به گزارش فارس، «فردریک سی. هاف» نویسنده اندیشکده «شورای آتلانتیک» در مقالهای با معرفی نیازهای ضروری مخالفان در سوریه از جمله تشکیل ساختار سیاسی، تعیین هدف برای آینده و همچنین حمایتهای نظامی از جانب آمریکا و کشورهای غربی، مینویسد گذر زمان به شکل کنونی به هیچ وجه به سود بحران سوریه نیست؛ ضمناً همین الآن هم به دلیل نفوذ عوامل القاعده در بین مخالفان، بسیاری از مردم سوریه ترجیح میدهند حکومت کنونی در جای خود بماند.
«فردریک سی. هاف» در دسامبر 2012 به عنوان عضو ارشد مرکز رفیق حریری در مسائل خاورمیانه به اندیشکده شورای آتلانتیک پیوست. وی همچنین مشاور ویژه اوباما درباره انتقال قدرت در سوریه و معاون «جورج مارشال» فرستاده ویژه وزارت خارجه آمریکا برای صلح در خاورمیانه بوده است.
* جنگ داخلی سوریه از کودکان این کشور نیز قربانی میگیرد
در حالی که مردم آمریکا اکنون به خاطر قتلعام کودکان پیشدبستانی ایالت «کندیکت» عزادار هستند، کودکان سوری هر روز در وحشت و نگرانی به سر میبرند و کشته و زخمی میشوند. آمریکاییها اکنون به دنبال آن هستند که قوانینی را برای مالکیت سلاحهای جنگی توسط مردم وضع کنند، در حالی که مردم سوریه نیز از شورشیان مسلحی می ترسند که حاضرند دست به اقداماتی بزنند که از آنها صحبت هم نمیتوان کرد.
* قرار است علویهای روستانشین به دست شورشیان مسلح کشته شوند ؟
در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ آیا قرار است کلاهکهای شیمیایی روی موشکهای «اسکاد» سوار و به سمت مناطق تحت تسلط شورشیان شلیک شوند؟ قرار است علویهای روستانشین به دست شورشیان مسلحی کشته شوند که به دنبال انتقام از حکومتی هستند که جامعه علویان را به خطر انداخته است؟
* گذر زمان به ضرر بحران سوریه و خاورمیانه است
در این شرایط، گذر زمان به ضرر تمام بشریت است. هرچه می گذرد احتمال آن نیز بیشتر میشود که سوریه به کشوری بدون دولت و بحرانزده در منطقهای تبدیل شود که در بهترین شرایط نیز بیثبات است. لبنان، ترکیه و اردن نیز همین الآن درد سوریه را حس میکنند و در این کشور دخالت دارند. گذر زمان در این مورد موجب فراموشی درد نمیشود؛ بلکه دشمنترین دشمن مردم منطقه است.
* بهترین سناریوی سوریه در نظر غرب این است که بشار اسد خود از قدرت کنارهگیری و کشور را ترک کند
بهترین سناریوی ممکن این است که اسد از فرصت نهایی خود استفاده کرده و جانشینی را برای خود تعیین کند. سپس خود کنارهگیری و سوریه را ترک کند. ضمناً خانواده درجه یک، فعالان سیاسی عضو گروهش را با خود از کشور خارج کند. جانشین وی با «شورای مخالفان سوریه» که اخیراً در جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شد، برای تشکیل دولتی انتقالی وارد مذاکره خواهد شد. به این ترتیب، نجات کشور سوریه قطعی و امکان ادامه کار دولت در این کشور نیز حفظ خواهد شد.
* مخالفان سوریه در حال حاضر ساختار سیاسی منسجمی ندارند
مردم سوریه و کشورهای دیگر برای جلوگیری از تبدیل بحران این کشور به یک کابوس چه میتوانند بکنند؟ اولاً، مخالفان باید به تشکیل ساختار مدیریتی خود سرعت ببخشند. شورای عالی نظامی جدید در سوریه که از اعضای گروه جهادی «جبهه نصرت» پاکسازی شده، باید با شورای مخالفان سوریه تلفیق شود. پراکندگی ساختاری مخالفان مسلح، علیرغم مشکلاتی که به وجود آورده، یک مکانیسم مؤثر برای بقای این جنبش است. اما جنبش مسلحانه اگر با یک جهت سیاسی معین و اهداف تعیین شده همراه نباشد، ممکن است همان مردمی را از خود دور کند که به دنبال دفاع از آنها است.
* کمبود دوم مخالفان، دولتی موقت برای انتقال قدرت در سوریه است
شورای تشکیل شده باید خود را به شکل دولت موقت دربیاورد؛ رئیس این دولت نیز بهتر است «ریاض حجاب» نخستوزیر سابق سوریه باشد که در صورت امکان، به خاطر آشناییاش با حزب بعث و سرویسهای امنیتی، باید در نهایت به ریاست کابینه اتحاد ملی در سوریه منصوب شود.
این دولت سپس باید مقر خود را در شمال سوریه قرار دهد و به عنوان دولت قانونی کشور تحت حمایت گسترده بینالمللی (از جمله آمریکایی) قرار بگیرد. این مشروعیت باید در قبال این به دولت جدید بخشیده شود که دولت هم به وضوح و بدون هیچ ابهامی تعهد کند که سوریهای را بسازد که در آن حکومت قانون پیاده شود، همه شهروندان حقوق مساوی داشته باشند و حکومت نیز بر اساس اتفاقنظر مردم عمل کند.
* پس از تشکیل دولت موقت، آمریکا و کشورهای دیگر نیز میتوانند سلاح و آموزش نظامی در اختیار این دولت قرار دهند
آمریکا و کشورهای دیگر باید بلافاصله روابط امنیتی لازم را با دولت جدید برقرار کنند و سلاحها و آموزشهای لازم را در اختیار این دولت قرار دهند. اگرچه آمریکا باید در عین حال از تلاشهای «اخضر ابراهیمی» فرستاده سازمان ملل و اتحادیه عرب در سوریه نیز برای دستیابی به انتقال مسالمتآمیز قدرت و کنارهگیری داوطلبانه اسد و همکارانش هم حمایت کند؛ اما عاقلانه نیست که صرفاً به این امید بماند که اسد نهایتاً کار درست را انجام دهد.
* تنها راه آمریکا برای ورود به آینده سوریه و تغییر این آینده، فراهم کردن سلاح برای مخالفان در این کشور است
اکنون دیگر تأمین سلاح به منزله بلیت ورودی برای اعمال نفوذ در آینده سوریه است. آمریکا و متحدانش به ویژه ترکیه باید بر اوضاع واردات اسلحه به درون سوریه مسلط و مطمئن شوند این سلاحها در اختیار افرادی قرار میگیرند که به دنبال سوریهای عاری از جنگ فرقهای و دارای یک نظام سیاسی سالم هستند و نه آنهایی که از ادامه جنگ فرقهای در این کشور حمایت میکنند.
* میلیونها نفر در سوریه همچنان خواهان باقی ماندن حکومت بشار اسد در این کشور هستند
در کنار همه این تلاشها، مخالفان سوریه و حامیان آنها باید به شکل سازماندهی شده چه عمومی و چه خصوصی به اقلیتهای سوریه رسیدگی کنند. میلیونها سوری همچنان خواهان باقی ماندن حکومت اسد هستند. گروه اسد از لحاظ اجتماعی و اقتصادی کاملاً خود را جدا کرده و مسیحیان نیز در بسیاری از موارد فرزندان خود را برای زندگی به کشورهای دیگر میفرستند.
* نفوذ القاعده به درون مخالفان سوریه موجب شده تا مردم ترجیح دهند حکومت فعلی در این کشور باقی بماند
با این حال، این دو قشر میترسند آنچه پس از اسد میآید از حکومت وی بدتر باشد. مخالفان مسلح تا کنون در اغلب موارد به خشونتطلبیهای حکومت پاسخی مشابه ندادهاند؛ اما با فعالیت القاعده عراق در سوریه در قالب جبهه نصرت، آیا میتوان گفت این دسته از مردم سوریه بیجهت نگران هستند؟
* مخالفان سوریه زمانی از آمریکا ناامید شدند که واشینگتن جبهه نصرت را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کرد
واکنش منفی مخالفان سوریه به معرفی جبهه نصرت به عنوان گروهی تروریستی توسط آمریکا نیز قابل درک است. وقتی کسی دارد برای نجات جان خود در مقابل دشمنی خشن میجنگد، حاضر است از هر کس که شده کمک بگیرد. در حالی که زمانبندی این بیانیه آمریکا مناسب نبود و بیجهت موجب شد تا به رسمیت شناختن شورای مخالفان سوریه توسط واشینگتن هم تأثیر مثبتی بر مخالفان اسد نداشته باشد؛ اما این کار پیام مهمی را نیز به اقلیتهای سوری داد: هر اتفاقی هم که بیفتد، آمریکا جایگزین شدن یک نظام استبدادی به جای حکومت فعلی سوریه را تحمل یا از آن حمایت نخواهد کرد.
* عوامل القاعده که در بین مخالفان نفوذ کردهاند، در آینده هم برای رسیدن به حکومت در این کشور تمام تلاش خود را خواهند کرد
اگرچه مخالفان سوریه اکنون نمیفهمند که جبهه نصرت چه خطری برای سوریه دارد؛ اما پس از سقوط حکومت کنونی به این خطر پی خواهند برد. پس از برکناری اسد، عوامل القاعده که در سازمان جبهه نصرت حضور دارند، به سادگی حاضر نخواهند بود صحنه سیاسی سوریه را ترک کنند؛ بلکه به دنبال باقی ماندن در قدرت و اجرای اهداف خونین خود خواهند بود.
* حکومت آینده سوریه باید همه دستهبندیهای فرقهای، نژادی و جنسی را در این کشور کنار بزند
بحران در سوریه احتمالاً ادامه پیدا خواهد کرد. کنارهگیری اسد پایان ماجرا نخواهد بود. اما مرحله بعدی در تاریخ سوریه باید با جایگزینی حکومت کنونی آغاز شود و حکومتی سر کار بیاید که از حمایت کامل جامعه جهانی برخوردار باشد. این دولت جایگزین باید به همه مردم سوریه اطمینان دهد که در سوریه جدید، «حق شهروندی» است که بر همه تقسیمبندیهای دیگر فرقهای، نژادی و جنسی اولویت خواهد داشت. زمان اکنون دشمن مردم سوریه است. زمان است که اهمیت زیادی دارد. و زمان است که برای سوریه و همسایگانش دارد به پایان میرسد.
انتهای پیام/2512x7