اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

خاطره‌هایی که ترک برداشتند

تلخی آخرین سکانس در کام یک سینما

گویی سینما پیروزی شهر کرمانشاه به ‌دست فراموشی سپرده شده، سینمایی که بالغ بر 50 سال قدمت دارد و هر کرمانشاهی حتی یک‌بار هم که شده به این مکان رفته است.

تلخی آخرین سکانس در کام یک سینما

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، گویی «سینما پیروزی» شهر کرمانشاه به ‌دست فراموشی سپرده شده است، اما به‌ یادآوردن این سینما کار چندان سختی نیست. سینمایی که بالغ بر 50 سال قدمت دارد و هر کرمانشاهی حتی یک‌بار هم که شده به این مکان رفته است.

هر چند که بازار سینماداران از رونق افتاده است ولی با نگاهی به گذشته می‌توان ازدحام این سینما و سینماهای دیگر کرمانشاه را به ‌یاد آورد.

احتیاج به سن و سال زیادی نیست که اکران فیلم‌های مختلف با هنرمندی بازیگران برجسته در این سینما و سانس‌های فوق العاده‌ای که مردم را تا ساعت 12  شب در سینما نگاه می‌داشت به‌یاد آورد.

اکنون که از خیابان سعدی رد شوید، ساختمان متروکه‌ای را می‌بینید که گویی ده‌ها سال است بسته شده است.

راهی سینما شدیم، در بین راه که با کلیددار سینما حرف می‌زدم، گویی خودش هم آن‌جا را فراموش کرده بود. از بی‌مهری‌های مسئولان می‌گفت و داستان به حراج گذاشتن صندلی‌های فرسوده و ابزارهای پخش فیلم...

علت بسته ‌شدن سینما را از او پرسیدم و گفت: این سینما دیگر هیچ امنیتی ندارد، ترک‌های زیادی در دیوار ایجاد شده و گود شدن کف سینما نیز خبر از فرسودگی آن می‌دهد.

به سینما رسیدیم، یک‌باره یاد روزهایی افتادم که با دوستان به سینما می‌رفتیم، هنوز صندلی گیشه‌دار آن‌جا بود، گیشه‌دار پیر و لاغر اندامی که کم حرف بود و گاهی اوقات بداخلاقی می‌کرد. شیشه‌های اتاقش شکسته‌ شده و تمام اتاقش را گرد و غبار فرا گرفته بود.

سالن سینما پر بود از خاک و وسایل فرسوده. صدای تماشاگران دیگر از آن‌جا شنیده نمی‌شد و جای خود را به صدای پرندگان و کبوترهایی که لانه‌ای امن پیدا کرده بودند، داده بود.

هنوز پوسترهای زیادی بر روی دیوارهای سالن دیده می‌شد و هنرپیشگان سینمای ایران که عکس‌هایشان در زیر پا لگدمال شده بود، چروک و غمگین به من نگاه می‌کردند. گویی می‌خواستند گلایه‌هایشان را بگویند.

سالن تاریک بود و تاریک، تنها روزنه نور سالن پنجره کوچکی بود که برای تهویه هوا گذاشته بودند. با هر قدمی که بر می‌داشتم، پایم به چاله‌های کوچکی که پایه‌های صندلی تماشاگران بود، فرو می‌رفت.

کم‌کم گرد و غبار زیادی به راه افتاد و روزنه نور،حرکت گرد و غبار را نشان می‌داد. از پله‌های چوبی سالن بالا رفتم. جیرجیر پله‌ها خبر ورود مهمان را در سالن پخش می‌کرد. خبری که در گوش سینما غریب بود. گویی ده‌ها سال بود که از مهمان خبری نبود. اتاق آپارات‌چی با دریچه‌ای کوچک و شیشه‌هایی خرد شده، تنها یادگارش پوستر فیلم قرمز با بازیگری محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی بود.

سینما یکی از شاخص‌های ارتقای فرهنگی در هر کشور و جامعه‌ای محسوب می‌شود و یکی از نیازهای ضروری در جامعه است.

در استان کرمانشاه که فقط یک سینمای درحه یک و یک سینمای معمولی وجود دارد، جای خالی سینماهای دیگر به‌ خوبی احساس می‌شود.

آسیب‌دیدگی سینما به‌علت خسارات جنگ و فرسودگی ساختمان کاملا مشهود است. سال گذشته تصمیم بر این بود که سینما بازسازی شود. مجری این کار سینما شهر بود که به ‌علت کمبود بودجه این پروژه اجرا نشد. در این پروژه قرار بود که 2 سالن 200 نفره و یک سالن 400 نفره احداث شود.

اکنون که استاندار کرمانشاه از فرزندان برومند این خطه است و سال‌های جوانیش را در دفاع از این خاک سپری کرده، بی‌شک، با این دیار و مردمانش غریبه نیست و مانند غریبه‌ها رفتار نمی‌کند.

همه مردم و جوانان این شهر از مسئولان، به‌ویژه استاندار کرمانشاه انتظار دارند در راستای ساختن این سینما عنایت ویژه داشته باشند.

------------------------------------

گزارش از نسرین توحیدی‌زاده

------------------------------------

انتهای پیام/2700/خ30/د1000

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول