اقدام اتحادیه اروپا در لغو تحریم تسلیحاتی شورشیان و تروریستهای سوریه که ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا از آن بهعنوان پیامی برای رئیسجمهور سوریه یاد کرده است، خبر چندان تازهای نبود. پاریس و لندن از هفتهها قبل در حال تلاش برای اقناع اتحادیه اروپا، در جهت لغو این تحریم بودند.
با این حال، اقدام اخیر بریتانیا و فرانسه در خصوص لغو تحریمهای تسلیحاتی اتحادیه اروپا میتواند معانی مختلفی داشته باشد. در اینجا توجه به دو نکته ضروری است؛ اول آنکه کشورهای اروپایی مدتهاست که از طریق متحدین منطقهای خود، بهطور غیرمستقیم در حال تجهیز نظامی و آموزش نیروهای شورشی سوریه هستند. حتی اخباری منتشر شده است که نشان میدهد MI6، سازمان مخوف اطلاعاتی بریتانیا در سوریه نیروهایی هم دارد. دوم اینکه این اقدام در آستانه مذاکرات صلح ژنو انجام میشود که در ماه ژوئن قرار است برگزار شود و «ولید معلم»، وزیر امور خارجه سوریه در عراق اعلام کرده که دولت این کشور در آن حضور خواهد یافت؛ این در حالی است که شورشیان سوریه هنوز به جمعبندی برای شرکت در این کنفرانس دست نیافتهاند.
اکنون سوال این است که در شرایطی که نیروهای شورشی و تروریستهای سوری با مسالهای بهنام کمبود سلاح مواجه نیستند، چه انگیزهای میتواند نیروهای سیاسی را در لندن و پاریس به این اقدام تشویق کرده باشد. برخی از دلایل متبادر به ذهن صاحب این قلم چنین است:
1- تشکیل کشور سوریه فعلی و جدایی آن از امپراتوری عثمانی، تحت تاثیر نظام بینالمللی و با مداخله مستقیم نیروهای فرانسوی و بریتانیایی محقق شد. پس از ورود نیروهای متفقین به سوریه به فرماندهی «ژنرال آلنبای» در سال 1918 و پس از خیانت لندن و پاریس به آرمان اعراب برای تشکیل کشور واحد، تا سال 1946 سوریه تحت قیمومیت فرانسه اداره میشد. استقلال سوریه نیز در سال 1946 و در حالی که فرانسویها مشغول بمبباران دمشق بودند، با دخالت مستقیم بریتانیا محقق شد. در چنین شرایطی، حافظه تاریخی سرزمین سوریه بهگونهای است که لندن و پاریس خود را در آن چون «بازیگران حکومتساز» (King Maker) میدانند. بهنظر میرسد این دو کشور بهدنبال آن هستند تا به جامعه بینالمللی ثابت کنند که هنوز نقش سرپرست را برای سوریه دارند و میتوانند حکومت دیگری را جایگزین حکومت فعلی نمایند؛
2- اتحادیه اروپا از نهادهای تاثیرگذار بینالمللی محسوب میشود که میتواند نقش بهسزایی از تبدیل موجودیتهای سیاسی از «دوفاکتو» به «دوژور» بازی کند. فرآیند بهرسمیت شناخته شدن شورشیان سوری بهجهت حق وتوی چین و روسیه از طریق سازمان ملل متحد غیرممکن بهنظر میرسد بنابراین، اتحادیه اروپا میتواند سکوی پرتابی بدین منظور باشد. باید توجه کرد که فروش سلاح بهطور رسمی تنها به موجودیتهای سیاسی مشروع ممکن است و اتحادیه اروپا با این کار بهدنبال مشروعیتبخشی به تروریستهای آدمخوار سوری است؛
3- در میدان نبرد و بالاخص طی سه هفته اخیر، چرخشی واضح بهنفع نیروهای وفادار به دولت سوریه رخ داده است. نمونه عینی آن پاکسازی 80 درصد از شهر قصیر و به محاصره درآمدن 7 هزار تروریست در این منطقه است. در آستانه کنفرانس ژنو، دست برتر کاملا با دولت سوریه است و این اصلا به نفع طرفهای غربی نیست. از این رو، مجبورند با تدابیری اینچنینی نشان دهند که شورشیان و تروریستهای سوریه، از حمایت برخوردارند و در این کنفرانس تنها نخواهند بود؛
4- اتحادیه اروپا با ورود مستقیم و تا این عمق به بحران سوریه، عملا بهدنبال آن است که نقش فراموش شده سیاسی خود پس از بحران بنیانکن یورو را در نظام نهادی بینالملل، احیا کند. منتها طنز ماجرا آنجاست که آلمان بهعنوان قدرت اصلی اقتصادی اتحادیه اروپا که تقریبا محور طرحهای نجات اقتصادی در منطقه یورو است، روی خوشی به این طرح نشان نداد، اگرچه در برابر آن ایستادگی جدی هم نکرد؛
5- اتحادیه اروپا احساس میکند که با تصویب این طرح، یک گام دیگر به تدوین سناریوی لیبی برای سوریه نزدیک شده است، آن هم در شرایطی که ایالات متحده بر اساس نگاه محتاط دستگاه سیاست خارجی اوباما، سعی میکند خارج از گود نبرد باقی بماند. این در حالی است که پیادهسازی این طرح برای سوریه با توجه به مخالفت جدی روسها تقریبا غیرممکن بهنظر میرسد؛
6- با توجه به نقش روسها در کنفرانس ژنو2، بهنظر میرسد اتحادیه اروپا قصد دارد به مسکو یادآوری کند که در عرصه بینالمللی، نمیتواند پیشرو باشد و بنابراین شرایط را بهگونهای تغییر میدهد که دست برتر دیپلماتیک از روسها گرفته شود.
* لغو تحریم تسلیحاتی تروریستها در عمل بهچهمعناست؟
در عرصه عملی و بالاخص جبهه نظامی، تقریبا همه میدانند که تنها چیزی که تروریستهای سوری کم نداشتهاند، سلاح و نیروی خارجی بوده است که چون سیل به سوی سرزمین شام جریان داشته است.
تعداد گروههای تروریستی در سوریه به حدی زیاد شده که بعید است یکنفر بهتنهایی بتواند نام همه آنها را بهخاطر بیاورد. تمام این گروهها نیروی مسلح دارند و به تجهیزات مختلف مجهز هستند. این تجهیزات از کجا آمدهاند اگر سلاح به سوی سوریه ارسال نمیشده است؟
تردیدی نیست که مصوبه اخیر اتحادیه اروپا در آستانه کنفرانس ژنو، تنها یک اقدام نمایشی و سمبلیک است که در عمل تاثیر چندانی بر جبهه نبرد ندارد.
دست برتر در نبرد همچنان با حکومت سوریه است هرچند که شیوه نبرد پارتیزانی تروریستها و بالاخص تروریستهای سلفی بهگونهای است که نمیتوان انتظار داشت در آینده نزدیک، تروریسم از صحنه سوریه محو شود.
توجه به این نکته نیز ضروری است که قدرت اصلی در بین شورشیان سوریه، در اختیار نیروهای سلفی است و طرح این ادعا که تسلیحات برای گروههای غیرسلفی ارسال میشود، ادعایی گزاف بهنظر میرسد چون هیچ مکانیزم مشخصی در یک کشور بحرانزده وجود ندارد که بتواند چنین چیزی را تضمین کند.
* علیرضا کریمی
انتهای پیام/ص