اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  فارس من

پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک قزاقستان:

آمریکا و ناتو به دنبال انتقال هرج و مرج از افغانستان به آسیای مرکزی هستند

خبرگزاری فارس: یک کارشناس مسائل سیاسی منطقه اظهار داشت، فعال شدن آمریکا و ناتو در مناطق شمالی افغانستان به این معنی است که انتقال هرج و مرج به آسیای مرکزی و بطور مشخص به وادی حساس فرغانه در دستور کار غرب قرار گرفته است.

آمریکا و ناتو به دنبال انتقال هرج و مرج از افغانستان به آسیای مرکزی هستند

به گزارش خبرنگار منطقه‌ای فارس در آسیای مرکزی، "کنستانتین سریوژکین" پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری قزاقستان، با توجه به خروج نیروهای غربی در سال 2014 از افغانستان ایجاد بی‌ثباتی در کشورهای پیرامونی و به‌ویژه آسیای مرکزی را از برنامه‌های آمریکا و ناتو برای سال‌های نزدیک دانست.  

وی با بیان اینکه "افغانستان طی سال‌های متمادی یکی از تهدیدهای اصلی برای امنیت آسیای مرکزی بوده است"، بخشی از این تهدیدها را به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افغانستان و بخشی دیگر را به بازی‌های ژئوپلیتیکی مربوط دانست.

سریوژکین که با خبرگزاری روسی "رگنوم" گفت‌وگو می‌کرد، تهدیدها و چالش‌های مرتبط با افغانستان را به 3 بخش تقسیم و تصریح کرد: بخش اول به تهدیدها و چالش‌های واقعی مربوط است که در حال حاضر سیستم امنیت ملی و منطقه‌ای با آن درگیر است.

بخش دوم به تهدیدها و چالش‌های احتمالی‌ای برمی‌گردد که در صورت شکست استراتژی ائتلاف غرب و تغییر تاکتیک آن علیه شبه‌نظامیان و خروج سریعشان از افغانستان به وقوع خواهد پیوست و بخش سوم طرح موضوع مشارکت سازمان همکاری‌های شانگهای در حل و فصل مشکل افغانستان است.

این پژوهشگر برجسته مسائل سیاسی و امنیتی منطقه در رابطه با بخش اول تهدیدات و چالش‌های زیر تاکید کرد، ابقاء افغانستان به عنوان پایگاه تروریست‌ها و همچنین افراد مرتبط با گروه‌های تروریستی و افراطی که هدف ایجاد بی‌ثباتی در آسیای مرکزی و سرنگونی رژیم‌های موجود سیاسی و ایجاد خلافت اسلامی در منطقه را دنبال می‌کنند، هدف مورد نظر است.

بی‌ثباتی سیاسی در افغانستان و عدم کنترل دولت مرکزی بر بخش بزرگی از قلمرو آن، این فرصت را فراهم کرده است تا از خاک این کشور در جهت آماده‌سازی گروه‌هایی که برخلاف متعدد نبودن شمارشان برای رژیم‌های سیاسی آسیای مرکزی به‌طور واقعی تهدید ایجاد کرده‌اند، استفاده به‌عمل بیاورند.

صحبت از گروه‌هایی نظیر حرکت اسلامی ازبکستان، اکرمیه، جماعت تبلیغ، حزب اسلامی ترکستان شرقی، جماعت مجاهدین آسیای مرکزی و غیره در میان است که این منطقه را وطن خود می‌دانند.

چون مبارزه با این گروه‌ها در خاک افغانستان از سوی کشورهای منطقه و روسیه امکانپذیر نیست، حالا به آن امید بسته‌اند که نیروهای امنیت ملی افغانستان و ائتلاف بین‌المللی هنوز مستقر در این کشور مانع اقدامات این گروه‌ها خارج از مرزهای افغانستان خواهند شد.

در چنین شرایطی، راه منطقی تقویت مرزهای کشورهای منطقه با افغانستان و نیروهای مشترک واکنش سریع سازمان پیمان امنیت جمعی خواهد بود.

همچنین تداوم نقش افغانستان به عنوان پایگاه عمده تولید تریاک و صادرکننده اصلی هروئین و انواع مواد مخدر از طریق کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای جهانی از دیگر اهداف است.

استفاده از قلمرو کشورهای منطقه جهت ترانزیت مواد مخدر افغانی، ظهور گروه‌های جنایی مرتبط با موضوع ترانزیت و تلاش برای افزایش تعداد معتادان به مواد مخدر در کشورهای آسیای مرکزی از جدی‌ترین چالش‌ها می‌باشد که خود به خود راه حلی پیدا نخواهد کرد.

