به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری الشرق الجدید، غالب قندیل تحلیلگر مسایل راهبردی در مقاله‌ای با اشاره به بحران ائتلاف استعماری به فرماندهی آمریکا در جنگ جهانی تحمیل شده به سوریه نوشت که به این ترتیب آمریکا یک انعطاف استراتژیک جدید را در دستور کار خود قرار داده است که عنوان اصلی آن خروج از بحران بعد از شکست در تخریب دولت سوریه و از بین بردن مقاومت این کشور است.
وی در این زمینه به بیان چند نکته پرداخته و می‌نویسد: اولا دولت‌های آمریکایی و غربی از تحولات به وجود آمده در ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای اصلی در ائتلاف جنگ علیه سوریه نگران هستند، ترکیه همسایه سوریه است و کشور عضو ائتلاف ناتو است که در راهبردهای غربی نیز وارد شده و قدرت اقتصادی و نظامی بالایی در مقایسه با دیگر کشورهای شرکت کننده در این جنگ مانند عربستان سعودی و قطر دارد.
علاوه بر اینها محاسبات غرب و کشورهای خلیج فارس در هشت ماه اخیر عمدتا بر روی امکان حمله ارتش ترکیه به سوریه و اصلاح موازنه قدرت به این صورت در منطقه بوده است.
دوم: به نظر می‌رسد امروز قدرت ترکیه در محاسبات داخلی اقتصادی و امنیتی و سیاسی در حال فرسایش است و مخالفان دولت این کشور هجمه سیاسی و پارلمانی گسترده ای را علیه سیاست‌های دولت اردوغان در جنگ علیه سوریه آغاز کرده اند، از سوی دیگر حزب کارگران کردستان عراق نیز شورش مردمی و نظامی شدیدی را علیه دولت آغاز کرده‌اند و نشانه های شکاف مذهبی در این کشور در نتیجه گفتمان اردوغان در مورد سوریه که در عرصه داخلی این کشور نیز تاثیر گذاشته در حال نمایان شدن است.
علاوه بر تمام اینها فشارهای اقتصادی رو به فزونی گذاشته و چالش میان این کشور با دو قدرت بزرگ منطقه یعنی روسیه و ایران یک عمق حیاتی را ایجاد کرده که نمی توان با قدرت جغرافیای سیاسی آن را پر کرد، از سوی دیگر تجار آمریکایی فعال در ترکیه خود را بر سر دو راهی می بینند که هر دو سر آن باخت است، اول اینکه ناآرامی های فراگیر در تمامی زمینه ها در این کشور ایجاد شود و دوم اینکه ترکیه به سمت روسیه و ایران متمایل شده و از جبهه خصومت با سوریه عقب نشینی کند.
سوم: عربستان سعودی که به عنوان رگ عصب توطئه های سلطه طلبانه غرب بر منطقه و قدرت هجمه مالی، سیاسی و امنیتی غرب و سیاست های آمریکا به شمار می‌رود، امروز به علت شکست ائتلاف در سوریه و تغییر محیط منطقه ای از عراق، یمن و بحرین و افزایش روز افزون قدرت ایران به محیط داخلی خود مشغول شده است. با این حال نابسامانی اوضاع و درگیری‌هایی موجود میان شاهزادگان بر سر تخت پادشاهی نیز به قوت خود باقی مانده است، از سوی دیگر شکست در سوریه نیز درگیری‌های مستمری را در داخل خاندان حاکم این کشور و نیروهای امنیتی با سازمان القاعده ایجاد کرده است، با وجود تمام این ناآرامی های همزمان نابسامانی های اجتماعی و سیاسی در راستای مطالبات اصلاح طلبانه مردمی نیز همچنان در این کشور وجود دارد.
چهارم: افزایش حمایت مستقیم از گروه های تکفیری و تروریستی القاعده در راستای جنگ جهانی علیه سوریه به نهایت خود رسیده و بر اساس اطلاعات سازمانهای جاسوسی آمریکایی و اروپایی تاثیر معکوسی در زمینه انتشار گروه های تکفیری و تروریست در خاک سوریه داشته است، از سوی دیگر گروه های چندملیتی که بندر بن سلطان با همکاری سازمان جاسوسی ترکیه به سوریه اعزام کرده، اوضاع را به شرایطی تبدیل کرده است که در دهه هشتاد قرن گذشته در افغانستان وجود داشت، به این ترتیب ارزیابی های امنیتی غربی نشان می دهد که باید این حالت متوقف شده و غرب از حمایت خود از این سازمانها دست بردارد.
پنجم: حساب‌های آمریکا برای امکان حمایت از گروه‌های مسلح مخالف دولت سوریه برای مقابله با گروه های تروریست و تکفیری محاسبه ای احمقانه و ناکارآمد است، چرا که جماعت های لیبرال و مزدور غرب هیچ توان نظامی قابل ملاحظه ای در عرصه میدانی ندارند که بشود روی آن حساب کرد.
این مقاله در پایان تاکید می کند که تنها گزینه ای که باید به آن روی آورد، مبارزه با تروریسم در سوریه و ممانعت از تبدیل شدن آن به کانونی برای صدور تروریسم به محیط منطقه ای و غرب است و این کار با همکاری دولت ملی سوریه و حمایت از برنامه های این کشور در راستای بازگرداندن امنیت کامل به این کشور قابل اجراست، این همان مفهومی است که روسیه و چین در مذاکرات خود با غرب در مورد راهکارهای خروج از بحران مطرح می‌کنند و همان راهکاری است که در نهایت خود را بر دیگران تحمیل خواهد کرد.
انتهای پیام/++
