اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  ایران در جهان

هالیوود و مقدمه‌چینی‌ 11 سپتامبر - 4

هالیوود بعد از انقلاب ایران، تروریسم را دستمایه فیلم‌های ضداسلامی خود قرار داد

برگزاری فارس: در مقاله‌ای تحقیقی درباره نحوه نمایش اعراب و مسلمانان در هالیوود تا پیش از حملات 11 سپتامبر، با بررسی فیلم‌هایی که بعد از وقوع انقلاب و تشدید مبارزه علیه اسرائیل در کشورهای مسلمان و تشکیل گروه‌هایی مانند حماس و حزب‌الله ساخته شد، هالیود تلاش دارد با جهت دهی افکار عمومی، مسلمانان را تروریست معرفی کند.

هالیوود بعد از انقلاب ایران، تروریسم را دستمایه فیلم‌های ضداسلامی خود قرار داد

به گزارش خبرگزاری فارس، حملات 11 سپتامبر تاکنون دستمایه مقالات و تئوری‌های مختلف تحقیقاتی بوده است. اقداماتی که کاخ سفید به بهانه 11 سپتامبر انجام داد و بخصوص تشدید نظامی‌گری آمریکا علیه کشورهای مسلمان و عرب بعد از این حملات که توسط عده‌ای از تروریست‌های سازمان القاعده صورت گرفت در کنار  استفاده تبلیغاتی و سیاسی واشنگتن در راه‌اندازی آن چه که "جنگ جهانی علیه تروریسم" خوانده شد، این برداشت را در میان متفکران جهان بخصوص در جهان اسلام به همراه داشته که این حملات و برنامه‌های بعد از آن اقدامی از پیش طرح‌ریزی شده بوده است.

علاوه بر تئوری‌هایی که درباره عوامل اصلی طراحی این حملات و حتی نحوه انجام این حملات تروریستی در جهان انتشار یافته و بخصوص مطالب مربوط به حضور نداشتن یهودی‌ها هنگام حملات به ساختمان تجارت جهانی و برملا شدن ارتباطات دیرینه آمریکا با سازمان تروریستی القاعده، بسیاری از محققان به بررسی روند تحولات و مسایل پیش از وقوع این حملات پرداخته اند.

از جمله موارد تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، تشدید احساسات ضداسلامی و ضدعرب در جامعه آمریکا و نقش جریان رسانه‌ای اعم از رادیو، تلویزیون و سینما در تقویت این احساسات در سال‌های پیش از حملات بوده است.

حساسیت تحقیق درباره این موضوع زمانی تقویت می‌شود که مطالب منتشر شده در رسانه‌ها و فیلم‌های ساخته شده توسط غول سینمای جهان یعنی هالیوود در سال‌های قبل از وقوع این حملات تصویرگر شرایط یا احتمال وقوع حملاتی بسیار مشابه با 11 سپتامبر بوده‌اند. با توجه به هدایت این جریانات رسانه‌ای و هالیوود توسط لابی‌های قدرتمند طرفدار صهیونیسم جهانی و مشابهت تصاویر این فیلم‌ها با آن چه که در 11 سپتامبر 2001 شاهد بودیم، احتمال این امر را که این حملات سناریویی طرح‌ریزی شده در راستای اهداف سلطه جهانی بوده، مستندتر می شود.

یکی از این مقالات تحقیقی درباره حملات 11 سپتامبر مقاله‌ای است که به بررسی چگونگی به تصویر کشیدن و نمایش اعراب و مسلمانان در فیلم‌های هالیوودی در سال‌های پیش از حملات 11 سپتامبر پرداخته است. این مقاله توسط "سلیمان آرتی" از دانشگاه "لافبرو" که از دانشگاه‌های تحقیقات اجتماعی واقع در شهر "لافبرو" منطقه "لیسترشایر" در شرق انگلیس است، به رشته تحریر درآمده است.

خبرگزاری فارس همزمان با یازدهمین سالگرد این حملات و با توجه به اقدامات ضداسلامی آمریکا به بهانه 11 سپتامبر اقدام به ترجمه این مقاله کرده تا شاید ابعاد بیشتری از این حادثه قرن بیست‌ویکم روشن شود.

قسمت چهارم از این مقاله به شرح زیر تقدیم می‌شود.

 

***

 

- مرحله چهارم، بعد از انقلاب اسلامی ایران

حوادث سال 1980 در خاورمیانه چنان به آمریکا ضربه بی‌سابقه‌ای برای آمریکا بود. در سال 1979، آمریکا با حسرت شاهد بود که همپیمان قدیمی‌اش یعنی محمدرضا شاه بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران سرنگون شد. وقتی که آیت‌الله خمینی رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که انقلاب باید به منطقه صادر شده و اسرائیل باید نابود شود، اوضاع به مراتب وخیم‌تر شد. از این رو آمریکا بر این باور بود که نیاز است محدودیت‌های نظامی و فرهنگی علیه ایران اعمال کرده و مسائلی از جمله تروریسم و تهدید نفت به عنوان داستان و محتوای اصلی فیلم‌های هالیوودی درآمدند.

 

• بعد از انقلاب ایران هالیوود تلاش کرد مسلمانان را عده‌ای  تروریست معرفی کند

تنش میان آمریکا و خاورمیانه بالا گرفت و زمانی به اوج رسید که آیت‌الله خمینی و طرفدارانش آمریکا را به عنوان دشمن شیطانی اسلام خواندند. در سال 1980 بود که گروهی از دانش آموزان ایرانی به سفارت آمریکا در تهران ریخته و 52 نفر از کارکنان این سفارت را دستگیر کردند. اسارت 444 روزه این افراد در ایران نه تنها قدرت و کنترل آیت‌الله خمینی را بر ایران تقویت کرد بلکه به سرنگونی دولت «جیمی کارتر» رئیس جمهوری وقت آمریکا ختم شد که نتوانسته بود اسرای آمریکایی را آزاد کند. این اتفاق هر چه که بود لحظه‌ای مهم برای تأیید مبحث شرق‌گرایانه و تصویری بود که هالیوود از خاورمیانه ارایه کرده بود. بهترین توضیحات درباره تأثیرات این بحران را می‌توان در کتاب «ادوارد سعید» با عنوان پوشش اسلام Covering Islam (سال 1981) مشاهده کرد. او در این کتاب توضیح می‌دهد که «چگونه این رسانه‌ها و کارشناسان هستند که برایمان تعیین تکلیف می‌کنند تا دنیا را چطور ببینیم» و این که اسلام با نظامی‌گری، خطر و احساسات ضدغربی همراه است به همین خاطر است که در همه گزارش‌های رسانه‌های غربی، انقلاب ایران به عنوان نمونه‌ای از جهان اسلام نمایش داده شده و عنوان می‌‌شود ه مسلمانان عده‌ای  تروریست هستند که آمریکایی‌ها را به گروگان می‌گیرند.

 

• دولت‌های غربی برای اهداف امپریالیستی خود افکار عمومی جامعه را جهت‌دهی می‌کنند

سعید عنوان می‌کند که رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگی در آمریکا و غرب مفهومی خاص از اسلام را بر اساس بی‌توجهی، خصومت فرهنگی و نفرت نژادی ارایه می‌کنند و از این رو است که وجهه اصلی اسلام پنهان مانده است. سعید اعتقاد دارد که تصویر رسانه‌ای ارایه شده معرف همان تعاریف رسمی غرب از اسلام است که در راستای منافع دولت‌ها و کسب درآمد ارایه شده است.

این مقامات آمریکایی‌بودند که بحث دسته‌بندی منطقه را مطرح کرده و این امر بر اساس چارچوب ایدئولوژیکی شرق‌گرایانه آنها برای توجیه اهداف امپریالیستی همراه بود. «کلنر» همچنین نشان داد چگونه دولت‌های غربی در مدیریت رسانه‌ها، سرپوش نهادن، دستکاری کردن و جهت‌دهی به وجدان عمومی جامعه دخالت دارند و سعی می‌کنند تا تصویری مخدوش مطابق با اهداف امپریالیستی و ایدئولوژی‌های دولتی خود ارایه کنند.

این نحوه نمایش همچنین همراه بود با اتفاقات تلخی مانند تهاجم اسرائیل به لبنان در سال 1982، حمله به تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال 1983 و افزایش عملیات نظامی سازمان آزادیبخش فلسطین علیه اسرائیل و حمایت اعراب از این فعالیت‌ها و همچنین همراه بود با پیدایش سازمان‌های اصولگرایی مانند حزب‌الله، جنبش عمل و حماس برای انجام عملیات ضداسرائیلی.

 

• هالیوود از اتفاقات دهه 1980 برای تحکیم مفهوم تروریسم علیه مسلمانان استفاده کرد

نقش فزاینده‌ معمر قذافی [رهبر سابق لیبی] و حمایت وی از فعالیت ضدآمریکایی بخصوص بمبگذاری در هواپیمای «پان آمریکن» که در سال 1988 بر فراز منطقه «لاکربی» سقوط کرد و منجر به بمباران لیبی توسط آمریکا در سال 1986 شد، موجب تشدید تنش‌های اعراب و آمریکا شد. علاوه بر این،‌ جنگ هشت ساله عراق و ایران و نگرانی‌ها درباره تأمین منابع نفتی مورد نیاز غرب از جمله دیگر تحولات مهم در این دوران بودند. این اتفاقات همه دست به دست هم دادند تا بتوان رابطه میان خاورمیانه و مفهوم تروریسم را اثبات کرد و این مفهومی بود که در زمره سیاست خارجه آمریکا بود و به دستمایه‌ای برای فیلم‌ها و داستان‌ها بدل شد. مضحک آن که در این فیلم‌ها اصل رخدادها به نمایش در نیامدند و در عوض،‌ این اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها بودند که یا به عنوان قربانیان اصلی یا به عنوان مبارزان اصلی علیه تروریسم معرفی شدند. اعتقاد بر این است که تروریسم جای مبحث قدیم شرقی‌گرایانه و ادامه گسترش مفهوم قدیمی «بیگانگی» بود.

 

• فیلم‌های دلتا فورس یا در اسرائیل یا با پول اسرائیل برای تضعیف مسلمانان ساخته شدند

با پایان جنگ سرد، هالیوود تمرکز خود را بر خاورمیانه قرارداد جایی که اعراب و مسلمانان درگیر مبارزه با همپیمان نزدیک آمریکا یعنی اسرائیل بودند. از آن زمان، هالیوود مجموعه‌ای از فیلم‌های ترسناک تولید که که نه‌تنها به ارایه چهره انسان‌های خطرناک و بی‌رحم از مسلمانان و اعراب کمک کرد بلکه مسلمانان را به عنوان بخش اصلی توطئه نشان می‌دهند.

عملاً، در تصاویری که در این فیلم‌ها به نمایش درآمده قهرمانان آمریکایی آدم‌هایی خارق‌العاده و طرف مقابل آنها یعنی اعراب را انسان‌هایی معمولی نشان می‌دهد. فیلم‌هایی مانند مجموعه‌های «دلتا فورس» که یا در اسرائیل یا با پول اسرائیلی ساخته شدند. در این فیلم‌ها دشمنان تروریست به صورت اشخاص متعصب مذهبی و بی‌رحم نشان داده می‌شوند که هیچ ترحمی به خانواده‌ها ندارند و قادرند دست به جنایت‌های هولناک بزنند و این خصلت‌ها، آنها را لایق منهدم شدن می‌سازد.

 

• دلتا فورس بخشی از فیلم‌هایی است که اسلام را در ارتباط مستقیم با تروریسم معرفی می‌کند

در فیلم تخیلی هواپیماربایی TWA سال 1985 که در راستای اقدام هالیوود برای تقویت این دیدگاه بود، نشان می‌دهد که اعراب تروریست قصد دارند تا با سلاح‌ هسته‌ای به شهر میامی ایالات متحده آمریکا حمله کنند. رهبر تروریست‌ها که در فیلم از پیروان فتوای آیت‌الله خمینی معرفی شده، از اقدام خود برای هواپیماربایی به عنوان جهاد علیه صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا یاد می‌کند.

در چارچوب این فیلم ترسناک، آمریکایی‌ها به عنوان ناجیان شهر، مسافران را از دست تروریست‌ها نجات داده و تروریست‌ها را نابود می کنند. از «لی ماروین» که در فیلم دلتا فورس بازی کرده نقل شده است که گفته «من آن چه که فیلم نشان می‌دهد را دوست دارم... تماشاچیان دوست دارند ببیند که آدم‌ بدها به سزای کار خود می‌رسند. ما همه را نابود کردیم. این همان انتقام‌گیری به سبک آمریکایی است».

دلتافورس تنها قسمتی از موج جدید و بی‌سابقه از  فیلم‌هایی است که اسلام را به طور مستقیم به تروریسم و فعالیت‌های تروریستی مرتبط می‌کند و شاید جنجالی‌ترین قسمت از این دست فیلم‌ها نمایش دادن مسلمانان در شرایطی باشد که قبل از انجام اقدامی شریرانه در این فیلم‌ها شعار الله و اکبر سر می‌دهند.

 

• فیلم‌های گروگان نیز در راستای توسعه اتهامات تروریستی به مسلمانان بودند

به هر حال مک‌آلیستر اعتقاد دارد که این فیلم نشان دهنده نگرانی‌های سیاست خارجه آمریکا در خاورمیانه است و نشان می‌دهد که فیلم دلتا فورس الگوی موفقی بود که توانست ناکامی‌ آمریکا در ایران را معکوس جلوه دهد. هالیوود همچنین در مجموعه فیلم‌های گروگان Hostage در سال‌های 1982، 1986 و 1990 موضوع فعالیت‌های تروریستی را توسعه داد. در این مجموعه تروریست‌های عرب هیچ ترحمی به زنان و کودکان نشان نمی‌دهند و به گونه‌ای شستشوی مغزی شده‌اند که نه‌تنها غربی‌ها را بلکه خود خاورمیانه و اهالی آن را نیز نابود کنند. این دو فیلم، مشرق زمین را یک جامعه آسیب‌پذیر معرفی کرده و به عنوان جامعه‌ای توصیف می‌کند که  لازم است آن را از دست خودش نجات داد. چنین محتوایی همچنین در فیلم‌هایی مانند یگان ویژه نیروی دریایی Navy Seals ساخته سال 1989 بسیار مشهود است. در این فیلم‌ها تلاش شده با اعمال فشار بر لبنان و مخدوش نشان دادن آن و عنوان این مطلب که  لبنان می‌تواند سوئیس خاورمیانه باشد، بیروت را به عنوان خرابه‌ای که پر از تندروها است، نشان می‌دهد.

 

• در فیلم‌های دهه هشتاد میلادی قهرمانان آمریکایی به مقابله با اقدامات تروریستی اعراب بر می‌خیزند

این فیلم "شارلی شین" را نشان می‌دهد که آمده تا گروه‌های تندروی عربی و فلسطینی را خلع سلاح کرده و موشک‌های استینگر آنها را بگیرد. در این مأموریت او همچنین موفق می‌شود که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌هایی را که توسط اعراب به گروگان گرفته شده بودند را نجات دهد.

در فیلم دیوانه‌وار Fantic ساخته «رومن پولانسکی» سال 1988 نیز  گروهی از اعراب مست تصمیم می‌گیرند که ابزاری را بدزدند که در یک سلاح هسته‌ای به کار می‌رود اما با فردی مواجه می‌شوند که بازیگری آن را «هریسون فورد» برعهده داشته و مانع از انجام مأموریت  تروریستی آنها می‌شود. «داگلاس کلنر» درباره این گونه محتواهای مشابه در این فیلم‌ها چنین می‌گوید که «چنین تصویر مضحک و نژادپرستانه از اعراب مشابه نمایش فاشیستی و نازی‌ها از فرهنگ عوام اروپایی‌ درباره یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم است».

«کاپز» در کتابی با عنوان «هالیوود به جنگ می‌رود»(2000 ) چنین مطرح می‌کند که تولیدات هالیوود مشابه کاری است که ماشین تبلیغاتی آلمان در چارچوب تبلیغاتی خود برای سوق دادن و بسیج عموم مردم به حمایت از جنگ و نبرد نازی‌ها به کار بست.

در فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده (1981) با بازیگری هریسون فورد در نقش باستان شناسی که به مصر سفر می‌کند که مانع از دزدیده شدن یک صندوقچه باارزش قدیمی توسط نازی‌ها و اعراب شود، هالیوود عملاً خاورمیانه را با نازی‌ها یکی دانسته است. این فیلم بر اساس مذهب و موضوع مومیایی است و نشان از تحولات در نوع تصویرسازی هالیوود در مرتبط کردن اعراب و نازی‌ها دارد، بخصوص در مقایسه با فیلم لورنس عربستان که داستان آن تلاش غرب برای متحد کردن قبایل عرب علیه تهدیدات آلمان و عثمانی در طی جنگ جهانی اول بود. فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده نشان از تمایل فزاینده هالیوود برای بیگانه جلوه دادن اعراب و مسلمانان با منزوی نشان دادن آنها دارد.

 

• صاحبان رسانه‌های آمریکا می‌خواهند واقعیت را به آن صورتی که خودشان می‌خواهند ارایه کنند

در فیلم «بدون دخترم هرگز»  محصول سال 1990 با بازیگری «سالی فیلد» سعی شده جامعه ایران را  جامعه‌ای خشن نشان دهد که در آن یک خانم آمریکایی با همسر خود که یک پزشک ایرانی است (بتی محمودی) زندگی می‌کند ولی همسرش نمی‌گذارد که او و دخترش به آمریکا بازگردند. همین امر موجب می‌شود که بتی طرحی خطرناک برای فرار از کشور تدوین کند. فیلم ایران را جامعه‌ای در تاریکی و سیاهی جلوه می‌دهد.

در این دوره بود که هالیوود به خاورمیانه مفهوم غریبگی و بیگانگی می‌دهد. این قبیل کارها برای قدرت محدودسازی فرهنگی و ایدئولوژیکی امری اساسی بوده و به سختی می‌توان هماهنگی میان هالیوود و سیاست خارجی آمریکا در  جهت‌دهی به وجدان عمومی را نادیده گرفت.  «هربرت شیلر» در کتاب خود با عنوان «مدیران افکار» اینگونه مطرح می‌سازد که صاحبان رسانه‌های آمریکایی تمایل فراوانی به تک قطبی کردن و محدود کردن اطلاع‌رسانی در مناطق حوزه فعالیت خود، دارند تا به این طریق فقط یک واقعیت را به مردم ارایه کرده و منافع سیاست خارجی آمریکا در  خاورمیانه را تأمین کنند. اهالی خاورمیانه در این مدت به عنوان ملتی وحشی، مهاجم، بدون رحم و مهم تر از همه عامل تهدیدزای فرهنگی و ایدئولوژیکی معرفی شدند.

مصطفی فهیم، این رویه را نسل جدیدی از فیلم‌هایی می‌خواند که بر فرضیه بیگانگی تأکید داشته و در خدمت اهداف امپریالیستی آمریکا در منطقه هستند.

ادامه دارد...

انتهای پیام/ص

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول