات ریاست جمهوری برای مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است و بیشتر توجهات سمت گزینش رئیس جمهور است. ولی با این وجود باز هم شورا به صورت طایفهای، محلهای و گروهی مخاطب خاص خود را هم دارد و بحثش با ریاست جمهوری متفاوت است.
422 نامزد و سودای مدیریت یک شهر!
شاید این خیلی خوب باشد که 422 نفر از مردمان تبریز نسبت به وضعیت شهری ِ شهر خود احساس نگرانی کردهاند و وارد کارزار انتخاباتی شدهاند ولی اینکه چند نفر از این تعداد کثیر سودای تکیه زدن آسوده بر صندلیهای صحن شورا را دارند، کمی نگران کننده است!
چهرههای آشنای زیادی وارد میدان رقابت شدهاند. از شهردار سالهای دور تبریز و سایر مسئولان استانی که متاسفانه هیچ تجربه و تحصیلات مناسبی برای امور شهری ندارند و تنها با مدد گرفتن از موقعیت سمتهای پیشین خود توانستهاند امیدوار به جمع کردن رای مردمی باشند!
شاکری با بیان اینکه ترکیب شورای شهر در دوره قبل ترکیبی نبود که در مسائل مدیریت شهری کاربلد و متخصص باشند، در این باره میگوید: تعداد کثرت کاندیداها میزان دقت عمل و مطالعه برنامهها را برای مردم با مشکل مواجه کرده است و عملا فرصتی برای این بررسیها موجود نیست ولی نمیتوان هم با نگاه کردن به چهرهها و تصاویر فیگوراته دست به انتخاب اصلح زد.
به گفته وی، برخی چهرهها و اسامی ناشناس هستند که در همان نگاه اول میتوان از لیست مورد نظر کنار گذاشته شوند ولی برخی افراد باتجربه و شناخته شده تر با کارنامه شاخصتر هم در این بین یافت میشود که با ارزیابی همین کارنامه قبلی میتوان دست به انتخاب زد.
بازار چسب و پوستر و عکس حسابی داغ است و انگار این روش قدیمی تبلیغ همچنان طرفداران خاص خود را دارد. هواداران نامزدها شبها نیز در حال چسباندن عکسها و پوسترهای نامزد مورد نظر خود بر روی در و دیوارهای شهر بوده و حتی با فراهم سازی بستههای تبلیغاتی و انداختن شبانه آنها در خانههای مردم دنبال راهی برای کسب رای بیشتر هستند.
ولی در سالهای اخیر ماشینها هم نشان دادهاند که گزینه مناسبی برای تبلیغات هستند! شعارهای مخصوص ماه محرم که روی شیشه ماشینها نوشته میشود را که خاطرتان هست؟ این روزها هم کمی که چشم بچرخانید ماشینهایی با مدلهای بالا و پایین و با رنگها و طرحهای مختلف را میبینید که نام نامزدی را بر روی شیشه پشت ماشینشان حک کرده و البته تعدادی از عکسهای نامزد را نیز بر روی دیگر شیشههایشان چسباندهاند و در حال تردد در خیابانهای شهر هستند.
این روزها حتما صدای زنگ دریافت پیامک در موبایلهای شما هم زیادی شنیده میشود! بله این هم از آن دسته روشهای مدرن است که فرصت شناخته شدن را به نامزد میدهد. پیامکهایی به بهانه مختلف؛ از تبریک اعیاد گرفته تا تسلیتهای مناسبتی. این پیامکها که حاوی تشویق مردم به حمایت از نامزد یا ائتلاف خاصی است در بسیاری از اوقات زمینهساز عاصی شدن مردم از دست این پیامکها شده است.
اما خوب، از تمام اینها که بگذریم نباید نقش فضای مجازی را دست کم گرفت! سایتهای مختلف و شبکههای اجتماعی با کمترین هزینه بهترین فرصت را برای تبلیغات و ارائه برنامه کاندیداها مهیا کرده است. کافی است اسم مورد نظر را در یکی از موتورهای جستجو وارد کنید تا به بینهایت صفحه و بیوگرافی برسید.
با تمام اینها، در این مدت مانده تا انتخابات در طول روز هرکجا که قدم میگذاری شاهد این شکوه تبلیغاتی هستی. هر چند برخی نامزدها زمان را از دست نداده و به طور شبانه روزی به فعالیتهای انتخاباتی مشغول هستند.
بازاری گرم برای چاپخانهداران!
این ریخت و پاشها و رقابت بر سر گرفتن آن صندلیهای معروف قدرت هر داد و قال و بدی هم که داشته باشد، خوشبختانه برای عدهای زیادی از مردم عادی روزی و نان حلال به همراه داشته است.
این روزها چاپخانهها وقت سر خاراندن ندارند و محال است در این بلبشو سفارش جدیدی قبول کنند. از طرفی مغازهها و ساختمانهای اجارهای که جایگاه تبلیغاتی نامزدها شده و شکل ستاد به خود گرفتهاند هم درآمدزایی خوبی کردهاند. مغازههایی که در شیشههای پنجرهشان فضای خالی از عکسهای نامزد انتخاباتی مذکور یافت نمیشود. امروز کاربرد ستادها هم با ایام قدیم متفاوتتر شده است؛ بطوری که پایه و بیس اصلی آنها روی جوانان میچرخد و انگار جمعیت هدف هم همین جوانها هستند!
تجربه نشان داده آنها که بر مسند قدرت مینشینند خیلی زود مردم را فراموش میکنند و همواره از مردم پلی برای اوج گرفتن خود میسازند، پس در چنین شرایطی این کاریابی موقت و رونق گرفتن برخی مشاغل در این ایام را باید به فال نیک گرفت برای مردمی که همیشه پشت صحنه فراموش میشوند.
تبریز شهر بیقدمتی نیست و با توجه به عمر بیش از چهار هزار ساله آن، بار تاریخی تبریز بسیار سنگین است. این شهر هر چند زمانی پایتخت بوده ولی امروز هویت چندانی ندارد و شانههای آن زیر کثرت معناهای دنیای مدرن و سلیقههای فردی در حال قد خم کردن است. شهری که پتانسیل زیبایی و پیوند دادن صحیح سنت و مدرنیته را دارد به شرط اینکه افرادی متخصص و دلسوز در دایره تصمیم گیرندگان اداره امور آن قرار گیرند.
..............................
نگارنده: سحر فکردار
............................
انتهای پیام/60002/ع40/پ3003