سریوژکین با بیان اینکه "تا 40 درصد تولید ناخالص داخلی افغانستان از ناحیه کشت کوکنار تامین شده و بیش از 3.5 میلیون نفر تبعه این کشور (معادل 15 درصد از کل جمعیت) در این عرصه مشغولند"، تصریح کرد: طی 2 دهه گذشته شبکه بین‌المللی تامین مالی تولید، حمل و نقل و فروش مواد مخدر ایجاد شده و در جهت قاچاق آن به اروپا از چندین کانال استفاده می‌شود که به یکباره از بین بردن آنها امکان ندارد.

اما مانع اصلی برای مقابله موثر با تهدید مواد مخدر این است که به احتمال زیاد در قاچاق آن نیروهای ائتلاف بین‌المللی و بخش زیادی از نخبگان آمریکا، اروپا، روسیه و کشورهای همسایه افغانستان شامل آسیای مرکزی دست دارند.

و در نهایت سومین موضوع سقوط احتمالی دولت حامد کرزی و بازگشت طالبان به قدرت که به‌طور اجتناب‌ناپذیری  مرحله جدیدی از جنگ داخلی در افغانستان را به‌همراه خواهد داشت، منجر به بی‌ثباتی آسیای مرکزی خواهد شد.

وی گفت: روسیه و کشورهای آسیای مرکزی به دلیل محدودیت‌های سیاست خارجی خود و عدم تمایل آمریکا و ناتو، امکان مشارکت در گفت‌وگو با طالبان را ندارند. در چنین شرایط تقویت مرزهای کشورهای منطقه با افغانستان از راه اتخاذ اقدامات مشترک و در چارچوب سازمان پیمان امنیت جمعی و شاید سازمان همکاری‌های شانگهای، تنها کاری است که امکانپذیر  خواهد بود.

همانگونه که قبلا نیز اشاره شد، مشکل اصلی برای آسیای مرکزی نه بعید بودن حمله طالبان به منطقه، بلکه فعال شدن سازمان‌های قومی تروریستی در مناطق شمالی افغانستان است که با گروه‌های زیرزمینی تروریستی موجود در کشورهای آسیای مرکزی (به‌ویژه در قرقیزستان و ازبکستان) و روسیه ارتباط نزدیک دارند.

این پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک قزاقستان در ادامه افزود: وخامت بیشتر اوضاع در پاکستان، فروپاشی ائتلاف حاکم و احتمال در اختیار تروریست‌ها قرار گرفتن سلاح‌های هسته‌ای از دیگر چالش‌های جدی برای امنیت منطقه دانسته می‌شود. در چنین شرایطی (ضعیف بودن دولت و رشد افراط گرایی) تضعیف ارتش و سازمان‌های اطلاعاتی پاکستان وضع را به‌مراتب پیچیده‌تر خواهد کرد.

خروج اجتناب‌ناپذیر و بسیار سریع نیروهای امریکا و ناتو از افغانستان (حتی در صورت باقی ماندن چند پایگاه نظامی نیز) به معنای در رویارویی مستقیم قرار دادن رژیم‌های سیاسی سکولار آسیای مرکزی با نفوذ روزافزون افراطگرایی اسلامی می‌باشد. در چنین شرایطی کشورهای منطقه و روسیه بایستی طیف گسترده‌ای از مسائل مربوط به افغانستان را مستقیما خودشان دنبال کنند.

وی گروه دوم تهدیدها و چالش‌ها را چندان آشکار ندانست و خاطرنشان کرد: اولین و خطرناک‌ترین چالش نظامی – ژئواستراتژیکی این است که طی یک دهه گذشته آمریکا و ناتو با بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان پایگاه ضربتی ایجاد کردند که امکان می‌دهد تا در صورت ضرورت به‌طور بسیار سریع بتوان در مرزهای جنوبی کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، نیروهای نظامی را مستقر کرد است.

با توجه به آنچه امروز در افغانستان می‌گذرد، می‌توان به این نتیجه رسید که هدف آمریکا و ناتو استفاده از افغانستان و پاکستان به عنوان پایگاه نفوذ به آسیای مرکزی و جلوگیری از روسیه و چین می‌باشد. دقیقا استراتژی آمریکا تحت عنوان "آسیای مرکزی بزرگ" هدف از فضای جامعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع، سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری‌های ‌شانگهای بیرون کردن کشورهای آسیای مرکزی را دنبال می‌کند.

سریوژکین گفت: همان‌گونه که برخی از کارشناسان هشدار می‌دهند، واشنگتن برای حفظ موقعیت خود به عنوان یک ابرقدرت جهانی تلاش دارد تا "قوس بی‌ثباتی" اوراسیا را با استفاده از آسیای مرکزی تکمیل کند.

انتقال عملیات‌های نظامی از سایر مناطق افغانستان به مرزهای شوروی سابق، به معنای درگیر کردن روسیه و آسیای مرکزی است. این بحث با هدف آمریکا برای انتقال اختلاف قابل کنترول به وادی حساس فرغانه بی‌ارتباط نخواهد بود. 

و در نهایت شکست ائتلاف غربی و خروج سریع آن از افغانستان می‌تواند طالبان را از یک سازمان تروریستی به نهضت ملی- آزادی‌خواهی تبدیل کند و برای آسیای مرکزی و آسیای جنوبی به عنوان الگوی مقاومت در برابر نیروهای خارجی عرضه شده و منجر به براندازی رژیم‌های موجود سیاسی گردد. چنین چشم‌انداز می‌تواند واقعیت داشته باشد.

وی با اشاره به شرایط موجود و نقش احتمالی سازمان همکاری‌های شانگهای، تصریح کرد: یکی از بحث‌های مهم حمایت مالی این سازمان از پروژه‌های اجتماعی و زیربنایی افغانستان می‌باشد. اما هنوز در سازمان همکاری‌های شانگهای، ساختاری که از طریق آن بتوان اینگونه پروژه‌ها را دنبال کرد، ایجاد نشده است.

این سازمان برای مبارزه با مواد مخدر در داخل افغانستان امکاناتی را در اختیار نداشته و از اینرو برای ایجاد کمربند امنیتی پیرامون افغانستان نیز نیازمند همکاری ایران و پاکستان می‌باشد.

برای آنکه ایران و پاکستان در این عرصه حضور فعال و گسترده داشته باشند، باید موضوع عضویت کامل آنها در سازمان همکاری‌های شانگهای حل گردد.

وی در ادامه افزود: مسئله دیگر این است که کشورهای عضو سازمان نسبت به سطح تهدید مواد مخدر اختلاف نظر دارند. مثلا روسیه، تاجیکستان و قزاقستان بحث ترانزیت مواد مخدر از افغانستان را مهم می‌دانند در حالی که برای کشورهای دیگر سایر مسائل در اولویت قرار دارند. مثلا برای چین قاچاق مواد مخدر افغانی تهدید جدی دانسته نمی‌شود.

سازمان همکاری‌های شانگهای ضمن همکاری با کشورهای همجوار افغانستان می‌تواند در جلوگیری از صدور مواد مخدر از این کشور و ورود مواد شیمی برای تولید هروئین به افغانستان، سهم موثرتری گیرد.

سریوژکین با بیان اینکه "در بعد کمک‌های مالی برای بازسازی افغانستان نیز این سازمان باید به صورت برنامه‌ای اقدام نماید"، خاطرنشان کرد: این سازمان نباید وارد قضایای نظامی در افغانستان شود. افغان‌ها هر نوع حضور نظامی خارجی را به عنوان تجاوز تلقی می‌کنند که این موضوع را روسیه یک دفعه تجربه کرده است.

ایجاد به‌اصطلاح جامعه به‌روز در افغانستان از راه توسل به زور امکان ندارد.

گذشته از این، هنوز بعد نظامی سازمان همکاری‌های شانگهای به‌طور کامل شکل نگرفته است و این تصور که این سازمان می‌تواند در افغانستان جایگزین ناتو باشد، توهمی بیش نخواهد بود.

بدون تردید موضوع نقش سازمان همکاری‌های شانگهای در مسائل افغانستان باید با دولت حامد کرزی و همچنین آمریکا و ناتو بررسی شده و نحوه حضور مشخص گردد.

بحث دیگر تلاش برای راه‌اندازی مذاکرات بین‌الافغانی تحت حمایت این سازمان می‌باشد. البته وی در پایان گفت‌وگوی خود احتمال بازی کردن نقش فعال در مذاکرات بین‌الافغانی از سوی سازمان همکاری‌های شانگهای را بعید دانست و گفت: برخلاف تغییر دیدگاه‌های رهبری موجود سیاسی افغانستان نسبت به روسیه، طالبان به دلایل مختلف روسیه و چین را قبول نداشته و با آنها وارد مذاکره نخواهند شد. فقط ایران و پاکستان هستند که می‌توانند نقش میانجی را اجرا کنند که هر دو نیز عضو این سازمان نیستند.

انتهای پیام/م

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول