اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

نامشخص

بررسی سیاست‌های ترکیه جدید در اندیشکده خاورنزدیک واشنگتن/1

پروژه موشکی پاتریوت آنکارا را از همبستگی اسلامی دور کرد/ بحران سوریه آزمون تعهد ترکیه به غرب است

خبرگزاری فارس: بی‌ثباتی منطقه‌ای موجب شد دسترسی ترکیه به همپیمانی با ناتو به عنوان یکی از دارایی‌هایش به شمار آید؛ در نتیجه،‌ آنکارا از همسایگانش دور شد و نظریه همبستگی اسلامی به گرایش این کشور به ناتو و غرب کشانده شد.

پروژه موشکی پاتریوت آنکارا را از همبستگی اسلامی دور کرد/ بحران سوریه آزمون تعهد ترکیه به غرب است

به گزارش فارس، «سونر گاگاپتای» تحلیلگر ترک و عضو برنامه تحقیقات ترکیه در اندیشکده مطالعات خاورنزدیک واشنگتن در مقاله‌ای با عنوان «ترکیه جدید و سیاست آمریکا» که توسط این اندیشکده آمریکایی منتشر شد به بررسی تحولات در ساختار سیاسی ترکیه و سیاست خارجی آنکارا و روابط آن با آمریکا پرداخته است.

خبرگزاری فارس با توجه به اهمیت ترکیه و تحولات آن به عنوان کشور همسایه ایران، اقدام به ترجمه این مقاله کرده است.

بخش اول این مقاله به شرح زیر تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

ترکیه جدید و سیاست‌ آمریکا

فصل اول:

مقدمه

در دهه گذشته میلادی، ترکیه تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه (AKP) دستخوش تحولات ساختاری شد. این حزب که توسط رجب طیب اردوغان اداره می‌شود، ترکیه را از روند غربی‌شدن دور کرد، روندی که از اواخر قرن هجدهم و از سوی سلطان‌های عثمانی آغاز شده و به مدت چندین دهه توسط سکولاریزم مصطفی کمال آتاتورک تقویت شده بود.

 

* حزب عدالت و توسعه خود را به همسایگان مسلمان نزدیک کرد

حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه از زمانی که در سال 2002 قدرت را در این کشور به دست گرفت، اساس قانونی کشور را که اجازه جدایی مذهب از حکومت و آموزش و پرورش می‌داد،‌ عوض کرد.

ترکیه در کنار این تغییرات اساسی در امور داخلی کشور، خود را به کشورهای مسلمان همسایه و خاورمیانه نزدیک‌تر کرد و این بسیار دورتر از آن جمهوری آتاتورکی است که خود را یک کشور اروپایی می‌داند که بطور اتفاقی در منطقه خاورمیانه قرار گرفته است.

به هر حال، روند اسلامی ‌شدن ترکیه نیز بخاطر موقعیتی که این کشور دارد، متعادل شد. حتی حزب عدالت و توسعه و شرکای اسلامگرای آن نیز نمی‌توانستند از واقعیت‌های غربی در این کشور مانند نقش زنان در جامعه و عضویت این کشور در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گریزی داشته باشند. ضمن این که نیازی به گفتن نیست که نیروهای موجود در اقتصاد جهانی ترکیه را به سمت غرب سوق می‌دهند.

 

* پیوستن به پروژه موشکی ناتو نشانه دور شدن آنکارا از نظریه همبستگی اسلامی بود

با وجود دیدگاه ایدئولوژیکی حزب عدالت و توسعه، اتفاقات اخیر نیز ترکیه را به سمت غرب سوق می‌دهد. بخصوص از زمانی که جنبش‌های مردمی در جهان عرب،‌ موسوم به بهار عربی، در اوایل سال 2011 شکل گرفتند، بی‌ثباتی منطقه‌ای موجب شد تا دسترسی ترکیه به همپیمانی با ناتو به عنوان یکی از دارایی‌ها و امکانات ارزشمند کشور به شمار آید.

در نتیجه،‌ آنکارا از همسایگانش دور شد و نظریه همبستگی اسلامی به گرایش این کشور به ناتو و غرب کشانده شد. یکی از مثال‌های مهم در این رابطه را می‌توان در تصمیم سال 2010 ترکیه به پیوستن به پروژه پدافند موشکی ناتو ذکر کرد.

این پروژه قرار است که اعضای ناتو را در برابر موشک‌های ایران و همچنین چین و روسیه یا دیگر کشورها در امان نگه دارد. بروز جنگ داخلی در سوریه مسئله‌‌ای بود که چرخش ترکیه به سمت ناتو را تسریع بخشید. زمانی که در ژوئن 2012 دمشق یکی از هواپیماهای ترکیه را هدف قرار داد، ترکیه بلافاصله به سراغ همپیمانان خود در ناتو رفت و از آنها استمداد و مشورت طلبید.

ادامه ناآرامی‌ها در خاورمیانه در کنار رقابت با ایران برای کسب نفوذ بیشتر در تحولات عراق و سوریه، تنها مشوق‌های بیشتر برای آنکارا جهت چرخش به سمت ناتو و ایالات متحده آمریکا بود.

 

* ترکیه احتمالا ترکیبی از روش‌های غربی و سیاست اسلامی را در پیش خواهد گرفت

این اتفاقات در کنار ریشه‌های عمیق‌ غربگرایانه کشور مؤید آن بود که ترکیه و کشورهای اسلامی در خاورمیانه در مسیرهایی متفاوت از هم در حرکت هستند. به عنوان مثال، در حالی که مصر رسوم غربگرایانه و سکولار خود را از دست داده‌، احتمال فراوانی وجود دارد به کشوری اسلامی تمام عیار تبدیل شود، اما ترکیه احتمال دارد ترکیبی از روش‌های غربی را در کنار سیاست اسلامگرایانه به کار گیرد. چنین ملغمه‌ای می‌تواند ترکیه را به کشوری منحصر به فرد با این خصوصیات تبدیل کند.

 

* حزب عدالت و توسعه احتمالاً تا یک دهه آینده نیز قدرت سیاسی را در ترکیه حفظ می‌کند

در داخل ترکیه، جناح‌های مختلف سیاسی اعم از راستگرا و چپگرا، مذهبی یا سکولار مجبور خواهند بود که راهکار و روش زندگی در کنار هم را پیدا کنند. اگر هیچ شیوه‌ برای این حیات پیدا نشود، صرفاً اعضای گروه‌هایی که حامی مخالفان هستند، لزوماً مجبور هستند در کنار هم زندگی کنند.

در تازه‌ترین انتخاباتی که در سطح ملی در ترکیه برگزار شده، 35 درصد از رای‌ دهندگان یعنی 25 میلیون نفر، از فهرستی از احزاب سیاسی غیر از حزب عدالت و توسعه حمایت کردند (عدالت و توسعه 49 درصد از آرا را از آن خود کرد) و دیگر احزاب اسلامی و محافظه‌کار نیز 15 درصد آرا را به دست آوردند. این بلوک سیاسی سکولاریست می‌تواند اسلام‌گرایی در ترکیه را به خوبی تحت کنترل قرار دهد.

حتی با وجود آن که حزب عدالت و توسعه احتمال دارد قدرت را در کشور برای یک دهه دیگر در دست گیرد و در طول این مدت نیز سعی خواهد کرد حالت اسلامی کشور را حفظ کند، اما ترکیه جدید تنوع و گوناگونی سیاسی خود را حفظ خواهد کرد یعنی این که گروهی اسلام‌گرا، گروهی سکولاریست، گروهی محافظه‌کار و گروهی غربگرا باقی خواهند ماند.

این سناریوها فرصت‌های خاصی در اختیار واشنگتن قرار خواهد داد، اما تنها از طریق درک نکات ظریف و تفاوت‌های جزئی جامعه ترکیه و سران این کشور می‌توان از این فرصت‌ها استفاده کرد.

 

فصل دوم

*ترکیه‌‌ای متعلق به حزب عدالت و توسعه

به مدد رشد اقتصادی شدید، ترکیه در حال قدرتگیری است. تا همین یک دهه پیش، متوسط در آمد ترک‌ها یک پنجم متوسط درآمد اروپایی‌ها بود. امروزه ترک‌ها تنها 30 درصد کمتر از شهروندان اتحادیه اروپا ثروت دارند.

علاوه بر این، شهروندان ترکیه دارای قدرت خریدی بیشتر از قدرت خرید شهروندان در کشورهایی خاصی از اتحادیه اروپا مانند بلغارستان، رومانی و لتونی هستند. با توجه به مشکلات مالی اتحادیه اروپا، ترکیه در سال‌های آینده می‌تواند به آرزوی 400 ساله و دیرین خود برای پیوستن به غرب جامه عمل بپوشاند.

 

* ترکیه تاریخی طولانی در تقلید از غرب دارد

رقابت ترکیه با غرب شاید به سال 1683 بازگردد زمانی که اروپایی‌ها در وین اتریش با ارتش قوی عثمانی آن زمان درگیر شدند. تلاش ترکیه برای رسیدن به غرب به شکل‌های متعددی صورت گرفت.

به عنوان مثال، در طول دوران اوج عثمانی در اوایل قرن هجدهم میلادی، سلطان‌های عثمانی به تقلید از کاخ ورسای فرانسوی‌ها،‌ باغ‌هایی برای خود بنا کردند و به تقلید از انقلاب صنعتی در اروپا، کارخانه‌های متعددی ساختند به این امید که بتوانند اروپای غربی را در استانبول تکرار کنند. در اوایل قرن بیستم، ترک‌های جوان برای تغییر ساختاری در امپراطوری عثمانی به یک حکومت سلطنتی مشروطه که بار دیگر تقلید و پیروی از جریانات حاکم در غرب بود، تلاش کردند.

آتاتورک نیز در دهه‌های اول قرن بیستم از اروپایی‌ها پیروی کرد. او به عنوان بنیانگذار ترکیه مدرن، از فرانسه الهام گرفت و تلاش کرد ترکیه را به کشوری سکولار بدل کند. آتاتورک مبانی «لائیسیته» یا همان سکولاریسم اروپایی را در قانون اساسی جدید ترکیه گنجاند و امکان جدایی دین و سیاست را فراهم آورد.

آتاتورک تقریباً آزادی سیاسی را تکمیل کرد چرا که او بعد از آزاد کردن ترکیه از اشغال متفقین در جنگ جهانی اول توانست قدرت و نفوذ شدیدی با پشتیبانی ارتش در کشور پیدا کند. در نیمه دوم قرن بیستم بود که ترکیه به ناتو پیوست و به کشوری با دموکراسی چندحزبی بدل شد و در طول جنگ سرد نیز خود را در کنار غرب حفظ کرد.

آنکارا همچنین در راه کسب عضویت اتحادیه اروپا گام نهاد هر چند این که با گذشته 5 دهه از درخواست این کشور برای عضویت در اتحادیه اروپا هنوز آرزوهای این کشور محقق نشده است.

 

* مبانی اسلامی حزب عدالت و توسعه، لائیسیته مورد نظر آتاتورک را در ترکیه تضعیف کرد

این بازی‌‌ای بود که ترکیه با غرب برای رسیدن به آن داشت و تلاش آن در جهت برآمدن از عهده تشکیل حکومتی چند حزبی که موجب به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در این کشور در سال 2002 شد.

اما در دهه گذشته و در نتیجه مبانی عمیق مذهبی حزب عدالت و توسعه، مدل لائیسیته آتاتورک در این کشور به شدت دچار سقوط شده است. در عین حال، حزب حاکم همچنان به تلاش قدیمی ترکیه برای رسیدن به غرب در حوزه اقتصادی ادامه داد و نتیجه کار بسیار تأثیرگذار بود چرا که از سال 2002 تاکنون درآمد اقتصادی ترکیه سه برابر شده است.

به سبب این رشد، ترکیه قصد دارد تا دهه آینده میلادی به جمع 10 کشور بزرگ اقتصادی دنیا بپیوندند. با این حال برای رسیدن به این هدف، لازم است که ترکیه تا سال 2023 سالیانه رشدی اقتصادی برابر با 8 درصد داشته باشد. به گفته برخی کارشناسان، یکی از چالش‌ها این است که ترکیه با مشکل ناشی از طبقه با درآمد متوسط مواجه شود و نتواند با همان شدت و سرعت به آن گونه که در دهه گذشته پله‌های ترقی را پیمود، رشد کند.

