به گزارش خبرگزاری فارس، «لوک کافی» در مقالهای با عنوان «دکترین اوباما: سیاست شکست خوردهای که آمریکایی ضعیفتر در دنیای خطرناک به جای خواهد گذاشت» در اندیشکده «هریتیج» نوشت: باراک اوباما در سومین و آخرین مناظره انتخاباتی درباره عملکرد سیاست خارجیاش به بحث نشست. دفاع از عملکرد و سابقه سیاست خارجی کار آسانی نخواهد بود.
* دنیا در طول ریاست اوباما وضعیت خطرناکتری پیدا کرده است
بعد از گذشته چهار سال از ریاست جمهوری اوباما، نه تنها آمریکا در موضع ضعیفتری در دنیا قرار دارد بلکه دنیا نیز به نسبت قبل خطرناکتر شده است.
اوباما دیدگاه خود را درباره نقش آمریکا در دنیا مخفی نکرده است. همان طور که پیش از این اندیشکده «بنیاد هریتیج» توضیح داده، از همان ابتدا و حتی مدتها پیش از این که وی اداره امور را در دست گیرد، باراک اوباما شروع به تدوین اصول و ستونهای دکترینی کرد که به دولت آمریکا اجازه میداد آمریکا را همچون یکی از ملتهای دنیا قرار داده و هیچ ادعا یا مسئولیتپذیری یا گرایش توسعه طلبانه نداشته باشد.
* تلاش اوباما برای تأمین نظر روسیه، این کشور را به چالش سیاست خارجه آمریکا بدل کرده است
خلاصه این که دکترین اوباما «سیاست هدایت و رهبری از پشت سر» بوده و با تکیه بر سیاست کاهش خطرناک هزینههای دفاعی همراه بود. اقدامی که آمریکا را در این دنیای خطرناکتر ضعیفتر ساخته و در زمان رسیدگی به کشورهای مانند روسیه، ایران، چین و کرهشمالی که هر کدام تهدیدی برای منافع آمریکا به شمار میروند، امیدواری را بالاتر از واقعیت قرار داده است.
نتایج شکست خورده دکترین اوباما را میتوان در تمامی چالشهای سیاست خارجی که دولت آمریکا اکنون با آن مواجه شده است، مشاهده کرد.
تجدید کلی در روابط روسیه و آمریکا. به عنوان مثال، روسیه روابط خود با آمریکا را از نو ساخت. از زمان اعلام تجدیدنظر در روابط دو کشور در سال 2009، ما شاهد ظهور روسیهای قرن بیست و یکمی با تمایلات قرن نوزدهم بودهایم. تنها کافی است نگاهی به گرجستان بیندازید که درآن قوای روسی هنوز 20 درصد از خاک گرجستان را چهار سال بعد از حمله به این کشور تحت اشغال دارند. این در حالی است که دولت آمریکا سعی دارد نگرانیهای روسیه را برطرف کرده و حتی در طرحهای دفاع موشکی خود و سایتهای سومی که قرار بود در لهستان و جمهوری چک ساخته شود، تغییرات ایجاد کرده است.
روسیه در سال 2011 صدور قطعنامه علیه لیبی در شورای امنیت سازمان ملل را دشوار کرد و هنوز مانع ازتلاشهای بینالمللی در پایان دادن به خشونتها در سوریه میشود و حتی تسلیحات در اختیار نظام سوریه قرار میدهد. همین اخیراً بود که روسیه به همه برنامههایی که در قالب آژانس آمریکا برای توسعه بینالملل USAID در داخل روسیه انجام میشد، پایان داده و رادیو لیبرتی را تعطیل کرد.
* رویکرد اوباما در قبال قیامهای عربی برای منافع آمریکا فاجعهبار بود
بهار عربی [قیامهای مردمی در جهان عرب]. آمریکا در مورد بهار عربی نیز بخاطر واکنش اوباما به این امر چندان بهتر عمل نکرده است. اوباما رویکرد رهبری از پشت سر را در قبال این تحولات در پیش گرفت ، رویکردی که نتایج فاجعهباری برای منافع آمریکا در منطقه به همراه داشت. بعد از این که دولت اوباما با عجله از حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر خواست کنارهگیری کند، اخوان المسلمین مصر بودند که اکنون قدرت را در این کشور در دست گرفتند و صلح و امنیت اسرائیل نیز اکنون در صحرای سینا مورد تهدید قرار گرفته است.
احزاب اسلامگرا در تونس اکنون نقشهایی را ایفاء میکنند که تا پیش از این هرگز انتظار نداشتند و دولت آمریکا در مورد سوریه نیز چیزی بیش از یک دولت از کار افتاده نبوده است.
* القاعده اکنون فعالتر و زندهتر از قبل است
القاعده. اگر چه اسامه بن لادن رهبر القاعده در جایی در قعر دریای عرب است اما واقعیت ناراحت کننده برای دولت آمریکا این است که القاعده اکنون زندهتر و فعالتر از قبل در شبهجزیره عربستان و سراسر شمال آفریقا است. این امر بخصوص در 11 سپتامبر 2012 بیش از پیش مشهود بود. در این روز کریستوفر استیونز سفیر آمریکا در لیبی و سه نفر دیگر از اتباع آمریکادر شهر بنغازی توسط تروریستهایی کشته شدند که مظنون به ارتباط با القاعده هستند.
* ایران هیچگاه تا به اندازه کنونی به دستیابی به توان هستهای نزدیک نبوده است
ایران. علاوه بر این مسایل، ایران نیز هیچگاه تا به این اندازه به دستیابی به توان هستهای نزدیک نبوده است. بر خلاف تحریمها، صادرات آمریکا به ایران تنها در سال گذشته به اندازه یک سوم سالهای قبل افزایش داشته است. اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس، که هر دو در تلاقی با ایران قرار دارند، احساس میکنند از سوی نظام ایران تهدید میشوند اما از عزم و اراده آمریکا در خاورمیانه مطمئن نیستند.
* دکترین آمریکا متناسب با واقعیتهای ژئوپلتیکی نیست
همانطور که «کیم هلمز» و «جیمز کارافانو» از بنیاد هریتیج نوشتهاند: اصول و پایههای دکترین اوباما... حتی متناسب با واقعیتهای ژئوپلتیکی نیست و یا متناسب با انتظارات و توقعاتی نیست که دیگران از هدایت و رهبری آمریکا دارند بلکه این دکترین بیشتر متناسب با نظرات کسی است که فکر میکند مشغول مدیریت دوران پس از آمریکا است. این دکترین منعکس کننده سابقه و یا تهدیداتی نیست که ما با آنها مواجه هستیم. بلکه در خدمت تضعیف توانایی آمریکا خواهد بود و کار را برای دوستان و همپیمانان آمریکا برای فهمیدن موقعیتی که در آن قرار داریم یا این که در این دوران حساس باید چه کار کنیم، دشوار میسازد. نهایتاً این که دکترین اوباما ملتهای دوست را وا میدارد برای تأمین امنیت بهتر برای آنها دنبال جای دیگری غیر از آمریکا بگردند و این امر در حقیقت دنیا را خطرناک تر از قبل خواهد ساخت.
انتهای پیام/ 2410x9