به گزارش خبرگزاری فارس، در حالی که هنوز درگیری میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا بر سر اصلاحات اقتصادی اوباما ادامه دارد، در آن سوی میدان شاهد افزایش نشانهها و نمادهای بحران در منطقه یورو هستیم. با توجه به تاثیرپذیری و تاثیرگذاری مشترک بازارهای آمریکا و اروپا بر روی یکدیگر، در سال جدید میلادی شاهد تشدید بحران مالی در این دو منطقه خواهیم بود. اگرچه دولت اوباما نیاز شدیدی به تثبیت یورو و ایجاد انسجام مالی در بازارهای اروپا دارد اما ایجاد چنین ثباتی از عهده و قدرت دولت دموکرات آمریکا خارج خواهد بود.
تمرکز اوباما بر بحران مالی آمریکا
اصلی ترین دلیلی که مانع از تمرکز اوباما بر منطقه یورو میشود تشدید بحرانهای مالی داخلی در ایالات متحده آمریکاست. پس از ترکیدن حباب مسکن در ایالات متحده آمریکا و ارائه بیش از اندازه تسهیلات و وام به شهروندان غیر مطمئن (شهروندانی که دارای درآمد ثابت و سرمایه کافی نبودهاند) شاهد بودیم که میزان نقدینگی در سیستم اعتباری و مالی آمریکا کاهش یافت. این بحران در دوران ریاست جمهوری بوش آغاز شد و در دور نخست ریاست جمهوری باراک اوباما نیز ادامه پیدا کرد. اگرچه اوباما سعی دارد بحران مالی آمریکا را به طور کامل بر گردن جمهوریخواهان و بوش بیاندازد اما ناتوانی دموکراتها در مواجهه با بحران اقتصادی و بانکی آمریکا محرز است. حتی جوزف بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعتراف کرده بود که دموکراتها بحران اقتصادی آمریکا را کمتر از وزن واقعی آن در نظر گرفته بودند و همین مسئله برای آنها دردسر ساز شد.
هم اکنون اوباما دور دوم ریاست جمهوری خود را آغاز کرده است. آمریکا به طور رسمی در شب سال نوی میلادی بود که سقف بدهی 16.4 میلیارد دلاری خود را پر کرد و در آن شرایط بود که «تیموتی گایتنر» وزیر خزانه داری این کشور اجرای اقدامات اضطراری را به منظور دفع ورشکستگی آمریکا آغاز کرد. بی دلیل نیست که نشریه هیل، چاپ کنگره ایالات متحده آمریکا از ورشستگی احتمالی این کشور در ماه فوریه سال 2013 خبر داده است.
همه این موارد در کنار یکدیگر سبب شده است تا ایالات متحده آمریکا بر روی بحران اقتصادی داخلی کشورش متمرکز شود. این نوعی "انزواگرایی ناخواسته "محسوب میشود و در عین حال دستان اوباما برای دخالت در بحران مالی اروپا را میبندد.
از سوی دیگر، بحران اقتصادی جاری در اتحادیه اروپا بحرانی عمیق محسوب میشود که دامنه آن در حال گسترش است. این بحران تا سال 2011 میلادی به دو کشور یونان و اسپانیا محدود میشد اما هم اکنون نام کشورهای دیگری مانند ایتالیا، ایرلند، قبرس و پرتغال نیز به لیست کانونهای بحران در منطقه یورو اضافه شده است. بنابر پیش بینیهای صورت گرفته، در سال 2013 میلادی بحران مالی در منطقه یورو تشدید خواهد شد. این در حالیست که ایالات متحده آمریکا نمیتواند اقدامی در راستای نجات اروپا از بحران صورت دهد.
اوباما در منگنه مرکل و اولاند
شاید یکی از آرزوهای مخفی و غیر قابل بیان اوباما شکست مرکل در انتخابات سراسری سال 2013 میلادی باشد. در سال 2012 میلادی و در جریان دو نشست گروه 8 و گروه 20 شاهد بروز اختلافات شدید مرکل و اولاند بر سر نحوه مواجهه با بحران اقتصادی در اروپا بودیم. در این خصوص مرکل از سیاست ریاضت اقتصادی و اولاند از سیاست و فرمول رشد اقتصادی دفاع میکردند. اوباما در سال 2012 میلادی در منگنه اولاند و مرکل قرار گرفت. وی از یک سو میخواست هر دو شریک فرانسوی و آلمانی خود را حفظ کند و از سوی دیگر باید مواضع دقیق خود را در قبال بحران مالی منطقه یورو و نحوه مواجهه با آن روشن کند.
یکدست شدن دوباره آلمان و فرانسه منجر به یکدست شدن مواضع اقتصادی این دو خواهد شد. دقیقا مانند آنچه در زمان حضور همزمان سارکوزی و مرکل در پاریس و برلین رخ داد. هم اکنون تنها یک راه برای یکدست شدن رویکرد اقتصادی آلمان و فرانسه وجود دارد و آن شکست دموکرات مسیحیها در انتخابات سراسری آلمان در سپتامبر 2013 است. در این صورت خود به خود بازی دوگانه و پارادوکسیکال اوباما میان آلمان و فرانسه پایان خواهد یافت.
اما در صورتی که مرکل در انتخابات سراسری آلمان پیروز شود و حزب دموکرات مسیحی قدرت را در دست گیرد، شاهد تداوم حاکمیت دوگانه در اروپا خواهیم بود. تحقق این مسئله برای اوباما بسیار هزینه بر خواهد بود زیرا او ناچار است رویکرد زیگزاگی خود را در قبال آلمان و فرانسه ادامه دهد. این در حالیست که اولاند و مرکل هر دو خواستار روشن شدن مواضع دقیق اوباما در قبال بحران یورو هستند. در هر صورت اوباما هم اکنون در منگنه اولاند و مرکل قرار دارد و در یک برهه حمایت از طرحهای ریاضتی و به صورت همزمان دفاع از رشد و سرمایه گذاری اقتصادی در اروپا را در دستور کار قرار میدهد. اوباما در چنین شرایطی قدرت مدریت مواضع اقتصادی اروپا را نخواهد داشت و در بهترین حالت ممکن میتواند به عنوان یک میانجی بین صدر اعظم آلمان و رئیس جمهور فرانسه عمل کند. این نهایت کاربری اوباما در بحران اقتصادی اروپا خواهد بود!
نگرانیهای بزرگ آمریکا در اروپا
مهم ترین خاصیتی که باید در خصوص بحران یورو و بحران مالی آمریکا به آن اشاره کرد پیوستگی این دو با یکدیگر است. تاثیر بحران مسکن آمریکا بر بحران یورو کاملا قابل مشاهده بوده است. پیوستگی اقتصادی آمریکا و اروپا سبب شده است تا مقامات آمریکا چشم به حل بحران یورو بدوزند. در جریان رقابتهای انتخاباتی میان اوباما و رامنی در نوامبر سال 2012 میلادی شاهد نگرانی شدید کاخ سفید از تشدید بحران مالی اروپا و تاثیرگذاری آن بر رای شهروندان آمریکایی بودیم. در نهایت نیز آنچه باعث پیروزی اوباما شد ناتوانی رامنی در تشریح بحران اقتصادی آمریکا و ارائه برنامههای عینی برای نجات از بحران بود وگرنه دموکراتها در عمل دفاعی برای وضعیت بحرانی اقتصاد در کشور خود نداشتند. در سال 2010 میلادی تشدید همزمان بحران یورو و بحران مالی آمریکا منجر به پیروزی جمهوریخواهان بر دموکراتها در انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان و سنا شد.
در هر صورت اوباما هم اکنون با بحرانی مزمن در منطقه یورو مواجه است. ایالات متحده آمریکا به خوبی میداند که تا زمان تشدید بحران یورو تاثیرگذاری این بحران بر ایالات متحده آمریکا و بازارهای آن غیر قابل انکار خواهد بود. از سوی دیگر، آمریکا در این ماجرا نگرانیهای بزرگتری نیز دارد.
یکی از نگرانیهای دولت اوباما حضور روسیه و چین در عرصه اقتصادی آمریکا و مانور مسکو و پکن در فضای اقتصادی بحرانی اروپاست. چراغ سبزهای اخیر قبرس (یکی از اعضای منطقه یورو) به روسیه در راستای حل بحران مالی نیکوزیا و استقبال مثال زدنی و گسترده شرکتهای دانمارکی از ورود چین به بازار این کشور اروپایی در سال 2012 میلادی زنگ خطر را برای ایالات متحده آمریکا به صدا در آورده است. تداوم این روند باعث خواهد شد تا واشنگتن نقش سنتی خود را در اروپا از دست بدهد و از سوی دیگر قدرت روسیه و چین در بازارهای اروپا تقویت شود. همین مسئله بر روی روابط سیاسی اروپا با پکن و مسکو نیز تاثیرگذار خواهد بود. از این رو کشورهای اروپایی در اتخاذ مواضع سخت علیه روسیه و چین محتاطانه عمل خواهند کرد و این به ضرر ایالات متحده آمریکا خواهد بود.
در نهایت اینکه نگرانیهای اوباما در خصوص بحران اقتصادی تنها به پیوستگی مالی منطقه یورو و آمریکای شمالی مربوط نمیشود. ورود رقبای سنتی آمریکا به عرصه اقتصادی اروپا بدترین سناریوی ممکن برای کاخ سفید محسوب میشود. سناریویی که آمریکا از قبل خود را برای مواجهه با آن آماده نکرده است.
انتهای پیام/ص