با این حال، این رویای دیرین اکنون بیش از هر زمان دیگر بسیار به واقعیت نزدیک شده است چرا که ترکیه به جمع اقتصادهای اروپایی با درآمدهای تریلیون دلاری پیوسته است و این امر آنکارا را در کنار باشگاه کشورهای با پردرآمدی مانند فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا و اسپانیا قرار داده است.

 

* بحران سوریه آزمون تعهد ترکیه به غرب است

اما آیا ترکیه می‌تواند قدرت اقتصادی خود را از این امر قوی‌تر کند و به عنوان مثال خود را به عنوان قوی‌ترین کشور اسلامی قرن بیست و یکم تبدیل کند و قدرت سیاسی نسبته به همسایگان و دیگر نقاط جهان داشته باشد؟

دیگر این که دهه گذشته چه تأثیری در گرایشات سیاسی ترکیه به همراه داشته و آیا همان مشغله‌ای که سلطان‌های عثمانی و آتاتورک داشتند را همچنان دارد؟ پاسخ به این سوالات به این امر بستگی دارد که نخبگان سیاسی در آنکارا چگونه با کارت‌هایی که در دست دارند، بازی کنند.

امروزه ترکیه با آزمون‌های متعددی رو به رو است که میزان شایستگی و لیاقت این کشور برای تبدیل شدن به بازیگر جهانی و همچنین تعهدات آن به ارزش‌ها و منافع غرب را مورد سنجش و امتحان قرار می دهد. در پیشانی این چالش‌ها، بحران سوریه قرار دارد چرا که این بحران می‌تواند بی‌ثباتی را به ترکیه کشانده و موجبات اصطکاک میان آنکارا و واشنگتن را فراهم سازد.

 

* ترکیه از نزدیکی به اروپا و قرابت فرهنگی با مسلمانان استفاده اقتصادی کرد

قدرت گرفتن اسلام سیاسی در سوریه و دیگر کشورهای عربی، برای ترکیه هم یک فرصت است و هم وسوسه‌ای است که می‌تواند ترکیه را از مبانی غربی دور کند. به همین منوال، قطع رابطه ترکیه و اسرائیل و ادامه مناقشه قدیمی این کشور با قبرس که از زمان جنگ سرد تاکنون باقی است به عنوان مانعی در راه اتحاد این کشور با دیگر همسایگان غربی است.

ظهور ترکیه به عنوان قدرت اقتصادی در طول دهه گذشته را می‌توان مدیون حفظ موفقیت آمیز ارتباط سنتی این کشور با اقتصادهای اروپایی و کشورهایی دانست که عضو سازمان توسعه و همکاری اروپا (OECD) قرار دارند.

به عبارت دیگر، ترکیه درهای خود را به روی اروپا باز نگهداشت و سرمایه‌‌گذاری فراونی از سوی این قاره جذب کرد اما در عین حال تلاش کرد از رشد بازارهای نوظهور بخصوص بازارهای کشورهایی استفاده کند که اکثریت جامعه آنها را مسلمانان تشکیل می‌دهند. به هر حال، این تغییر مسیر به سمت شرق قابل توجه است.

بطوری که در سال 2007، 56 درصد از تجارت ترکیه با کشورهای اروپایی بود اما این رقم اکنون به 42 درصد رسیده است.

در عین حال، تجارت با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا از 13 درصد در سال 2002 اکنون به 26 درصد رسیده است و این درصد همچنان در حال افزایش است. بخصوص میزان تجارت ترکیه با کشورهایی که در منطقه جنوب صحرای آفریقا قرار دارند از 1 میلیارد دلار در سال 2000 اکنون به 17 میلیارد دلار رسیده است.

این تنوع در بازارهای هدف در رشد اقتصادی آنکارا سهیم بوده و این امر را می‌توان در رشد 5.3 درصدی این کشور در طول دهه گذشته مشاهده کرده حال آن که اتحادیه اروپا از این لحاظ رشدی 1.3 درصدی داشته است.

 

* سابقه نشان داده ترکیه تنها تحت حاکمیت یک حزب موفق بوده نه حکومت های ائتلافی

در زمینه تجارت، ترکیه بهترین تجارت را با هر دو جهان غرب و شرق داشته و بطور همزمان توانسته از نزدیکی با اروپا و تناسب با جامعه مسلمان بهره گیرد. وجود یک دهه ثبات در این کشور تحت اداره حزب عدالت و توسعه هر چند کاستی‌های خاص خود مانند حاکمیت تک حزبی بر کشور را به همراه داشته اما در عین حال بنیان و اساس رشد اقتصادی را فراهم آورده است.

به همین منوال، می‌توان اینگونه جمع بندی کرد که مدل موفقیت ترکیه در نظام سیاسی این کشور منعکس نبوده است و سابقه نشان داده که ترکیه تنها زمانی با شکوفایی مواجه است کته تحت حاکمیت یک حزب واحد است و زمانی که حکومتی ائتلافی دارد یا نوعی اسپاسم و گرفتگی سیاسی و اقتصادی مواجه است.

در حقیقت، این کشور در زمان حاکمیت حزب دموکرات ترکیه در دهه 1950 و حاکمیت حزب میهنی ترکیه در طول دهه 1980بود که رشد داشت در حالی که این رشد و ثبات در طول دولت‌های ائتلافی در دهه 1970 و دهه 1990 دچار ضعف شده است.

 

* رشد اقتصادی موجب شده که ترک‌ها به رابطه خود با اروپا بیشتر مطمئن باشند

در طول دهه گذشته، البته به استثناء یک چهارم پایانی آن یعنی سال‌های 2008 و 2009 [سال‌های رکود اقتصادی دنیا]، اقتصاد ترکیه در دیگر مقاطع رشد داشته در حالی که اروپایی‌ها با افت اقتصادی مواجه بوده و رشد چندانی نداشتند. تعجبی ندارد که ترک‌های امروز اعتماد بیشتری به رابطه‌ خود با اروپا دارند تا چند دهه پیش.

من خودم این اعتماد به نفس را از نزدیک و زمانی حس کردم که با مغازه‌داران آدانا شهری در جنوب ترکیه که به پنبه‌های مرغوب و وجود پایگاه هوایی اینجرلیک، میزبان عملیات نظامی ارتش آمریکا در خاورمیانه است، مشهور است.

یکی از مغازه‌داران به من گفت که دو عمویش در دهه 1980 و 1990 برای کسب شغل به آلمان مهاجرت کردند اما او میلی به این کار ندارد که دنباله‌روی عموهایش باشد چرا که به نظر او «ترکیه اکنون بسیار بهتر از اروپا است».

 

* اعتماد به نفس اقتصادی پایه دکترین عمق راهبردی سیاست خارجه ترکیه است

این اعتماد به نفس اکنون به ریشه دکترین سیاست خارجی ترکیه تبدیل شده که از آن با عنوان «عمق راهبردی» نیز یاد می‌شود. این دکترین که توسط «احمد داوداوغلو» وزیر امور خارجه این کشور ارایه شده مبتنی بر این امر است که زمان آن فر رسیده تا ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای رشد کند.

زمانی که داوداوغلو در سال 2004 این دکترین را می‌ نوشت، حزب عدالت و توسعه به تازگی به قدرت رسیده بود و عده اندکی در واشنگتن نام داوداوغلو را شنیده بودند و عده‌ای نیز این حزب را چالشی برای همراهی قدیمی ترکیه با دیدگاه‌های آمریکا در خاورمیانه می‌دانستند.

وقتی که با داوود اوغلو در دفتر کوچکش در اقامتگاه وزرای آنکارا که مجموعه‌ای از ساختمان‌های کهنه و جدید است، صحبت می‌کردم او در این باره اینگونه توضیح داد که: ترکیه تنها زمانی می‌تواند دوباره قدرتمند شود که از عمق راهبردی همسایگانش استفاده کند و روابط بهتری با همسایگان مسلمان داشته باشد. قدرت آینده ترکیه بستگی به رابطه خوب با همسایگان مسلمان بخصوص ایران و سوریه دارد.»

ادامه دارد...

انتهای پیام/1601x7

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول