به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی «المانیتور» در مقالهای به قلم «الون بن دیوید»، روزنامهنگار و خبرنگار تلویزیون و در حال حاضر خبرنگار ارشد کانال 10 اسراییل که بیش از 25 سال است که برای رسانههای اسراییلی و بینالمللی امور نظامی اسراییل را پوشش خبری میدهد، در خصوص «مسئله هستهای ایران در انتخابات اسراییل» نوشت: با اینکه یکی از مسایل مهم رییس جمهور آینده اسراییل مواجهه با مسئله هستهای ایران است ولی این موضوع همچنان در کمپین انتخاباتی اسراییلیها مسکوت مانده است.
*مسئله هستهای ایران حادترین مسئله دولت آینده اسراییل
از مهییجترین و حادترین مسایل دولت آینده اسراییل این است که باید با پیشرفت برنامه هستهای ایران مبارزه کند. آنچه که امروز از دستورالعمل کمپین انتخاباتی اسراییل به طرز شگفتآوری محو شده است. مخالفت مشروعی با نخست وزیراسراییل «بنیامین نتانیاهو» در مورد مسئله امنیت ملی دیده نمیشود.
نداشتن تجربه و اعتماد به نفس کافی بیشتر نامزدها سبب شده است که کسی درباره مسئله ایران با «نتانیاهو» مخالفت نکند، به غیر از «کادیما شائول موفاز»؛ اما به دلیل عملکرد ضعیف او در پای صندوقهای رای تا حد زیادی رسانهها او را نادیده گرفتهاند.
*مسئله هستهای ایران تنها به تعویق افتاده است
با این حال، پرسش اینکه چگونه باید با ایران مقابله کرد همچنان باقی است و از بین نرفته و تنها به تعویق افتاده است. سانترافیوژها در نطنز و فردو همچنان در چرخش هستند، و روزانه حدود 8 کیلوگرم ارونیوم با غنیسازی پایین و به طور متوسط در ماه 14 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20 درصد تولید میکنند. گردآوری حدود 150 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد تا کنون، نشان میدهد که ایران به طور پیوسته به 250 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد نزدیک میشود، یعنی از خط قرمزی که نتانیاهو در سخنرانی خود در 27 سپتامبر در سازمان ملل متحد تعیین کرده بود در حال عبور است.
اگر ایران بار دیگر از این مواد برای مصارف دیگر استفاده نکند، تا مارس از خط قرمز نتانیاهو عبور خواهد کرد، و او را مجبور خواهد کرد که به وعده خود برای توقف اجباری ایران عمل کند.
* نیروهای دفاعی اسراییل همچنان آماده حمله به ایران است
در حالیکه این مسئله در حوزه عمومی مسکوت مانده است، نیروهای دفاعی اسراییل(IDF) همچنان خود را برای روزی که دوباره مسئله حمله به ایران مطرح شود آماده میکنند. اما اکثریت IDF شک دارند که آیا اسراییل توان متوقف ساختن، یا حتی برخورد جدی برای به تعویق انداختن برنامه هسته ای ایران را دارد.
*اسراییل باید به دنبال تدبیر دیگری برای مسئله هستهای ایران باشد
بدیهی است که اسراییل قادر به شناسایی نقاط ضعف در برنامه ایران و آمادهسازی طرح عملیاتی تحمیل خسارت فیزیکی حداکثری به آن قسمتهایی است که بازسازی آنها مشکلند. اما دو چیز وجود دارد که نیروهای هوایی اسراییل نمیتوانند آن را در نظر نگیرند: دانستن چگونگی بهدست آوردن این تکنولوژی، و بسیاری از مواد شکافپذیری که در حال حاضر تولید میشوند، و دارای امنیت بالایی نیز هستند. علاوه براین، بسیاری در سازمان دفاع اسراییل و جامعه اطلاعاتی براین باورند که حمله اسراییل به ایران تنها بهانهای مناسب به دست ایران میدهد که برنامه هستهای خود را افزایش دهد. بنابراین، افسران ارشد در صفوف IDF بر این باورند که اسراییل باید رویکرد جدیدی را جایگزین مسئله حمله/عدم حمله به ایران با کند.
* IDFبه دنبال الگویی جدید برای مسئله هستهای ایران
در آغاز اسراییل با استراتژی "انکار" قابلیتهای هستهای ایران به مسئله هستهای ایران میپرداخت. در سالهای اخیر، مشخص شده است که برخی از قابلیتها انکارکردنی نیستند، و اسراییل آرزوی "به تعویق انداختن" برنامههای ایران را در سر میپروراند، چرا که دریافته است که برخی از قابلیتهای هستهای در ایران برای همیشه باقی خواهد ماند.
اما در حال حاضر، با نگاهی به پیشرفتی که ایران کرده است، IDF این فکر را در سر میپروراند که الگوی جدیدی را از نو اغاز کند، الگویی که بر انگیزههای ایران تمرکز دارد نه بر قابلیتهای فیزیکی آن.
*فشار نظامی به تنهایی برای مسئله ایران کافی نیست
با درک این مطلب که حمله هوایی اسراییل به ایران میتواند انگیزه ایرانیها را برای توسعه سلاحهای هستهای افزایش دهد، این الگوی جدید پیشنهاد میکند که باید تلاشهای بیشتری بر روی دیپلماسی بینالمللی و فعالیتهای مخفیانه انجام شود، در حالیکه تهدید حمله نظامی همچنان به قوت خود باقی بماند. به این ترتیب اسراییلیها به این نتیجه رسیدهاند که فشار نظامی به تنهایی، پاسخی برای چالش ایران نخواهد بود.
*اسراییل به دنبال آغاز فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران است
با اذعان به اینکه تشدید تحریمها توسط جامعه بینالمللی در ایران آغازگر فشار به دولت ایران است، استراتژی جدید برآن است که از طریق تحریمها فشارهای بینالمللی را افزایش دهد و نه تنها فعالیتهای جدیدی را بر علیه کارمندان و تسهیلات هستهای ایران آغاز کند بلکه هچنین در برابر ایران بایستد.
*نتانیاهو به دنبال کمک آمریکا برای حمله به ایران
معلوم نیست که آیا «نتانیاهو» که معتقد است حمله به ایران ماموریت تاریخی اوست، در دوره بعد از نخست وزیری مایل به قبول این رویکرد جدید خواهد بود. او نمیداند که آیا وقتی زمان حمله به ایران فرا رسد عملکرد ارتش قوی خواهد بود.
در ماههای آینده او از نزدیک تلاشهای آمریکا را برای ایجاد مذاکره مستقیم با ایران دنبال خواهد کرد و میداند که این مذاکرات نخواهند توانست ایران را قانع کنند که از جاهطلبیهای هستهای خود دست بکشد. پس، تا بهار، «نتانیاهو» دوباره برنامههای حمله به ایران را مطرح خواهد کرد و امیدوار است که اگر راهها دیگر با شکست مواجه شد، امریکا از توان خود برای متوقف کردن ایران استفاده کند.
اما «نتانیاهو» میداند که چنین پیشنهادی و انتظار او به داشتن دولت متمایل به جناح چپ، میتواند هزینهای داشته باشد که قادر به پرداخت آن نباشد. با این حال، «نتانیاهو» یا هر نخست وزیر دیگر اسراییل که اعتقاد دارد او تنها چیزی است که بین ایران و بمب ایستاده است، دستور حمله به ایران را خواهد داد.
پایان پیام/2312x2