به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، بیست و دومین نشست «عصر روشن» عصر دیروز (پنجشنبه 13 مهر ماه) در کتابسرای روشن با موضوع «جایزه نوبل و ادبیات ایران» برگزار شد. در این نشست نقد و بررسی مهدی غبرایی و کاوه میرعباسی، مترجمان فعال حوزهی ادبیات، حضور داشتند.
* نوشتن رمان نیازمند فراغت است
مهدی غبرایی در ابتدای سخنان خود با اشاره به وضعیت دلار و طلا گفت: به نظر من با توجه به چنین شرایطی چه لزومی دارد که ما به نقد و بررسی جایزه نوبل بپردازیم؟! زیرا موارد مهمتری وجود دارند که باید به آنها رسیدگی کنیم.
وی در مورد ادبیات ایران در سالهای اخیر گفت: در سالهای اخیر نمونههای رمان خوب در ایران وجود داشته است. اما با نگاهی تاریخی به شرایط ایران در سدههای گذشته باید توجه داشت که ایرانیان در طول سالهای گذشته بیشتر اهل سرودن شعر بودهاند تا نوشتن نثر. به قول یک ظریفی: ایرانیان در طول تاریخ خود همواره بر پشت اسب سوار بودهاند و در حال فرار. از این رو فراغت و مجال چندانی برای نوشتن وجود نداشته است. اما در دوران معاصر نویسندگان شاخصی هم داشتهایم.
*زبان فارسی به مانند زبان عربی گسترده نیست
وی در ادامه با مقایسه زبان ادبیات فارسی و عربی و گستره نفوذ آنها گفت: زبان و ادبیات فارسی به مانند زبان عربی چندان گسترده نیست و دایره نفوذ آن زیاد نیست. در حال حاضر بیش از بیست کشور عربی در نقشه جغرافیا وجود دارند و اگر یک نویسنده عرب یک داستان یا رمانی بنویسد، این داستان یا رمان در بیش از 20 کشور خوانده میشود. از سوی دیگر ایران تنها یک کشور است که زبان فارسی در آن تکلم میشود از این رو فرصت چندانی برای عرض اندام در سطح جهان نداشته و حتی در برخی کشورهای منطقه مانند پاکستان، افغانستان و تاجیکستان نیز چندان نفوذ نداشته است.
مترجم کتاب «کافکا در کرانه» با اشاره به وضعیت نشر در کشور گفت: از سوی دیگر گرفت و گیرهایی وجود دارد که موجب میشود رمانهای خوب نوشته نشوند. ابن خلدون یکی از فیلسوفان مهم ایرانی در کتاب خود صراحتا عنوان میکند که فرهنگ زاده فراغت خاطر است و این در دورههای معاصر وجود نداشته است.
وی ادامه داد: در یک سده اخیر نویسندگان ما فراغت خاطر نداشتهاند. در ایران نمونههای برجسته ادبی داشتهایم. به قول معروف اگر نویسندهای درد نوشتن داشته باشد، کتاب خود را خواهد نوشت و به تعبیری که بولگاکف دارد «دست نوشتهها نمیسوزند و باقی خواهند ماند».
*همیشه شائبه سیاسی بودن نوبل مطرح است
غبرایی درباره زبان فارسی و مشکلات ما برای رسیدن به جایزه نوبل ادبی گفت: یکی از مشکلات ما برای رسیدن به جایزه نوبل، مسئله زبان است. زبان فارسی در جغرافیای ما محدود شده و به جاهای دیگر نرفته است. باید آثار خوبی نوشته شوند و بعد از آن مترجم به ترجمه بپردازد و این اثر به جهانیان شناسانده شود. امیدورام در آینده نه چندان دور ما هم سری در میان سرها در آوریم. این به معنای آن نیست که زبان فارسی ناکاراست بلکه افرادی که چنین ادعایی دارند خود ناکارا هستند.
مترجم کتاب «بادبادک باز» در مورد رشد ادبیات ترکیه در سالهای اخیر گفت: تبادل فرهنگی ترکها با اروپایی ها بیشتر است و این به ارتقای فرهنگ آنها کمک کرده است. از سوی دیگر در ترکیه مشکل سانسور به این حدت نیست و سخت گیریها تا این اندازه زیاد نیستند.
*امسال جایزه را به آدونیس شاعر سوری میدهند
غبرایی در مورد انتقاداتی که به جایزه نوبل میشود گفت: هیچ جایزهای در سطح جهان نیست که بتواند همه را راضی نگه دارد. شائبه سیاسی بودن جایزه نوبل از گذشته وجود داشته است و به نظر من امسال ممکن است به دلیل شرایط سوریه این جایزه به آدونیس شاعر سوری داده شود.
به گزارش فارس، علی احمد سعید اسبر معروف به «آدونیس» هم اکنون در هشتمین دهه از زندگی خود به سر میبرد و در پاریس اقامت دارد. وی اشعار بسیاری دارد و بیشتر اشعار وی به زبان فرانسه ترجمه شدهاند. این شاعر سوری مخالف دولت کنونی سوریه است.
نام آدونیس از سال 1988 در لیست نوبل قرار داشته و بارها بر سر زبانها بوده است و در دو سال گذشته با توجه به شرایط سوریه، احتمال انتخاب وی برای جایزه نوبل بیشتر از دیگران است.
آدونیس، شاعر سوری
* نوبل را نباید در سنین پیری به نویسندگان بدهند
غبرایی در ادامه افزود: داوری جایزه نوبل هرگز برای ما مشخص نشده و تا لحظه آخر هم هیچ چیز مشخص نیست و بقیه حرفهایی که زده میشود بیشتر حدس و گمان هستند. برخی وقتها نام کسانی مطرح میشود که کمتر با آنها آشنا هستیم. از سوی دیگر، برخی سخنانی که ما در مورد جایزه نوبل میگوییم و مینویسیم، بعضاً از موضوع اصلی دور هستند زیرا ما اطلاعات زیادی در مورد آثار آن نویسندگان نداریم.
مترجم کتاب «کوری» در انتقاد از اعطای این جایزه در دوران کهنسالی نویسندگان گفت: وجود جایزهای به نام نوبل برای ما سودمند بوده و به نظر من باید این پول را به نویسنده در زمانی که جوان است بدهند تا وقت خرج کردن داشته باشد نه مانند دوریس لسینگ که در 80 سالگی این جایزه را دریافت کرده است.
* چرا آثار کاتب به انگلیسی ترجمه نمیشوند
غبرایی در مورد نویسندگی گفت: ادبیات دستسودن به واژههاست و در کتابهایی که من میبینم، بسیاری از نویسندگان ایرانی که آثار آنها منتشر شده، آنها هنوز نمیتوانند فارسی بنویسند. چرا آثار کسی مانند «مرادی کرمانی» باید به سوئدی ترجمه شود اما آثار «محمدرضا کاتب» که نویسنده بهتری است هنوز ترجمه نشده است. البته باید توجه داشت که بحث جذابیت از عناصر مهمی است که مترجم را به ترجمه این آثار ترغیب میکند.
انتهای پیام/ک