اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

نامشخص

سیدحسین موسویان در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا/ بخش چهارم و پایانی

واشنگتن باید پیروزی گسترده اسلام‌گرایان را بپذیرد/ کلینتون پذیرفت که القاعده توسط آمریکا ایجاد شد

خبرگزاری فارس: با توجه به کسری شدید بودجه، آمریکا باید در سیاست خود در خلیج فارس و خاورمیانه با پیگیری منافع مشترک با ایران و نه سیاست تغییر حکومت بازنگری کند تا ثبات و امنیت منطقه بهبود یابد.

واشنگتن باید پیروزی گسترده اسلام‌گرایان را بپذیرد/ کلینتون پذیرفت که القاعده توسط آمریکا ایجاد شد

به گزارش فارس، سیدحسین موسویان، محقق دانشکده امور عمومی و بین‌الملل «وودرو ویلسون» دانشگاه «پرینستون» و رئیس سابق کمیته روابط خارجی شورای عالی امنیت ملی ایران در مقاله‌ای با عنوان«فرصتی برای تغییر الگوی روابط ایران-آمریکا» در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا به تشریح اوضاع منطقه و لزوم همکاری ایران و آمریکا به عنوان دو بازیگر و میانجی مهم منطقه می‌پردازد؛ وی از سال 2003 تا 2005 سخنگوی ایران در مذاکرات هسته‌ایش با اتحادیه اروپایی بود.

وی همچنین نویسنده مقاله «تاریخچه بحران هسته‌ای ایران» است که توسط موسسه صلح بین‌المللی «کارنگی» در ژوئن 2012 منتشر شد. بخش چهارم و پایانی مقاله وی در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی آمریکا را در زیر می‌خوانید.

 

* آمریکا باید پیروزی گسترده اسلام‌گرایان را بپذیرد

تمرکز صرف رهبری در آمریکا بر حمایت یکجانبه و بدون قید و شرط از اسرائیل با وجود سیاست‌های بی‌رحمانه اسرائیلی‌ها علیه فلسطینیان منجر به لاینحل ماندن این موضوع شده است. امروز آمریکا حتی شانسی برای ابتکار تشکیل دو کشور که خودش پیشنهاد داده و همچنین پیشنهاد جدی جدیدی ندارد. بنابراین، عاقلانه است که آمریکا برای حفظ منافع ملی خود و اسرائیلی‌ها و خاورمیانه بزرگتر هم که شده سیاست‌های عملگرایانه و سازنده‌ای را اتخاذ کند که منجر به صلحی عادلانه و حل واقعی مصائب فلسطینیان شود.

تغییر مهم دیگر در سیاست واشنگتن باید شامل پذیرش واقعیت‌های جدید منطقه خصوصا پیروزی گسترده اسلام‌گرایان باشد. اسلام‌گرایانه میانه‌رو در کل خاورمیانه از جمله ایران و مصر اکثریت را بدست آورده‌اند. آمریکا برای شروع باید بداند که آینده به رویکرد و برخوردش نسبت به اسلام‌گرایان بستگی دارد که این مسئله نیازمند بازبینی رویکرد سیاسی کنونی سیاستگذاران در واشنگتن است.

من 16 سال در دوران روسای جمهوری میانه‌رویی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی خدمت کردم. من متقاعد شده‌ام که اگر آمریکا پاسخ مناسبی را به سیاست‌های میانه‌روانه ایران می‌داد این کشور در دوران احمدی‌نژاد به سوی تندروی نمی‌رفت.

آمریکا با اتخاذ سیاستی سازنده در برابر اسلام‌گرایان میانه‌رو روابط خود را با جهان اسلام بر اساس احترام متقابل، عدم دخالت و احترام به هویت‌های مذهبی و فرهنگی ملت‌ها بنا خواهد کرد.

موفقیت میانه‌روها نه تنها دموکراسی و ثبات را تقویت می‌کند بلکه نفوذ تندروهای سنی و شیعه را نیز محدود خواهد کرد. بنابراین لازم است که واشنگتن فرصت را غنیمت دانسته و به اهمیت حمایت از اسلام‌گرایان میانه‌رو برای ایجاد ثبات، امنیت و از بین بردن تندروها در منطقه پی ببرد.

 

* ایران و آمریکا دشمن شماره یک سنی‌های تندرو هستند

در زمانی که منطقه دستخوش تغییراتی می‌شود آمریکا با سه گزینه درباره اسلام‌گرایان و تندروها روبروست. اول اینکه این کشور می تواند به سیاست سنتی خود مبنی بر حمایت از دیکتاتورها در منطقه ادامه دهد.

سقوط شاه ایران در سال 1979، بن علی در تونس در ژانویه 2011 و مبارک در مصر در فوریه 2012 همگی ثابت می‌کنند که آمریکا دیگر نمی‌تواند حضور، نفوذ، مشروعیت یا اعتبار خود را با این سیاست حفظ کند. دوم اینکه آمریکا می‌تواند به طور غیرمستقیم به حمایت از ریشه‌ها و ستون فقرات تندروی در منطقه ادامه دهد.

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا، همین اواخر پذیرفت که دولت آمریکا القاعده را ایجاد کرده است. در حالی که آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی به ایران و مسلمانان شیعه به عنوان دشمن مشترک می‌نگرند، شعبات سنی تندرو مانند سلفی‌ها و وهابی‌ها نیز معتقدند که اسرائیل، ایران و آمریکا دشمنان شماره یکشان هستند. محمد حسین یعقوب، رهبر سلفی‌های مصر در ژوئن 2012 از رئیس جمهور محمد مرسی خواست تا شیعه، اسرائیل و آمریکا را به عنوان دشمنان اصلی مصر تلقی کند.

یکی از تروریست‌های القاعده در عراق که اخیرا با نیویورک‌تایمز مصاحبه کرده است، گفت: «ما در جنگ علیه آمریکاییها و اکنون با سوریه تجربه کسب کرده‌ایم. امید بزرگ ما این است که در عراق و سوریه کشوری اسلامی برای همه مسلمانان ایجاد کنیم و آنگاه علیه ایران، اسرائیل و فلسطین آزاد اعلام جنگ نماییم.» در عین حال آمریکا نیز می‌تواند در کنار اسلام‌گرایان میانه‌رو قرار گیرد تا روحیات و تمایل مردم برای ایجاد دولتی منتخب‌تر و فراگیرتر را تقویت کند. این لحظه در تاریخ فرصتی را برای آمریکا فراهم کرده تا سیاست‌های درازمدت خود را در منطقه تغییر دهد و به جای لفاظی به منظور تقویت روحیات دموکراسی‌، آزادی و حقوق‌بشر‌خواهی گام‌های سازنده‌ای را به سوی این اهداف والا بردارد.

* قرارداد امنیتی منطقه‌ای اختلافات میان ایران و عربستان را حل می‌کند

سومین ابتکاری که آمریکا می‌تواند با آن پیشرفت صلح و شکوفایی در خاورمیانه را پیگیری کند، قرارداد امنیتی منطقه‌ای است. صلح و ثبات در خلیج فارس به عنوان مهمترین منطقه راهبردی در جهان در زمینه منابع انرژی و صادرات، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

همکاری امنیتی، اقتصادی و سیاسی در خلیج فارس و خاورمیانه تنها راه حل پایدار برای تامین انرژی، حذف تسلیحات کشتار جمعی، از بین بردن تروریسم، جلوگیری از درگیری‌های فرقه‌ای و بنانهادن پایه‌های دموکراسی است. این همکاری جدید با شرکت همه بازیگران منطقه‌ای باید اولویت کشورهای منطقه و قدرت‌های خارجی باشد.

چنین قرارداد امنیتی منطقه‌ای به ایران فرصت مشروعیت قدرتش و درک حقوق و اهدافش را از طریق همکاری و مشارکت می‌‌‌دهد. قرارداد امنیتی منطقه‌ای همچنین به ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت رقیب در خلیج فارس اجازه کنار گذاشتن رقابت برنده-بازنده و به جای آن همکاری به سوی رشد و توسعه را می‌دهد. ایجاد سازمان همکاری امنیتی خلیج فارس به طور موفقیت‌آمیزی زمینه‌های گسترش به سوی کل خاورمیانه را فراهم می‌کند.

* پیگیری منافع مشترک و نه تغییر حکومت

در حالی که درگیری منافع در برخی مناطق مانع از تحقق اهداف امنیتی آمریکا و ایران شده، منافع مشترک هنوز در برخی مسائل مهم وجود دارد. نگرانی اصلی ایران در سیاست خارجیش حفظ هویتش به عنوان جمهوری اسلامی است.

بنابراین، اطمینان از امنیت و حفظ هویت ایران یکی از اولویت‌های قطعی ترتیبات امنیتی میان ایران و آمریکا خواهد بود. به همین دلیل است که سیاست آمریکا مبنی بر تغییر حکومت ایران باید تغییر کرده و یا دو کشور و کل منطقه با وضعیتی بازنده-بازنده که روز به روز به وخامت می‌گراید، روبرو شوند.

این مسئله احساس مثبتی را ایجاد می‌کند که می‌تواند همچنین منجر به مصالحه درباره مسائل بسیار دشوارتر دیگر شود. در نهایت پشت سر گذاشتن رویکرد کنونی منافع صفر-تاحدودی برای دو طرف ضروری است. منافع ایران و آمریکا در بسیاری جبهه‌ها با یکدیگر همپوشانی دارد که شامل موارد زیر می‌شود:

بهبود روابط اقتصادی در همه بخش‌ها خصوصا صنعت نفت و گاز، مبارزه با تروریسم و گسترش تندروی در منطقه (خصوصا القاعده، طالبان و جندالله)، تقویت امنیت و ثبات در افغانستان و عراق برای تسریع در خروج نیروهای آمریکایی، ترویج عدم گسترش تسلیحات کشتار جمعی، جلوگیری از اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران که منجر به ناامنی و بی‌ثباتی بیشتر در منطقه می‌شود، تسهیل تبادلات فرهنگی و گردشگری به همراه بهبود روابط برای تسهیل این اقدامات و ارتقای ثبات در ایران به منظور جلوگیری از بحران بیشتر در خاورمیانه.

اگر بخواهیم واقع‌گرا باشیم، آمریکا به خاطر منافع حیاتیش در اهمیت این منطقه از نظر انرژی، جغرافیای سیاسی و مسائل اجتماعی و اقتصادی همچنان به صورت ابرقدرتی به شدت درگیر در این منطقه باقی خواهد ماند. با توجه به کسری بودجه شدید در آمریکا و واقعیت‌های عراق و افغانستان این کشور باید در سیاست خود در خلیج فارس و خاورمیانه با پیگیری منافع مشترکش با ایران و نه سیاست تغییر حکومت در ایران بازنگری کند تا ثبات و امنیت منطقه را بهبود بخشد.

این هدف با هزینه‌های کمتری در زمینه‌های خونریزی، بودجه، اعتبار و نفوذ از سوی آمریکا بدست می‌آید. این راهبرد همچنین تضمین می‌کند که همه منافع دیگر بازیگران بین‌المللی مانند روسیه و چین و اتحادیه اروپا در نظر گرفته می‌شود خصوصا اینکه آنها برای همکاری در جهت ایجاد منطقه‌ای باثبات‌تر، امن‌تر و از نظر اقتصادی شکوفاتر تلاش می‌کنند. این مسئله می‌تواند بنیان و الگویی برای کل منطقه باشد.

انتهای پیام/2012x7

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول