به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه خبری «العهد» در مقالهای به قلم «عقیل شیخ حسین»، نویسنده جهان عرب تحت عنوان «چرا دشمنان سوریه از راهحل مسالمتآمیز برای بحران سوریه واهمه دارند»، تلاش میکند، به بیم و هراسهای واقعی دشمنان سوریه از یافتن و روی آوردن به راهحل مسالمتآمیز برای بحران سوریه پاسخ دهد.
عقیل شیخ حسن در این خصوص مینویسد: اگر در نظر بگیریم و باور داشته باشیم که مؤسسه مطالعاتی «قطر فوندایشن» که «شیخه موزه المسند»، همسر امیر قطر ریاست آن را بر عهده دارد، واقعیت را بدون هیچ مخفی کاری بیان کرده باشد، طبق نظر سنجیهایی که در ابتدای سال گذشته یعنی سال 2012 در سوریه این مرکز انجام داده، به این نتیجه رسیده است که 55 درصد از مردم سوریه رهبری «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور را قبول دارند.
همانطور که گفته شد، اگر این نتیجه را به عنوان نتیجهای واقعی و حقیقی بپذیریم، باید گفت این نتیجه به تنهایی برای مشروعیت بخشیدن به نظام کنونی حاکم بر سوریه کافی است، نتیجهای که بسیاری از دشمنان سوریه از دستیابی به آن در انتخابات دموکراتیک به صورت حقیقی و بدون تقلب ناتوان هستند.
حال اگر در نظر بگیریم که این نظر سنجی توسط موسسهای انجام شده است که وابسته به یکی از کشورهای دشمن سوریه به شمار میآید و در واقع در رای فهرست دشمنان سوریه قرار دارد، در این صورت میتوان ادعا کرد که این آمار و ارقام دست کاری شده و کمتر از نتایج واقعی و حقیقی اعلام شدهاند که در چنین شرایطی مشروعیت نظام سوریه بیشتر از آنچه در این نظر سنجی بیان شده خواهد بود.
همچنین اگر این نظر سنجی در ابتدای سال 2012 انجام شده و چنین نتایجی را به دنبال داشته است، بنابراین میتوانیم بگوییم که میانگین حمایت از «بشار اسد» و تایید وی در میان مردم سوریه بعد از گذشت یک سال از اقدامات نظام و مقابله ارتش سوریه با افراد مسلح و گروههای تروریستی باز هم افزایش پیدا کرده است.
بیتردید این تأیید و حمایت پیوسته مردمی از بشار اسد است که باعث شده تا به اصطلاح هرگونه راه حل مسالمت آمیز ارائه شده توسط دشمنان سوریه برای حل بحران در این کشور با شکست رو به رو شود.
به این دلیل ساده که هر راهکاری که از جانب دولت سوریه و مردم این کشور ارائه نشده باشد، سرانجامی جز ناکامی و شکست نخواهد داشت و تا زمانیکه دموکراسی و آزادی بیان راه حل قطعی و آخر نباشد و ملت آگاه و بیدار سوریه در نیابند که طرحهای ارائه شده در جهت منافع ملی و قومی آنها است، هیچ گاه این طرحها با موفقیت همراه نخواهند شد و هیچ چیز نخواهد توانست بین آنها و رهبرانشان جدایی بیافکند.
بنابراین اینگونه طرحها که آخرین آن در طرح «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه نمود پیدا میکند، به خاطر فشارهای شدیدی که از جانب دشمنان سوریه بر ارائه دهندگان آنها اعمال میشده، با شکست رو به رو شدهاند. دشمنانی که در قالب میانجی تنها فقط یک هدف را در سوریه دنبال میکردند و آن توسعه و گسترش دامنه جنگ داخلی در سوریه تا بیشترین حد ممکن است تا از آن بتوانند دو نتیجه را محقق کنند، نتایجی که یکی تکمیل کننده دیگری و تامین کننده منافع صهیونیستی – آمریکایی در منطقه است.
اما نتیجههایی که دشمنان سوریه در این کشور به دنبال آن هستند، را میتوان در موارد زیر ملاحظه کرد:
- سرنگونی نظام سوریه
- حاکمیت هرج و مرج و کشتار برای مدتی طولانی در این کشور
- ایجاد تفرقه و فتنهانگیزی میان طوایف و جماعتهای مختلف سوریه
در چنین شرایطی آیا این سوال مطرح نمیشود که چگونه ممکن است، جنگ و اختلافات در سوریه پایان یابد و این کشور پای در راه آبادانی و پیشرفت گذارد و به سوی تحقق اهدافی گام بردارد که بنابر ادعای معارضان انقلاب به خاطر آن صورت گرفته است؟
در چنین شرایطی آیا بهتر به نظر نمیرسد که نظام سوریه بر ایستادگی و مقاومت خود باقی بماند و دهها هزار مزدور و تروریست بیگانهای را از کشور بیرون کند که بعد از دیدن آموزشهای مختلف نظامی و مسلح و مجهز شدن به انواع تجهیزات و تسلیحات نظامی و داشتن هزاران عقیده منحرف وارد کشور سوریه شدهاند.
اینها تماما نقشههایی است که دشمنان سوریه برای ادامه جنگ داخلی در این کشور و پس از ناامیدی از سقوط سریع و فوری نظام در سوریه کشیدهاند، بسان آنچه که در برخی از کشورهایی که شاهد انقلابهای عربی بودند، نظارهگر آن بودیم و دیدیم که چگونه دشمنان انقلابهای عربی این انقلابها را تباه ساختند و موجب شدند تا مردم این کشورها به دلیل نبود امنیت و ثبات در کشور آرزوی نظام قبلی خود را داشته باشند. بدون تردید دشمنان سوریه خواهان پیاده کردن همین سناریو در این کشور هستند.
اما برخلاف تصور این کشورها جنگ و بحران در سوریه بیش از اندازه طولانی شد و علی رغم اینکه سخنان بسیاری درباره سقوط و سرنگونی زود هنگام نظام سوریه بر زبان برخیها جاری میشود، با این حال هر روز شاهد پیروزیهای نظام این کشور در مناطق مختلف سوریه بر گروههای تروریستی و افراد مسلح و احزاب آنها هستیم و هر روز شاهد انتشار خبری از درگیری و نزاع مسلحانه این گروههای تروریستی و افراد مسلح بر سر غنایم جنگی و غیر جنگی و مناطق تحت تصرف و نفوذ هستیم و روزی نیست که رسانهها خبری درباره دشمنان سوریه در خارج و مشکلات و موانعی که با آنها مواجه هستند و تنگناهایی که در آن قرار دارند، خبری منتشر نکنند و همین موجب شده تا ناظرین به این باور برسند که تمام ترفندها و توطئههای دشمنان سوریه با شکست مواجه شده است.
ترکیه اردوغان که تا پیش از بحران سوریه به خاطر ارتباط راهبردی خوب خویش با کشورهای همجوارش به ویژه سوریه، عراق و ایران به یکی از کشورهای قدرتمند منطقه تبدیل شده بود، از زمان ورود به بحران سوریه و درگیر کردن خود در امور داخلی این کشور، در تمام مشکلات و چالشهای بزرگ خارجی و داخلی را به روی خود گشود و به عنوان یک کشور دارای طوایف و گرایشهای مختلف دینی، قومی و سیاسی، وحدت و موجودیت خود را مورد تهدید قرار داده است.
شیخ نشینهای عرب جنوب خلیج فارس هم که تصور میکردند، خوشبختی آنها در بنای برجها و برگزاری کنفراسها و همایشهای بین المللی و خرید آپارتمانهای مجلل در پایتخت کشورهای غربی نهفته است، هم اکنون دریافتهاند که با وجود تمام درآمدهای نفتیشان توان ادامه حمایت از گروههای تروریستی و افراد مسلح در سوریه را ندارند.
و سر انجام اینکه کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی هم اکنون به این نتیجه رسیدهاند که شکستهای نظامی سالهای گذشته آنها را به بحرانهای اقتصادی سوق داده که با آن مواجه هستند و آنها را به سمت سقوط و سرنگونی پیش میبرد، در حالیکه به علت دروغهایشان درباره سقوط زود هنگام نظام سوریه با انتقادات شدید و مخالفتهای مردمی در کشورهایشان مواجه هستند.
انتهای پیام/++