حجتالاسلام محمدجواد رودگر، رئیس پژوهشکده دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره ورود شهید مطهری به حوزه عرفان اسلامی اظهار داشت: استاد مطهری همان طور که به مباحث کلامی با نگرش و روش فلسفی مینگریست به مباحث فقهی، حقوقی، مباحث حوزه اخلاق، فلسفه اخلاق و حوزه عرفان هم فیلسوفانه نگاه میکرد که این نکته بسی مهم و دارای امتیاز و ارزش است.
وی اظهار داشت: شهید مطهری، عرفان را با نگاه عارفانه مورد بحث و بررسی و توجه قرار نداد بلکه فیلسوفانه به عرفان نگاه میکرد؛ این نگاه فیلسوفانه نیز از منظر فلسفه عرفانی با نگاه پیشینی و پسینی وارد بحث شدند. این دو نکته به لحاظ روشی و نوع پژوهش و پردازش استاد مطهری نسبت به مقوله عرفان حائز اهمیت است.
رودگر عنوان کرد: استاد شهید مطهری در بررسی عرفان اسلامی، ویژگیهایی برای عرفان قائل بود که طرح آنها لازم و ضروری است. ویژگی اول؛ اعتقاد به اصالت و استقلال عرفان اسلامی است. خلاف تصوری که بعضی غربیها و مستشرقان و برخی از تجددگرایان و روشنفکران غربزده، نسبت به عرفان اسلامی دارند شهید مطهری معتقد است که عرفان اسلامی مایهها و پایههای اصلی خویش را از آیات قرآن کریم، احادیث و روایات، ادعیه و نیایش های اسلامی گرفته است.
وی افزود: اگرچه عرفان اسلامی در سیر تکاملی خویش در تعامل با فرهنگها و معارف عرفانی، ادیان و جریانهای عرفانی، دستخوش برخی از تحولات و دگرگونیها شده بود اما شهید مطهری معتقد بود که عرفان اسلامی بیشتر، تأثیرگذار و مؤثر است تا تاثیرپذیر و متأثر! و عطف به مباحث فلسفی که در این زمینه دارند مقوله عرفان و بحثهایی که تاثیرات عرفان اسلامی در حکمت اشراقی و حکمت یونانی به ویژه حکمت نو افلاطونی بر غرب گذاشته است، در همین فضا وارد میکند.
رئیس پژوهشکده دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه شهید مطهری نگاهی نقادانه اجتهادی به مقوله تصوف داشت و نقدهای کاملی مانند انسان در تصوف، عقل در تصوف، ریاضت در تصوف و مقوله شریعتگرایی در حوزه سیر و سلوک در تصوف داشت و مسئله فرقهسازیها و مرید پروریها را آسیبشناسی کرد که هریک از اینها مطالعه زیادی میطلبد.
وی با تأکید بر اینکه استاد مطهری از باب عالم به زمان بودن، در بسیاری از مواقع جلوتر از زمان حرکت میکرد، گفت: شهید مطهری همچنین عرفان منهای خدا و معنویت جدید، معنویتهایی که جنبه مارکسیستی داشتند و بعدها جنبه التقاطی پیدا کردند همگی را مورد نقادی قرار داد و در جلد 25 «مجموعه آثارش» که به مناسبتی از عرفانهای منهای خدا سخن گفته، در فلسفه اخلاق از عرفان و معنویت منهای خدا نیز حرف زده است.
رودگر ادامه داد: شهید مطهری معتقد بود که منطق عرفان قرآنی در آیه 37 سوره نور مبنی بر «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللهِ» جمع شده است و بر همین اساس عرفان درون گرا و برون گرا با عرفان خِرد گرا و خراباتی ، عرفان سلوک و سیاست، عرفان سجاده و سنگر، عرفان رابطه با خدا، خود و جامعه و رابطه با جهاد در پرتو رابطه با انسان کامل یعنی همان ائمه معصوم(ع) را مطرح کرده است.
وی با اشاره به ویژگی دیگر شهید مطهری اظهار داشت: این استاد شهید معتقد بود معنویت و اجتماعیات باید همراه هم باشند، تفکیک این دو چه به بهانه عرفان و سیر و سلوک و چه به بهانه مبارزه با جهاد و عملگرایی، بسیار خطرناک است و معتقد بود تفکیک آزادیهای اجتماعی از آزادیهای معنوی، خانمانسوز و خطرناک بوده و بسیاری از مشکلاتی که در جهان امروز پدید آمده است به دلیل این بود که آزادیهای بیرونی از آزادیهای درونی منقطع شده است. در حالات معنوی و اجتماعی نیز همینطور، نقدهایی که به مارکسیستها، نئو مارکسیستها، مارکسیستهای وطنی مثل مجاهدین خلق آن زمان که تفکراتی التقاطی داشتند و ... با همین منظر و رویکرد بود.
رئیس پژوهشکده دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: همچنین استاد مطهری معتقد بود که شریعت اسلام، همان شریعت به معنای بایدها و نبایدها، به طور کامل و جامع میتواند با ظاهر و باطن و آدابی که دارد سالک را در تمامی عرصهها کفالت، اداره و مدیریت کند از این رو تفکیک شریعت، طریقت و حقیقت از هم به بهانهای که طریقت یک امر باطنی و شریعت یک امر ظاهری و عرض است بوده و ارتباطی با هم ندارد را نقض میکرد.
وی یادآور شد: شهید مطهری، امهات مباحث، جوهرها و گوهرهای مباحث را در همان زمان تشخیص داد و به آنها پرداخت و این موضوع، الهامبخش کسانی بود که در حوزه عرفانپژوهی، عرفانشناسی و حتی سیر و سلوک عرفانی، موجب نقد جریانها و جنبشهای جدید معناگرا واقع شده است.
رودگر درباره روش شهید مطهری در عرفان عملی گفت: آنچه شهید مطهری در کتابهایش نوشته بیشتر به سمت توضیح و تشریح منازل عرفانی براساس نمط نهم، مقامات شیخ الرئیس ابنسیناست که هم در کتاب آشنایی با علوم انسانی بخش عرفان و هم در مقالات فلسفی مباحث ایشان در شرح اشارات طرح شده است اما تا جایی که بنده متوجه شدم و برخی از نقل قولهایی که در خصوص شخصیت و سلوک عرفانی شهید مطهری وجود دارد این است که شهید مطهری از باب اینکه شاگرد علامه طباطبایی بود، از عرفان و سیره و سلوک ایشان متأثر بود و از طرف دیگر شاگرد امام راحل و متاثر از سیره عرفانی و سلوکی امام خمینی(ره) هم بود به این نتیجه رسیدم که ایشان سبک و سیره و سیاق منطقی مکتب نجف را که از مرحوم ملاحسین قلیخان همدانی و قبل از او سید علی شوشتری، سید احمد کربلایی و آیتالله قاضی و علامه طباطبایی رسیده، این مکتب را ترویج داد و اواخر عمر نیز به اینجا رسیده بود البته در برخی از دیدارهایی که با برخی از شخصیتها داشتند نشانههایی از سبک و سلوک ایشان به دست میآید.
وی با توجه به سیره شهید مطهری، به علاقهمندان عرفان اسلامی توصیه کرد: انجام واجبات و ترک محرمات، خواندن نماز اول وقت، داشتن ارتباط آگاهانه و محبانه با اهل بیت(ع) میتواند موجب تعالی انسان شود.
رودگر ارتباط آگاهانه را اینچنین معنی کرد: یعنی انسان، امامان و انسان کامل را بشناسند موقعیت انسان کامل در نظام هستی را بداند. اگر قرار است راه به جایی ببریم باید از این طریق وارد شویم، چرا که این ائمه هستند که آینهگردان اسماء جمال و جلال الهی هستند.
انتهای پیام/ک